دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
نمونه آبرومند سینمای اخلاق گرا
نقد شفاهی فیلم "صبح روز هفتم"
"صبح روز هفتم" فیلمی است که انسجام و هماهنگی در همهی اجزایش به چشم میخورد. از فیلمنامهی خیلی دقیق و حساب شدهی فیلم که تناسب چشمگیری با پرداخت فیلم به مضمون تقدیر و حکمت آموز دارد تا تسلط در اجرا که همهی اجزای آن از میزانسنهای ساده اما درست، نقش آفرینیهای هماهنگ و تحسین برانگیز، فیلمبرداری و ... را در بر میگیرد.
"صبح روز هفتم" یکی از معدود فیلمهای ایرانی این سالهاست که با نیتی اخلاقی ساخته شده و در عین حال از نفس سینما و به کارگیری ذوق و سلیقه غافل نبوده است. "صبح روز هفتم" فیلم شیرین و دلپذیری است که سرشار از موقعیتهای جذاب کمدی است. سازندگان فیلم موفق شدهاند بدون توسل به انواع و اقسام شگردهای مرسوم کمدیهای بزن بکوب و گفتاری رایج در این سالها با استفاده از شگرد تکرار موقعیتهای جذاب کمدی خلق کنند.
حضور درخشان بازیگران در فیلم از درک درست نقش توسط آنها و تسلط فیلمساز بر اجرا حکایت میکند. شهرام حقیقت دوست موفق شده در روندی خیلی کنترل شده و نامحسوس سیر سرگشتگی قهرمان قصه را به تصویر بکشد. بازی او در این فیلم ابدا باری "به هر جهت" و از سر رفع تکلیف نیست و از کیفیت نگاه بهت آمیز او گرفته تا واکنشهایش به موقعیتهای مختلف همه نشان از احاطه او به نقش دارند.
علی اسیوند هم از آن بازیگران مکملی است که به گمانم همواره در ایفای نقشهای هرچند کوتاه، انگیزه و تلاشی تحسین برانگیز از خود نشان داده است. در "صبح روز هفتم" اسیوند و حقیقت دوست یک زوج شیرین سینمایی را شکل دادهاند و بده بستانهایشان مخصوصا در سکانس دزدی شبانه، بی نقص و ستودنی است.
"صبح روز هفتم" این واقعیت را بار دیگر اثبات میکند که حتی در پروژه های سفارشی و فیلمهایی که به نام معناگرا شناخته میشوند نیز صرف به کار بستن یک مضمون اخلاقی و پندآموز کافی نیست. سینما رسانهای است که به دانش و تخصص نیاز دارد و البته چنین رسانهای نمیتواند فارغ از ذوق و سلیقه، مخاطب را جذب کند و بر او تاثیر بگذارد.
سینمای اخلاقگرا تنها زمانی میتواند اثری ژرف و پایدار بر مخاطب بگذارد که با پرهیز از موعظه و شعار، مخاطب را به دل موقعیتهای پیچیده اخلاقی بکشاند و از همسان پنداری مخاطب با پروتاگونیست اثر و سهیم شدنش در چالشها و قضاوتهای متن بهره بگیرد.
فیلمهای فرانک کاپرا نمونههای خوبی از سینمای اخلاقگرا بودهاند و البته کسی در وسعت و ژرفای پرداخت هنرمندانهی آنها کمترین تردیدی به خود راه نمیدهد. کاپرا در "چه زندگی شگفت انگیزی" مضمون تقدیر و حکمت را استادانه و در قالب یک روایت دلنشین به کار گرفت و هرگز کسی وجه پندآموز آن فیلم را مایهی نکوهش قرار نداد چون آن جهانبینی اخلاقگرایانه در لایههای پرشمار قصه مستتر بود و لحن فیلم به سمت و سوی شعار و نصیحت دافعه برانگیز سوق پیدا نمیکرد.
سازندگان "صبح روز هفتم" تا حد زیادی موفق شدهاند چنین رویکردی را به کار بگیرند هرچند به گمانم بهتر بود نتیجهگیری پایانی اثر به خود مخاطب محول میشد ولی تا همینجای کار هم با فیلم آبرومندانه و جذابی روبرو هستیم.
رضا کاظمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست