شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا

اسلام آیین تمدن بشری


اسلام آیین تمدن بشری

در اوایل ۱۹۴۵م کنفرانسی جهانی در واشنگتن و سان فرانسیسکو برگزار شد

در اوایل ۱۹۴۵م. کنفرانسی جهانی در واشنگتن و سان‌فرانسیسکو برگزار شد. در این کنفرانس، شخصیت‌ها و رهبران جهان برای بررسی اوضاع ملت‌های واپس‌مانده‌ی جهان گرد‌آمده بودند. امام شهید در آن روزها به این مناسبت مقاله‌ای با عنوان «اسلام، آیین تمدن بشری» نوشت که از نظر شما می‌گذرد:

جای تردید نیست که گفت‌ و شنودها پژوهش‌ها و مطالعاتی که در انجمن‌های علمی امریکا، گاه در واشنگتن و گاه در سان‌فرانسیسکو جریان دارد و دیدارها‌یی که سران و رهبران جهان در آنجا با همدیگر دارند، از رخداد‌های مهم به شمار می‌رود. چندین هزار تن از رهبران ملت‌ها و کشورها اکنون در آنجا گرد آمده‌اند و درباره‌ی آینده‌ی بشر می‌اندیشند و راه‌های صلح و هدایت و نیکی و آرامش بشر را بررسی می‌کنند.

بدون تردید اجتماع‌کنندگان عزم را جزم کرده‌اند که راه‌های رفاه و آسایش ملت‌های خود را بررسی کنند. کشورهای بزرگ از فجایج جنگ جهانی و کشورهای دیگر از فشارهایی که دیده‌اند و آرزوها و رؤیاهای بزرگ و شیرینی که در سینه‌شان چنگ می‌زند، (به این نتیجه رسیده‌اند که بایستی راه‌های دیگری بجویند). در پس این هزاران دانشمند، چشم همه دنیا و گوش زمان و تمام ملت‌های جهان، با شور و هیجان کنجکاوانه به سپیده‌دمان و آرامش و صلح ابدی و نور تابناک عدالت و انصاف، خیره شده‌اند.

مژده‌ی پاک و نیکو بود که شرکت‌کنندگان در کنفرانس واشنگتن اعلام کردند که می‌خواهند در وضع قوانین دادگاه بین‌المللی عدالت همه عناصر تمدن‌های بشری و قواعد قانونگذاری‌های جهانی و پیشاپیش همه تمدن و شریعت اسلام، که همه حاضران اقرار کرده‌بودند که این آیین، آیینی مستقل است و شایستگی آن را دارد که از منابع قانونگذاری جهان باشد حضور داشته باشند.

نمایندگان ما از مصر کار شایسته‌ای کردند که این پیشنهاد را در پیشاپیش پیشنهادهای خود قرار دادند هنگامی که می‌گویم «نمایندگان ما» مقصود من تنها نمایندگان مصر نیست، بلکه مقصود من نمایندگان فاضل ملت‌های عربی و اسلامی است که پیشنهاد هیئت مصری را تأکید کردند و همه به پشتیبانی از آن یکدست و یکدل شدند.

این برای ما عرب‌ها و برای ما مصری فرصتی است تا به جهانیان بگوییم: بیایید کتاب ما را بخوانید. برخلاف پندار مردم، ما موجوداتی وحشی یا واپس‌مانده نیستیم. ما از روزگاران کهن، پیش از آنکه چشمان اروپا به روشنایی بیفتد و یا آنکه آمریکا در جهان شناخته شده و متمدن کشف شود، طبق آیینی با هم تعامل می‌کردیم که مبادی متعالی و اهداف بلند داشت و سرشار و پربار بود و با زمان همگام بود و نیاز ملت‌ها را برآورده می‌کند.

برای جهان نیز فرصتی است تا این صدا را که از دیرگاه نگذاشته‌اند بشنوند، به گوش جان بشنود و از آثار این رحمت خداوند بهره‌مند شوند که پیش از همه به ما مردم مشرق زمین رسید و سرزمین ما را طلوع‌گاه خورشید وحی و انوار هدایت و رویشگاه پیامبران و زادگاه صالحان و قدیسان و مکتب کتاب‌های آسمانی قرار دارد. جان‌های با ایمان، آن‌ها را دریافت کردند تا در زمین ترویج کنند و نگون‌بختان و محرومان را با آن شادمان کنند.

برای ما و برای جهان نیز فرصتی است. می‌خواهیم به همه مردم و به ویژه حاضران در کنفرانس با صدیا بلند بگویم که شما صلح و دوستی را می‌جویید و آنجا برای همین منظور گرد آمده‌اید. و این ملت‌ها چشم به راه آرامش و صلح از دستان شما هستند.

ما عرب‌ها و ما مسلمانان و ما شرقی‌ها، در فلسفه‌های خود در دیانت‌های خود، در کتاب‌های خود و در تاریخ دراز و تابناک خود، صلح و دوستی را به ارث برده‌ایم. چنانکه اینک پاره‌ای از روح ما و معنای وجود ما شده است. قرآن ما سرشار از هدایت، رحمت، نور و شفاست. به پیامبرش می‌فرماید: «و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین/ و ما تورا جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.» انجیل ما بین مرد اعلام می‌دارد: «شادی و صلح بر زمین باد!»

در دنیا هیچ دیانت و نظامی اجتماعی نیست که صلح را کرداری عملی قرار داده باشد و هواداران و پیروانش به آن خو بگیرند. کاری که اسلام در آیین حج قرار داده که آیین صلح است. از لحظه‌ای که حج‌گزار احرام می‌بند در حق خود تبدیل به صلح می‌شود، نه ناخنی می‌چیند و نه موی سر می‌تراشد. در حق دیگران نیز تبدیل به صلح می‌شود، نه باکسی جدال می‌کند، نه اعلام جنگ می‌کند و نه به خونخواهی از دشمنی بر می‌خیزد، حتی اگر قاتل پدرش را ببیند، نمی‌تواند با دست یا زبانش به او آزار برساند: «فلا رفث و لا فسوق و لا جدال فی‌الحج» حتی در حق حیوانات و نباتات نیز یادآور صلح می‌شود و نه حیوانی را شکار می‌کند و نه پرنده‌ای را نشان می‌گذارد تا سپس شکارش کند و نه درخت و بوته‌ای را می‌کند.

بدین‌گونه حج‌گزار پیوسته در میدان صلح است تا آنکه از احرام بیرون آید. راستی، آیا در دنیا آیینی هست که نسل اسلام، آن‌گونه که در حج صلح را فرض ساخته باشد، صلح را بر پیروان خود فرض کرده باشد، در این فرصت می‌خواهیم به مردم بگوییم که عناوین زندگی ما همین هستند... صلح همراه با صلح... پس از چه بیمناکید؟

راه آزادی ما را مبندید و مانع از قدرت گرفتن ما مشوید و از وحدت ما بیم تجاوز نداشته باشید. حتی ما را به این کار کمک کنید. بزودی در این جان‌هایی که بر اساس صلح و دوستی سرشته شده‌اند، سدّی استوار در برابر اصول ویرانگر و اندیشه‌های کشنده و انقلاب‌های مخرب و هوس‌ها و طمع‌های فاسد، خواهید یافت. اینان بزودی مفاهیم درست آرامش و صلح ابدی را در همه دنیا ترویج خواهند کرد.

ما به حاضران در کنفرانس و به دیگران می‌گوییم: شما می‌خواهید اندیشه‌ی برادری و برابری گسترش یابد. این اندیشه بخشی از میراث و گنجینه‌های ما مسلمانان است. دیانت ما برای آن آمده که نژادپرستی و تبعیض را از بین ببرد و برابری را بین آدمیان اعلام بدارد: «یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث فیها رجالاً کثیراً و نساءً و اتقوا الله الذی تساءلون به و الارحام انّ الله کان علیکم رقیباً.»

می‌خواهیم به حاضران کنفرانس و دیگران بگوییم شما می‌خواهید پایه‌های دمکراسی راستین را استوار سازید و اصول آن را در زمین برقرار بدارید و آن را به مثابه‌ی آیین عصر جدید برای مردم اعلام کنید. اما ما آن را به مثابه‌ی درسی ابتدایی و الفبای دیانت خود و تاریخ نیاکان خود، آموخته‌ایم و همچون نظامی عملی در بیابان‌ها و خیمه‌گاه‌های خود آن را اجرا کرده‌ایم و خداوند در آیات کتاب آن را به عنوان حکمی عربی ثبت کرده است و ما نیز در چگامه‌های شاعران خود در مقام ادبیاتی شگرف آن را به نظم در آورده‌ایم.

