سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

فوتبال هلند و اسپانیا مظاهر هوشیاری و فن


فوتبال هلند و اسپانیا مظاهر هوشیاری و فن

اروپا در جام جهانی نوزدهم

رسیدن هر ۳ رتبه نخست مسابقات جام جهانی فوتبال امسال به اروپایی‌ها جدیدترین سند درخصوص پیش افتادن فوتبال علمی‌تر و حساب شده‌تر این قاره از فوتبال زیباتر اما سنتی‌تر و قدیمی‌تر امریکای جنوبی تلقی شده است.

وقتی از ۸ تیم مرحله یک چهارم نهایی پیکارهای آفریقای جنوبی ۴ تیم مارک و نشان امریکای لاتین را برخود داشتند. این تصور به وجود آمد که این منطقه فوتبال خیز گوی سبقت را در نخستین جام جهانی برگزار شده در خاک آفریقا از اروپایی‌ها ربوده و یک جام به یاد ماندنی را برای خود رقم خواهد زد. با این حال ابتدا برزیل بازی ۰-۱ برده از هلند را ۱-۲ به این حریف سپرد، سپس آرژانتین توسط آلمان خرد شد و آن‌گاه پاراگوئه با همه سرسختی‌اش با یک گل به اسپانیا باخت و با این که اروگوئه از چنگ آخرین نماینده باقی مانده آفریقا (غنا) گریخت و به نیمه نهایی رسید اما تیم اسکار تابارز هم در این مرحله به هلند باخت تا جام نوزدهم فینالی «کاملاً اروپایی» (اسپانیا ـ هلند) پیدا کند و نمای کلی آن به این قاره تعلق داشته باشد و فوتبال این منطقه جهان مظهر فن و هوشیاری جلوه کند.

این اولین باری است که اروپا در خارج از خاک خود قهرمان جام جهانی را معرفی می‌کند حال آن که امریکای جنوبی با برزیل در سال ۱۹۵۸ در خاک اروپا (سوئد) و به سال ۲۰۰۲ در آسیا (ژاپن و کره جنوبی) مزه قهرمانی در خارج از خاک قاره خود را چشیده و با این تجربه آشنا بود. اما رسیدن عناوین قهرمانی ۳ جام از ۴ جام جهانی آخر به تیم‌های اروپایی نشان از تمامی برتری‌های فوتبال قاره‌ای دارد که بازی‌های علمی را در دستور کارش قرار داده و از اتکای صرف به ستاره‌ها و جرقه‌های انفرادی حتی‌المقدور ابا دارد و با این که اسپانیایی‌ها با حرکات غریزی و تکنیک‌های ویژه‌شان گاه برزیلی‌ها را به یاد می‌‌آورند و سبب و دلیل اصلی پیروزی‌های اخیر آنان نیز همین ویژگی‌ها و کار زیبای امثال ژاوی، اینی‌یستا و ویا محسوب شده اما به هر حال تیم ویسنته دل بوسکه نیز در درجه اول وامدار فوتبال اروپا محسوب می‌شود و از این فوتبال، فیزیکی، حسابگر و پرتلاش نشأت می‌گیرد.

بنابراین باید پرسید چه چیزی فوتبال اروپا را این گونه شارژ و بر امریکای جنوبی صاحب برتری می‌کند؟

● یک دکترین ویژه

وقتی کارلوس البرتو پری‌یرا ابتدا در سال ۱۹۹۴ و سپس در جام ۲۰۰۶ و شاگرد خلف او دونگا در سال جاری به دنبال اجرای مدلی کاملاً متفاوت از فوتبال برزیل رفتند و مبنا را نه زیبایی و هنرنمایی ذاتی برزیلی‌ها بلکه یک الگوی اروپایی قرار دادند، خیلی‌ها در برزیل به مخالفت شدید با آنها برخاستند و قهرمانی تیم پری‌یرا در سال ۹۴ و تکرار موفقیت‌آمیز همان الگو در سال ۲۰۰۲ توسط لوییس فیلیپه اسکولاری نیز برزیلی‌ها را قادر به پذیرفتن این حقیقت نکرد که عصر تکیه صرف بر فوتبال فانتزی گذشته و نباید فقط به زیبایی‌ها اندیشید زیرا اگر این امر هدف گرفته شود فوتبال فیزیکی‌تر، گروهی‌تر و هوشمندانه‌تر اروپا، امریکای جنوبی را زیر پای خود له خواهد کرد.

