یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نقش انسا ن شناسی در باستان شناسی


نقش انسا ن شناسی در باستان شناسی

در یك گورستان باستانی این انسان شناس است كه حرف اول را می زند عدم حضور یك انسان شناس در محوطه های باستانی و نادیده گرفتن روش های انسان شناسی به معنی تخریب اسكلت ها و نابودی منابع مهمی از اطلاعات باستانی است كه در این گورستان ها مدفون شده است

در یك گورستان باستانی این انسان‌شناس است كه حرف اول را می‌زند. عدم حضور یك انسان شناس در محوطه های باستانی و نادیده گرفتن روش های انسان شناسی به معنی تخریب اسكلت‌ها و نابودی منابع مهمی از اطلاعات باستانی است.

در یك گورستان باستانی این انسان‌شناس است كه حرف اول را می‌زند. عدم حضور یك انسان شناس در محوطه های باستانی و نادیده گرفتن روش های انسان شناسی به معنی تخریب اسكلت‌ها و نابودی منابع مهمی از اطلاعات باستانی است كه در این گورستان‌ها مدفون شده است. ننایح بدست آمده از بررسی این بقایای انسانی برای باستان‌شناسان به منظور شناخت دقیق تر سرگدشت اقوام ، فرهنگ ها و تغییر یا مهاجرت جمعیت های انسانی، كمال اهمیت را دارد.ازآن جا كه مرگ هم مرتبط با فرهنگ، نحوه زندگی، نوع معیشت، تغذیه و آداب و رسوم یك جمعیت است، بنابراین می توان گفت كه امروزه تكنیك های دیرین_انسان‌شناسی بر تمام مطالعات علوم انسانی، اشراف دارد .

● فرزاد فروزانفر، انسان شناس و سرپرست گروه انسان شناسی پژوهشکده باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تجربه های خود در این حوزه را با تعریفی از انسان شناسی و بیان ارتباط آن با باستان شناسی با ما این گونه در میان گذاشته است که:

▪ انسان‌شناسی،علمی‌ در كنار علوم جدید دیگر از جمله ژنتیك و زیست‌شناسی، جانور‌شناسی و گیاه‌شناسی است كه با مطالعه بقایای انسانی به ویژه اسكلت‌های انسانی به مطالعه عوارض و مختصات جسمانی انسان و مسیر تطور و تحول آن می‌پردازد.

● انسان‌شناسی چه ارتباطی با باستان‌شناسی دارد؟

▪ ارتباط باستان‌شناسی و انسان‌شناسی از اوایل قرن بیستم در اروپا و كشورهای غربی مطرح شده است به گونه‌ای كه از سال های آغازین این قرن، كنگره‌های علمی‌_جهانی متعددی در این زمینه برگزارشده است.مهم‌ترین این کنگره‌ها، کنگره جهانی انسان‌شناسی و باستان‌شناسی مسکو بود که در سال ۱۹۶۰برگزار شد. هدف از برگزاری این كنگره، كشف روش‌های بهره‌گیری از علوم زیستی از جمله انسان‌شناسی در پژوهش‌های باستان‌شناسی بود.

بنا براین برگزاری این کنگره‌های بزرگ بیانگر اهمیت این رشته علمی‌ و کاربردهای آن در رشته باستان‌شناسی است. طی این سال‌ها تلاش‌های بسیاری برای بررسی، تدوین و یکسان کردن روش‌های انسان‌شناسی در باستان‌شناسی صورت گرفت. اما از سال ۱۹۶۰به بعد انسان‌شناسی مشخصا و به طور مستقیم با فعالیت‌های باستان‌شناسی درگیر شد. از این زمان این دانش و روش‌های آن نقش مهمی‌ در باستان‌شناسی پیدا کرد زیرا تمام انسان‌شناسان دنیا به روش‌های خاص و استانداردی در مطالعه آثار و بقایای انسانی دست یافتند و از طریق برگزاری کنگره‌های متعدد، متفقا بر رعایت روش‌های علمی‌در این مطالعات، تاکید کردند.

● روش‌ها یا استانداردهای علمی‌ انسان شناسی در مطالعات باستان‌شناسی ایران چه جایگاهی دارد؟

▪ در حال حاضر مطالعات جاری ما در مورد اسکلت‌ها و بقایای انسانی دیگر که در محوطه‌های باستانی به دست می‌آید، مبتنی بر همان روش‌ها و استانداردهای جهانی است. به این معنا که وقتی شاخص را با روش شناخته شده علمی‌ مثلا روش مارتین سالر در كشوری همانند ایران به دست می‌آوریم، عموم پژوهشگران انسان‌شناسی قادر به تشخیص روش کار و مسیر طی شده در این مطالعات هسنتد. در واقع با اعلام شاخص و روش علمی ‌به کار برده شده در هر برنامه پژوهشی کاملا روشن می شود که‌ اندازه‌گیری، تعیین شاخص و‌ طبقه‌بندی آثار چگونه و با چه روشی صورت گرفته است. بنابراین دیگر نیازی به تکرار آزمایش ها و مطالعات انجام شده توسط انسان‌شناس دیگر نخواهد بود. زیرا فرمول و استاندارد کاملا مشخصی وجود دارد که هر گونه تخطی از آن در مراحل کار و نتیجه نهایی کاملا مشخص می‌شود و برای هر محقق انسان شناس قابل تشخیص خواهد بود.امروزه بر خلاف برخی رشته‌های علوم انسانی، دانش انسان‌شناسی، رشته ای کاملا پیشرفته و علمی، تجربی است و استانداردهای آن به صورت كاملا فرموله شده اعلام و منتشر شده است.

نمونه‌ای از این فعالیت‌ها بررسی بیش از ۲۵۰ اسکلت در شهر سوخته است که نتایج و مسیر فعالیت‌های انجام شده به صورت استاندارد دقیق و روشن در کتاب «ایران» درج و سال گذشته در لندن چاپ و منتشر شده است. این اطلاعات برای تمام انسان‌شناسانی که در مورد مسایل انسان‌شناسی ایران کار و فعالیت می‌کنند، مرجعی مهم و اساسی است.»

● چه تفاوتی میان روش های مطالعه و بررسی های باستان شناسی با روش های انسان شناسی وجود دارد؟

▪ انسان‌شناسان برخلاف باستان‌شناسان که بر اساس مشاهدات و مطابقت داده های بدست آمده عمل می‌کنند، تمامی داده های به دست آمده در یك گورستان باستانی را بر اساس داده‌های عینی، فرمول‌ها و شاخص‌های انسان‌شناسی زیستی مورد بررسی و نتیجه گیری قرار می دهند. بنا براین وقتی از کشف آثار مربوط به نژاد بخصوصی در منطقه خاصی بحث می‌کنیم و آن را از نظر انسان‌شناسی با نژاد دیگری مقایسه می‌کنیم به قدری شاخص‌ها و استانداردها روشن و واضح است که می‌توان آن را با یافته‌ها و نتایج بررسی‌های انجام شده در مورد سایر نژادها و یا مناطق مختلف، تطبیق دهیم .

● درصورت بروز هرگونه شك و تردید در مورد نتایج به دست آمده در یك بررسی انسان شناسی ،چه راهی برای كسب اطمینان از این نتایج وجود دارد؟

▪ در صورتی که به فرض محال شک و شبه‌ای در مورد نتایج اعلام شده در یك بررسی انسان شناسی مطرح باشد، پژوهشگر انسان‌شناسی همواره این امکان را دارد که با مراجعه به موزه و محل نگاهداری آثار مورد مطالعه از طریق تکرار بررسی‌ها و اقدام به ‌اندازه گیری مجدد، نتایج قبلی را رد یا تایید و شک و تردید‌ها را برطرف کند. به هر حال ارتباط میان باستان‌شناسی و انسان‌شناسی در دنیا از سال ۱۹۶۰ گسترش بیشتری یافته به گونه‌ای که از این رمان به بعد در تمام تیم‌های فعال در سایت‌های باستانی جهان حداقل یک متخصص انسان‌شناس در کنار سایر اعضا و متخصصان هیات حضور دارند و بقایای انسانی را با استانداردها و شاخص‌های تعیین شده، مورد بررسی و مطالعه قرار می‌دهند.

● درحال حاضر مطالعات انسان‌شناسی در کاوش‌های باستان‌شناسی ایران چه جایگاهی دارد؟

▪ در ایران خوشبختانه از بدو تاسیس سازمان میراث فرهنگی در سال ۱۳۶۶ توجه به این رشته و کاربردهای آن به تدریج مورد توجه مسئولان سازمان و همچنین باستان‌شناسان ایرانی قرار گرفته است. در حال حاضر در تمامی‌ پروژه‌ها و کاوش‌های مهم باستان‌شناسی ایران، مثل پروژه شهر سوخته، سیلک، اریسمان، تالش و... درکنار فعالیت‌های باستان‌شناسی، ضرورت مطالعات انسان‌شناسی هم در نظر گرفته شده و ادامه دارد.بنابراین جای خوشوقتی است که هم اکنون در تمام کاوش‌های باستان‌شناسی، بررسی‌های دقیق انسان‌شناسی نیز روی بقایای انسانی موجود در این سایت‌ها انجام می شود و این امر کار نمونه برداری و ثبت و ضبط اطلاعات انسان‌شناسی درباره این آثار را امکان‌پذیر کرده است. در حالی که پیش از این تا سال ۱۳۶۶ در هیات‌های باستان‌شناسی ایران، هیچ اثری از این رشته و دستاوردهای آن درمیان نبود. دقیقا از سال ۱۳۶۹ به بعد است كه در هیات‌های باستان شناسی به سایر تخصص‌ها و رشته‌های علمی از قبیل زمین‌شناسی، فسیل‌شناسی، جانور‌شناسی، گیاه‌شناسی، انسان‌شناسی و سایر تخصص‌ها و رشته‌های علمی، توجه كردند و سعی شده است حتی الامكان در تكمیل هیات‌های بررسی وكاوش، از این علوم نیز استفاده شود.

● با توجه به محدودیت امكانات موجود حضور این متخصصان در هیات‌های باستان‌شناسی به اندازه لازم جدی تلقی می‌شده است یا خیر؟

▪ با توجه به محوریت امكانات، حضور این متخصصان در بعضی هیات‌ها بسیار محدود بود. حتی امروز هم سرپرست یك هیات كاوش قادر نیست تمام متخصص‌های مورد نیاز را در تیم پژوهشی خود گردآورد. به هر حال به سختی ممكن است كه گروهی از متخصصان از رشته‌های مختلف در یك مكان واحد گرد هم آیند و به طور همزمان و هماهنگ به فعالیت بپردازند.

● به نظر شما در هر عملیات كاوش استفاده از چه تخصص‌هایی ضرورت و نقش پایه‌ای دارند. چه مسایلی اولولیت استفاده از تخصص‌های جانبی در هر برنامه كاوش را تعیین می‌كند؟

▪ ضرورت استفاده از تخصص‌های جانبی در سایت‌ها بستگی به موقعیت جغرافیایی و ویژگی‌های اقلیمی و نیز هدف اصلی باستان‌شناس درهر برنامه كاوش دارد. برخی سایت‌ها در مطالعات اولیه، شواهدی ارایه می‌دهند كه حكایت از وجود آثار ویژه‌ای دارد كه از نظر گیاه‌شناسی، جانورشناسی، انسان‌شناسی، زمین‌شناسی و دیگر علوم مشابه اهمیت بسیار دارد.بدیهی است كه بررسی این قبیل شواهد و آثار و بقایای آن، پپش از هر گونه نتیجه‌گیری یا بررسی باستان شناختی مستلزم كاربرد روش و تكنیك های مطالعانی جاری در برخی علوم پایه است.

● برپایه كدام شواهد تاریخی و دركدام یك از سایت های باستانی استفاده از روش های انسان شناسی ضرورت قطعی دارد؟

▪ در برخی سایت‌های باستانی استفاده از علم انسان‌شناسی صد در صد ضروری است، مانند كاوش در گورستان‌های باستانی كه ۵۰ درصد از داده‌های موجود، اسكلت و بقایای انسانی است.بنابراین روشن است كه نادیده گرفتن روش های انسان شناسی به معنای تخریب اسكلت‌ها و آثار انسانی در گورستان‌ها است.نابودی این آثار هم به معنی نابودی منابع مهمی از اطلاعات باستانی است كه در این گورستان‌ها مدفون شده است. بنابراین در یك گورستان باستانی این انسان‌شناس است كه حرف اول را می‌زند و باستان‌شناس برای شناخت كامل محوطه و آثار موجود نمی‌تواند از علم انسان‌شناسی و دستاوردهای آن، صرف نظر كند.

