جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نکاتی حول و حوش معامله تسلیحاتی بزرگ اخیر برای خاورمیانه


نکاتی حول و حوش معامله تسلیحاتی بزرگ اخیر برای خاورمیانه

احیاءو تقویت ائتلاف دوران جنگ ۸ ساله علیه رژیم اسلامیاین بار آمریکا به سیاست قبلی صراحت داده است در این رابطه کندولیزا رایس گفت ایران بزرگ ترین خطر برای خاورمیانه است و آمریکا میخواهد متحدین خود را در مقابل آن حمایت کند

معامله بزرگ تسلیحاتی اخیر خاورمیانه در حالی صورت میگیرد که ارقام مربوط به چند قلم جنس دیگر نیز در خاورمیانه با شتاب رو به رشد دارد، اما اخبار آنها جداگانه منتشر میشود. اینجا بعد از نگاهی به معامله اخیر در کنار آنها به سایر اقلام رو به رشد نیز می پردازیم.

● اسلحه

بنا برگزارشاتی که منتشر شده است قرار است آمریکا معادل ۶۰ میلیارد دلار تسلیحات به خاورمیانه تزریق کند. سلاح هابسیار پیشرفته اند. مثلا بمب افکن هایی که با ماهواره هدایت میشوند و توانایی آنها امتحان شده، برای نمونه بنا برگزارش بی بی سی همین نوع هواپیما ها ۴۵۰۰ بمب روی افغانستان و ۶۵۰۰ بمب روی عراق ریخته اند و چنانکه از میزان ویرانی ها هویداست، بسیار موفق بوده اند. در این مجموعه آخرین مدل جنگنده های هوایی و کشتی های جنگی نیز جاگرفته اند. در رابطه با انگیزه صدوراین سلاح ها، تحلیلگران به نکاتی اشاره کرده اند. از جمله:

احیاءو تقویت ائتلاف دوران جنگ ۸ ساله علیه رژیم اسلامیاین بار آمریکا به سیاست قبلی صراحت داده است. در این رابطه کندولیزا رایس گفت ایران بزرگ ترین خطر برای خاورمیانه است و آمریکا میخواهد متحدین خود را در مقابل آن حمایت کند. حسینی سخنگوی وزیر خارجه رژیم ایران در واکنش گفت ایجاد ترس و نگرانی و مخدوش کردن روابط کشورهای خاورمیانه سیاست آمریکاست.

اما نجار وزیر دفاع رژیم ایران در اظهار نظری متناقض گفت ,تقویت نیروهای دفاعی کشورهای مسلمان , موجب نگرانی رژیم ایران نیست و این معامله را به مثابه ,افزایش توان دفاعی بخشی از جهان اسلام, تلقی کرد.اگرچه این اظهار نظر فعلا رجز خوانی رسانه ای است و به قصد تظاهر به رفاقت ,شیخ,های سنی و ,ملا,های شیعه که مورد علاقه آمریکاست، گفته شده، ولی چنانکه در آخر مقاله خواهیم دید، بعید نیست روزی آمریکا در این تفسیر به سردار پاسدار ارتجاع ایران بپیوندد.

● کمک غیرمستقیم به رژیم ایران؟

به نوشته روزنامه انگلیسی ایندیپندنت یک هدف مهم ارسال محموله هااین است که سعودی ها و دیگر شیوخ سنی را متقاعد کنند که دست از خرابکاری در عراق به منظور بی ثبات کردن دولت شیعه مالکی بردارند. به نظر میرسد اطلاعات آمریکا از وسعت خرابکاری و حمایت مالی و تسلیحاتی این رژیم ها از شورشیان سنی عراق خبر میدهد.

اگرچه آمریکایی ها اطلاعات خود را صریح رو نمی کنند ولی ایندیپندنت به اظهارات اخیر زلمای خلیل زاد اشاره کرده که در CNN و یک روزنامه آمریکایی گفته است تردیدی نیست که سعودی ها و تعدادی از کشورهای کوچکتر متحد آمریکا در بی ثباتی عراق نقش دارند. چون دولت مالکی متحد استراتژیک رژیم ایران است، ایندیپندنت مثل تعدادی دیگر از تحلیل گران نتیجه گرفته است که آمریکا به این ترتیب بطور غیر مستقیم به رژیم ایران کمک میکند و این امر را تناقض آمیز یافته است:

دولت بوش از کشورهای سنی میخواهد که از حکومت تحت کنترل شیعه های بغداد حمایت کنند، هرچند این همان حکومتی است که بطور ماهوی متحد ایران است و نفوذ فزاینده آن و مقاصد احتمالی آن برای به دست آوردن تسلیحات اتمی نگرانی اصلی آمریکا و اسرائیل و دولت های سنی محسوب میشود.,* تردیدی نیست که آمریکا میخواهد خرابکاری کشورهای عربی در عراق را کنترل کرده تا تاکتیک های نظامی و سیاسی خود برای ادامه اشغال عراق را تحت کنترل داشته باشد و برای جلوگیری از مداخله مخرب آنها نیاز دارد به آنها اطمینان دهد که حمایت موقت از دولت مالکی یا مذاکرات تشریفاتی با رژیم ایران، در حمایت آمریکا از آنها بویژه سعودی ها و موقعیت آنها در خاورمیانه خلل وارد نمیکند. اما آیاهدف اصلی از تحبیب این دولت ها به کمک ارسال اسلحه و در عین حال تذکربه آنها از طریق خالدزای، به قصد کمک به دولت مالکی است؟ مفسران عرب که بیش از مفسران غربی به اوضاع منطقه خود واردند، اطلاعات دیگری به دست داده اند.

چماق و شیرینی برای مصالحه در مورد فلسطین؟ فروش بی سابقه سلاح بویژه به دو کشور عربی مهم همزمان با تحرکات متعددی در رابطه با فلسطین و روابط کشورهای عرب و اسرائیل صورت گرفت.

هدف این تحرکات این است که کشورهای عرب بویژه عربستان و اتحادیه عرب روابط عادی با اسرائیل برقرار کنند، بدون اینکه امتیازی در رابطه بافلسطین داده شود، برعکس آنها باید در آستانه انتخابات آمریکا نقش بازی کنند که مساله فلسطین در جریان یک کنفرانس نمایشی حل میشود.

الاهرام هفتگی* از قول دیپلمات های عالیرتبه عرب، بی نام یا با نام، نقل کرد که دولت های عرب علیرغم اینکه میدانند بوش، گرفتار در باتلاق عراق و در آستانه انتخابات، در این ,بازی صلح, چه هدفی را دنبال میکند، و هدف اسرائیل نیز جلب کمک آنها ,برای اداره اشغال است نه پایان دادن به اشغال,، اما نومیدانه تلاش میکنند آمریکا را متقاعد کنند که به اسرائیل فشار بیاورد تا امتیازی هرقدر کوچک بدهد. یوری آبنری در مقاله خود تحت عنوان, دام ابلهان,* مثل تعدادی از مفسران مستقل دیگر یادآوری کرد که بوش زمان، مکان، و بویژه شرکت کنندگان ,کنفرانس صلح, را اعلام نمیکند. مساله؟ نارضایی و غرولند عربستان از شرکت در کنفرانسی که سرانجامی جز کنفرانس های قبلی نخواهد داشت.

به عبارت دیگر اگر در این مساله بین تحلیل گران اختلاف نظر است که ایجاد ائتلاف سنی علیه شیعه عمدتا خواست آمریکاست یا خواست عربستان، در این مورد اختلاف نظری نیست که عربستان با شرکت در این بازی بی سرانجام امتیاز بزرگی به آمریکا و اسرائیل میدهد، روابط خود را با حماس و سوریه که هردو سنی هستند مخدوش میکند و زیر فشار افکار عمومی عرب قرار میگیرد.

بنابراین در مقابل انجام چنین کاری امتیاز می طلبید و چانه میزد.آیا چماق زلمای و حلاوت دریافت اسلحه برای سر به راه کردن سعودی ها و صرفنظر کردن از امتیاز خواهی در موردنمایش صلح فلسطین است؟ درست است که این سلاح ها سرانجام برای کشتار مردم منطقه با پول خودشان به کار میرود، ولی با تقسیم مردم منطقه به نیروهای ,شیخ, سنی عرب و ,ملا,ی شیعه ایرانی، شاید بتوان آن را به عنوان امتیاز به خورد اعراب داد. امری که لااقل در آغاز جنگ ۸ ساله واقعیت یافته بود.

اما تا آنجا که به حمایت سعودی ها از شورشیان عراق مربوط است تحلیل گر مجله نیشن آمریکا به نکته طنزآمیزی اشاره کرده است: حالا که عربستان با تقویت شورشیان در عراق ,پاداش, بزرگی گرفته و علیرغم تحویل بخش اعظم تروریست های ۱۱ سپتامبر[۱۴ از ۱۹]، به برنده اصلی جنگ با ترور تبدیل شده است، چرا از این وسیله صرفنظر کند؟*

*کلک به انگیس همانطور که تحلیلگران عرب اوضاع منطقه خود را میشناسند، تحلیلگران غربی هم به اوضاع کشورهای خود واردند. به نوشته روزنامه انگلیسی ایندیپندنت آمریکا امیدوار است با فروش این سلاح ها ضرباتی را که قبلا از انگلستان خورده جبران کند.

منظور از ضربات، معاملات سنگین بریتانیایی ها با احترام به سنت ,ملی, و,تاریخی, رشوه بگیری در خاندان سعودی و پرونده BAE است که انگلیسی ها گفتند بررسی آن از نظر منافع انگلیس صلاح نیست، و آمریکایی ها گفتند آن را بررسی میکنند و گویا به این نتیجه رسیدند که اشتباه کرده بودند و باید دم دوستان را ببینند.

به نوشته ایندیپندنت دولت بوش برای جلوگیری از تکرار ضربات قبلی به حقوقدانان در کاپیتول هیل دستور داده به فکر پیدا کردن مفرهایی باشند تا اگر نمایندگان دموکرات کنگره شروط زیادی برای معامله تسلیحاتی پیشنهاد کنند، راه دررو پیدا شود.البته شروط دموکرات ها به خاطر نفس مخالفت با تبدیل خاورمیانه به بشکه باروت نیست. اگر توجه کنید با اینکه اسرائیل سلاح های بیشتری دریافت کرده است، اما تقریبا قریب به اتفاق بحث ها در محافل قدرت در آمریکا تردید در فروش سلاح به کشورهای عربی است.

*حفظ برتری اسرائیل بر اعراب و جبران سلاح های مصرف شده در لبنانمورد اول باتعیین نسبت نابرابر در سلاح های صادر شده به نفع اسرائیل و نوع آنها و تعیین شروطی برای نگهداری سلاح ها دور از اسرائیل رعایت شده و مورد توجه همه رسانه ها هم بوده است. در مورد دوم ایندیپندنت نوشته است رشد عظیم و ۳۰ درصدی کمک نظامی به اسرائیل هم برتری صنعت مدرن تسلیحاتی آن را حفظ میکند وهم بخشا برای جایگزین کردن سلاح هایی است که اسرائیل در تابستان ۲۰۰۶ در جنگ لبنان از دست داد.

*اعانه و کارکرد چندگانه آن: یک نکته دیگر هم هست که در رسانه های رسمی لااقل به شکل عریان به آن پرداخته نشده است، چون به طنزی تلخ شبیه میشود. اما عین واقعیت است. موضوع این است که در این معاملات کلان آمریکا با فروش سلاح ها ۲۰ میلیارد دلار از عربستان سعودی ,اعانه, دریافت میکند، اما در عوض معادل ۳۰ میلیارد دلار اسلحه به اسرائیل ,اعانه, میدهد.

