جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
مجله ویستا

افسون‌زدایی از جعبه جادو


افسون‌زدایی از جعبه جادو

در حوزه نقدنویسی سینمایی همواره این منتقدان فیلم هستند که به رسمیت شناخته می‌شوند و جایگاه و تعریف مشخصی دارند یا دست کم با این عنوان و هویت شناخته می‌شوند، اما منتقدان تلویزیون …

در حوزه نقدنویسی سینمایی همواره این منتقدان فیلم هستند که به رسمیت شناخته می‌شوند و جایگاه و تعریف مشخصی دارند یا دست کم با این عنوان و هویت شناخته می‌شوند، اما منتقدان تلویزیون یا حضور کمرنگی در این چارت صنفی دارند یا به دلیل کم توجهی به نقد تلویزیونی خیلی به چشم نمی‌آیند و منزلتی ندارند.

در حال حاضر آنچه که به عنوان نقد تلویزیونی در عرصه مطبوعاتی ما وجود دارد بیشتر نقد سریال‌های تلویزیونی است که دست کم می‌توان آن را در ذیل نقد هنری قرار داد اما قطعا نقد تلویزیونی در همین حوزه محدود نمی‌شود و عملکرد تلویزیون را به عنوان یک رسانه به مسلخ نقادی خود می‌برد. به عبارت دیگر ما کمتر شاهد نقد تلویزیون از منظر مدیریت رسانه‌ای هستیم.

بخشی دیگر از بی‌توجهی به نقد تلویزیونی به کارکرد رسانه‌ای آن از حیث زیبایی شناختی و مخاطب‌شناسی است. یعنی بسیاری از منتقدان همچون برخی بازیگران و کارگردان‌های سینما که حضور در تلویزیون را در شان حرفه‌ای خود نمی‌دانند و آن را به حکم سطحی‌نگری و عامه‌پسند بودن از خود می‌دانند.

منتقدان سینمایی نیز نقد برنامه‌های تلویزیونی را نوعی افت حرفه‌ای و حتی زردنویسی تعریف می‌کنند که نباید به آن ورود کرد و سطح کاری خود را تنزل داد. به عبارت دیگر نقد سینمایی بخشی از اعتبار حرفه‌ای خود را از اعتبار و شان هنری و اجتماعی سینما می‌گیرد که تلویزیون از این امتیاز تا حدود زیادی محروم است. در حالی که نقادی تلویزیون به لحاظ نیازمندی به دانش و اطلاعات در حوزه‌های مختلف اگر به مهارت‌ها و توانایی بیش‌تری نیاز نداشته باشد به کمتر از آن نیز محتاج نیست.

اتفاقا نقد تلویزیونی به واسطه سویه رسانه‌ای آن علاوه بر دانش سینمایی و هنری به شناخت و مطالعه در حوزه‌های علوم ارتباطات، جامعه‌شناختی، مخاطب‌شناسی و... نیازمند است تا بتواند به نقد علمی‌ تلویزیون دست یافت. اما در حال حاضر نقد‌های تلویزیونی در نسبت با نقدهای سینمای از قدرت جریان‌سازی، تقویت یا تضعیف رسانه‌ای کمتری برخوردار است.

در حالی که اگر قرار است منتقدان به ارتقاء دانش و درک سینمایی مخاطبان کمک کرده و آن‌ها را آماده پذیرش آثار فاخرتری کنند، باید از طریق نقد برنامه‌های تلویزیونی که طیف مخاطبان بیشتری را به خود اختصاص می‌دهند به این هدف دست یابند.

اگر قرار است تلویزیون از عوام‌زدگی و سطحی‌نگری رها شده و به سمت تولید آثار فاخرتری حرکت کند، بیش از هرچیز به نقد علمی ‌و هنری نیازمند است و شاید به جرات بتوان گفت بیش از مدیران و برنامه سازان این منتقدان تلویزیونی هستند که می‌توانند به بهبود و ارتقاء سطح کیفی تلویزیون کمک کنند.

حتی اگر بپذیریم که اساسا قرار نیست تلویزیون کارکردهای سینما را داشته باشد و رسالت آن ایجاد سرگرمی ‌و تفنن برای سطح عمومی مخاطبان است، بازهم بی‌نیاز از شکل‌گیری جریان قدرتمندی در منتقدان تلویزیونی نیستیم. همین جریان است که می‌تواند مخاطبان تلویزیون را از تماشاگران منفعل و خنثی به مخاطبان فعال و هوشمند بدل کند.

http://ssaemi.blogfa.com