سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

قهوه و آداب و رسوم نوشیدن آن در شهرستان رامشیر


قهوه و آداب و رسوم نوشیدن آن در شهرستان رامشیر

اینچنین باشد رسوم قهوه دادن در مضیف
همچو رسمی بیش می سازد به هم دلها الیف
دوستان عزیز در این مقاله قصد دارم یکی دیگر از رسوم دیرینه این شهرستان ، که خوشبختانه هنوز هم در بین مردم …

اینچنین باشد رسوم قهوه دادن در مضیف

همچو رسمی بیش می سازد به هم دلها الیف

دوستان عزیز در این مقاله قصد دارم یکی دیگر از رسوم دیرینه این شهرستان ، که خوشبختانه هنوز هم در بین مردم خونگرم و فهیم شهرستان رامشیر برقرار می باشد را به اختصار و با معلومات ناقص خویش تشریح کرده و سپس سروده ای در باب آن حضورتان عرضه دارم.

قهوه در میان مردم شهرستان رامشیر از ارج و منزلت والایی برخوردار بوده و برای نوشیدن آن آداب و رسوم خاصی رایج است که در متن زیر به آن اشاره میگردد.

اگر چه تا حد زیادی نسکافه های آماده موجود در بازار جای قهوه ی آسیاب نشده را گرفته است ، لیکن در زمان قدیم قهوه ای که برای مجالس استفاده میشد بیشتر قهوه آسیاب نشده بود و از کشورهای حاشیه خلیج فارس تهیه می‌شد.

اما جهت پخت آن در ابتدا قهوه را با وسیله‌ای دو شاخه به نام مهماس که شبیه مقاش می‌باشد در ظرفی ریخته و تفت می‌دهند و آنگاه آن را در هاون آسیاب کرده و برای مراسم آماده می‌کنند؛ پس از آن در ظرفی بزرگ به نام گم گم که بزرگتر از دله است ، آب ریخته و پس از جوش آمدن، قهوه آسیاب شده را اضافه کرده و از هل و کمی نمک هم برای خوش طعم شدن آن استفاده می‌کنند.

هنگامی که قهوه آماده سرو باشد ساقی آن را در ظرف کوچکتری به نام دله که شبیه همان گم گم ولی در سایز کوچکتر است ریخته و سپس این مراسم آیینی با زیرکی و دانایی ساقی ادامه می‌یابد.

ساقی دله را در دست چپ و فنجان مخصوص قهوه خوری ـ که فنجانی بدون دسته است و فنیان خوانده می شود ـ را در دست راست گرفته، از سمت راست مجلس شروع به سرو قهوه می نماید؛ اگر در این مجلس سیدی وجود داشته باشد ابتدا از وی پذیرایی می‌گردد و در غیر این صورت این مراسم از شیخ یا ریش سفید مجلس آغاز می‌شود.

برای ریختن قهوه درون فنجان و تعارف آن به میهمانان نیز آیین خاصی وجود دارد، بدین ترتیب که ساقی پس از ریختن قهوه درون فنجان، فنجان را به نوک دله می‌زند و برای تعارف با دست راست بدون این‌که کمر را خم نماید فنجان قهوه را به میهمان تعارف می‌نماید و میهمان نیز با دست راست قهوه را دریافت می‌کند و بدون زمین گذاشتن فنجان آن را میل می‌نماید.

اگر گیرنده فنجان پس از نوشیدن قهوه، فنجان را بدون هر گونه حرکتی به ساقی برگرداند، بدین معناست که درخواست فنجان دیگری دارد، اما با تکان دادن فنجان توسط میهمان (حرکت دست از مچ به پایین و از راست به چپ) ساقی فنجان را تحویل گرفته و به سراغ نفر بعدی می‌رود؛ هر عملی غیر از این معنای دیگری دارد. به عنوان مثال اگر شخصی قهوه خود را میل نکرده و فنجان را زمین بگذارد بدین معناست که وی خواسته‌ای دارد، در این هنگام شیخ یا میزبان رو به وی کرده و از خواسته‌اش می‌پرسد و پاسخ مناسب می‌دهد.

