جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

شما هم بیایید, نظرتان عوض می شود ایران جایی نیست كه تصورش را می كردید


در روزنامه های مختلف سوئدی مقالاتی در مورد ایران به عنوان یك كشور توریستی غنی و خصوصا بخش اسكی آن وجود دارد

چرا؟ واقعا چرا؟ این معمولا اولین پرسشی است كه در ذهن دوستان و بستگان توریست هایی كه قصد سفر به ایران را دارند، شكل می گیرد. نیت این سفر نگرانی های زیادی را حتی برای خود این توریست ها به همراه می آورد.

می پرسند: مگر نمی دانی كه در ایران به جز شترسواری، بیابانگردی و دستگیر شدن خارجی ها چیز دیگری وجود ندارد؟

متاسفانه این تصویری است كه عامه غربی ها با آن زندگی می كنند و اطمینان دارند كه با توجه به اطلاعاتشان سفر كردن به ایران كار عاقلا نه ای نیست.

بسیاری از افرادی كه به دور از دلایل شغلی و تجاری به ایران سفر می كنند، از روی كنجكاوی و ماجراجویی به چنین كاری دست می زنند. یك توریست سوئدی در توجیه علت بازدید از ایران می گوید: از كشف چیزهای جدید خوشحال می شوم.

ایران برای توده مردم غرب یك نوع جزیره ناشناخته است، شبیه همان تصوری كه ما از جنگل های آمازون داریم. غربی ها اطلاع عمومی ضعیفی دارند، بسیاری از آنها تا پیش از نزاع بر سر نام خلیج فارس نمی دانستند كه زبان رسمی كشور ایران عربی نیست و مردم این كشور با بادیه نشینان تفاوت اساسی دارند.

اط-لاعات آنها بسیار سطحی است و از تركش هایی كه از بمباران رسانه ای نصیبشان می شود، فراتر نمی رود. خیلی راحت و آسوده می نشینند روبه روی تلویزیون و دل و فكر را به امواج می سپارند. آنها حاضر نیستند اخبار را تحلیل كنند و احتمالا در این راه به اتلاف انرژی بپردازند. تلویزیون و حتی روزنامه و رادیو یك وسیله سرگرمی است. لابد آدم نمی آید در حالتی كه قرار است تفریح كند به مغز و اعصباش فشار بیاورد.

با تمام اینها فقط كافی است یك بار به خود جرات بدهند و به جای جزایر مالدیو به ایران سفر كنند. به محض آنكه پای خود را روی خاك این كشور می گذارند، بلافاصله به این نتیجه می رسند كه ایرانی ها با شتر و اسب این طرف و آن طرف نمی روند و برای سفرهای درون و برون شهری از اتومبیل استفاده می كنند. خیلی زود می فهمند كه در ایران آب آشامیدنی هم به وفور یافت می شود؛ حتی بیشتر از اروپا و آمریكا، به قدری كه از این آب آشامیدنی برای استحمام و شست وشو نیز استفاده می شود.

هنوز فراموش نكرده ایم اضطرابی را كه مسوولان تیم ملی استرالیا پیش از سفر به تهران برای انجام دیدار رفت مسابقه انتخابی جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه در دل داشتند و آن را به زبان می آوردند. استرالیایی ها در كنار خوراكی و مواد غذایی، آب آشامیدنی هم با خود به تهران آوردند تا احتمالا از تشنگی تلف نشوند.

وقتی به یك دوست خارجی می گویی در ایران برف هم می بارد، از تعجب شاخ در می آورد؛ انگار درباره موجودات فضایی خبری را شنیده باشد. اطلاعات آنها از ایران به اندازه اطلاعاتی است كه از مریخ یا نپتون دارند.

اخیرا سایت استكهلمیان در فورمی به درج خاطرات و تجربیات توریست های سوئدی كه تجربه سفر به ایران را دارند، اقدام كرده است. دانیل ورنر یك جوان سوئدی است كه ادعا می كند تصورش درباره این كشور پس از یك سفر چند روزه به كلی درهم ریخت و تغییر كرد. در خاطره نگاری این افراد نكته های جالبی به چشم می خورد. مثلا از خرید بلیت ایران در آژانس های مسافرتی گوتنبرگ بگیر تا اقدام صاحب آژانس در فروش ریال به قیمتی گزاف و غیرواقعی و نحوه برخورد و استقبال مردم ایران و تصاویر زیبا و تاریخی این كشور.

از خاطرات و تجربیات آنها می توان فهمید كه این سفر به نوعی مكاشفه و ارضای حس كنجكاوی و ماجراجویی است. در یكی از این تجربیات مكتوب به افرادی كه قصد سفر به تهران را دارند هشدار داده شده است كه مراقب ترافیك سنگین این شهر باشند. یك نفر می نویسد: هواپیما دیرتر از موعد مقرر در فرودگاه مهرآباد فرود آمد و من از اینكه خودم را در خاك ایران می دیدم یك لحظه بشدت دچار نگرانی شدم. پس از بازرسی و تحویل مدارك، برای تعویض پول به بانك فرودگاه مراجعه كردم. باورم نمی شد كه دلار اینقدر ارزش داشته باشد. قیمت ها در ایران واقعی و به طرزی باور نكردنی پایین است، مخصوصا قیمت بنزین.

