یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

۱۵ نوامبر ۲۰۰۴ ـ نویسنده کتاب مهم " تجاوز به ناکینگ " درگذشت


۱۵  نوامبر ۲۰۰۴ ـ نویسنده کتاب مهم " تجاوز به ناکینگ " درگذشت

نوامبر ۲۰۰۴پلیس کالیفرنیا جسد بانو آیریس چانگ نویسنده ۳۶ ساله کتاب پر سر و صدای « تجاوز به نانکینگ » را که با یک گلوله کشته شده بود در اتومبیلش در لاس گاتوس یافت و پس از به دست آوردن …

نوامبر ۲۰۰۴پلیس کالیفرنیا جسد بانو آیریس چانگ نویسنده ۳۶ ساله کتاب پر سر و صدای « تجاوز به نانکینگ » را که با یک گلوله کشته شده بود در اتومبیلش در لاس گاتوس یافت و پس از به دست آوردن نامه ای از او در خانه اش در منطقه سن حوزه اعلام کرد که خودکشی کرده است. متن نامه منتشر نشده است. پلیس به نقل از «برت داگلاس» شوهر « آیریس » گفته است که آیریس پس از نوشتن نامه چند بار آن را خوانده و ادیت و دوباره نویسی کرده بود!. آیریس چینی تبار در شهر پرینستون ایالت نیوجرزی آمریکا به دنیا آمده بود و از یک دانشگاه ایلی نوی لیسانس روزنامه نگاری و از دانشگاه جانزهاپکینز فوق لیسانس کتاب نویسی ( رایتینگ ) گرفته بود. پدر او یک پزشک و مادرش استاد دانشگاه بود. آیریس پس از مدتی خبرنگاری برای اسوشیتدپرس و روزنامه شیکاگو تریبیون تصمیم به نوشتن کتابهای مستند و غیر تخیلی گرفت. او گفته بود: تهیه خبر طبق دستور سردبیر است، نه خواست خبرنگار و تنظیم و انتشار آن نیز توسط دبیر مربوط صورت می گیرد بنا براین، همه آن قلم و استنباط خبرنگار از رویداد نیست، و این چنین روزنامه نگاری او را اقناع نمی کند. یک روزنامه نگار وقتی می تواند آن چه را که در دل و مغز دارد به رشته تحریر درآورد که خودش ناشر روزنامه باشد و چون او استطاعت داشتن یک روزنامه ندارد؛ لذا کتاب نویسی را حرفه خود قرار می دهد و کتابها را آن طور می نویسد که هرکدام یک تاریخ و یک روزنامه محدود به یک موضوع باشند. آیریس این مطلب را پیش از ظهور روزنامه های اینترنتی ( آن لاین ) که انتشار آنها هزینه زیاد ندارد و یک نفره هستند بیان داشته بود. نخستین کتاب آیریس که مادر یک پسر است « نخ هایی که کرم ابریشم می تند » عنوان داشت و شرح ناراضی شدن دکتر « تسین هسو شن » دانشمند چینی تبار آمریکایی از عملیات ترس آور و سوء ظن زای معروف به مکارتیسم( ضد کمونیستی ) در آمریکا بود که بالاخره به بازگشت « تسین » به چین و ساختن موشک قاره پیما برای کشور پدری اش انجامید و قدرت اتمی ــ موشکی چین به وجود آمد. کتاب معروف دیگر او « چینیان در آمریکا » بود که بمانند سایر تالیفات آیریس، سبک تاریخ نگاری ژورنالیستی دارد. وی در این تالیف از خشونت سفید پوستان با نخستین مهاجران چینی و اخراج گروهی آنان از غرب آمریکا و کانادا و رواج ترس «خطر زرد» در آمریکای شمالی، تا وفاداری چینیان در هر نقطه ای که باشند به فرهنگ خود را شرح داده است. تالیف پر سر و صدای آیریس که بر زبان ماندارین چینی مسلط بود کتاب « تجاوز به نانکینگ ( نانجینگ ) » است که نتیجه بررسی در محل، خواندن اسناد و مصاحبه با سالخوردگان شاهد عینی ماجرا بود. این کتاب که نخستین چاپ آن به زبان انگلیسی نیم میلیون فروش داشت به چند زبان دیگر ترجمه شده و شرح تصرف شهر نانکینگ پایتخت وقت چین به دست نیروهای ژاپنی در سال ۱۹۳۷ و قتل ۳۰۰ هزار غیر نظامی و تجاوز به ۸۰ هزار زن از ساکنان شهر در طول اشغال آن توسط ژاپنی هاست. آیریس هدف خود از انتشار این کتاب را چنین شرح داده است: دست هایی در کار بوده که نخواسته و یا نگذاشته است که هالوکاست چینی ها به گوش جهانیان برسد. به نظراو فاجعه نانکینگ قابل مقایسه با آن چه را که هیتلر با یهودیان کرد نیست. ژاپنی ها با شمشیر روده های مردم نانکینگ را بدون داشتن کوچکترین گناه و دلیل درآوردند، مردان را اخته کردند، سینه زنان را بریدند، جوانان را به دیوار میخ کردند، هرکس را خواستند تا کمر در خاک کردند و سپس سگهای گرسنه را به جانشان افکندند تا آنها را قطعه ــ قطعه کنند، مقامات شهر را به دو اتومبیل در خلاف جهت یکدیگر بستند و از هم دریدند، مادر و پدرها را کشتند و کباب کردند و فرزندان آنان را وادار به خوردن این کباب کردند و .... چرا این همه خشونت و عمل خلاف انسانی را انجام دادند؟!. چرا سعی شده بود که این فاجعه انسانی بی سابقه، به همان صورتی که اتفاق افتاده بود در تاریخ بشر ذکر نشود تا عبرت آموز باشد؟!، چه دستهایی در کار بوده ؟ و ....

این کتاب چنان چینیان را به خشم آورده که از زمان انتشار کتاب مانع تحکیم پیوند چین و ژاپن شده و ادعای غرامت و عذرخواهی رسمی از دولت ژاپن کرده اند و تولیدات ژاپنی از چشم آنان افتاده و یکی از عوامل شکست اقتصادی ژاپن بوده است. بانو آیریس در حال نوشتن کتابی در باره خشونت ژاپنی ها در فیلیپین با افراد یک واحد زرهی آمریکایی بود که در آغاز جنگ دو کشور به اسارت آنان درآمده بود که درگذشت.

تنها دلیل به دست آمده درباره خودکشی این مولف این است که بانو آیریس از پزشک خود خواسته بود که برایش داروی ضد افسردگی بنویسد.