در قدیم سرو کردن قهوه دارای پنج مرحله بوده و اکنون به چهار مرحله تقلیل یافته که هر مرحله حرفی ناگفته دارد.

مرحله اول یا فنجان اول (هیف) نامیده می‌شود و نوشیدن اولین فنجان قهوه توسط ساقی برای اطمینان از سالم بودن قهوه است.

فنجان دوم (ویف) نامیده می‌شود که به معنی پذیرش مهمانی میزبان از طرف مدعوین می‌باشد.

فنجان سوم را (کیف) می‌گویند که بیانگر لذت و حظ بردن از مهمانی است.

فنجان چهارم که (سیف) نام دارد نمادی از پذیرش برادری میزبان از سوی میهمان می‌باشد و میهمان قبول می‌نماید که کنار میزبان خویش به حکم برادری به جنگ رفته و در رکاب وی شمشیر بزند.

همان‌گونه که ذکر گردید ساقی این مراسم بایستی فردی زیرک و دانا و آشنا به شعر و ادب نیز باشد چرا که ممکن است هنگام سرو قهوه برای میهمانان، یکی از حضار بیتی شعر یا جملاتی قصار بر زبان آورد و وی باید قادر به پاسخگویی باشد.

علاوه بر آن اگر ساقی هنگام سرو قهوه سهواً شخصی را فراموش نماید میهمان مذکور می‌تواند به عنوان هتک حرمت و اعاده حیثیت به نزد شیخ شکایت برده و فصل(دیه) هم مطالبه نماید و همچنین اگر قهوه ای در فنجان برای کسی ریخته شد و آن شخص از نوشیدن آن امتناع کرد می بایست آن فنجان قهوه را از نوک بلند دله به درون دله بازگردانی و از دادن آن به شخص دیگر امتناع ورزی .

حال قطعه شعری در خصوص قهوه و آداب آن در شهرستان رامشیر

گویم ای جان از برایت با دو صد شوق کثیر

بار دیگر شمه ای آداب شهر رام – شیر

شعر من باشد در اوصاف یکی نوشیدنی

قهوه و آداب آن باشد در اینجا دیدنی

بهر تقسیمش همی دله رود اینجا به کار

قهوه دارد پیش ما ارج و بسی قُرب و وقار

آب و قهوه را اضافه ساز آنگه در زمان

بر اجاقی نه - و بهر پختنش بر ده امان

شربت قهوه اگر باشد شود او بس لذیذ

گر نباشد یک دو مثقالی نمک در آن بریز

قهوه ی آماده در دله بنه- ای جان من

کو نباشد مثل این نوشیدنی اندر زمن

گر که باشی ساقی قهوه به دست راست گیر

یک دو فنجان را و با دست چپت هرگز مگیر

ساقیا باشد روالی قهوه را دادن به ضیف

نیک باید تو بدانی هیف و ویف و کیف و سیف

یک کمی قهوه زدله ریز در فنجان عزیز

بعد از آن برزن تو فنجان را به دله بس تمیز

هیف یعنی خود بنوشی قهوه را در انجمن

تا که مهمان از سلام قهوه ات گردد امَن

ویف یعنی قهوه دادن نوبت اول به کس

میزبانی نیک باشی خوشدل و خوب و ملَس

گر که بار دوم از تو -قهوه ای خواهد عیان

کیف باشد نام او و برده حظ اندر زمان

سومین فنجان که دادی سیف باشد در نظیر

یعنی از مهمان خود عقد اخوت را پذیر

آنکه می گیرد زدستت قهوه - با دست یمین

باید این فنجان بگیرد – این بود رسمی مبین

بعد خوردن گر که خواهد گویدت دیگر نریز

با تکان دست سازد او تو را هشیار عزیز

گر که فنجان داد دستت او بدون هر تکان

بار دیگر ریز بهرش قهوه ای اندر زمان

ریختی گر قهوه در فنجان و آن کس نطلبید

باید آن قهوه به دله- بازگردانی وحید

اینچنین باشد رسوم قهوه دادن در مضیف

همچو رسمی بیش می سازد به هم دلها الیف

حبیب ادیبی



همچنین مشاهده کنید