سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

برداشتی ازنگاهی دیگر


برداشتی ازنگاهی دیگر

گذری برمجموعه نقد یک نگاه, یک برداشت

اکثریتی بر این باورند که کتاب، دوستی خاموش و بهترین آنهاست. این نکته ای تامل برانگیز است. اما منظور آن اکثریت، بی گمان کتابهای آموزنده است و نه هر کتابی با هر محتوایی. لذا در وادی ادبیات منتقدین به لحاظ دقت نظر بیشتر و شناخت عناصر و عوامل تشکیل دهنده داستان به عنوان مشاوری ناخواسته، به کمک مخاطب می آید و نکات مثبت و منفی درکار و احیانا پنهان کاری و نمادها و مقصود نامرئی نویسنده را یک به یک درمنظر خواننده از لفافه می گشاید تا افقی روشنتر به لحاظ احساس و عواطف و نیات خیر و شر نویسنده، پیش روی مخاطب باز بنماید.

یک نگاه، یک برداشت. مجموعه نقدی کوتاه و موجز بر هفت رمان با عنوان های: عریان دربرابر باد از احمد شاکری، کلبه عمو تم از هریت پیچراستو، چراغها را من روشن می کنم، از زویا پیرزاد، کولی کنار آتش از منیرووانی پور،کوچه اقاقیا از راضیه تجار، توپچنار از انسیه شاه حسینی و خانه دوست، نوشته سهیلا عبدالحسینی است.

نویسنده یکی ازاین هفت رمان- مرد است (عریان در برابر باد) و یک رمان نیز ترجمه است (کلبه عمو تم). نویسنده سایر رمان ها نویسندگان زن ایرانی، با بینش های متفاوت هستند. اما ویژگی این مجموعه نقد، بیشتر برمی گردد به نوع نگاه منتقد، خانم یزدان پناه و روش نقد او بر این مجموعه، بدین ترتیب که منتقد، قبل از ارائه خلاصه داستان، ابتدا به معرفی کامل شخصیت های اصلی و فرعی می پردازد. سپس چکیده ای شفاف در داستان و پس از آن به بررسی ساختاری و آنگاه درونمایه کار می پردازد و درنهایت نقش مثبت، منفی و یا خنثی زنان را طبقه بندی می کند.

آنچه از این مجموعه نقد برمی آید، نشان دهنده معذوریت و محدودیت منتقد، در انتخاب آثار متنوع است. زیرا رمان های مورد بررسی قرارگرفته، از آثاری می باشد که بیشتر در سلسله جلسات نقد گروهی یکی از محافل ادبی، مطرح شده است. اما منتقد حاضر، با برداشتی نو و از نگاهی دیگرگون بدان پرداخته. همین محدودیت آثار، باعث شده است تا عریان در برابر باد. با نویسنده و شخصیت اصلی مرد از یک سوی و کلبه عمو تم، رمان خارجی قرن نوزدهمی با شخصیت اول مرد، ازسوی دیگر نوعی ناهمگونی در انتخاب آثار بوجود بیاورد. اما نکته بارزتر کار در آن است که علیرغم تفاوت آثار چه از لحاظ مکانی، اجتماعی و موضوعی و نگاه نویسندگان خانم یزدان پناه، با وسواس و موشکافی همه آثار را در یک چارچوب چینش شده، به نقد بکشاند. نگاهی که معمولا در روند خوانش داستان، مخاطب کمتر به آنها توجه دارد و یا به هدف نهان نویسنده پی می برد. مخصوصا اگر داستان جذاب و پرکشش هم باشد و مخاطب نیز حریص به ادامه خواندن باشد.

اولین نکته معرفی تک به تک شخصیت ها و نقش اصلی و فرعی آنها در سیر داستان قبل از شروع نقد، ویژگی های مثبت کتاب است. آنهم به لحاظ شناختی که مخاطب از شخصیت ها پیدا می کند باعث می شود تا با خواندن چکیده داستان، نمایی از کل کار را در ذهن تصویر کند و سپس با ساختارشناسی آن، از درونمایه و محتوای داستان و با کمک نکات ظریف و مرئی و نامرئی و نوع نگاه و نیت نویسنده که به دقت توسط منتقد استخراج شده است کلیت رمان را بهتر بشناسد. چنانچه قبلا کار را مطالعه کرده باشد، به واقع ابهامات و مجهولاتی را که در ذهنش رسوب نموده باشد، بزداید.

نکته قابل ملاحظه دیگر که نمی توان به سادگی از آن گذشت، یکی برداشت منتقد از رمان است و دیگری نقش و جایگاه زنان در هر اثر که نویسنده با وسواس، سیرت باطنی هریک را بیان نموده و برمی شمارد. بدین سان منتقد از عریان در برابرباد (صفحه ۹ الی ۳۲) نتیجه می گیرد که فقط یک رمان قابل قبول ادبی نیست، بلکه ویژگی آن، نگاه است. نگاهی الهی و متعهدانه به انسان ها، جهان و حوادث پیرامون آن.