ممکن است سوال کنید چطور صدور سلاح در یک جا دریافت اعانه است و در جای دیگر پرداخت اعانه؟ اما برای پاسخ به این سوال باید از حسابداری با چرتکه اندکی فراتر رفت. فقط سعودی ها هستند که هنوز به شیوه شکل و شمایل حکومت شان معامله میکنند، یعنی سال هاست که مداوم دلارهای نفتی مردم را اول به حساب شیوخ و بعد به حساب بانکی کارخانجات اسلحه سازی واریز میکنند. به همین ترتیب سایر شیخ های کوچک که گویا قرار است حدود ۵ میلیارد دلار به همین شیوه به آمریکا اعانه بدهند و اسلحه بگیرند تا بعد آنها را در اختیار آمریکا بگذارند.

اما معاملات با اسرائیل به شیوه مدرن تری صورت میگیرد. این بار که رسما از ,کمک, تسلیحاتی صحبت میکنند. اما وقتی هم که بگویند سلاح را به اسرائیل فروخته اند، اسرائیل نخست از منبع کمک هزینه به , کشورهای نیازمند,، از آمریکا پول دریافت میکند و بعد این پول را به کارخانه های اسلحه های سازی آمریکا می پردازد. در واقع فقط اسلحه به اسرائیل میرود. اما پول در داخل آمریکا از حسابی به حسابی دیگر منتقل میشود. یعنی از حساب مالیات دهندگان آمریکایی به حساب کارخانجات اسلحه سازی. از طرف دیگر مقامات و سرمایه داران اسرائیلی خود از بزرگ ترین شرکای این کارخانجات هستند، بنابراین یک پول اضافی هم بابت سهم خود و بالا رفتن ارزش سهام این کارخانجات دریافت میکنند.

لازم به گفتن نیست که بخشی از پولی هم که سعودی ها به آمریکا کمک کرده اند از این طریق پیچیده به حساب دولت یا دولتمردان اسرائیل وارد میشود. یعنی اسرائیل نه دوبل بلکه ,سوبل, سود به جیب میزند. هم اسلحه میگیرد، هم برای پرداخت بهای اسلحه پول میگیرد، هم سهمی بابت سود و افزایش سهامش در کارخانجات اسلحه سازی میگیرد.و هرچه جنگ و اسلحه در خاورمیانه و جهان فراوان تر شود، عواید این حسابداری زیرکانه و مدرن بازهم بیشتر میشود.

آن بخش از درآمد سعودی ها نیز که نه ازفروش نفت مردم بلکه به صورت رشوه از منابع غربی می آید به همین شیوه ی مدرن، معامله و محاسبه میشود. همانطور که طارق علی تحلیلگر مطلع انگلیسی در مقاله ای تحت عنوان ,به جیب شاهزادگان, *اشاره کرد بخش بزرگی از رشوه مستقیما به حساب های غربی در قمارخانه های موناکو یا حساب های بانکی دیگر بابت عیاشی روی کشتی های تفریحی واریز میشود.

ضمنا بنابر همان اخبار آمریکا ۱۳ میلیارد دلار نیز به جمهوری مادام العمر و احتمالا موروثی اما مدرن مصر تسلیحات اعانه میدهد. مصر به راستی به اعانه تسلیحاتی نیاز دارد.

چون اخیرا مردمش تشنه لب و با ظرف های خالی به خیابان ریختند و ,وحشیانه, به داد و فریاد پرداختند و میدانیم که شورش ,مردم وحشی, که تشنه هم باشد، چقدر برای جمهوری های مادام العمر موروثی مدرن خطرناک است و خانم کندولیزارایس که بعد از جنگ لبنان افتخارا دکترای مامایی گرفته است، در این یک مورد و موارد مشابه مربوط به شیوخ و امرای ,میانه رو, توصیه کرده است که بهتر است از حاملگی آنها جلوگیری به عمل آورد وگرنه خود دوستان , میانه رو, ممکن است در اثر افراط در ,استعمال, دموکراسی قبل از زایمان سقط شوند.

