شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
مجله ویستا

تفاوت های تفسیر و تاویل قرآن از فهم ظاهری تا معرفت باطنی


تفاوت های تفسیر و تاویل قرآن از فهم ظاهری تا معرفت باطنی

فهم حقایق و معانی آیات قرآن کریم اعم از محکم و متشابه نیازمند توضیح و تبیین و شرح الفاظ و عبارات این کتاب آسمانی است و از همین رو دانشمندان علوم قرآنی در طول سالیان متمادی با بهره گیری از روایات و احادیث پیامبرص و ائمه معصومین ع و خود آیات قرآن و همچنین با استفاده از قوانین و قواعد فلسفی و ادبیات عرب و به دنبال تبیین و توضیح و فهم این آیات بوده اند

فهم حقایق و معانی آیات قرآن کریم اعم از محکم و متشابه نیازمند توضیح و تبیین و شرح الفاظ و عبارات این کتاب آسمانی است و از همین رو دانشمندان علوم قرآنی در طول سالیان متمادی با بهره گیری از روایات و احادیث پیامبرصلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام و خود آیات قرآن و همچنین با استفاده از قوانین و قواعد فلسفی و ادبیات عرب و.... به دنبال تبیین و توضیح و فهم این آیات بوده اند. تفاوت تفسیر و تأویل در قرآن یکی از مباحثی است که در این راستا همواره مورد بحث قرار گرفته است و علمای علوم قرآنی برای تفکیک این دو مقوله شاخص‌هایی را تعیین کرده اند که در ادامه به آن می‌پردازیم.

معنای کلی تفسیر در اصطلاح دانشمندان علوم قرآنی همان علم فهم قرآن و بیان و توضیح مقصود و مراد خدای متعال در آیات قرآن کریم است. البته دانشمندان علوم اسلامی در این باره نظرات مختلفی دارند،به عنوان مثال بدر الدین زرکشی در تعریف تفسیر گفته است: تفسیر علمی است که با آن کتاب خداوند که بر پیامبرش نازل شده فهمیده می‌شود و بیان معانی و استخراج احکام و حکمت‌های آن انجام می‌گردد.

دکتر محمد حسین ذهبی نیز در کتاب التفسیر و المفسرون می‌نویسد: تفسیر عبارت است از دانشی که بحث می‌کند از مراد الله در قرآن به قدر طاقت بشری. (تاریخ تفسیر قرآن کریم،حبیب الله جلالیان،ص ۲۰ و ۲۱)

مرحوم طبرسی نیز در مقدمه تفسیر مجمع البیان می‌گوید: تفسیر دانستن قواعدی است که توسط آنها معانی آیات قرآن کریم از قبیل اوامر و نواهی و... معلوم می‌گردد. وی همچنین می‌گوید: تفسیر خود،عبارت است از کشف نمودن ابهام از لفظ مشکل... و گفته شده که فسر به معنای کشف نمودن چیز پوشیده است. (مبانی و روشهای تفسیری،عمید زنجانی،ص۱۱۱)

اما تأویل(با اینکه عده اندکی آنرا با تفسیر یکسان می‌دانند) به معنی فهم مراد اصلی کلام است و در نزد علمای متاخر تاویل در اصطلاح،برگرداندن لفظ از معنی راحج به معنی مرجوح است به شرط آنکه دلایل و شواهدی آن را تایید نماید. علامه طباطبایی در باب تأویل می‌فرماید: تأویل هرچیزی حقیقتی است که آن چیز از آن سرچشمه می‌گیرد و آن چیز به نحوی تحقق دهنده و حامل و نشانه اوست چنانکه صاحب تأویل زنده تأویل است و ظهور تأویل با صاحب تأویل است.این معنی در قرآن نیز جاری است،زیرا این کتاب مقدس از یک رشته حقایق و معنویات سرچشمه می‌گیرد که از قید ماده و جسمانیت آزاد و از مرحله حس و محسوس بالاتر و از قالب الفاظ و عبارات که محصول زندگی مادی است، بسی وسیع تر می‌باشد. این حقایق و معنویات به حسب حقیقت در قالب بیان لفظی نمی‌گنجد. وی در ادامه می‌گوید: به موجب اخبار متواتره، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و خاندان رسالت (علیهم السلام) به تأویل قرآن مجید عالم و آگاه هستند. (تاریخ تفسیر قرآن،حبیب الله جلالیان،ص ۲۵-۲۷)

با بررسی آیات قرآن کریم (۷ آل عمران،۵۹ نساء،۵۳ اعراف،۳۹ یونس،۶ و ۳۶ و ۱۰۰یوسف و...) می‌توان به این نتیجه رسید که تاویل برحسب استعمال به کلام اختصاص نداشته و در مورد رویا، حقایق خارجی و نظایر آنها نیز به کار می‌رود. همچنین روشن می‌شود که تأویل هر امری، مناسب با ظاهر آن، از حدود دلالت‌های لفظی بیرون بوده و از احساسات اهری و علم عادی دور است. (مبانی و روش‌های تفسیری، عمید زنجانی،ص۱۱۹) در مقابل آن همچنانکه از تعاریف ارایه شده برای تفسیر بر می‌آید، تفسیر قرآن جز توضیح و تشریح و کشف مدالیل و معانی الفاظ آیات و جملات ترکیبی آنها و بیان مقاصد مورد نظر مجموعه ای از آیات، چیز دیگری نخواهد بود و معنای تفسیر بیانگر اختلاف کمی و کیفی در کشف و بیان مدالیل و مفاهیم لفظی آیات قرآن است.(همان،ص۱۱۳)