لابد شکست تیم دونگا با این اصول کاری در مرحله یک‌چهارم نهایی رقابت‌های امسال و باخت مشابه سله سائو با هدایت پری‌یرا در جام ۲۰۰۶ سند غلط بودن فرضیه فوق تلقی شده و مخالفان این طرز نگرش همین باخت و بویژه شکست پر سرو صدای اخیر شاگردان دونگا در برابر مردان برت فان مارویک را دلیل قاطعی بر جواب ندادن انگاره‌های فوق و ورشکستگی دکترین دونگا، پری یرا و اسکولاری خواهند دانست اما دفاعیه طرفداران این فرضیه این است که در هر دو موردی که برزیل در ۴۰ سال اخیر به فتح جام جهانی نائل شده (۱۹۹۴ و ۲۰۰۲) ادغامی از روش‌های اروپایی و سیستم‌های فانتزی برزیلی پایه‌گذار این توفیق‌ها شده و این قهرمانی‌ها هرگز از تبعیت صرف از روش زیبا و هنری و ظریف فوتبال برزیل منتج نشده است و برعکس زمانی حاصل آمده که زرد و آبی‌پوشان، اروپایی بازی کرده‌اند.فرانس بکن باوئر قیصر افسانه‌ای فوتبال آلمان که همپا با ماری زاگالوی برزیلی تنها مردی است که چه به صورت بازیکن و چه سرمربی، جام جهانی را صاحب شده است، می‌گوید دلیل اصلی توفیق تیم ملی کنونی کشورش رویکرد به بازی‌هایی کاملاً تیمی و ادغام فرهنگ‌های مختلف رفتاری و فنی درون ساختار این تیم بوده است.

از تیم ۲۳ نفره اعزامی آلمان به جام جهانی نوزدهم ۱۱ نفر از بازیکنان دوملیتی محسوب می‌شدند و به عبارت بهتر از کسانی بودند که می‌توانستند با ملیتی دیگر و با تیم ملی کشور اولیه خود و زادگاه پدرانشان به میدان آیند و قیصر با در نظر داشتن همین مسئله می‌گوید: «خوشبختانه یواخیم لو توانست به خوبی به تیم فعلی آلمان هویتی یگانه و روحیه‌ای مشترک ببخشد. ادغام فرهنگ‌های مختلف و قراردادن آنها در یک قالب کلی و ضمیمه کردن خصوصیات سنتی فوتبال ژرمن‌ها به آن (که همان سختکوشی و نظم و کار تیمی است) سبب شد ما تا نیمه نهایی پیش بتازیم و سرانجام سوم شویم و حتی بیش از آن نیز برای ما امکانپذیر بود. خود من از میزان وحدت و تعاون در این تیم به حیرت درآمدم.»

● قوامی بیشتر

اگر آلمان با وجود در اختیار داشتن محسنات فوق در نیمه نهایی به اسپانیا باخت و از کسب عنوان نخست دور ماند. اسپانیا به عنوان تیم برنده آن دیدار و تیمی که دو سال پیش با کسب عنوان قهرمانی اروپا به ۴۴ سال قهرمان نشدنش در مسابقات بزرگ ملی پایان بخشیده بود، توانست به رجحان فوتبال اروپا در جام جهانی امسال و به واقع به سلطه اخیر تیم‌های ارشد قاره سبز بر مهمترین تورنمنت فوتبال جهان جلوه‌ای فزون‌تر و قوامی بیشتر ببخشد. این تیم همان طور که پیشتر گفتیم در دل بازی‌های منظم و گروهی خود، گوشه‌هایی از برترین تکنیک‌های فردی را از طریق کارهای تماشایی ژاوی، اینی‌یستا، ویا، پدرو رودریگز و همچنین خسوس ناواس ارائه داد و معجونی را ساخته بود که شاید دونگا در پی آن بوده باشد و آن را حد کمال اهداف حرفه‌ای خود بشمرد.

