چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
کنکور فقط کمی جا به جا شده
عطش سیری ناپذیر جوانان ایرانی برای ورود به دانشگاه واشتیاق آنها برای ادامه تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد ودکترا در درجه اول یک قضیه اقتصادی واجتماعی است وچندان به ویژگیهای نژادی،ملی، اعتقادی وهنرمندی ایرانیان ارتباطی ندارد. به عنوان مثال، ماه گذشته وزارت آموزش وپرورش آزمونی برای استخدام ۵ هزار لیسانسیه آزاد و۵ هزار معلم حقالتدریس برگزار کرد. حدود ۴۰۰ هزار لیسانسیه در این امتحان شرکت کردند. آنها متقاضی شغلی هستند که دارندگان آن از کمی حقوق وسختی معیشت به ستوه آمدهاند. لشکر بیکاران در شرایطی که بخش خصوصی قادر به جذب حتی درصد کمی از بیکاران نیست، شدیدا خواستار استخدام در بخش دولتی است وبه در ودیوار دستگاه دولتی فشار میآورد. اگر زمانی داشتن مدرک دانشگاهی جواز معتبری برای ورود به بازار کار بود، اکنون انبوه فارغالتحصیلان بیکار به پدیدهای عادی تبدیل شده است که تعجب کسی را برنمیانگیزد. حدود ۱۲هزار پزشک و دهها هزار مهندس بیکاردلیل روشنی است بر این که دیگر مدرک تحصیلی آن ورقه معجزهگری نیست که برای دارنده آن شغل آب وناندار ومنزلت اجتماعی به ارمغان آورد. تکلیف رشتههای علوم انسانی وبرخی رشتههای مهندسی مثل معدن وکشاورزی هم سالهاست که روشن است. پس چرا جوانان همچنان خواب پیروزی در کنکور میبینندوخانوادهها برای تامین هزینه تحصیل فرزندشان پساندازهای کوچک خود را هزینه میکنند وقید تفریح ومسافرت ومهمانی ورفاه را میزنند؟ پاسخ روشن است:راه دیگری در برابر آنها گشوده نیست. کسب وکار از رونق افتاده وبخش خصوصی ناتوانتر از همیشه قادر به جذب حتی درصد کوچکی از لشکر بیکاران نیست. دولت رانتی ـ نفتی یکهتاز عرصه اقتصاد است؛ کارفرمای بزرگی که به منبع رو به افزایش دلارهای نفتی متصل است. در چنین شرایطی هر کس میکوشد برای اتصال به شیر نفت خود را به دستگاه دولتی آویزان کند. مثل سوار شدن براتوبوس شرکت واحد در ساعتهای پیک ترافیک. عدهای زیر پوشش کمیته امداد وبهزیستی میروند. به گفته نماینده یکی از استانهای غرب کشور ۳۰ درصد مردم استان زیر پوشش کمیته امدادند و۳۰ درصد هم در تلاش برای ورود به جرگه افراد تحت پوشش. عدهای با مشاغل انگلی و غیرمولد نان خود را درمیآورند.
● زگهواره تا گور
اغلب جوانها هم تا سن ۳۰ سالگی شبها بر سر سفره فقیرانه پدر ومادر مینشینند وروزها در دانشگاهها درس میخوانند وبرای مقاطع بالاتر کنکور میدهند. کارشان شده است درس خواندن. در سال گذشته بیش از ۴۰۰ هزار نفر در آزمون ورودی کارشناسی ارشد شرکت کردند. به تدریج کنکور کارشناسی ارشد و دکترا شکل وشمایل کنکور معمولی را گرفته است. همه میدانند که حقوق دولتی در حد بخور ونمیر است. اما آب باریکهای که قطع نمیشود به هر حال بهتر از بیکاری و بیپولی مداوم است. نمایندههای مجلس هم برای اینکه کاری کرده باشند، پرونده کنکور را میگشایند. اما با خواندن صفحه اول در سطح مقدمات متوقف میشوند و سادهترین راه حل را انتخاب میکنند: جابه جایی کنکور! چون صورت مساله غلط مطرح شده وپاسخ هم لاجرم غلط در میآید. کلید حل مساله کنکور جای دیگری است. باید قفل اقتصاد کشور را گشود تا هزینه فرصت دانشگاه بالا برود وجوانها بر اساس علاقه با تحصیلات متفاوت دنبال کسب وکار بروند. اصلا وظیفه دولتها وپارلمانها سر وسامان دادن به کسب وکار ورونق سفرههای مردم است ونه رفتن دنبال ناکجاآباد ورجز خواندن برای این و آن.
در این میان دفاع مدیران آموزش وپرورش از طرح حذف کنکور را تنها با تخیلی قوی میتوان درک کرد. ناخدای کشتی توفانزده قدیمی با بادبانهای شکسته وملوانهای خسته و عصیانزده وپیکر در هم کوفته را مجسم کنید، ناگهان مثل شوالیههای اروپایی یا لوطیهای وطنی داوطلب حمل بار کشتی دیگری میشود که تنها آسیب مختصری دیده است. آموزش وپرورش بعد از عهدهدار شدن مسئولیتهای خانواده، مسجد، رسانه وحوزه... حالا میخواهد جور وزارت علوم و دانشگاهها را بکشد وبرای آنها دانشجو انتخاب کند. مدیران وزارتخانه شاید گمان میکنند که این کشتی شکسته را به هر سو که دلشان خواست میتوانند بکشانند وظاهرا یادشان رفته که آموزش وپرورش دارای وظایفی ذاتی وقانونی است که به راحتی نمیشود آنها را تغییر داد. در ادارات دولتی مد است که هر کس حمیت قسمتی داشته باشد. مثلا مدیران آموزش وپرورش به طور سنتی از برگزاری کنکور توسط این وزارت حمایت میکنند ومدیران وزارت علوم از برگزاری کنکور توسط سازمان سنجش واین موضع ازلی وابدی آنهاست. در موضوع کنکور نقشها چند بار جابه جا شد.
● جای خالی کارشناسان
کسانی که از انتقال کنکور به دوره متوسطه حمایت میکنند استدلالهایی دارند که از فرط تکرار ملالآور شدهاند. اگر شما نیز مذاکرات مجلس را در مورد این طرح دنبال کرده باشید لابد سطح نازل مباحث مخالف وموافق شما را شگفتزده کرده است. در واقع کمتر نمایندهای به جوانب مساله اشراف داشت و اکثرا براساس تجربههای شخصی وحسی و دریافتهای لحظهای مخالفت وموافقت میکردند. این سوال همچنان مطرح است که جایگاه کارشناسی موسساتی مثل پژوهشگاه تعلیم وتربیت،دانشکده علوم تربیتی،دانشگاه تربیت معلم وحتی مرکز پژوهشهای مجلس در بررسی این لایحه کجا بود؟طرحها ولوایح مجلس هفتم در مورد آموزش وپرورش از جمله طرح احیای معاونت پرورشی واستخدام ۴۰ هزار معلم حقالتدریس نیز شتابزده و آغشته به انگیزههای سیاسی بود. این در حالی است که بزرگترین فراکسیون مجلس با ۱۰۵ عضو از آن فرهنگیان است. موافقان طرح موسوم به حذف کنکور برای آن آثار و تبعات معجزهآسایی قائلند؛ از جمله:
۱) انگیزه دانشآموزان در یادگیری دروس افزایش مییابد.
۲) اضطراب و اثرات مخرب روحی و روانی کنکور از بین میرود.
۳) خانوادهها از زیر آوار سنگین هزینههای کنکور نجات پیدا میکنند.
۴) کمر مافیای کنکور با سود سالانه ۴۰۰ میلیارد تومان میشکند.
۵) سوالات تستی و چهارجوابی که متکی به حافظه کوتاه مدت دانشآموزان و نوعی تکنیک است، جای خود را به سوالات مفهومی و تشریحی میدهد.
۶) لو رفتن و فروش سوالات متوقف میشود و. . .
