یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

چامسکی سانسور می شود


چامسکی سانسور می شود

نگاهی به روند آزادی اندیشه در آمریکا

اگرچه چامسکی از بزرگترین اندیشمندان سده اخیر آمریکا است اما آثار او در ساختار آکادمیک رسمی آمریکا آنچنان مورد توجه قرار نگرفته است. در مقاله ای که می خوانید، جان سامرز، استاد مطالعات اجتماعی دانشگاه هاروارد به بررسی چرایی این موضوع پرداخته است.

نوام چامسکی بیش از ۳۰ کتاب در طول سه دهه گذشته به رشته تحریر درآورده است اما هنوز هیچ یک از مجلات معتبر در زمینه تاریخ آمریکا، مثل «امریکن هیستوری»، «امریکن هیستوریکال ریویو» و «ریویوز این امریکن هیستوری» این کتب را مورد بررسی قرار نداده اند. اگر این نشریات از یک یا دو کتاب چامسکی غفلت کرده بودند، این اتفاق به شکل یک مشکل پدیدار نمی شد و می توانست از مجموعه دلایلی که به خود چامسکی بازمی گردد، ناشی شده باشد. این نشریات اشاراتی به چامسکی داشته اند، اما اکثر این اشارات در جهت تخریب او بوده است، زیرا اتهام داشتن تعصب در یک زمینه خاص را به او وارد می کرده اند.

اما این مجلات به اندازه کافی در اثبات اتهام خود موفق نشدند.

آنها حتی یکی از کتاب های او را مورد بازنگری قرار نداده اند. چامسکی یکی از روشنفکران سیاسی است که آثارش خوانندگان بسیاری را در جهان برای خود پیدا کرده است با این همه، مورخان علم به گونه ای رفتار می کنند که گویا او اصلاً وجو ندارد.

● چرا این گونه است

بازتاب های جزئی مانعی برای ارائه یک توضیح ساده برای این موضوع است. هیچ سیاست مشخصی نمی تواند تغییرات گوناگون را در سردبیری نشریات به تعویق بیندازد. تصور این که یک توطئه در طول سه دهه ادامه پیدا کرده باشد نیز غیرقابل قبول است. این نشریات گسترش زیادی را در حوزه نوشته های تاریخی باعث شده اند و همچنان چندصدایی روشنفکرانه در میانشان باقی مانده است. سردبیر نشریه امریکن هیستوری در سال ۲۰۰۴ نوشت که «ما از طریق بازبینی کتاب ها به عنوان نشریه ای برای حفظ و ضبط تاریخ آمریکا انجام وظیفه می کنیم.»

آیا علت کنار گذاشته شدن چامسکی عدم اشاره او به موضوعات مورد علاقه مورخان است کتاب های او حاوی مباحثی جذاب درباره تاریخ جنگ سرد، نسل کشی، تروریسم، افکار عمومی، مراقبت های بهداشتی و نظامی گری است و اینها تنها بخشی از افکار او را شامل می شود. دامنه تلاش های او در آمریکا، اروپا و آسیا گسترده است و در این بین، توجه ویژه ای به ظهور ایالات متحده داشته است. از میان آثار وی، اثر مهمش با نام «طلوع غرب» که در زمینه مقایسه تاریخ جهان نوشته شده است، بسیار مورد علاقه مورخان حرفه ای است و تاکنون مانند آن دیده نشده است.

آیا چامسکی به این دلیل که مورخ حرفه ای نیست، طرد شده است این نشریات به بررسی آثار کسانی مانند رابرت بلاه، رانداه کولین، مایکل فوکات، کلیفورت گلیتز، ناتان گلازر، اریوین هاو ، سیمور مارتین لیپست، ریچارد ررتی، ادوارد سعید، گری ویلز و جان آپلایک پرداخته اند زیرا کتاب هایشان در ارتباط با یک بخش مهم تاریخ نوشته شده بود. آثار چامسکی دارای رکورد در داشتن تقدیرنامه است و از دشواری های ادبی خالی هستند.

آیا علت طرد شدن چامسکی این است که او سیاست و تاریخ را از هم جدا نکرده است مورخان دانشگاهی معمولاً از مهارت و تخصصشان به عنوان وسیله ای برای سوءاستفاده سیاسی یا تهدید استفاده می کنند، مانند سین ویلنتز و گزارشی که چند سال قبل به کنگره ارائه کرد با دیوید لندز و نامه هایی که در سال ۲۰۰۰ برای نیویورک تایمز فرستاد. اگر این گونه مسائل برای کنار گذاشتن چامسکی از جمع دانشمندان مورد قبول باشد، تنها تعداد کمی از مورخان باقی خواهند ماند. تاریخ نویسی حرفه ای این کار را انجام نمی دهد و نباید هم انجام دهد. همین نکته با اندکی تسامح در مورد هنری کیسینجر هم صدق می کند. نشریه امریکن هیستوری که تاکنون از هیچ فرصتی برای بررسی کتب چامسکی استفاده نکرده است، در بازبینی کتاب دیپلماسی کیسینجر در سال ۱۹۹۴ این کتاب را با عنوان «مرجع و دارای اهمیت بسیار در مورد سیاست جهانی و سیاست خارجی آمریکا از زمان کاردینال روچیلیو تا پایان جنگ سرد» توصیف کرد.

