شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

هیچ کس دیگر گل نمی زند


هیچ کس دیگر گل نمی زند

کالبدشکافی قحطی گلزن در فوتبال ایران

● گل نزن ها در وضعیت هشدار

زدن دو گل در هفت بازی نه تنها آمار ضعیفی محسوب می شود که بسیار ناامیدکننده است.

سخن از تیم ملی فوتبال ایران است که این رکورد عجیب را با خود یدک می کشد اگر نیکبخت واحدی در همان لحظات ابتدایی بازی با کویت آن گل استثنایی را به ثمر نمی رساند یا دروازه بان تیم کویت روی سانتر جلال حسینی یک گل به تیم کشورمان هدیه نمی کرد شاید رکورد گل نزدن تیم ملی تاریخی تر می شد.

با این اوصاف نباید به همین دو گل بسنده کرد و دل خوش بود. سر و صداها و انتقادهایی که در این باره به گوش می رسند دور از منطق نیستند چرا که ادامه این روند ممکن است صعود تیم ملی را به دور دوم رقابت های انتخابی جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی به مخاطره بیندازد.

معضل گل زنی در تیم ملی، درواقع نمادی از کل فوتبال ایران است. نگاهی گذرا به آنچه که در رقابت های باشگاهی کشورمان رخ می دهد کاملاً حاکی از فقر گل زن در تیم ها است. وقتی در پایان ۲۶ هفته از بازی های لیگ برتر، تعداد گل های بهترین گل زن مسابقه ها به عدد ۱۳ هم نمی رسد تا آمار نیم گل در هر دیدار را برای آقای گل در نظر گرفت. باید نسبت به آنچه که در پیشانی خط حمله تیم ها می گذرد نگران بود. شاید کوچ گروهی از مهاجمان نامدار فوتبال ایران به لیگ های کشورهای حاشیه خلیج فارس توجیه خوبی برای لاپوشانی این نقیصه از سوی عده ای باشد اما واقعیت را نمی توان کتمان کرد. فوتبال ایران در پرورش مهاجم شش دانگ خوب عمل نمی کند و ستاره ها بدون جانشین مانده اند. در تیم ملی هنوز هم بعد از جدایی علی دایی مهاجم طراز اولی وجود ندارد و در باشگاهها نیز گل زنی ها مقطعی شده اند. مهاجمانی که به لیگ امارات رفته اند و حتی در این رقابت ها جزو بهترین گل زنها هستند اما در تیم ملی کارایی لازم را ندارند تا سطح کیفی این لیگ بیش از گذشته مورد تردید قرار گیرد.

این ضعف کلی در فوتبال ایران در حالی مشهودتر از هر زمانی است که در سال های نزدیک و دور «تمام کننده»های زیادی درفوتبال کشورمان حضور داشتند و از این بابت هیچ نگرانی احساس نمی شد. از رضا عنایتی به عنوان آخرین بازمانده یک سانتر فوروارد تمام عیار در فوتبال ایران یاد می شد که با انتقال او به لیگ امارات، دیگر چنین مهاجمی در باشگاه های داخلی به چشم نیامد. نبود یک مهاجم حرفه ای به باور کارشناسان ریشه ای است و نشان از عدم آموزش صحیح به بازیکن ها دارد. این جریان تأسف برانگیز در حالی بر فوتبال ایران سایه می افکند که در ادوار گذشته فراوانی مهاجمان خوب کار مربیان را برای گزینش ترکیب خط حمله تیم ها دشوارتر می کرد. در دهه ۵۰ همایون بهزادی، حسین کلانی، صفر ایرانپاک، غلامحسین مظلومی، مسعود مژدهی و... گل زن هایی تمام عیار بودند. فتح آبادی، محمدخانی، یکه، چنگیز و... هم نسل دیگری از گل زن های بنام فوتبال ایران را تشکیل دادند و در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ نیز فرشاد پیوس نماد یک تمام کننده واقعی بود. هنوز هم از پیوس به عنوان یک الگوی واقعی برای چارچوب شناسی یاد می شود. این که چرا کلانی ها، مظلومی ها، پیوس ها و... به ندرت در فوتبال ایران ظهور می کنند جای بحث دارد و کارشناسان و مهاجمان سابق در این باره شاید بهتر اظهارنظر کنند. ریشه یابی این نکته می تواند تلنگری به مسئولان فوتبال ایران باشد تا اندکی از این بی تفاوتی خود بکاهند.

● برده داری نوین

بهمن فروتن درباره این موضوع یک بحث عمومی را مطرح و حرفهایش را اینطور آغاز می کند.

«من به این گل نزدن ها می گویم فقر فوتبالی که نتیجه کمبود در همه پست ها است. وقتی مهاجم ما یک موقعیت گل را از دست می دهد همه آن را می بینند و به ذهن می سپارند ولی کسی فقر دروازه بانی را نمی بیند. ما درون دروازه هم مشکلات بسیاری داریم. در دفاع و سیستم های دفاعی نیز ضعف ها وجود دارند. الآن فوتبال دنیا روی دفاع خطی کار می کند ولی هنوز در اجرای این شیوه با اشکالات زیادی مواجه هستیم. در هافبک دفاعی و هجومی هم مشکل داریم منتها چون گل نزدن مهاجمان بیشتر به چشم می آید همه از فورواردها حرف می زنیم در حالی که همه بخش های فوتبال ما ضعیف است. من یک سؤال دارم. ما چند مدافع ملی پوش داریم آیا این ضعف نیست. غلام نژاد را از خط حمله به دفاع راست می آورند یا فلان بازیکن را به سمت چپ می برند. قبل از این که دایی مربی تیم ملی بشود یک مقدار پرس و جو کردم که مربی تیم ملی چه کسی را می خواهد در پست مدافع راست و چپ قرار دهد بازیسازهای فوتبال ما کدام هستند الآن در همین استقلال چه کسی بازیساز است ما در کجای فوتبال ایران بازیسازی داریم که در شرایط سخت توپ بگیرد، نگه دارد و پخش کند در کل فوتبال مان چنین بازیکنی نداریم. الآن علی کریمی را در تیم ملی برای این کار برگزیده اند در حالی که او بازیگوش است، نه بازیساز. کریمی می تواند سریع دریبل کند و حرکت رو به هجده قدم انجام بدهد. ولی این بازیسازی نیست. اینها فقر فوتبال ما است.

مربی با سابقه فوتبال ایران در ادامه حرفهایش به نقش دلال ها در ایجاد این مشکلات اشاره دارد و می افزاید: «یکی از دلایل اصلی فقر فوتبال ما این است که صددرصد به دست دلال ها افتاده است. الآن فوتبال امروز را نوعی برده داری نوین می گویند. آنها خود را مالک بازیکن ها می دانند تا باشگاهها این وسط سهمی ببرند. می توان گفت همه بازیکن ها یار قرضی دلال ها به باشگاهها هستند. متأسفانه بازیکن به یک تیم نیامده در فکر این است که فصل بعد کدام تیم بازی کند! این مسائل بازیکن سالاری را هم به وجود می آورند. چون که دلال ها به بازیکن می گویند مربی، باشگاه و مدیر را بی خیال شو. چون که همه کاره تو ما هستیم. باور کنید در این سه سالی که به ایران برگشتم تمام تلاش ام را به خرج دادم تا مربی ایرانی را بزرگ کنم چرا که با کوچک شدن مربی فوتبال ما هم کوچک می شود. این حرفها البته برای دلال هایی که مربیان خارجی می آورند چندان مهم نیست. چون که آنها فقط به پول فکر می کنند. باور کنید اگر بزازی هم خیلی پول آور بود می رفتند سراغ بزازها. مربی خارجی برای دلال ها نون و آب دارتر است، متأسفانه باید بگویم مربی ها هم بیشتر دنبال تیم ها هستند. دیگر کسی بازیکن سازی نمی کند. اگر غلام پیروانی این کار را کرده، دلیل اش این است که باشگاه دستش را باز نمی گذارد. بقیه مربی ها هم که اصلاً زحمت این کار را نمی کشند در حالی که به نسبت فوتبال ما پول خوبی هم گیرشان می آید. آخر فصل که می شود همه دنبال خرید بازیکن هستند نه بازیکن سازی. یکی مثل همین آرش برهانی را می خرند و بعد مدام توی سرش می زنند که چرا گل نمی زند. ولی هیچکس نمی پرسد آرش چقدر تمرین می کند اصلاً چطوری تمرین می کند این مهاجم باید روزی ۱۰۰ تا گل در تمرین هایش بزند. ما ۳۰ مشکل گل زنی داریم. حالا امثال برهانی چند نوع را تمرین می کنند فکر می کنید در طول هفته چند گل در تمرین تیم ها رد و بدل می شود اگر فیروز کریمی که دوست من است ناراحت نشود می خواهم بدانم او چه تمرینی با آرش برهانی انجام می دهد. الآن اکثر تیم های ما ۱-۳-۲-۴ کار می کنند. فیروز هم با استقلال ۳-۴-۳ را به اجرا می گذارد که البته یک مهاجم دارد. ما باید برای این تیم ها بازیکن بسازیم، در حالی که مربیان ما بنابر ساختار فوتبال مان تغییر ماهیت داده اند و همه بازیکن ساخته شده می خواهند.»

این مربی تحصیل کرده با اشاره به وضعیت فوتبال پایه ها در آلمان و تفاوت آن با ایران می گوید: «مشکل اصلی ساختار بنایی فوتبال ما است. در آلمان بچه وقتی درس و مشق خود را انجام داد یک توپ را برمی دارد و می رود درون یک زمین که دور آن را فنس کشیده اند هزار تا شوت به سمت دروازه می زند ولی اینجا نه تنها زمین و فنس و... نداریم تازه بچه ها هم دنبال یک نفر هستند که او را دریبل کنند. در ایران از بچگی بازیکن ها دنبال گلزنی نیستند. وقتی هم بزرگ می شوند چون که خوب تمرین نکرده اند ترس از گل نزدن دارند.

خاطرم هست سال ها پیش مربی هما بودم که یک بار مهاجم ما مصدوم شد. هر چه گشتم کسی را بهتر از حمید علیدوستی ندیدم تا جایگزین کنم. حمید هافبک چپ بود. به محض این که فهمید می خواهم پست اش را عوض کنم به احمد سنجری گفت ۱۰ تا مربی قبل از این نتوانستند مرا گلزن کنند حالا فروتن که سهل است. نمی خواهم تعریف کنم ولی با او خیلی کار کردیم. همان سال با علی پروین ۱۵ گل زد و مشترکاً آقای گل شدند. در آسیا هم بهترین گل زن شد. من تمام این حرف ها را گفتم که به این نتیجه برسیم هر مشکلی که هست به اهمال و سستی کادر فنی برمی گردد. مربیان ما ۷۰ درصد به حواشی می رسند و ۳۰ درصد به مسائل فنی. خیلی راحت بگویم آموزش گل زنی در فوتبال ایران فراموش شده است.»

● شتابزدگی

از فرشاد پیوس به عنوان یکی از بهترین گل زن های تاریخ فوتبال ایران یاد می کنند. بازیکنی که به قول علی پروین چشم بسته چارچوب دروازه حریفان را پیدا کرد. او شاید خیلی تکنیکی نبود اما بی شک در گل زنی بی بدیل بود. پیوس در وصف وضعیت کنونی مهاجمان فوتبال ایران به این نکته اشاره دارد که اکثر آنها ساکن هستند و جابه جایی فراوانی در محوطه جریمه حریفان ندارند. شتابزدگی فراوان هم از جمله نکاتی است که از دید این گل زن قهار سال های نه چندان دور پنهان نمانده است. فرشاد پیوس همچنین درباره شرایط مهاجمان خوب توضیح می دهد: «به عقیده من گل زن ها باید بیشتر از همه تمرین کنند. اگر آنها فقط بخواهند به تمریناتی که باشگاه می گذارد اکتفا کنند وضعیتی بهتر از آنچه که حالا داریم پیدا نخواهند کرد. چون که در تمرین دو ساعته روزانه، حداکثر ۱۰ دقیقه یا یک ربع به مهاجم وقت می رسد تا کار اختصاصی انجام بدهد که این خیلی کم است. ما که حرفه ای نیستیم صبح و عصر تمرین کنیم. هر گل زن در طول روز باید حداقل یک ساعت فقط به درون دروازه شوت بزند. از همه مهم تر این که جایگیری فورواردها باید مورد توجه قرار بگیرد. الآن می بینید همه مهاجم های ما درجا می زنند و تحرک لازم را ندارند. اینها باید دنبال توپ های دوم، سوم و حتی چهارم بدوند که از این کارها نمی کنند. از طرفی مهاجم به هوش بالا نیاز دارد و تا خیلی راحت حرکت مدافعان حریف و نیز یاران خودی را بخواند.»