ذهن ما تمایل به مطلقاندیشی دارد، اگر به هر دلیل با موضوع ویا شخصی موافق باشیم جای آن در اعلیعلیین است واگر روی دنده لج افتادیم آن رویمان بالا میآید وطرف را به اسفلالسافلین پرتاب میکنیم. حالا حکایت ما واین داستان کنکور است که معلوم نیست چگونه در این زمان حساس که تیرهای فتنه از در ودیوار میبارد فیل نمایندگان یاد کنکور کرده است.
اگر برگزاری کنکور به روش کنونی را واجد همه یا بخشی ازاین معایب بدانیم، جابهجایی آن از پایان مقطع متوسطه به درون مقطع رفع کننده این معایب نیست وحتی در مواردی آنها را تشدید میکند. اما اگر طرح مجلس منجر به حذف کنکور میشد به گونهای که هر داوطلبی میتوانست در رشته ودانشگاه مطلوب خود بدون شرکت در آزمون ورودی ثبتنام کند اضطراب از بین میرفت، خانوادهها از پرداخت هزینههای کمرشکن نجات پیدا میکردند، مافیای کنکور در هم میشکست و لو رفتن سوالات متوقف میشد و... افسوس که حتی اگر ظرفیت دانشگاههای ما با تعداد داوطلبان برابر شود به دلیل تفاوت رشتهها وکیفیت دانشگاهها رقابت وجود خواهد داشت واین رقابت در قالب امتحان ورودی یا کنکور تجلی مییابد. به عنوان مثال تقریباهمه ۴۵۰ هزارداوطلب رشته ریاضی متقاضی ورود به دانشگاه شریف ودانشکده فنی دانشگاه تهران ودانشگاه پلیتکنیک خواهند بود بنابراین کنکور تا زمان نامعلومی ضرورتا تداوم مییابد.
میتوان مثالی در جهت معکوس بیان کرد:در حال حاضر دانشگاه آزاد در برخی رشتهها وشهرها دارای ظرفیت خالی است اما داوطلبان رغبتی برای نشستن روی این صندلیهای خالی ندارند و دانشگاه پیام نور به ضرب تبلیغات در پی جذب دانشجواست اما همچنان دارای ظرفیت خالی است. این که گفته میشود به دلیل افزایش ظرفیت در سال آینده از هر ۱۰ نفر داوطلب ورود به دانشگاه ۹ نفر پذیرفته میشوند برفرض صحت، تاثیری بر رقابتها نخواهد داشت. رقابت بر سر رشته دانشگاه شهر و در مقاطع بالاتر تحصیلی (کارشناسی ارشد و دکترا) ادامه مییابد. رشتههای مهندسی برق، مکانیک، عمران، معماری، گروه پزشکی، حقوق و. . . دانشگاههای معتبر در حکم کالای کمیابند که رقابت برای دستیابی به آنها ادامه خواهد یافت.
● کنکور میماند
به این ترتیب آنگونه که برخی تصور میکنند کنکور برچیده نخواهد شد. متاسفانه چیزی که اتفاق میافتد با این طرح اثرات مخرب کنکور از سال اول دبیرستان جلوهگری خواهد کرد. آیا با طرح مجلس عدالت آموزشی اجرا میشود وهمه دانشآموزان از شرایط تحصیلی یکسانی برخوردار میشوند؟ آیا دانشآموزان بویراحمد، ایلام، شهرکرد ودهها شهر وبخش محروم کشور از همان امکاناتی برخوردار خواهند شد که بچههای منطقه ۱ و۳ شهر تهران؟ این طرح هیچ ربطی به عدالت ندارد. مناطق محروم همچنان با کمبود دبیران باسواد وبا تجربه در دروس اصلی مواجه خواهند بود. خانوادههای مرفه شهرنشین بچههای خود را به مدارس غیرانتفاعی با امکانات آموزشی برتر خواهند فرستاد واین بار موفقیت در امتحانات جامع وکسب معدل ۲۰ به عنوان هدف انتخاب میشود.