● اساسا كاوش در گورستان یعنی چه و چه هدفی را دنبال می‌كند؟

▪ یك باستان‌شناس در بررسی های اولیه خود در گورستان‌ها عمدتا در پی كشف و بررسی نحوه تدفین، نحوه مرگ، شناخت انواع بیماری‌ها و علل مرگ است . این قبیل امور معمولا در مشاهدات اولیه آثار، قابل تشخیص و مشاهده است اما انسان‌شناس در یك گورستان باستانی اساسا در پی بررسی و كشف اموری است كه در ظاهر قابل تشخیص نیست و تنها با كمك روش‌ها، ابزارهای علمی، استانداردها و مطالعات آزمایشگاهی قابل فهم و شناسایی است، بنابراین بررسی یك گورستان باستانی از دید انسان‌شناسی، اطلاعات جدید و جامعی را در اختیار پژوهشگر قرار می‌دهد كه عدم توجه به آن سبب نابودی بخش عظیمی از اطلاعات ارزشمند درباره مردمان ادوار كهن باستانی می‌شود.

از این روست كه من تاكید دارم وقتی یك گورستان باستانی صرفا مورد كاوش‌های باستان‌شناسی قرار بگیرد، بخش عظیمی از اطلاعات، درجریان این كاوش ها تخریب شده و از بین می‌رود، زیرا باستان‌شناس در این محوطه‌ها، عمدتا در جست و جوی كشف آداب و رسوم، سنت‌ها و اعتقادات، بر اساس نحوه تدفین و اشیای مدفون شده در كنار اجساد است. روشن است كه مطالعه اسكلت‌ها و بقایای دیگر انسانی، در تعریف و حوزه بررسی‌های باستان شناسی نیست. علم باستان‌شناسی در كشف اطلاعات زیستی موجود در اسكلت‌ها كه خود عامل كشف اطلاعات تازه و دقیق‌تری درباره نحوه زندگی و شرایط اجتماعی _ فرهنگی انسان‌های كهن است، نیازمند استفاده از روش‌ها و مطالعات جامع انسان‌شناسی است. این نكته‌ای است كه همواره با باستان‌شناسان در میان گذاشته‌ام و لازم است در این جا هم تاكید كنم كه این آثار، عمدتا، آثار بیولوژیك است واز همین رو گاه كاوش‌های باستان‌شناسی صرف بدون حضور متخصص انسان شناس در این گورستان‌ها سبب تخریب آثار می‌شود. مسئله مهم این است كه گورستان باستانی، یك بنای تاریخی نیست اما گاه طی اجرای برخی عملیات باستان شناسی، گورها باز، اشیای برداشته شده و اسكلت‌های از هم پاشیده می شوند.

در بهترین حالت، گورهای بازشده، دوباره پر می‌شوند اما این اقدامات و جابجایی بقایای انسانی، برای تخریب گور و مخدوش شدن اطلاعات آن كافی است. اگر ثبت و ضبط صحیح آثار موجود در گورستان‌ها انجام نشود در حقیقت بخش عظیمی از اطلاعات جامع انسانی را بدور ریخته‌ایم. بنابراین كاوش و بررسی گورستان‌های باستانی، مستلزم حضور یك تیم بسیار قوی انسان‌شناسی است كه باید پیش از هر گونه كاوش باستان‌شناسی در گورستان‌های باستانی انجام شود. در واقع این یك برتری است كه نسبت به روش‌های قدیمی باستان‌شناسی مطرح شده است.

● مطالعات انسان‌شناسی در مود آثار و بقایای انسانی همانند اسكلت‌ها، برای یك باستان ‌شناس منبع چه اطلاعاتی است؟

▪ بقایای انسانی منبع اصلی اطلاعات در مورد انسان‌هایی است كه اشیای باستانی مورد مطالعه باستان‌شناسی را ساخته‌اند. حال چطور می‌توان انسان‌ها را نادیده گرفت در حالی كه اشیای بی‌جان و دست ساخت همان انسان‌ها را با دقت و توجه بسیار از خاك، خارج كرده نقل و انتقال و حفاظت می‌كنیم.

در حال حاضر، طی مدت كوتاهی كه از فعالیت‌های انسان‌شناسی در محوطه‌های باستانی ایران می‌گذرد، موفق شده‌ایم كه مجموعه‌های ارزشمندی از بقایا و اسكلت‌های انسانی تهیه، ترمیم و بازسازی كنیم و دقیق‌ترین اطلاعات را درباره انسان‌های مدفون در یك گورستان باستانی را به دست آوریم. اما متاسفانه دربرخی گورستان های باستانی،صرفا اشیای موجود در گور‌ها، جمع‌آوری و به موزه منتقل و حفاظت می‌شود .

گفتگوی میترا اسدنیا با فرزاد فروزانفر


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید