سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا

واژه ها زندگیشان ساده است


واژه ها زندگیشان ساده است

شاهد این زمستان
وقتی چهار فصل به خود می پیچد
شبیه برفی است که از دست,
باد چاقو خورده است
شقیقه ها گاهی چنان از درد می گویند
از موج هایی که بر بام آرامش نشستند

● فشنگ حرفی شلیک کن

دیر وقتی است

تفنگ واژه ها در انفرادی سطرهاست

وقتی دلم برای دوستانم تنگ می شود

دست در گردن خمپاره می اندازم

جنگل تنهایی

پرنده هم دیگر، دغدغه ی پرواز نیست!

● شاهد این زمستان

وقتی چهار فصل به خود می پیچد

شبیه برفی است که از دست،

باد چاقو خورده است

شقیقه ها گاهی چنان از درد می گویند

از موج هایی که بر بام آرامش نشستند

که حتا از قبیله ی باران هم باشی

صدایت را نمی توان شنا کرد

نگو این بار سوار بر بال دنیا می شویم

و به ابرها پرواز می فروشیم

حتا اگر این جنازه ها تمام جهان را بپوشانند

مرگ با چشمان آبی اقیانوس شنا می کند

و دریا در دهان نهنگ ها پیدا نیست!

عنوان فایل
واژه ها زندگیشان ساده است ... application/pdf
poetry.pdf
310 KB
دانلود

عابدین پاپی