دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا

ژانر سینمایی


ژانر سینمایی

نگاهی به سریال شاهگوش

این شب‌ها، شبکه آی‌فیلم، بار دیگر سریال «معصومیت ازدست رفته» داوود میرباقری را روانه آنتن کرده است اما این‌روزها میرباقری، پیش از بازپخش این سریال هم با تجربه فضایی دیگر، نامش در رسانه‌ها شنیده می‌شود.

رونمایی قسمت اول توسط حجت‌الله ایوبی، رییس جدید سازمان سینمایی و حرف او که «شبکه نمایش خانگی به دو بخش قبل و بعد از شاهگوش تقسیم خواهد شد» نگاه‌ها را بیشتر از قبل به شاهگوش کشاند. قسمت اول بعد از تبلیغات گسترده میدانی، توزیع شد. قسمتی بیشتر از ۶۰دقیقه که بخش‌هایی از آن، نشان داد حرف ایوبی درباره جایگاه شاهگوش در شبکه نمایش خانگی تا حد زیادی درست است.

شاهگوش از نظر ویژگی‌های کارگردانی، تنوع لوکیشن و کیفیت تصویربرداری، یک سروگردن از نمونه‌های مشابهش بالاتر بود. وسواس میرباقری باعث شده بود تا شاهگوش با وجود تعریف‌شدن در ژانر سریال، کاری سینمایی به نظر برسد. خردشدن پلان‌ها و جابه‌جایی پی‌درپی دوربین، نشانه این ماجرا بود. ضمن اینکه فیلمبرداری با دوربین الکسا هم که از باکیفیت‌ترین دوربین‌های موجود است، شفافیت و وضوح کار را در حد بسیار چشمگیری بالا برده بود. این خصلت در صحنه پایانی قسمت اول که ضربه تکان‌دهنده یعنی تصادف رحمان و کشته‌شدن او بود، نمود بیشتری یافت. دوربین از بالا، صحنه تصادف و پرتاب‌شدن رحمان به آسمان را نشان داد که در تاریخ سینما و تلویزیون ایران، کمتر دیده شده است اما نکته حایزاهمیت تنوع لوکیشن در همان قسمت اول بود.

در فضای پیش از این و در سریال‌هایی از این دست، لوکیشن‌ها محدود به آپارتمان و دکورهای ثابت بود اما در شاهگوش، در همان قسمت اول دوربین میرباقری به طباخی عدالت (محل کار رحمان/ اکبرعبدی)، آژانس صداقت (محل کار یونس/ رسول نجفیان)، دانشگاه شریف (محل تحصیل گندم و امیرعلی / طناز طباطبایی و حامد میرباقری)، خانه رحمان و کشتارگاه رفت. ضمن اینکه کارکردن امیرعلی در آژانس هم باعث شده بود تا بخش‌های عمده‌ای از قسمت اول در خیابان‌ها سپری شود ولی در کنار این نکات تکنیکی، نقاط ضعفی هم به چشم بعضی‌ها آمد مثل دوبله ناصر طهماسب روی صدای اکبرعبدی که چندان مفهوم و سینک نبود یا بازی‌دادن به حامد میرباقری در نقش جوان اول سریال.

علاوه‌بر این برخی گره‌های قصه مثل استقلالی‌بودن رحمان و پرسپولیسی‌بودن امیرعلی هم چندان خوب، انداخته نشده بود با این حال صحنه‌های بازی زن و شوهری گلاب (مرجانه گلچین) و رحمان، فضای قابل درک خانواده‌های ایرانی بود. میرباقری در قسمت دوم با پرش مناسب از ماجرای تدفین رحمان، بار غم شاهگوش را کم کرد و بلافاصله لوکیشن تازه با بازیگرانی جدید را معرفی کرد. کلانتری ۱۰۰ملت که ترکیبی از اسد خفته (فرهاد اصلانی)، سرخی (حمید آذرنگ)، شهرام حقیقت‌دوست (آب‌پرور) و احمد مهران‌فر (صولت) است، می‌تواند قسمت‌های آینده شاهگوش را پیش ببرد.

نقدهای گوناگون درباره شاهگوش، آن هم بعد از دوقسمت، کم نبوده است. چنانچه برخی رسانه‌ها شتابزده، این کار را انجام داده‌اند، چندان منصفانه و منطقی به نظر نمی‌رسد. اهل فن نقد می‌دانند که برای نقد دقیق یک اثر، احاطه نسبی به آن و همین‌طور تعداد قسمت‌های پخش‌شده از ملزومات نقدنویسی است و برای همین هم هست که تاکنون منتقدان نام‌آشنا ترجیح داده‌اند درباره شاهگوش، سکوت کنند.