دیدگاه یك توریست دیگر تا حدودی انتقادی است: ایران بهترین كشوری نیست كه از آن دیدن كرده ام. به ندرت می شود كسی را پیدا كرد كه انگلیسی بلد باشد. بنابراین برقرار كردن ارتباط كمی دشوار است. برای سفارش جاهای دیدنی تا حدودی اجماع نظر وجود دارد؛ همه از ارگ بم، پرسپولیس، مسجد امام اصفهان، غارعلی صدر و بازارها و مساجد سنتی شهرهای مختلف یاد می كنند و این نكته كه زنان توریست باید موی خود را بپوشانند و روسری به سر كنند. برخی از وجود مشكل در صدور ویزا گلایه دارند. یك نفر هم قیمت اتاق ها را با خوشحالی وصف ناپذیری اعلام می كند: هر اتاق زیر ۳۰ هزار ریال؛ یعنی چیزی معادل ۳ دلار و نیم!

سوئدی ها آدم های سفر هستند؛ مسافرانی كه با كمترین پول توی جیبی اقدام به جهانگردی می كنند. سوئد بیشترین تعداد توریست را به هنگام زلزله سونامی در سواحل اقیانوس آرام داشت و دولت این كشور نیز در این حادثه به عنوان بدترین كمك دهنده به شهروندان توریست خود شناخته شد. نكته جالب و البته رقت برانگیز اینجاست كه بعضی از این توریست های فقیر حتی برای آب خوردن هم پول نداشتند.

در اروپ-ا ب-ه ای-ن اف-راد اصطلاحا Jugend Herberger گفته می شود. افرادی كه ش-امل این اصطلاح آلمانی می شوند، توریست های بی بضاعتی هستند كه عشق سفر دارند و با كمترین امكانات سفر می كنند. در بیشتر كشورهای اروپایی پانسیون هایی برای این توریست ها وجود دارد كه هزینه اقامت در آن از شبی ۵ تا ۷ یورو فراتر نمی رود؛ چیزی شبیه مسافرخانه های خودمان با چند برابر هزینه و البته امكانات بیشتر. برای همین است كه تعداد خارجی های اطراف خیابان مسافرخانه خیز ناصر خسرو بیش از اطراف هتل های معروف تهران است. آنها ترجیح می دهند كه به سفر خود جنبه لوكس و تجملاتی نبخشند.

رتبه ایران در جذب توریست چندان بالا نیست و در خوشبینانه ترین حالت به رتبه ۶۸ بین كشورهای جهان می رسد. در ایران ۶۴۱ هتل و متل وجود دارد كه روی هم ظرفیتی معادل ۶۳ هزار تخت دارند. در سال ۲۰۰۲ تعداد یك میلیون و ۳۵۲هزار توریست به ایران سفر كردند كه ۸۱۲ هزار و ۵۰۰ نفر آنها ایرانیان مقیم خارج بودند.

اما آمار مجله سنت ایران تا حدودی متفاوت است. به گزارش این مجله آمار توریست ها در این سال به یك میلیون و ۵۸۴ هزار و ۹۲۲ نفر می رسد كه ۷۲ درصد آن ۲۸۴/۱۴۴/۱ نفر از طریق زمینی، ۱ درصد ۳۵۱/۱۱ نفر از طریق دریایی و ۲۷ درصد ۲۸۷/۴۲۹ نفر از راه هوایی وارد ایران شدند. با یك حساب سرانگشتی در ازای اقامت ۵ روزه هر توریست و میانگین هزینه ۵۰۰ دلاری آنها در ایران می توان تخمین زد كه از راه صنعت توریسم چیزی حدود ۷۹۲ میلیون و ۴۶۱ هزار دلار عاید كشور شده است. البته این میزان آنقدرها هم چشمگیر نیست و در مقایسه با كشورهایی مثل عربستان كه فقط در یك فقره حج تمتع بیش از یك میلیارد دلار درآمد كسب می كند، ناچیز است.

هم اكنون در كشور ۲۱ مرز زمینی، ۲۶ خط هوایی و ۱۹مرز دریایی فعال داریم كه به ترتیب مرز خاكی بازرگان، مرز هوایی مهرآباد و مرز دریایی آبادان بیشترین ظرفیت پذیرش مسافر را دارا هستند. به هر حال می توان حكم داد كه ایران به خاطر تعهدات اخلاقی و عرف مردمانش فاقد جذابیت های توریستی بسیاری از كشورهای جهان است. آنچه می تواند توریست ها را به خود جلب كند، تاریخچه پربار، جغرافیایی متنوع و اماكن تاریخی مشهور است.

ایران و چین قدیمی ترین و زیباترین كشورهای آسیا هستند. این توصیف یك زوج آلمانی است كه به همراه ۲۰ توریست دیگر برای اولین بار در راه عبور از جاده ابریشم از ایران دیدن می كردند. آنها در سال ۱۹۷۷ فاصله پاریس تا پكن را با خودروهای شخصی طی كردند. آنها از مرز باجگیران خراسان وارد ایران شدند و به جز چشمه علی سمنان، موزه ایران باستان، خانه تاریك دامغان و برج آزادی موفق نشدند به خاطر سفر كوتاه شان از سایر اماكن دیدنی و تاریخی بازدید كنند. به جرات می توان گفت كه تقریبا تمام توریست هایی كه از ایران بازدید می كنند با اظهار شگفتی این كشور را ترك می كنند و احتمالا در خلوت خود به تصویری كه پیش از سفر در ذهن داشتند، پوزخند می زنند.



همچنین مشاهده کنید