سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

مشروطه آغازی برای زن ایرانی


۹۹ سال از ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ شمسی که مظفرالدین شاه با دستی لرزان به خواست جمیع مردم ایران تن داد و پای حکم تحصیل مشروطه را امضا کرد, می گذرد

از ما بچه های ترس می زایند؛

از ما کودکان بی شادی

در من بیا و برو ؛ اگر این عشق شورشی بر استبداد است .

چرا بگویم نه _ وقتی که برلبم آری است!

چرا برانمش من رانده شده ؟

بیا، دیر آمده، بیا؛

شاید از عشق ما مشروطه زاده شود!

مشروطه این است که من ترسی جز قانون نداشته باشم. قانون احترام من، شمشیر من و سپر من است. ( ندبه بهرام بیضایی )

۹۹ سال از ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ شمسی که مظفرالدین شاه با دستی لرزان به خواست جمیع مردم ایران تن داد و پای حکم تحصیل مشروطه را امضا کرد، می گذرد.

۹۹ سال از زمانی که برای نخستین بار در تاریخ کهن این سرزمین نام زنان کنار مردان در مبارزات ثبت شد. نهضت مشروطه بی گمان یکی از بزرگترین خیزش های مردم ایران برای کسب حقوق خود بود. در این نهضت همگانی همه اقشار حضور داشتند. حضور زنان در پیروزی این جنبش آن چنان با اهمیت بود که تاریخ از حذف نام آن ها منصرف شد.آن هم در دوره ای که نامی از زن و حقوق و آزادی زنان نبود که هیچ زنان را به الفاظی چون ضعیفه، کمینه و یا به نام پسر بزرگ نامیده می شدند.

یکی از خصوصیات مهم مشروطه حضور همه جانبه زنان در آن بود. زنان ایرانی که سالهای زیادی را در حصار خانه ها و حرمسراها گذرانده بودند بعد از تجربه جنبش تنباکو که همراه مردان در اعتراض ها شرکت کردند اینبار حضوری مثمر ثمر داشتند .

از همان ابتدای اعتراضات مردمی که به چوب بستن تجار قند ، قضیه زمین بانک استقراضی روسیه و همچنین به حضور مسیو نوز بلژِیکی معترض بودند و منجر به اعتصابات و تجمع مردم در مساجدی مانند مسجد خان و مسجد شاه بازار و سپس کشته شدن یک طلبه جوان بنام سید عبدالحمید و نهایتاً آغاز مهاجرت سیدین _ سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی رهبران مردم تهران در مشروطه _ شد، زنان حضور فعالی در تجمع ها مراسم وعظ و خطابه داشتند.

آنها نه تنها اعتراض می کردند بلکه تامین امنیت مردم را بر عهده داشتند . در کتب تاریخ مربوط به انقلاب مشروطه آمده است که هنگام سخنرانی وعاظ مشروطه خواه جمعی از زنان تهران در حالیکه چماق های زیر چادر حمل می کردند مسئول تامین آرامش و امنیت این مراسم بودند. برخی از زنان مانند عمه میرزا جهانگیر خان صوراسرافیل خانه اشان را در اختیار مشروطه خواهان و انجمن های سری گذاشته بودند.

در جریان مهاجرت دوم که سیدین تهران را به قصد قم ترک کردند گروهی از مشروطه خواهان به سفارتهای روسیه عثمانی و انگلستان رفتند و بست نشستند. در این میان جمعی از زنان مصرانه خواستار حضور در میان بست نشینان شدند که با مخالفت مواجه شد اما زنان دلسرد نشدند. یکی از روزهای مهاجرت کبری، زنی به سفارت انگلستان آمد بدون این که نامش را بگوید مبلغ زیادی پول به مشروطه خواهان کمک کرد.

زنان علی رغم محدودیت های موجود تا حصول مشروطه به مبارزات آزادی خواهانه خود ادامه دادند . اگرچه زمانی که فرمان مشروطه امضا شد و قانون اساسی ایران تنظیم شد نیمه دوم جمعیت ایران در زمره دیوانگان ، ورشکستگان و محکومین قرار دادند و حق انتخاب و حضور در عرصه تصمیم گیری را از آنها گرفتند.

پس از تشکیل مجلس بیش از صد زن با اسلحه به مجلس رفتند و خواستار سامان بخشیدن به کشور شدند. زنی ناشناس در میدان توپخانه یکی از مستبدان را ترور کرد. اما با این همه تلاش در نوشتن قانون اساسی مشروطه و هر دو دوره آن کمترین سهم به زنان داده شد و آن ها را از حق رای محروم و در زمره دیوانگان و ورشکستگان قرار گرفتند. با این همه زنان که تازه عرصه ای برای حضور یافته بودند از فعالیت دست برنداشتند و به سمت خواست های اجتماعی رفته و مشروع ترین حق خود یعنی حق تحصیل و اجازه کار و حضور در احتماع را خواستار شدند. تلاش هایی که سرانجام به ثمر نشست.

از همین دوران انجمن های زنان شکل گرفت و زنان در مطبوعات به نوشتن مقالات پرداختند و نشریاتی چون مجلس، انجمن و ندای وطن را در سال ۱۲۷۵ چاپ کردند. زنی از قزوین خطاب به سعدالدوله نامه ای نوشت. زنی که می خواست جواهراتش را (که برای روز مبادا نگه داشته بود) برای کمک به بانک ملی به ودیعه بگذارد. یا نشریه بامداد از زن رختشویی نوشت که به محوطه مجلس رفته و یک تومان برای کمک به بانک ملی داده بود.

برخی اعضای انجمنهای زنان به روزنامه ها نامه می نوشتند و در مورد امور جاری و سیاسی و اجتماعی بحث می کردند. نامه اعتراض آمیز گروهی از زنان نیز که خود را حامیان تعلیم و تحصیل برای زنان ستمدیده ایران می خواندند در مساوات منتشر شد.

صوراسرافیل نامه ای از چند زن را چاپ کرد که از نارضایتی مردم از شیخ فضل اللّه نوری می گفتند. در سال ۱۲۸۶ حبل المتین نامه زنی را چاپ کرد که اصول فکری شیخ فضل اللّه نوری را زیر سؤال برده بود و برکناری او را از مقام رهبری روحانیت خواستار شده بود. دهخدا در چرند و پرند پرده از فروش دختران قوچان به عنوان مالیات توسط حاکم خراسان کرد به طوری که مجلس شورا با این مسئله برخورد جدی کرد.

ندای وطن نامه ای از انجمن غیبی نسوان چاپ کرد خطاب به نمایندگان مجلس و خواستار استعفای آنان شد. زنی از قزوین هم در اعتراض به کشتار مردم جنوب آذربایجان نامه سرگشاده ای نوشت که در همان نشریه چاپ شد. جریان اولتیماتوم روسیه برای اخراج مورگان شوستر مستشار مالی آمریکا در ایران حدود ۱۰۰ تا ۳۰۰ زن با تپانچه هایی که زیرچادرها یشان پنهان کرده بودند به روبروی مجلس رفته ودراماکن عمومی به راه افتادند وتهدید کردند که هر وکیلی که اولتیماتوم روسیه رابپذیرد وهدف قرار خواهند داد.

این تظاهرات را انجمنهای مخفی یا نیمه مخفی زنان به راه انداختند انجمنهایی که سالها زنان ایرانی را درون خود جای داده است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.