در کلبه عمو تم (صفحه ۳۳ الی ۵۶)، منتقد هنگام بررسی ساختار کار، یک نکته را درنظر نمی گیرد. زیرا بدون توجه به ساختار رمان های قرن نوزدهمی، که نویسندگان هرجا لازم می دیدند در داستان مستقیما دخالت می کردند یا با اطلاع به خواننده به قسمت های پیشین و یا مکانهای قبلی بر می گشتند، به کلبه عمو تم ایراد می گیرد.

] دخالت و حضور راوی در داستان، به اندازه ای محسوس است که نویسنده در صفحات بسیاری، وقتی دچار احساسات و هیجان عاطفی می گردد، از ابراز احساسات و حتی مخاطب قرار دادن مستقیم خوانندگان داستان نیز نمی تواند اجتناب نماید.[ صفحه ۴۶ پاراگراف ۴ در چراغها را من روشن می کنم (صفحه ۵۷ الی ۶۹) منتقد نگاه تحمیلی نویسنده نظرات ناسیونالیستی آشکار و پنهان او را یکایک بر می شمارد. همینطور ترویج فرهنگ غربی و خودباختگی زنان روشنگر مسلمانی را که فریفته بی بندو باری و تجملات و غربزدگی هایشان می شوند و نتیجه می گیرد:

] رمان «چراغها را من خاموش می کنم» همانگونه که از نام نمادین آن پیداست، نمادی از چراغهای رابطه است که به وسیله کلاریس روشن و خاموش می گردد.[ صفحه ۶۹

منتقد درکولی کنار آتش (صفحه ۷۱ تا ۸۴) پس از بررسی ساختاری و درونمایه ای رمان آورده است ] رمان «کولی کنار آتش» بیشتر به حقنه دین ستیزی می ماند که در گلو مانده و اینک به طور نامنظم، اما جهت دار به صورت یک «فریاد» در این داستان نمایان گشته است و بار دیگر، زن بهانه ای شده است برای ارایه نگرش های فمینیستی و دیدگاه های برخی از دگراندیشان.[

یزدان پناه، انعکاس معضلات اجتماعی و فرهنگی، در رمان کوچه اقاقیا (صفحه ۸۵ الی ۹۷) را قابل تقدیر می داند. ] به شرط آنکه به مصادیق و الگوهای مثبت نیز اشاره شود. در صورتی که در رمان «کوچه اقاقیا» نمونه زوج سعادتمند، زن خوشبخت و فهیم یا مردی با رفتار انسانی که درحق زن ظلم نکرده باشد، دیده نمی شود.[ صفحه ۹۶ پاراگراف سوم منتقد در رمان توپ چنار (صفحه ۹۹ الی ۱۲۵) بیشتر در پی ریشه یابی مشکلات زنان در زندگی های شهری و روستایی می گردد. فقر اقتصادی و فقر فرهنگی و حسادت ها و کج فهمی ها را که به ظلم پذیری زنان می انجامد، می شکافد و به روشنی پیش روی مخاطب می نمایاند.

خانه دوست از (صفحه ۱۲۷ الی ۲۱۶) بیشترین قسمت کار، یعنی ۸۹ صفحه از حجم کتاب را به خود اختصاص داده است. علت این امر در آن است که از منظر و با دلایل منتقد، داستان می تواند، هم خاطره باشد و هم می تواند داستانی صرفاً تخیلی و برگرفته از خاطرات دیگران باشد و نهایتاً اینکه کاری خاطره - داستان، باشد. از این جهت منتقد با دقت و زحمت بسیار، ماجراها را یک به یک شکافته است و طبق روال رمانهای قبلی، ابتدا یک بار از نام و نشان شخصیت ها و سپس چکیده و ساختار و درونمایه را به نقد نشسته و مجدداً ساختار و درونمایه را در قالب خاطره بررسی و به نتیجه می رسد. آنجاست که احتمال خاطره بودن آن را بسیار کم می داند. چرا که هیچ شاخصه قابل استناد و با تاریخ و نام ونشان دقیق شخصیت ها و یا رابطه آنها با هم مشخص نشده است و ثابت می کند همه گفته ها ومکانهای ذکر شده در کتاب واقعی و قابل اثبات نیستند.

در حالی که کتاب از دو بخش با عناوین «نرگس» و «خانه دوست» تشکیل شده است. به عنوان خاطره و با حمایت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس به چاپ رسیده است.

منتقد ضمن رد امکان مستند بودن کتاب، خطاب به بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس آورده است.] اگر خودمان به نقد عملکرد خود و بررسی و شناخت آسیبهای ناشی از عملکرد خود در حوزه فرهنگ، از جمله فرهنگ دفاع مقدس نباشیم، پس چه کسانی باید آسیب شناسی نمایند؟»[ صفحه ۲۱۶ پـاراگراف سوم.

محمدعلی گودینی

یک نگاه، یک برداشت (مجموعه نقد رمان در ادبیات داستانی)

نویسنده: زهره یزدان پناه قره تپه

ناشر: بروج

چاپ: اول ۱۳۸۷-۲۱۶ صفحه

تیراژ: ۲۰۰۰ نسخه