اما اسرائیل به خاطر تشنگان درونی نیست که به اعانه نیاز دارد، چون آب را مثل زمین، خودش میدزدد و وضع نان را هم در دوره اخیر بنابرگزارش معروف نوامی کلاین با فروش جواز برنامه های پیشرفته کامپیوتری برای سرکوبهای توده ای و روشهای مدرن شکنجه و بازجویی رونق داده است. اما این دولت برای حفظ شاخه بدیعی از دولت مدرن که در پایان جنگ دوم داشت خدای نکرده مقطوع النسل میشد، یعنی جمهوری دمکراتیک نژادی - مذهبی، در میان دنیایی از تشنه لبان آواره وحشی که حتی درخت های زیتون شان را نیز از جا کنده اند، نیاز جدی به اعانه تسلیحاتی دارد.

● آواره

آوارگان خاورمیانه نه تنها عملا آدم محسوب نمی شوند و از حقوق انسانی محرومند، بلکه برخلاف اسلحه، کالا هم نیستند و به همین جهت هیچکس آنها را نمی خواهد. علیرغم این، ارقام مربوط به آنها در خاورمیانه به طرز سرگیجه آوری بالا میرود. در مورد علت افزایش آنها هم برخلاف اسلحه نیاز نیست که به انواع تفسیرها متوسل شویم. در شرایط کنونی جنگ نخستین و مهمترین دلیل رشد جهش وار ارقام پناهندگی در خاورمیانه است.

تنها آوارگان عراق را در نظر بگیرید. UNHCR میگوید این بزرگ ترین آوارگی توده ای از زمان جنگ جهانی دوم است. عراق فقط قهرمان فوتبال آسیا نیست، بلکه در مسابقه آوارگی جام آسیا را حتی از فلسطین و جام جهانی را از همه ربوده است. بنا بر گزارش UNHCR روزانه، توجه کنید روزانه، ۲۰۰۰ عراقی از خانه خود آواره میشوند زیرا اگر به آوارگی تن ندهند، به احتمال قوی کشته میشوند.

فقط یک میلیون و نیم در سوریه متراکم شده اند. اردن کوچک از شدت تراکم آوارگان عراقی در حال انفجار است و بیش از ۷۵۰۰۰۰ عراقی آواره را در خود جاداده است. بیش از ۲۰۰۰۰۰ آواره عراقی به مصر ولبنان پناه آورده اند. تازه در این دومی بعد از جنگ تابستان، مردم بخش جنوب یعنی نزدیک یک میلیون نفر در وضعیتی مشابه آوارگی زندگی میکنند و فقط برای اینکه مثل فلسطینی ها بی زمین نشده و به آوارگی های مکرر تن در ندهند، در خرابه های خود مانده اند. چشم انداز جنگ دیگری هم در راه است و بخشی از اقلام سلاح که در بالا ذکر شد به همین مناسبت به خاورمیانه منتقل میشود. به گزارش سازمان ملل دردرون عراق نیز دومیلیون نفر، یعنی از هر هفت نفر یک نفر آواره اند.

وضع افغانستان نیز روشن است. همین اخیرا رژیم ,مهرپرور, اسلامی هزارها هزارها مهاجر و آواره افغانی را به افغانستان برگرداند، لابد چون در این کشور صلح و صفا برقرار است. بعلاوه کافی است که دو قدم از خاورمیانه آنطرف تر برویم. آنجا خبرهایی است که از نظر رسانه های انحصاری ارزش بازتاب دادن ندارد، شاید به این دلیل که ممکن است باعث رشک آوارگان خاورمیانه شود.اما در لابلای خبرها اخبار تکان دهنده ای را که UNHCR گزارش کرده میتوان یافت. مثلا در اوایل تابستان امسال و بعد از حمله , دموکراتیک, آمریکا و اتیوپی به سومالی، خانم اریکا فالر نماینده این سازمان خبرداد تنها در یمن بیش از ۱۰۰۰۰۰ آواره - عمدتاسومالیایی - در وضعیت , پریشان آوری, به سر میبرند. غذا و دارو نیست، اغلب مادران تعدادی از کودکان خود را از دست داده اند، علاوه بر گرسنگی، بی آبی، شیوع بیماری ها عده ای هم دیوانه میشوند...

آوارگان سومالیایی جزو آوارگان آفریقایی محسوب میشوندو چنانکه میدانیم به آسانی به اروپا راه پیدا نمیکنند. اتحادیه بشردوست اروپا حتی در دریا هم برای جلوگیری از ورود آنها ,دیوار, کشیده است. بنابراین آوارگان آسیا و افریقا جای شان در همین قاره هاست که برای پناهنده و آواره حقوقی قایل نیستند. دولت های اغلب مستبد این قاره ها که نان مردم خودشان راهم می دزدند، میگویند نان خور زیادی نمی خواهیم.

اما نان.. به این قلم بپردازیم، چون چنین به نظر میرسد که یک توافق عمومی بین تمام دولت های معظم جهان و تمام احزاب قدرتمند بوجود آمده که باید آوارگان را به امان خدا رها کرد.کافی است فقط از ورود آنها به کشورها و پایان دادن به آوارگی شان جلوگیری نمود. بقیه اش با خداست.

● نان

در رابطه با این جنس، رشد، مربوط به بهای نان است نه مقدار آن. در مورد قصد,نوحه خوانی, نیست. این وظیفه را اکنون خود ثروتمندان جهان در نقش ,نیکوکار, برعهده گرفته اند . اما رشد بهای مواد غذایی یک گرایش عمومی در جهان است که از آمریکا و انگلیس گرفته تا هند و چین را در بر میگیرد. با اینکه قرار بود ,رقابت آزاد, در بازار گلوبال اجناس را فراوان و ارزان کند ولی اسلحه و آواره را فراوان و نان را به شدت گران کرده است. مثلا بنا برگزارش ایندیپندنت بهای مواد غذایی در هند و چین تنها در سال گذشته به ترتیب ۱۰ درصد و ۲۰ در صد بالا رفته است.

در انگستان بطور متوسط بهای مواد غذایی سالیانه ۶ درصد افزایش پیدا میکند.بقیه کشورها هم همین گرایش رانشان میدهند. این گرایش قابل برگشت نیست، برعکس انتظار رشد آن میرود. در میان عللی که برای گرانی مواد غذایی برشمرده اند، یکی هم تهیه سوخت الکلی از گیاهان به منظور جایگزین کردن سوخت های فسیلی است که هنوز در آغاز راه است و گفته شده وقتی که این سیاست تثبیت شده و روند مزبور به یک صنعت کامل و سودآور تبدیل شود، باید منتظر شوک قیمت مواد غذایی در سراسر جهان ولی بخصوص در کشورهای عقب مانده بود.

اما اگر مقاومتی صورت نگیرد، تهیه سوخت الکلی از غذای انسان و حیوان، به یک صنعت بزرگ تبدیل خواهد شد. به این دلیل که به نظر میرسد , صاحبان صنایع, متقاعد شده اند که نظریه , Peak, نفتی درست است. حتما این نظریه را می شناسید. اگر هم نمی بروید بخوانید. اما خیلی خلاصه اش این است که ذخایر نفتی و گاز جهان به اوج بازدهی خود رسیده و یا به زودی به این نقطه میرسند. این به معنای پایان ذخایر نفت و گاز نیست، اما به معنای شروع بحران در بازار سهام شرکت های نفتی است.

از آنجا که قرار نیست به خاطر صرفه جویی در مصرف انرژی، صنایع اتوموبیل سازی یا هواپیمایی و بسیاری از بنگاه های بزرگ دیگر صدمه بخورند دو راه برای حل این قضیه میماند: یکی به دست گرفتن مهم ترین میادین انرژی در خاورمیانه.

آن قلم اول جنسی که در خاورمیانه رشد میکند،یعنی اسلحه، در خدمت همین ,ضرورت حیاتی, است و علاقمندان به به ,توسعه, در بازار گلوبال باید با نگرانی و به شدت از جنگ های خاورمیانه حمایت کنند و چنین هم کرده ند. اما یک مشکل کوچک وجود دارد و آن این است که هواپیماها و بمب افکن ها و رزمناوها و کلا خود جنگ به شدت مصرف انرژی فسیلی را افزایش میدهد. بنابراین باید در ضمن ادامه جنگ برای کنترل ذخایر موجود بویژه در خاورمیانه، به فکر انرژی جایگزین و از جمله تبدیل نان به سوخت و در نتیجه گرانی باز هم بیشتر غذا بود.

