جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

میزانسن های متناسب


میزانسن های متناسب

این روزها نمایش پرتره نوشته اسلاومیر مروژك, به كارگردانی دكتر محمدرضا خاكی در سالن چهارسوی مجموعه تئاترشهر به روی صحنه است نوشته زیر به بهانه این اجرا, نگاهی دارد به نمایشنامه پرتره و رویكرد گروه اجرایی به این نمایشنامه

● یادداشتی بر نمایش پرتره

این روزها نمایش پرتره نوشته اسلاومیر مروژك، به كارگردانی دكتر محمدرضا خاكی در سالن چهارسوی مجموعه تئاترشهر به روی صحنه است. نوشته زیر به بهانه این اجرا، نگاهی دارد به نمایشنامه پرتره و رویكرد گروه اجرایی به این نمایشنامه.

دوستت داشتم. تو حال و آینده من بودی، نمی توانستم گذشته خودم رو ببخشم كه تو توش غایب باشی. حتی اگه اون وقت ها، این گذشته، خیلی كوتاه بود ...

و نمایش پرتره اینگونه آغاز می شود. با صدای مردی در تاریكی. مردی كه دارد مونولوگ عاشقانه مبهمی را بیان می كند. مبهم به خاطر این كه مونولوگ عاشقانه به وضوح اشاراتی سیاسی نیز به همراه دارد. اشاراتی كه شاید تماشاچی را به شك بیندازد ولی به هرحال، فضای غالب صحنه، فضایی سراسر عاشقانه است. مونولوگ خطاب به شخصی است كه ما نمی دانیم كیست. یك معشوق شاید، به احتمال زیاد اما هنوز صددرصد معلوم نیست تاریكی ادامه دارد و مونولوگ نیز. آخرین جمله ها اینگونه است: بسه دیگه یه چیزی بگو دلم می خواد برای یه دفعه هم كه شده با هم حرف بزنیم. من برای همین به اینجا اومدم، اون هم بعد این همه سال... باید بالاخره حرفامون رو رك و پوست كنده به هم بگیم. حالا دیگه وقتشه دیگه نمی تونم به این وضع ادامه بدم. می شنوی من دیگه نمی تونم بعدش هم اون خنده ات. دیگه بسه به من نگاه كن، به من نگاه كن و ناگهان نور می آید. مردی كه این حرف ها را زده، پالتو پوشیده، چمدان و چتری در دست دارد، پشت به تماشاچی ایستاده و خطاب او به تابلوی بزرگ روبه رویش است. پرتره ای از ژوزف استالین موسیقی ستایشی نیایش گونه Apotheoses فضای صحنه را پر می كند... شوك بسیار خوبی است برای شروع یك نمایش. در حقیقت، مروژك از همین لحظه، بازی را با ما آغاز كرده است

● مروژك

مروژك یك روشنفكر ناراضی لهستانی است و تقریبا در همه آثارش چنین مسئله ای پیدا است. سیاست از موضوعات مورد علاقه مروژك است و بسیاری از نمایشنامه های او در واقع، بار سیاسی و حتی ایدئولوژیك دارند: از «آهو» بگیر تا «بر پهنه دریا»، از «كارول» و «استریپ تیز» تا «سفارت خانه» و «پلیس»، از «قرارداد» و «مهاجران» تا «پرتره». اعتراض به سیستم های حكومتی توتالیتر و دیكتاتور مسلك و انتقاد صریح و بی پرده از آن، از درون مایه های اصلی آثار مروژك است. هرچند مروژك در بیشتر مواقع این انتقاد را در بستر طنز نشان می دهد. طنز تلخ و سیاه بسیاری از نمایشنامه های مروژك، بیشتر به گروتسك نزدیك است و ترس ناشی از موقعیت، معمولا خنده را بر لب می خشكاند.

● اجرا

وقتی بدانی زمان اجرای نمایشی بیشتر از دو ساعت و نیم است، طبیعی است اولین چیزی كه ممكن است باعث نگرانی ات شود، ریتم كار و تمپوی آن است. اجرای پرتره به كارگردانی دكتر محمدرضا خاكی با وجود آن كه به متن طولانی نمایشنامه تا حد زیادی وفادار است، اما تماشاچی را خسته نمی كند. به جز صحنه گفت وگوی مفصل بارتودزیچ و آناتول در صحنه ای كه در نهایت به سكته كردن آناتول ختم می شود و لحظاتی از آن ممكن است ارتباط تماشاگر و بازیگران از دست برود، ریتم و ضرباهنگ بقیه كار بسیار خوب از كار درآمده است.

خط روایی به نسبت كم رنگ در پرتره، گفت وگوهای طولانی در صحنه های مختلف، آن هم بدون آن كه از نظر داستانی واقعا اتفاقی رخ دهد و ترفند مروژك در پس و پیش كردن صحنه ها از نظر توالی زمانی، بالقوه این خطر را به وجود می آورد كه اجرای پرتره به اجرایی ملال آور تبدیل شود، اما درك درست از جانمایه متن و انتخاب شیوه اجرایی مناسب، به ویژه استفاده از چاشنی طنز در بسیاری از لحظات، اجرای پرتره را از این خطر رهانیده است. با توجه به جنس نمایشنامه پرتره، پیش از شروع نمایش، به شخصه انتظار داشتم اجرای نمایش به مذاق عده ای از تماشاچیان كمتر حرفه ای خوش نیاید و دست كم درصدی از آنها سالن نمایش را ترك كنند، اما ریتم مناسب كار، میزانسن های متناسب و بازی های روان و یك دست كار باعث شد تا اجرای پرتره، همه تماشاچیان را تا به انتها همراه خود نگه دارد.

از دیگر ویژگی های اجرای نمایش پرتره كه می توان به آن اشاره كرد، رعایت ایجاز در طول كار به رغم داشتن زمان طولانی و میزانسن دهی و كارگردانی خوب اثر است، به طوری كه كمتر اضافاتی در كل كار دیده می شود و هر اتفاقی كه روی صحنه می افتد، دارای دلیلی منطقی و تئاتری است. از چخوف نقل است: «اگر در نمایشی از من، یك تپانچه روی صحنه دیده شود، شك نكنید كه در طول نمایش از آن استفاده خواهد شد.» در پرتره نیز همه میزانسن ها و حركت های روی صحنه، حتی طراحی صحنه و لباس كه مروژك در این نمایش روی آن تاكید ویژه داشته است ضروری اند و كاركرد خاص خود را دارند. اما در پایان دور از انصاف خواهد بود كه درباره نمایش پرتره سخن گفت و از بازی های خوب آن حرفی نزد. بازیگران كار كه به نظر می رسد به جز اصغر همت و تا حدی شهین نجف زاده، بقیه تجربیات رادیویی بسیار بیشتری در مقایسه با حضور روی صحنه داشته اند، همگی خیلی خوب از پس نقششان برآمده اند.

عطا صادقی