همچنانکه تعاریف ارایه شده از تفسیر و تأویل نشان می‌دهد، این دو مقوله با یکدیگر تفاوت‌هایی دارند که توسط علما و دانشمندان علوم قرآنی بیان شده است.راغب اصفهانی در این باره می‌گوید: تفسیر اعم از تاویل است.تفسیر بیشتر در الفاظ به کار می‌رود و در مفردات واقع می‌شود و تأویل بیشتر در معانی و جمله ها به کار می‌رود و اکثراً در کتب الهیه انجام می‌گیرد و تفسیر هم در کتب الهیه و هم در کتاب‌های دیگر واقع می‌شود. دانشمند دیگری در این خصوص می‌گوید: تفسیر بیان لفظی است که یک وجه بیشتر ندارد و تأویل، توجیه کردن لفظی است که به معنای مختلفی توجه دارد، به یکی از آن معانی، با دلایل ظاهر.

ابوطالب تغلبی نیز گفته است: تفسیر بیان وضع لفظ است یا به طور حقیقت یا مجاز و تأویل بیان باطن لفظ است که از" اول " یعنی بازگشت به عاقبت امر گرفته شده، پس تأویل خبر دادن از حقیقت مراد و تفسیر خبردادن از دلیل مراد است.

راغب اصفهانی همچنین در تفسیر خود اظهار می‌دارد: بدانکه تفسیر در عرف علما کشف معانی قرآن و بیان مراد از الفاظ است، اعم از اینکه به حسب لفظ مشکل باشد یا نه، و از لحاظ معنی اعم از ظاهر و غیر ظاهر است،‌ اما تأویل بیشتر در جمله ها واقع می‌شود.

عده ای از علما نیز گفته اند: آنچه در کتاب خدا بیان شده و در احادیث صحیح از سنت تعیین گشته تفسیر نامیده می‌شود، زیرا که معنایش ظاهر و واضح است و کسی را نشاید که در آنها اجتهاد یا غیر آن به کار برد، بلکه باید بر همان معنایی که برای آن وارد شده آن را حمل نماید و از آن تجاوز نکند و تأویل آن است که علمای عامل به معانی کتاب و ماهران در علوم و معارف برای آن استنباط می‌نمایند (که از نظر شیعه اینان تنها پیامبر (صلی ا... علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) او هستند. (ترجه الاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ص ۵۵۰- ۵۴۹)

علامه طباطبایی نیز تأویل را بالاتر از تفسیر و تنزیل می‌داند و معظم بودن مرحله تأویل را مستند به آیات قرآن شرح می‌دهد. وی با اشاره به آیات ۴ زخرف، ۸۰ واقعه و ۷ آل عمران می‌فرماید: قرآن مجید از حقایق ماورایی و غیر مادی سرچشمه می‌گیرد و تأویل قرآن که همان حقایق غیر محسوس هستند در قالب بیان لفظی بشری نمی‌گنجد، زیرا الفاظ و عبارات بشری محصول زندگی مادی اوست و نمی‌تواند بیانگر حقایق والای الهی باشد. پس تأویل قرآن آن چیزی است که آیه به سوی آن بر می‌گردد و در مقایل تنزیل ( تفسیر) معنی روشن و تحت اللفظ آیه است. وی همچنین می‌گوید: با استناد به آیه « لا یمسه الا المطهرون» ( ۷۹ واقعه) و آیه تهطیر و آیات ۲۶ و ۲۷ سوره جن،‌فقط خدا و رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام عالم به تأویل قرآن هستند. ( تاریخ تفسیر قرآن ، حبیب الله جلالیان، ص ۳۹ و ۳۸)

برای آشنایی بیشتر با معنای تأویل و تفاوت آن با تفسیر قرآن به روایت زیر توجه نمایید:

فضیل بن یسار می‌گوید: از امام صادق (علیه السلام) در باره این حدیث نبوی که "هیچ چیز در قرآن نیست مگر آنکه ظاهری دارد و باطنی و هیچ حرفی در قرآن یافت نمی‌گردد مگر آن که برای آن تعریفی است و برای هر تعریفی آغازی"سؤال کردم که منظور از قرآن ظاهری دارد و باطنی چیست؟

امام فرمودند: ظاهرش، تنزیل آن و باطنش تأویل آن است، از قرآن مطالبی قبلاً واقع شده است و مسائلی هنوز تحقق خارجی پیدا نکرده است. قرآن، چون خورشید و ماه جریان دارد و هر زمان چیزی از آن بیاید و تحقق پذیرد. خدای متعال فرموده است: جز خدا و پایداران و استواران در علم و دانش کسی دیگر تأویل را نمی‌داند و ما تأویل قرآن را می‌دانیم . ( مبانی و روش‌های تفسیری، عمید زنجانی، ص ۱۲۶ به نقل از تفسیر فرات کوفی)

با نگاهی به تعاریف ارایه شده برای تفسیر و تأویل می‌توان گفت که تفسیر عبارتست از فهم واداراک ظاهر قرآن اعم از اسباب نزول و احکام و شئون وقصص آیات، مطلق و مقید، مجمل و مبین ، ناسخ ومنسوخ و .... که همگی از ظواهر سخن می‌گوید و تأویل عبارت از شناخت و معرفت به حقیقت آیات الهی و آنچه که در بطن قرآن نهفته می‌باشد و این علم مختص خداوند متعال و پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) می‌باشد.

حامد علی اکبرزاده