● نقش کارساز رژیم اسلامی

اگر تنها همین قلم اخیر یعنی غذا را در نظر بگیریم، می بینیم اگر هیچ بحران سیاسی در جهان وجود نداشت ومثلا رژیم ایران به دست مردم ساقط میشد، یا اسرائیل سرانجام به یک دولت فلسطینی واقعی رضا میداد، اما ملت های جهانخاورمیانه به حق حاکمیت خود می چسبیدند وحاضر نمیشدند این حق را مفهومی عقب مانده به شمار آورند و آنرا در پای گلوبالیسم تقدیم کنند، در چارچوب منطق حاکمان جهان بازهم باید بخاطر توسعه و پیشرفت جهان جنگید به خصوص در خاورمیانه، باید به صدور اسلحه پرداخت بخصوص به خاورمیانه، باید از جمهوری های مدرن و مادام العمر یا جمهوری های نژادی در مقابل مردم وحشی تشنه لب حمایت کرد باز هم بخصوص درخاورمیانه، بایدغذای آدم و حیوان را در مخزن جت های مسافر بری یا جنگنده - فرق نمی کند - سوزانید، زیرا توسعه بازار به انرژی نیاز دارد و مرکز ذخایر انرژی هم در خاورمیانه است.

اما چطور باید این نتیجه گیری های علمی را به مغز ,مردم وحشی, و حتی به مغز مردم غیر وحشی و تحصیل کرده در غرب فرو کرد؟ آیا عوام چه در غرب چه در شرق ظرفیت کافی دارند که بتوان همه اینها را صریح و بدون پرده به آنها گفت؟ مسلم است که نه.

در اینجاست که نقش سازنده جمهوری اسلامی در گردش روزگار خود را هویدا میکند. بقیه اش را میدانید: یکی لازم است تا مردم خود را فله ای بکشد، آنوقت میشود به مردم گفت بمباران دمکراتیک وجود دارد. یکی باید باشد که بگوید کیک زرد درست میکنم. پهلویش هم بگوید اسرائیل باید نابود شود. آنوقت میشود به مردم گفت جنگ پدیده ای است صلح طلبانه.

یکی باید باشد که بگوید ابر قدرتم و میخواهم کیش عقب مانده خودم را در حوزه قدرتم بگسترانم، تا بتوان گفت دخالت و تجاوز و اشغال پدیده ای است , مظلومانه,. یکی باید باشد که بگوید شهادت طلبم، تا له کردن یک میلیون انسان زیر بمب و موشک ،,جنگ با ترور, و انسانیت خوانده شود و تازه فواید جانبی هم داشته باشد و با آن بتوان تئوری های ترقیخواهانه مالتوس را به اجرا گذاشت.

فکر کنید اگر همین یک میلیون نفر قربانی دو جنگ عراق و افغانستان زنده بودند، نه تنها در شرایط گرانی نان، بر نانخوران اضافه میشدند، بلکه بنا بر آمار سازمان ملل حداقل از هر هفت نفر یک نفر آواره میشدند و به بحران آوارگی که تئوری های توسعه هیچ راه حلی برای آن ندارد دامن میزدند. خلاصه اینکه باید هیبتی پیدا شود که آنقدر ضد بشری باشد و برای اثبات بهیمیت خود آنقدر مردم خود را سرکوب کند که نه فقط فروش و رونق تسلیحات بلکه کاربرد آنها و کشتار مردم به بهانه دفع او قابل توجیه باشد.

به خاطر همین نقش ضروری جمهوری اسلامی در گردش روزگار به کام حاکمان ظالم جهان است که برخی به تئوری های دایی جان ناپلئونی روی آورده اند و فکر میکنند حکومت اسلامی ایران دست نشانده آمریکا و اسرائیل است و سیاست هایی را که آنها دیکته میکنند، به اجرا در می آورد. اما این نوع مفسران اشتباه میکنند و یادشان رفته که دایی جان خودش بازمانده اشراف بود و تئوری هایش در ارزش های اجدادش ریشه داشت و به همین جهت دست و پای مردم را فلج کرده و یک راست به اراده ,ارباب جهان , واگذار میکرد.

