چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

مدیران کارآفرین


مدیران کارآفرین

مدیران کارآفرین نقش بسیار مهمی در تغییر و رشد اقتصادی دارند سازمان های امروزی به مدیران کارآفرین نیازمند است مدیرانی که تمایل دارند با هنجارهای موجود هماوردی و چالش نمایند

مدیران کارآفرین نقش بسیار مهمی در تغییر و رشد اقتصادی دارند. سازمان های امروزی به مدیران کارآفرین نیازمند است‎؛ مدیرانی که تمایل دارند با هنجارهای موجود هماوردی و چالش نمایند.

برای توسعه یک سازمان باید مدیران آن تبدیل به کارآفرینان درون سازمانی شوند و از سه اصل مهم پیروی نمایند:

۱) مبانی مدیریت حرفه ای که شامل برنامه ریزی، سازماندهی‏، کنترل، ارتباطات و تصمیم گیری عقلایی است را بیاموزند و به آن عمل کنند.

۲) خود را با «سبک کارآفرینانه» که فراسوی بوروکراسی بوده و جو نوآورانه را در سازمان موجب می شود، منطبق سازند.

۳) به ترغیب نوآوری و کارآفرینی درون سازمانی در میان کارکنان بپردازند.

● مدیر کارآفرین کیست؟

مدیری که تمایل دارد که آینده را تغییر دهد و فکر می کند که توانایی لازم برای ایجاد تغییر موفقیت آمیز در داخل سازمان را دارد، مدیر کارآفرین نام دارد.

مدیر کارآفرین به آشوبها و ناآرامی ها و عدم اطمینان محیطی واکنش نشان می دهد‎؛ تلاش می کند تا یک موقعیت استراتژیک قوی ایجاد نماید، ولو اینکه ماهیت موقتی داشته باشد؛ او با ابتکارات فعالانه خود باعث ایجاد عدم اطمینان محیطی در دیگر سازمان ها می شود. مدیر کارآفرین با تخریب موقعیت موجود، فرصت های جدیدی ایجاد می کند، او درصدد دستیابی به فرصت های جدید قبل از رقبای خویش است و در مقابل تهدیدات بالقوه هوشیار و گوش به زنگ است.

«راس» و «آنوالا» بر این اعتقادند که مدیر کارآفرین در فعالیت های مدیریتی خود ویژگی های ذیل را بروز می دهد:

۱) تمرکز بر نتایج و اثربخشی و نه فعالیت

۲) تمایل به تغییر چیزها در زمانی که نیاز روشن و واضح است

۳) زیر سئوال بردن موقعیت جدید

۴) درک کارکنان به عنوان افرادی پاسخگو و مسئول که به دنبال تحقق نتایج هستند.

۵) بلند همت و رقابتی

۶) باور به وجود پاداش در ماهیت کار

۷) ناکامی در مواجهه ها با سیستم های دست و پاگیر بوروکراتیک و ایجاد مهارت های عملی برای چیره شدن بر این موانع

۸) توانایی برای حل تضاد و اصطکاک

۹) درک ارتباطات سازمانی: شامل سیستم های فرعی فنی و موقعیت مدیر به عنوان جزئی از کل

۱۰) برانگیخته شدن با تاثیرگذاری بر تغییر و نوآوری

● مدیریت کارآفرینانه

«استیونسون» و همکارانش مدیریت کارآفرینانه را این گونه توصیف می کنند:

«مدیریت کارآفرینانه فرآیند برملا ساختن یا ایجاد یک فرصت برای خلق ارزش از طریق نوآوری و تعقیب فرصت است؛ علیرغم آنکه در آغاز منابع کافی وجود ندارد.»

«کارسون» چهار قابلیت کلیدی مرتبط با مدیریت کارآفرینانه را شناسایی نموده است که عبارتند از:

۱) تجربه کافی هم در صنعت و هم در شغل مورد نظر

۲) دانش لازم در خصوص محصول یا خدمت و بازار

۳) مهارت های ارتباطی در هدایت سازمان

● مدیران کارآفرین با مدیران سنتی چه تفاوت هایی دارند؟

«اریک وینسلو» و «جورج سولومون» تفاوت های میان یک مدیر سنتی و یک مدیر کارآفرین را به شرح زیر بیان می دارد:

۱) مدیران سنتی آگاهی بسیار زیادی از مقررات و حریم ها دارند ولی مدیران کارآفرین به مقررات صرفاَ به عنوان خطوط راهنما می نگردند.

۲) مدیران سنتی حساسیت به آینده و تمایل به تعویق انداختن پاداش ها دارند ولی مدیران کارآفرین نگرش دوسویه به کنترل، موفقیت و مسئولیت پذیری دارند و می توانند دیگران را به کار وادارند و از آنها بهره برداری نمایند.

۳) مدیران سنتی در شناسایی مشکلات در حوزه کاری و ترسیم برنامه های تفصیلی توانایی دارند، در حالی که مدیران کارآفرین میانه خوبی با بحث و تئوری ندارند؛ آنها مستعد اقدام هستند و از انگیزه بالایی برخوردار ند.

● ویژگی های شخصیتی مدیران کارآفرین

مدیران کارآفرین ویژگی های شخصیتی زیر را دارا هستند:

۱) پذیرفتن تغییر و فرصت جویی

۲) جسارت و ریسک پذیری

۳) توان ساعتها کار طولانی

۴) خلاقیت و نوآوری

۵) آینده نگری و تمایل به پیشگام بودن

۶) استقبال از چالشها و کار تیمی

۷) داشتن مهارت مناسب سازمانی

۸) توان مذاکره

۹) پشتکار و توفیق طلبی.

● نقش های مدیران کارآفرین

به اعتقاد «کتز د وریس» رهبران کارآفرین و موثر « نقش های کایزماتیک و معماری» را ایفا می کنند‎؛ آنها در نقش کایزماتیک اطمینان می دهند که سازمان دارای چشم انداز و جهت روشن و قابل درک است و کارکنان توانمند و متعهد شده اند‎؛ و در نقش معماری با ایجاد ساختاری سازمانی و سیستم های کنترل مدیریت و پاداش مناسب خاطر نشان می کنند که پشتیبانی های مناسب صورت گرفته است.

میر کارآفرینانه نیاز دارد که همنوایی بین محیط، منابع و ارزش ها را حفظ نماید؛ یعنی ریسک هایی که سازمان با آن مواجه می شود را مدیریت کند؛ بعبارت دیگر نه با ریسک مخالف باشد و نه در به کارگیری ریسک افراط کند.

مدیر کارآفرین از فرصت های ارزشمند بهره برداری می نماید و بدین طریق از بروز بحران جلوگیری می کند اما اگر مدیر در پیگیری فرصت افراط و تفریط نمایند و به رویه های مدیریتی خشک و بوروکراتیک روی بیاورد، سازمان را مستعد بحران نموده است.

علیرضا تاجریان

منابع:

۱) کارآفرینی در سازمان های دولتی، دکتر سیدمحمد مقیمی، تهران، فراندیش، ۱۳۸۴

۲) کارآفرینی در نهادهای جامعه مدنی، دکتر سید محمد مقیمی، تهران، دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ، ۱۳۸۳