برخلاف تصور مدافعان طرح جدید، بازار رسمی و غیررسمی، آموزشگاههای کنکور، تدریس خصوصی و نشر جزوات و کتابهای درسی تعطیل نخواهد شد، چرا که ضرورت وجودی آنها همچنان پایدار است. اتفاق جدیدی که میافتد این است که کلاسهای مدارس تبدیل به کلاس کنکور میشود. با محول شدن وظیفه گزینش دانشجو به مدرسه، آموزش در مقطع متوسطه کاملاً نمرهمحور خواهد شد و برگزاری امتحانات هماهنگ بخش عمدهای از وقت معلمان و دانشآموزان را پر میکند، یادگیری برای زندگی جای خود را به یادگیری برای کسب نمره خواهد داد. رقابت برسر کسب نمرههای سرنوشت ساز فرصت هر گونه خلاقیت را از معلم ودانشآموز خواهد گرفت
● مافیای آموزشی
واما در مورد بحث مافیا که بسیار موردتوجه برخی از نمایندگان مجلس بود وهست. در کنار مافیای نفت و مسکن و ارز و وام بانکی چشم مردم به جمال مافیای آموزشی هم روشن شد. اگر آنگونه که شهریار مشیری نماینده بندرعباس گفته است درون سازمان سنجش مافیای فروش سوالات کنکور لانه کرده وبه راحتی آب خوردن رتبهها را جابهجا میکند ودر این کار منافع میلیاردی نهفته است، چه تضمینی وجود دارد که این مافیا اندکی پیکر فربه وکریه خود را جا به جا نکند وبیاید داخل آموزش وپرورش ریشه بزند. سخنان مشیری در جریان تصویب طرح کنکور بر مسئولان سازمان سنجشگران آمد واز او به دادگاه شکایت بردند که بیا و ادعای خود را ثابت کن. در خبرها آمده بود که مشیری با ارائه مستنداتی به دادگاه حکم منع تعقیب گرفته است. مفهوم حکم دادگاه این است که مشیری ادعای خود را اثبات کرده است. وقتی مافیا از برج وباروی محافظت شده سازمان سنجش به راحتی عبور میکند وبه راحتی آب خوردن رتبه جابه جا میکند چگونه میتوان از ورود آن به شهر بیدفاع وبی در وپیکر آموزش وپرورش جلوگیری کرد؟ امتحانات جامع جایگزین کنکور در بیش از ۲۰ هزار دبیرستان در جغرافیایی به وسعت ایران برگزار میگردد. در حالی که لورفتن سوالات کنکور سراسری و آزاد در شرایط به شدت متمرکز وکنترل شده به پدیدهای رایج وحداقل مشهور تبدیل شده است. چگونه میتوان در محدودهای به وسعت ایران امنیت امتحانات جامع را حفظ کرد؟ تصحیح اوراق امتحانی توسط چند هزار دبیر با سلیقههای متفاوت ضریب خطاهای سهوی وعمدی را افزایش میدهد. مافیای آموزشی در تار وپود مدارس رخنه میکند.
صاحبان قدرت و ثروت برای اعمال نفوذ به تکاپو میافتند. توجه مدیران بعضا کمتجربه آموزش وپرورش به وظایف ذاتی دوره متوسطه ممکن است آنها را از یکجانبهنگری مصون دارد. انتقال کنکور به دبیرستان،مقطع متوسطه را یکسره در خدمت دانشگاه قرار میدهد در حالی که برای این مقطع به عنوان یک دوره انتقالی اهداف و وظایف متنوعی پیشبینی شده است. دوره متوسطه، تحصیلات عمومی (ابتدایی وراهنمایی ) را به آموزش عالی پیوند میدهد اما این تنها یکی از کارکردهای آن است. برای عده بیشتری از دانشآموزان این دوره، دوره انتقال از محیط آموزشی به محیط کار وزندگی است. دوره متوسطه منبع اصلی تامین نیروی کار ماهر و نیمهماهر به شمار میرود و بالاخره دوره متوسطه مرحله انتقال از دوره وابستگی کودکی به دوره جوانی و بلوغ که فرد به استقلال و قبول مسئولیت میرسد، است.
شیرزاد عبداللهی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست