پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
انقلابی که نظریه ها را در هم شکست
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در بهمن ماه ۵۷ تا کنون نظریه پردازی های مختلفی درباره علل و عوامل و چرایی انقلاب صورت گرفته است. تمایلات سیاسی و بینش های اجتماعی نویسندگان و نگاه از بیرون و درون به انقلاب باعث گستردگی این نظریات شده است. تعاریف مختلفی از پدیده انقلاب بسته به نگاه و بینش دانشمندان علوم اجتماعی و سیاسی ارائه شده است اما شاید بتوان در یک تعریف جامع اینگونه بیان داشت که:انقلاب عبارت است از گسترش مشارکت مردمی به صورت سازمان یافته یا بدون سازمان، عمدتا به صورت آشکار و علنی در خارج از نهادهای موجود که از اعتراض به رژیم و حکومت آغاز و تا پایان سقوط رژیم سیاسی ادامه می یابد.
آنچه مسلم است اینکه انقلاب اسلامی ایران را نمی توان با استناد به هیچ یک از نظریات کلاسیک که معنویتورهبری دینیرا در خود نمی پذیرفتند توجیه نمود.از این حیث تحلیلگران غربی در تطبیق انقلاب اسلامی ایران با نظریات اقتصادی انقلاب و دیگر تئوریهای آکادمیک خود با معضلات متعددی مواجه شده اند.واقعیت امر این است که واکاوی انقلاب اسلامی ایران بدون محاسبه نقش معنویت در درون آن به هیچ عنوان امکانپذیر نخواهد بود.این در حالیست که در نظریات مبنایی قدرتکه در غرب مطرح شده اند معنویت جایی ندارد. قدرت از دیدگاه اندیشمندان غربی و نظریه پردازان کلاسیک بازه کاملامحدود تعریف شده ای دارد.این اندیشمندان همواره سعی کرده اند با ایجاد پیوستگی میان منابع و ابزارهای قدرت ،این پدیده پیچیده را در قالب تفاسیر کلی به جهان بشریت ارائه نمایند.این در حالیست که تعریف آکادمیک موجود در خصوص قدرت توجیه گر پدیده هایی مانند انقلاب اسلامی ایران نیستند. سنجش کیفی انقلابهای جهان با استناد به فاکتور قدرت جای بسی تامل دارد.بر این اساس می توان نظریه های قدرت و نقش آنها در آنالیز انقلابهای جهان را در دو سطح تئوری و کاربردی مورد بررسی قرار داد.در عرصه تئوری ،نظریه پردازانی مانند برتراند راسل،ماکس وبر ،لاپی یر و... هریک سعی نموده اند قدرت را از زاویه ای متفاوت مورد بررسی قرار دهند.اما وجه اشتراک نظریات انها دخالت مستقیم عنصر اجبار در قدرت است.به عبارت دیگر ،میان اجبار و قدرترابطه ای خطی و دوطرفه وجود دارد و مفهوم اجبار در ذات قدرت مستتر است.این استتار خود را به عناوین و اشکال محتلف نمایان می سازد و قدرت تنبیهی و ارکان آن را پدید می آورد.بر این اساس قدرت تنبیهی نسبت به انواع دیگر قدرت مانند قدرت اقناعی و قدرت تشویقی غالب بوده ومصادیق بیشتری دارد.البته قرائتهای ماتریالیستی و سکولاریستی از قدرت تا حدودی قدرت تبیین لایه بندیهای سیاسی و اجتماعی غرب را داراست.در جوامع غربی انقلابها به صورتی کاملافرموله رخ می دهند.در این راستا انحطاط طبقه حاکم و نارضایتی مردم پیش شراط و معلول وقوع انقلابها هستند و انقلاب نیز محصول همین نارضایتی هاست.نگاه مکتب مارکسیسم نیز به مقوله انقلاب نگاهی کاملاماتریالیستی با تکیه بر نظریه زیر بناوروبنا و اختلافات طبقاتی کارل مارکس است.
انقلاب اسلامی ایران بدون شک انقلابی متفاوت با دیگر انقلابهاست.از این رو تئوریهای غربی در هر دو سطح کاربردی و تئوریک قدرت توجیه و تفسیر این انقلاب را ندارند.یکی از اصلی ترین نقاط آسیب غرب در بررسی انقلاب اسلامی ایران اتخاذ نگاهی واحد نسبت به همه انقلابهاست.در این خصوص اندیشمندان غرب برای همه انقلابهای جهان ثوابت و متغیراتی را قائل می شوند که در خصوص انقلاب اسلامی ایران به هیچ عنوان قابل تعمیم دهی نیست.آنها روح انقلابها را ثابت و شکل وقوع آنها را متفاوت فرض می کنند.حال آنکه روح انقلاب اسلامی ایران با دیگر انقلابهای جهان تفاوتی بنیادین و آشکار دارد.واقعیت امر این است که تشیع دارای نوعی پویایی ذاتی است که آن را از دیگر نگاهها و فرقه ها متمایز می کند.درک این پویایی از عهده بسیاری از تئوریسنهای غربی خارج است.مسلما مردمی که از این فرهنگ الهام می گیرند نیز با مردمی که در دیگر نقاط جهان به سبب فقر و دیگر عوامل مادی صرف دست به کودتا یا انقلاب می زنند تفاوت دارند.فرهنگ عاشورا،شهادت طلبی،اعتقاد راسخ به سنتهای الهی،اعتقاد به قیام در برابر کفرو... جملگی نقش بلاانکاری در پیروزی ملت ایران و سقوط نظام شاهنشاهی داشتند.روحانیت نیز به عنوان مجرای انتقال دهنده پیام پویایی تشیع از حمایت توده های مردم ایران برخوردار شد.از سوی دیگر،تجربه تلخ مشروطه نشان داد که روشنفکری غرب زده در ایران به هیچ عنوان نمی تواند قیمومیت ملتی متکی بر فرهنگ اصیل شیعی را بر عهده بگیرد.در نهایت اینکه انقلاب اسلامی ایران را نمی توان با تکیه بر نظریات قدرت و تئوریهای انقلابی بر خاسته از مناسبات قدرت در غرب مورد بحث و بررسی قرار داد.آنچه انقلاب اسلامی ایران را از دیگر انقلابهای جهان متمایز می کند منطق و فرهنگ شیعی موجود در ماورای آن است.منطقی که نظریات مادیگرایانه غربی قدرت درک و تحلیل آن راندارند.غرب طی سه دهه اخیر بیشتر از آنکه در صدد تحلیل ،واکاوی و شناسایی واقعیات انقلاب اسلامی ایران بر آید در صدد تقابل با آن برآمده است.همین رویکرد نادرست غرب سبب شده است تا آمریکا ومتحدانش بارها در برابر نظام مردمی و اسلامی ایران سرتسلیم فرود آورند.
سید رضا علوی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه روز معلم مجلس شورای اسلامی دولت رهبر انقلاب نیکا شاکرمی دولت سیزدهم مجلس بابک زنجانی شهید مطهری
آتش سوزی تهران پلیس زلزله قوه قضاییه پلیس راهور شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار خودرو بازار خودرو دلار بانک مرکزی ایران خودرو سایپا کارگران تورم حقوق بازنشستگان
سریال نمایشگاه کتاب فیلم سینمایی عفاف و حجاب تلویزیون جواد عزتی مسعود اسکویی سینما رضا عطاران سینمای ایران دفاع مقدس فیلم
مکزیک
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس اوکراین نوار غزه انگلیس نتانیاهو یمن افغانستان ایالات متحده آمریکا
پرسپولیس استقلال فوتبال سپاهان تراکتور علی خطیر لیگ برتر ایران لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید باشگاه استقلال بایرن مونیخ لیگ برتر
هوش مصنوعی تلفن همراه اپل اینستاگرام گوگل همراه اول فرودگاه واکسن تبلیغات ناسا پهپاد
سرطان کبد چرب فشار خون بیمه کاهش وزن بیماری قلبی دیابت مسمومیت داروخانه