پیوس با بیان این که در دوران فوتبالش امکانات کنونی وجود نداشت تأکید کرد تنها با انجام تمرینات بیشتر به سطح بالای آمادگی دست یافته است. این کارشناس وضعیت کنونی سطح گل زنی های فوتبال ایران را چیزی بین ضعیف تا متوسط توصیف می کند و البته تأکید دارد مهم ترین عامل، خود بازیکن ها هستند، زیرا خیلی تلاش نمی کنند. مهاجم سابق تیم ملی با اشاره به این نکته که سامره، معدنچی و یکی دو مهاجم تیم ملی گل زن های خوبی هستند، علت به بن بست خوردن طرح های تهاجمی تیم کشورمان را ناهماهنگی فورواردها بیان کرده است. وی حتی برهانی را هم یک مهاجم خوب می داند که اگر از نظر روحی وضعیت بهتری پیدا کند می تواند به یک گل زن خوب بدل شود.

● مقصران واقعی

عبدالعلی چنگیز گل زن سال های دور تیم ملی نخستین نکته ای را که درباره عدم گل زنی مهاجمان کنونی فوتبال کشورمان مدنظر قرار می دهد به نحوه تمرین های آنها بازمی گردد. چنگیز می گوید: «من تمرین خیلی ها را دیده ام. واقعاً تمرینات ضعیف است. این که فقط شوت بزنی سمت دروازه که نشد تمرین. من وقتی در قطر بازی می کردم یک مربی برزیلی به من گفت کارایی ات در داخل محوطه جریمه صفر است. می گفت خیلی زحمت می کشی و به نسبت فعالیت ات هیچ کارایی نداری. بعد همان مربی کلی با من حرف زد. فرق دفاع و مهاجم را به من یاد داد. گفت که یک دفاع می تواند با دفع توپ به اولین وظیفه اش عمل کند اما مهاجم نیاز دارد که چارچوب را بشناسد، خوب ضربه بزند، مدافع را دور بزند، جایگیری کند و... من با آن مربی ده ها برابر قبل تمرین کردم و خیلی بهتر شدم. روزانه ۲۰۰ بار به توپ ضربه می زدم. الآن هم مهاجمان باید این طوری کار کنند. به نظر من همه این مشکلات از مربیان نشأت می گیرد. واقعاً می گویم صددرصد مربیان مقصر هستند. چون که وظیفه آنهاست که این اشکالات را برطرف سازند اما متأسفانه این کار را نمی کنند.»

چنگیز بر این باور است: «مهاجم ها به آمادگی ذهنی نیاز دارند و این تنها با روش های علمی امکانپذیر است.»

