جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

امپرسیونسیم در موسیقی


تفكر امپرسیونسیم (Impressionism) در قرن نوزدهم از فرانسه آغاز شد، تفكری كه درست بر خلاف روشهای آكادمیك هنری موجود مانند رئالیسم شكل گرفت. این تفكر تقریبا" در تمامی هنرها رسوخ كرد اما حركتهای …

تفكر امپرسیونسیم (Impressionism) در قرن نوزدهم از فرانسه آغاز شد، تفكری كه درست بر خلاف روشهای آكادمیك هنری موجود مانند رئالیسم شكل گرفت. این تفكر تقریبا" در تمامی هنرها رسوخ كرد اما حركتهای ابتدایی توسط نقاشانی چون Claude Monet و Pierre-Auguste Renoir و Alfred Sisley و .... آغاز شد.

نظر این هنرمندان این بود كه با تصاویری رویایی كه انسان در ذهن دارد، هنرمند راحت تر مینواند احساس خود را به مخاطبین القا كند تا اینكه عین واقعیت را در کار هنری بیان كند.

نقاشان امپرسیونیسم اغلب از رنگ های ساده و غیر تركیبی در نقاشی هایشان استفاده میكنند، رنگها را در مرز عوض شدن بدون حساب و كتاب خاصی درهم میدوانند، اغلب سعی در نمایش جهت قلم خود بصورت مصنوعی دارند و بسیاری از آنها در نمایش نور خورشید یا رنگها اغراق های خاصی میكنند.

در هر صورت یك امپرسیونسیت سعی دارد دنیای واقعی را بصورت غیرواقعی و رویایی به تصویر بشكاند. مثلا" در نقاشی بالا رنگ ها دقت كنید، ببینید كه چگونه رنگ قسمت برگ گلها با آب برکه قاطی شده و در یکدیگر محو شده اند و در كل یک حالت غیر واضحی تهیه کرده اند.

طرز تفكر امپرسیونیسیم به تدریج به سایر هنرها كشیده شد، مجسمه سازی، تئاتر، نویسندگی، سینما و ... حتی موسیقی.

باوجو آنكه موسیقی برخلاف سایر هنرها توانایی بیان قاطع واقعیت ها را ندارد و یا حداقل باید بگوییم ما توان درك آنرا نداریم؛ اما هنرمند فرانسوی بنام کلادیو دبوسی (Claudio Debussy) به دلیل حضورش در زادگاه امپرسیونیسم توانست این سبک تفكر را وارد دنیای موسیقی نماید.

دبوسی برای این منظور در کارهایش سعی در بیان داستانها و وقایع میكرد، او برای شكستن روشهای سنتی استفاده از نت های موسیقی از آكوردهای جدید مبهم، گامهای whole tone و حركتهای كروماتیك استفاده كرد.

از بارزترین نشانه های كارهای دبوسی استفاده از آكوردها بدون توجه به آكوردهای همسایه بود. حتما" میدانید یك سری قواعد و مقرراتی وجود دارد كه وصل آكوردها را به هم مجاز یا غیرمجاز میكند. دبوسی این قواعد را كنار گذاشت و سعی كرد به هارمونی پرصدا و رنگارنگ بصورت تنها نگاه كند و توجه خاصی به هارمونی های میزانهای بقلی نداشته باشد. در كارهای دبوسی آكوردهای حل نشده یا فاصله های dissonance بوضوح مشاهده میشود.

برای مثال به این شکل نگاه كنید، دو میزان اول تم مشهوری از بتهوون است كه خیلی به صراحت عقیده ای را بیان میكند. اما دو میزان بعدی حرف خاصی نمیزنه و فقط انسان را به رویا می برد؛ آكوردهایی كه شاید هدف خاصی مانند ملودی اول سنفونی بتهوون به انسان القا نمیكند.

ناگفته نماند كه بسیاری از هنرمندان و منتقدین موسیقی، امپرسیونیسم را موسیقی اوج و قله موسیقی رمانتیك میدانند. تاثیرات امپرسیونسیم در موسیقی را میتوان در كارهای دیگر موسیقیدانهایی مانند Ravel یا Albeniz و ... هم مشاهده کرد.

کاوه رهنما