من گمان می کنم، جواب سؤال ما با رجوع به مباحث چامسکی و حتی با رجوع به موقعیت حرفه ای او به دست نمی آید؛ بلکه باید به اهداف او توجه کرد.

تعابیر دولت ستیزانه چامسکی در ارتباط با مسئولیت های اساسی، همه جا وجود دارد: «این وظیفه روشنفکران است که از حقیقت صحبت کنند و دروغ ها را فاش سازند.» کسی نمی تواند کتب چامسکی را بخواند و به سادگی به این نتیجه نرسد که حقیقت چیزی است که توسط دسته ای از الفاظ محاصره شده است. او با مورخان پسالیبرال نیست که می گویند روشنفکران دانشگاهی به واژگان جدیدی برای فهم حقیقت نیازمندند. او به تاریخ نویسی به عنوان راهی به سوی قدرت، کسب اعتبار، شام های باشگاهی دانشمندان، جمع آوری اعانه یا چیزهایی از این قبیل نگاه نمی کند.

اگر چه این تعاریف پیش پا افتاده است، اما توجیهی است بر این مسئله که چگونه نسل فعلی مورخان حرفه ای که بسیاری از آنان کار خود را با نا آرامی های دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ آغاز کرده اند، خود را بدون هیچ ناراحتی به نظم سلسله مراتبی زندگی دانشگاهی راضی کرده اند. لیبرالیسم آنها شامل نادیده گرفتن گروه های اجتماعی می شود و در قبال جلوگیری از سرکوب قدرت کارگران، کار زیادی انجام نمی دهند. امروزه تفاوت میان متخصصان آزاد و کارمندان دانشگاه از بین رفته است. تاریخ جوامع تخصصی، مسئول ساختاری است که در آن به قدرت بیش از هر زمانی فرصت عرض اندام داده شده است.

در هر صورت، نتایج این امر به ضعف همه ما منجر شده است. انزوا، چامسکی را مجبور ساخت تا در رویارویی با بعضی از چهره های معاصر، به سؤالات آنها پاسخ دهد. هر چیز از لحن نوشته هایش تا تاریخ زندگی اش، مورد شدیدترین انتقادات واقع شد. اگر منتقدانش یک ایراد حقیقی پیدا کنند، فریاد می زنند آن را و در مقابل رویش قرار می دهند و اگر ایرادی پیدا نکنند، می گویند؛ «بسیار خوب» و به جای اشتغال به بحث و تحقیق که ممکن است کمی بحث را جالب و متفاوت کند، مطالعه آثارش را متوقف می کنند. عکس العمل طرفدارانش مبتنی بر دلدادگی و نه بر استدلال است. آنها جذب چامسکی شده اند و به او قابلیت های نیمه جادویی نسبت می دهند. او به این امر در یکی از مصاحبه هایش اشاره دارد و می گوید: تلاش بسیاری کرده تا از این گونه پیروان جدا شود. نشریات تاریخ با طرد یکی از مؤثرترین صداها در مباحث سیاسی معاصر، از این حقیقت که آزادی روشنفکرانه به صورت گزینشی به افراد اعطا می شود، پرده برداشتند. یکی از درس هایی که ما از ایدئولوژی پسالیبرال می آموزیم این است که سانسور در رابطه ای هوشمندانه با فرهنگ و فرآیند اجتماعی قرار دارد. سکوت هم مثل جنجال می تواند مؤثر باشد و ادامه پیدا کند.

لزوم احیای پایه های اخلاق حرفه ای، تنها دلیل برای جلوگیری از طرد چامسکی است. بسیاری از مقالات و بررسی های نشریات فاقد ارتباط جدی با مسئولیت های انسانی است. آنها به دنبال ایجاد ارتباط هستند، درحالی که درخواستی مطرح نشده است. ارتباط با چه این بد اقبالی مورخان لیبرال و مارکسیست است که در عصر محافظه کاری مطلب می نویسند. برای چندین دهه، آنها به تنظیم ایدئولوژی احزاب نزدیک به قدرت می پرداختند، ولی بعد از گذشت فرصت متوجه شدند که این فرآیند به ضررشان تمام خواهد شد. آنها به جزئی کردن مفاهیم شان تا ریزترین نکات ادامه دادند و راجع به انواع گوناگون آن، سؤالات موشکافانه ای مطرح کردند و به ساخت یک سیستم ثابت و دائمی پرداختند. شاید علت این که بسیاری از جوانان چامسکی را نشاط انگیز و نیروبخش می دانند، این است که فرهنگ روشنفکری ما بی هدف و بی انگیزه است، درحالی که او این چنین نیست.

مسئله این نیست که چامسکی از خطا مصون است یا همه نظراتش درست است بلکه نکته اصلی این است که او در مقالاتش به صراحت درباره سرانجام کار نشریات تاریخ سخن می گوید. شاید یک گردهمایی بزرگ درباره چامسکی و تاریخ سیاست خارجی ایالات متحده بتواند واقعیت را نشان دهد و باعث یک روشنگری دوجانبه شود.

جان سامرز

منبع: www.chomsky.info



همچنین مشاهده کنید