وی تأکید می کند: «ضعف های علمی در تیم های ما مشهود است و از کلاس های روانشناسی و جامعه شناسی ورزشی خبری نیست. ضمن این که کسی نمی خواهد چنین مسائلی را در باشگاه های ما بپذیرد که به فرهنگ فوتبال کشورمان بازمی گردد. مهاجم اسبق تیم های ملی و استقلال حتی نسبت به تغذیه بازیکن ها هم حساسیت نشان می دهد و می گوید که بازیکن های استاندارد فوتبال در اروپا روزانه ۳ هزار کالری مصرف غذایی دارند اما در بین لیگ برتری های ایران این عدد نهایتاً به هزار می رسد و روی همین اصل است که بازیکن ها پس از ۶ کیلومتر دویدن دیگر انرژی و توان لازم را برای ادامه کار ندارند. عبدالعلی چنگیز نوع تمرین هایی که مربیان باشگاهی در ایران برای بازیکن ها در نظر می گیرند را هم در بروز مشکلاتی نظیر فقر گل زنی در کشورمان بی تأثیر نمی دانند. وی یک نمونه از تمرین های والری لوبانفسکی را در امارات مثال می زند و توضیح می دهد: «در یکی از جلسات دیدم لوبانفسکی نزدیک به ۲۰ دقیقه از بازیکنانش خواست فقط کرنر بزنند آیا ما چنین تمریناتی داریم برای مهاجمان چه کاری انجام می دهیم چند دقیقه کار اختصاصی با آنها داریم ضمن این که خود مهاجمان تا چه حد رغبت کار بیشتر دارند من یک بار به برهانی گفتم که زنگ بزند تا کمکش کنم ولی دیدم این بچه حواسش به این چیزها نیست. هر کس می خواهد ناراحت بشود مهم نیست. ما باید واقعیت ها را بگوییم. اصلاً در تمرینات مربیان کارهای اختصاصی انجام نمی دهند. با این وضعیت انتظار شرایط بهتری نداشته باشیم.» چنگیز در پایان حرف هایش می گوید: «برای ساختن مهاجم باید سراغ کسانی برویم که شرایط این کار را داشته باشند. یک سانتر فوروارد خوب باید فیزیکال باشد. سرعت عمل و دقت بالایی داشته باشد و در هر شرایطی دروازه را ببیند. درواقع باید چهارتا چشم داشته باشد. دو تا جلوی سر و دو تا دیگر پشت سر! مهاجم ها باید در حرکات انفجاری طوری باشند که مدافع را جای بگذارند. امیدواریم دوستان کمی علمی تر به این قضایا نگاه کنند.»

● ریشه یابی

رضا عنایتی مهاجم کنونی تیم الامارات هم از این که فوتبال ایران نتوانسته مهاجمان را آنچنان در سال های اخیر پرورش بدهد خوشحال نیست. بازیکن سابق استقلال معتقد است که هنوز هم در باشگاه ها مهاجمان خوبی حضور دارند که نتوانسته اند شایستگی هایشان را بروز بدهند. عنایتی خاطرنشان می کند: «باید دنبال این موضوع باشیم که چرا مهاجمان کم گل می زنند درحالی که همه آنها از ویژگی های بالایی برخوردارند. این کار باید موشکافی شود. من فکر می کنم آنها از نظر ذهنی مشکلاتی دارند و تحت تأثیر فشار سنگین بازی ها قرار گرفته اند. در صورتی که باشگاه ها یک مقدار از مشکلات روحی این بازیکن ها بکاهند قطعاً شرایط بهبود پیدا می کند. به عنوان مثال بازیکن ها دائماً دنبال این هستند که چه زمانی حقوق می گیرند و مشکلات مالی آنها برطرف می شود. با این آشفتگی ذهنی نمی توان چندان خوب و مؤثر عمل کرد.» عنایتی هم مثل کارشناسان کم تمرین کردن فورواردها را عاملی برای توقف پیشرفت آنها می داند و می افزاید: «فکر می کنم باید بیشتر از این ها تمرین کرد. مهاجمان تیم ها خودشان باید تن به کار بیشتر بدهند. یادم هست همیشه قبل از این که تمرین شروع بشود من سر تمرین ها حاضر می شدم و بعد از این که تمرین تمام می شد هم خودم گلزنی تمرین می کردم البته یک مقدار بازی ها هم فشرده تر شده و مدافعان سختگیری بیشتری انجام می دهند. این موضوع را هم نادیده نگیریم.» این مهاجم معضل گلزنی تیم ملی را به استرس و کم تجربگی بازیکن ها نسبت می دهد و در این باره توضیح می دهد: «باید علت را جست وجو کرد. یک زمانی مهاجم تجربه کافی در زمینه بین المللی دارد اما دچار افت می شود که این البته طبیعی است و ممکن است برای هر مهاجمی پیش بیاید. اما خیلی از مهاجمان ما هنوز بازی های ملی زیادی انجام نداده اند و استرس دارند. بازی های ملی با باشگاهی خیلی فرق می کند. اصلاً نمی توان آنها را با هم مقایسه کرد. باید به مهاجمان فرصت داد تا با شرایط وفق پیدا کنند. مطمئن هستم مهاجمان کنونی با گذشت زمان خود را پیدا می کنند.»