می‌خواهیم به حاضران کنفرانس و دیگران بگوییم: شما اینجا گردآمده‌اید که اندیشه‌ی عدالت را برقرار بدارید تا تبدیل به بنیه اصلح و برای مجرمان مبنای کیفر باشد. اما این‌ها تنها بخشی از آموخته‌هایی است که کودکان ما در مکتب‌خانه‌ها حفظ می‌کنند و عالمان ما در مساجد تدریس می‌کنند و بامدادان و شامگاهان در جوامع خود آشکارا آن را بر زبان می‌آوریم؛ زیرا قرآن می‌فرماید:

درباره‌ی عدالت توأم با رحمت: «ان الله یأمر بالعدل و الاحسان»

درباره‌ی عدالت و داوری: «و اذا حکمتم بین الناس فاحکموا بالعدل.»

درباره‌ی عدالت با مخالفان: «و لا یجرمنکم شنأن قوم علی ان لا تعدلوا، إعدلوا هو أقرب للتقوی»

درباره‌ی عدالت با خویشاوندان و دوستان: «کونوا قوامین بالقسط شهداء لله و لو علی أنفسکم أو الوالدین و الاقربین ان لیس غنیا أو فقیراً فالله أولی لهما فلا تتبعوا الهوی أن تعدلوا و إن تلووا أو تعرضو افإن الله کان بها تعملون خبیراً.»

درباره‌ی حمایت از عدالت با کاربست قدرت: «فإن بغت إحداهما علی الاخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفیء إلی امر الله فإن فاءت فاصلحوا بینهم بالعدل و أقسطوا إن الله یحب المقسطین.»

می‌خواهیم به حاضران کنفرانس و دیگران بگوییم: شما اینجا گردآمده‌اید تا این مبانی و امثال آن را برقرار بدارید. این کار شما جای سپاسگزاری دارد. اما شما در این گردهمایی جز ابزارهای سیاسی و عوامل مادی را در اختیار ندارید و جز بر متون حقوقی تکیه ندارید. اما ما در کنار آن‌ها کلید روح‌های بشری و جهت‌دهی آن‌ها به سوی خدا و پیوستن آن‌ها با رشته‌ی آسمان و ملأ اعلی و زنده کردن آن‌ها با این فیض سرشار از روحانیت کتاب‌های و انوار و اعتقادات و ایمان‌ها، در اختیار داریم: «او کذلک اوحینا إلیک روحاً من أسرنا» .... «أو من کان میتاً فأحییناه و جعلنا له نوراً یمشی به فی الناس کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها.» ... «ینزل الملائکة بالروح من امره علی من یشاء من عباده أن أنذروا أنه لا اله الاّ انا فاتقون.»

بنابر آنچه گفته شده ما توان بیشتری برای ماندگاری و ابدیت داریم و چه زیباست که همه‌ی این ابزارها پذیرفته شوند تا عامل بازدارنده‌ی قدرت با عامل بازدارنده‌ی قرآن، کنار هم قرار گیرند.

می‌خواهیم همه‌ی اینها را بگوییم و این سخن وظیفه‌ی خویش را در برابر خودمان، میراث‌مان، دیانت‌مان، میهن‌مان و همه جهان، ادا کنیم. بدون تردید ما موظفیم که در این ساختمان جدید بشری، خشتی بگذاریم. شگفت اینجاست که ما بهترین خشت‌ها را در اختیار درایم. حتی اگر مردم بخواهند ما می‌توانیم بر شالوده‌ی تمدن خود، ساختمانی با فنداسیون بس استوار و برخوردار از تازه‌ترین نوآوری‌ها، بسازیم. خداوند راست فرموده است: قد جائکم من الله نور و کتاب مبین یهدی به الله من اتبع رضوانه سبل الاسلام، و یخرجهم من الظلمات إلی النور بإذنه و یهدیهم إلی صراط مستقیم.»

این سخنان را به آنان تقدیم می‌کنیم که می‌توانند بگویند و گفتارشان تأثیر و نفوذ دارد و نیز آنان که به سخنان گوش می‌سپارند و از نیکوترین آن‌ها پیروی می‌کنند.

نویسنده‌: امام شهید حسن ‌البنا

ترجمه‌: سرویس دین و دعوت

منبع: نشریه الاخوان المسلون شماره ۲۵ جماد الاولی ۱۳۷۲ هـ. ۱۰ فبریه‌ی ۱۹۵۳ م.