آنهایی که روزگار سیاه زمانه ی ما را درست کرده اند، نظام جهان را به شکلی مهندسی کرده اند که میگویند خدای شان جهان را به آن شکل خلق کرده است. یعنی بر پایه زور. و برای استمرار زور هیچ چیز مفیدتر از شیطان نیست.

حاکمان این روزگار از ستم تغذیه میکنند و پروار میشوند. وجود نیروهای خبیث و ضد انسانی برای استمرار زور چنان لازم است که آمریکا در شرایط کمبود مجبور شده است حتی به دار و دسته های کوچک مافیایی و قاچاقچی هم پناه بیاورد. در این مورد افشاگری تکان دهنده وسلی کلارک ژنرال چهار ستاره آمریکا و فرمانده کل سابق نیروهای ناتو و یک نامزد ریاست جمهوری آمریکا در مورد تنظیم استراتژی های جنگی پنتاگون در قرن ۲۱ را که لینک آن در زیر مقاله است، حتما ببینید*.اخیرا یک سیستم پسخور هم درست کرده اند.

یعنی از درون هر ائتلاف جنگی شان، یک شیطان جدید ظهور میکند که برای استمرار زور مفید می افتد. از ائتلاف با مجاهد افغان، القاعده؛ از ائتلاف با ارتجاع سیاه شیعه، ارتجاع سیاه سنی، و بالعکس. با استفاده از این مکانیسم پسخوری، نظام شان خودکار میشود. موتلف دیروز به دشمن امروز و موتلف امروز به دشمن فردا تبدیل میشود و به همین ترتیب. اینجاست که باید به کلمات قصار سردار ارتجاع، نجار، مراجعه کرد. آیا فردا آمریکا اعلام نخواهد کرد: آن سردار مرتجع حق داشت، ,تقویت نیروهای دفاعی کشورهای مسلمان , امنیت جهان را به خطر انداخته است و جنگ دیگری لازم است.این بار با این یا آن شیخ مرتجع، این یا آن جمهوری مادام العمر، این یا آن امیر میانه رو..

رژیم اسلامی لازم نیست که از آمریکا و اسرائیل دستور بگیرد. کافی است با منطق نظام حاکم یعنی به کمک زور و ستم سعی کند در درون این نظام برای خود جاباز کند وجود خبیث خود را تماما به نمایش بگذارد تا وسیله استمرار زور را فراهم آورد. همان خباثتی که ناشی از تحمیل یک رژیم غیرقابل قبول قرون وسطایی به مردم ایران است و از این رو چاره پذیر نیست.

برای نقد و نفی ا نظام زور و سلاح و جنگ و آوارگی و گرسنگی باید بیرون آن ایستاد و به تمامیت آن و هرگونه زور و ستم اعلان جنگ داد. آنوقت البته بار تمام جهان را روی شانه های خود احساس میکنید. آماده اید؟ به قول ملا و شیخ: بسم الله! اما در آنصورت یک قوت قلب هم هست. تمام آنها که زیر بار ستم این جهان له میشوند، با شما هستند.

منابع

*ایندیپندنت

http://news.independent.co.uk/world/americas/article۲۸۱۹۵۷۱.ece

*الاهرام

http://weekly.ahram.org.eg/۲۰۰۷/۸۵۵/fr۱.htm

*مقاله رابرت چیر در نیشن

http://www.thenation.com/doc/۲۰۰۷۰۸۱۳/truthdig

* یوری آبنری. دام ابلهان

http://www.counterpunch.org/avnery۰۷۲۳۲۰۰۷.html

*طارق علی. به جیب شاهزادگان

http://www.lrb.co.uk/v۲۹/n۱۴/ali_۰۱_.html

*سخنرانی وسلی کلارک.

http://www.youtube.com:۸۰/watch?v=۳x۰۳X۸aeEBE&mode=user&search

روشنگری