پرویز مظلومی سرمربی تیم فوتبال ابومسلم مشهد نیز در این باره معتقد است فورواردها مثل سابق چندان به انجام تمرین های بیشتر راغب نیستند. وی می گوید: «وقتی آنها می بینند با چند تا گلی که می زنند چندصد میلیون گیرشان می آید دیگر حاضر نمی شوند خیلی زحمت بکشند. ما مربیان هم باید بیش از این با فورواردها کار کنیم. متأسفانه فقط پول حرفه ای می گیریم اما در تمرین کردن و بازی یک صدم آنها هم نیستیم.» گلزن دهه ۶۰ فوتبال ایران بی توجهی به اصل آموزش صحیح در تیم های پایه ای را مهمترین مشکل در پرورش فورواردهای کلاسیک عنوان می کند و می افزاید که باشگاه ها باید به این مهم توجه بیشتری بکنند تا آینده فوتبال ایران در همه بخش ها بیمه شود. این کارشناس همچنین می گوید: «مهاجمان ما خیلی هم بد نیستند ولی نوع استفاده و تاکتیک های تیم در برخی موارد آنها را از سطح بالایی که داشته اند دور می کند البته باید قبول کنیم اوضاع با این رویه خیلی هم خوب نیست و در آینده به خصوص تیم ملی به مشکل برمی خورد.»

● مقایسه

فقر گلزنی در بین بهترین فورواردهای ایران از سوی کارشناسان و پیشکسوتان مورد تأیید قرار گرفته و آنها نسبت به این کمبود ابراز نگرانی دارند. نکته مشترکی که در نقطه نظرات آنها به چشم می آید به نحوه تمرینات برمی گردد. تمریناتی که علی کریمی را در روزهای اول حضور در بایرن مونیخ به بیمارستان رساند. از فشار چنین تمریناتی هرگز در باشگاه های ایرانی خبری نیست. در کنار این مسائل مهاجمان هم با سقف پروازی کوچک حاضر به انجام تمرینات دشوار نیستند و خیلی قانع به نظر می رسند. با این تفکراتی که فورواردهای کنونی دارند بعید است شاهد اوضاع بهتری در آینده باشیم مگر این که تحولی در اهداف آنها صورت گیرد.

اگر مقایسه کوچکی از شرایط فعلی فورواردهای خوب باشگاه های ایرانی با برترین گلزن های اروپایی داشته باشیم به راحتی به وضعیت نگران کننده و هشدار دهنده فوتبال ایران می رسیم. درحالی که ۲۷ هفته از بازی های لیگ برتر ایران گذشته، بهترین مهاجم لیگ حتی به اندازه نیمی از تعداد بازی ها گلزنی نکرد. تا آمارها تأسف آور باشد. اما در لیگ برتر انگلیس کریستیانو رونالدو که حتی در بسیاری از بازی ها به عنوان هافبک تهاجمی در ترکیب منچستر یونایتد به میدان رفته ۲۷ گل در لیگ برتر به ثمر رسانده است. فرناندو تورس، مهاجم اسپانیایی لیورپول که در رده دوم قرار دارد ۲۱ گل زده و امانوئل آدبایور فوروارد آرسنال هم با ۱۹ گل در رده سوم ایستاده است. در لالیگا اسپانیا لوییز فابیانو ۲۳ گل زد و به عنوان بهترین مهاجم شناخته می شود. حتی در سری A ایتالیا با آن فوتبال فشرده و مدافعان سختگیرش مارکو بوریه لو، مهاجم جنوا ۱۸ گل به ثمر رسانده و بالاتر از ترزه گه ۱۷ گله بهترین فوروارد کالچو است. در نظر بگیرید در این لیگ ها بازی ها در چه سطحی انجام می گیرد و مهاجمان باید از پس کدام مدافعان بربیایند. آیا این نمودها خود بر قحطی گلزن در لیگ ایران دلالت ندارد

علی رضایی



همچنین مشاهده کنید