اهدافی که اگر با فتح کوپا آمه ریکا ۲۰۰۷ و جام کنفدراسیون‌ها ۲۰۰۹ تا حد قابل توجهی برای زرد و‌ آبی پوشان حاصل آمده باشد، در پیکارهای جام جهانی نوزدهم یعنی میدانگاه اصلی از اردوی برزیلی‌ها دور ماند تا دونگا نتواند بابت جواب مثبت دکترین کاری‌اش به خود ببالد.اروپایی‌ها در جام ۲۰۱۰ بابت نتایج حاصله هلند نیز احساس افتخار کردند. درست است که این تیم در آفریقای جنوبی دور از شهرت و تخصص‌اش ظاهر شد و ارائه دهنده آن فوتبال گروهی و فوق‌پیشرفته گذشته نبود و به جای حمله با تمام وجود همیشه نگاهی به دروازه‌اش و تلاش در گل نخوردن داشت اما هوش سرشار بازیکنانی مثل اشنایدر، کوییت، فان پرسی، فان در فارت، دی یونگ و فان بومل و البته روبی که بعد از غلبه بر مصدومیت‌اش دوباره بازیکن فیکس لاله‌ها در مراحل حذفی شد، غیرقابل انکار و بسیار تأثیرگذار بود.

هلند ۲۰۱۰ نشان داد که شاید مثل نسل کرویف و نیسکنس مهره‌هایی نداشته باشد که به یک اندازه در کار حمله و دفاع مشارکت داشته و بازیکنانی ویژه همه پست‌ها باشند و حتی در دقایق اول هم زیبا بازی نکنند اما نارنجی‌های فعلی با رهبری هوشمندانه برت فان مارویک تیمی بودند که فوتبال را به مؤثرترین شکل خود ارائه می‌کردند و از همه جالب‌تر جوانانی تازه وارد مثل الجیرو الیا و ابراهیم آفه‌لای در ترکیب هلند بودند که با کمترین تجربه و پیشینه ملی بارها در ۲۰ دقیقه پایانی مسابقات هلند که فان مارویک به آنها روی آورد مثل پرتجربه‌ها عمل کردند.

... و سایرین

قاره سبز امسال اسلواکی را هم داشت که با حذف کردن ایتالیا قهرمان دوره گذشته به یک هشتم نهایی رسید و با رابرت ویتک یکی از گلزنان تیزهوش جام را معرفی کرد و پرتغال را نیز داشت که در ۴ بازی‌اش فقط یک گل خورد و تنها تسلیم اسپانیایی شد که بعد از لرزش در مرحله نخست در مرحله حذفی شروع به اوجگیری دوباره و تدریجی کرده بود.بقیه تیم‌های اروپایی پائین‌تر از سطح انتظار ظاهر شدند و سرآمد ناکامی، ایتالیا و فرانسه قهرمان و نایب قهرمان دوره گذشته بودند که هر دو در گروه‌های مربوطه آخر شدند و اصلاً صعود نکردند و انگلیس هم که ادعای فتح جام را داشت چنان در برابر آلمان در هم شکست که به باور نمی‌آمد و مشخص شد فابیو کاپه‌لو شاخصه‌ها و مؤلفه‌هایی غلط را مبنای کارش قرار داده است.

سوئیس که با اختلافی اندک امکان صعود از گروه هشتم را از دست داد و اسلوونی که در واپسین ثانیه‌های مسابقات گروه سوم حذف شد، دیگر تیم‌های قابل ذکر اروپا در جام نوزدهم بودند و با این که امریکای جنوبی می‌تواند بابت داشتن ۴ تیم در جمع ۸ تیم نهایی جام نوزدهم به خود ببالد اما این جام در درجه اول به خاطر بازی‌های بشدت حساب شده و علمی آلمان، نمایش‌های ویژه هلند و سرانجام فن چشمگیر اسپانیا در یادها خواهد ماند و در نگاهی حقیقت‌بین یک جام اروپایی بوده است.



همچنین مشاهده کنید