پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

تحكیم وحدت اسلامی و پاسداری از ارزش ها


تحكیم وحدت اسلامی و پاسداری از ارزش ها

شیعه وعلمای شیعه, كه بر این كشتی سوار شده بودند, از آغاز به پیروی از ائمه اهل بیت ع جامعه را به اتّحاد و همبستگی فرامی خواندند وبا نقشه شوم و سنّت زشت طواغیت و فراعنه تاریخ ـ كه سبب ایجاد اختلاف وتفرقه بود ـ مقابله و مبارزه می كردند

وحدت اسلامی و همزیستی دینی و مسالمت آمیز مسلمانان یكی از اولویت های دینی است، زیرا در سایه و حدت می توان از ارزشهای اسلامی پاسداری كرد. به این جهت باید هشیار بود كه در پیش پای وحدت و به احترام آن ارزش های اسلامی را قربانی نكنیم. تحریف حقایق و ارزش ها نه تنها موجب تحكیم و حدت اسلامی نمی شود، بلكه به اختلافات بیشتر دامن می زند. بلی اگر امامان معصوم شیعه(ع) از ارزشهای اسلامی دست می كشیدند، نه زندان می رفتند و نه شهید می شدند، شاید وحدت هم نیز به قیمت قربانی شدن ارزشها بهتر تحقق می یافت. امّا اكنون كه آنان چنین نكرده اند و مأموریت خود را به بهترین وجه ممكن در پاسداری از ارزش های اسلامی به انجام رسانده اند، دیگر امروز تحریف ارزش ها به خاطر تحكیم وحدت سودی ندارد و بیشتر به اختلافات دامن می زند، زیرا از یك سو حامیان ارزش های اسلامی را برای دفاع و حمایت از ارزش ها بر می انگیزاند.

واز سوی دیگر دوگانگی بین گفته های پیروان ائمه شیعه در تفسیر سیره آنان مخالفان را در مخالفتشان گستاخ تر می كند. فزون بر این مبارزان با ارزش های اسلامی را در اهدافشان موفق تر می نماید.

باید از این اصل غفلت نكرد كه پاسداری از ارزش ها اصل است، و وحدت و همزیستی مسالمت آمیز زمینه ساز این پاسداری است. بلی، آن گاه كه پایداری بر ارزشی موجب از بین رفتن و حدت شود، و به دنبال آن ارزش های برتری پایمال گردد، باید از آن ارزش موقتاً صرف نظر كرد.

در هر صورت «فراخوانی مكرر امامان به شركت در مراسم عبادی و مناسك دینی و تأكید بر جماعت و فریضه حج» را ـ بدون توجه به شرائطی كه در امام جماعت از امامیه بودن، عادل بودن و... ـ حمل بر وحدت با اهل سنّت كردن تحریف احادیث امامان معصوم شیعه می باشد.

در نظر همه مسلمانان مسلم است، كه پیامبر اكرم(ص) فرمود: «سَتفترق اُمّتی ثَلاث و سبعین فرقهٔ، واحدهٔ منها ناجیهٔ»;[۱] پس از من امتم به ۷۳ فرقه تقسیم می شوند كه تنها یك فرقه «فرقه ناجیه» است، مسلماًبین این فرقه ها در اصول وفروع اختلاف هایی وجود دارد كه موجب تشكل این فرقه ها شده است.

امامان شیعه (اهل بیت پیامبر(ع)) كه بیان كننده معارف فرقه ناجیه می باشند، بیانگر همه احكام ومعارف اسلامی به گونه صحیح آن و متفاوت با فرقه های دیگرند. حمل فرمایشات آنان بر تأكید وتأیید فرق دیگر تحریف سیره آن بزرگواران وسعی در اطفاء چراغ هدایت است.

الف) نماز جماعت

شكی نیست كه احادیثی كه در باب «فضل الجماعهٔ وتأكید استحبابها فی الفرائض» آمده، بیان فضیلت نماز جماعت است با شرائط آن كه اختصاص به فرقه ناجیه دارد، ونمی توان به واسطه این احادیث مرز بین مذاهب را برداشت.

بلی احادیث دیگری نیز در منابع حدیثی شیعه در باب «الصلاهٔ خلف من لم یصل خلفه» آمده است كه وظیفه شیعه را در حال تقیه (اعم از خوفی ومداراتی) بیان می كند.

اختصاص این احادیث به نماز پشت سر نواصب وامویان و... نیز تحریف مراد احادیث است.

سرّ نماز خواندن حضرت امام حسن و امام حسین(ع) پشت سر مروان و نماز امیرالمؤمنین(ع) پشت سر خلفا را حدیث حضرت امام رضا(ع) «لا تصل خلف أحد الاّ خلف رجلین أحدهما من تثق به وتدین بدینه وورعه وآخر تتقی سیفه وسوطه وشرّه وبوائقه وشنئته فصلّ خلفه علی سبیل التقیهٔ والمداراهٔ» بیان می كند، مسلماً آنان كه از فرقه ناجیه نیستند وجزء فرق ضالّه می باشند، كه به مقتضای حدیث متواتر بین شیعه وسنی در آتشند از كسانی نیستند كه «نثق به وندین بدینه وورعه».

ب) نماز جمعه وعیدین

اختلافات فراوانی كه در چگونگی نماز جمعه ونماز عید فطر وقربان در احادیث أئمه شیعه(ع) وعمل عامّه وجود دارد، از قبیل دو قنوت در نماز جمعه، صلوات و درود بر معصومین در خطبه ها و نُه قنوت در نماز عیدین وادعیه خاصه در آن قنوت ها نشانه این است كه احادیث نماز جمعه وعیدین هیچ ربطی به وحدت بین مذاهب ندارد، به همین جهت اكثر فقهاء شیعه وجوب نماز جمعه را مشروط به تحقق شرائط آن از قبیل بسط ید و... می دانند وهر چند بر شركت در نماز جمعه عامّه از روی تقیهٔ تأكید دارند، امّا آن را مجزی نمی دانند.

ج) فریضه حج

با وجود اینكه حج یكی از مهمترین مظاهر وحدت امّت اسلامی است، كه در آن همه مسلمانان از هر نژاد وملت ومذهبی باشند دور هم جمع می شوند، تنها در اثبات ماه از روی تقیهٔ می توان از حاكم اهل سنّت پیروی كرد، عمده هماهنگی اعمال حج به واسطه هماهنگی احكام آن در مذاهب است.

در عین حال با وجود اینكه اهل سنّت تأخیر رمی جمره عقبه را در روز عید تا بعد از ظهر جایز نمی دانند و رمی جمرات را نیز در روز یازدهم و دوازدهم قبل از ظهر جایز نمی شمارند، امّا شیعه در این حكم از آنان پیروی نمی كند. مخالفت حضرت امیرالمؤمنین(ع) را با خلفا در انجام حج تمتع، اهل سنت نیز نقل كرده اند.

در صحیح بخاری و سنن نسائی و سنن دارمی آمده است كه عثمان (نیز همچون عمر) از حج تمتع نهی كرده بود، چون دید امیرالمؤمنین علی(ع) به آن نهی وقعی ننهادند، به آن حضرت اعتراض كرد، كه «أتفعلها و أنا أنهی عنها» آیا بجا می آوری آن را كه من نهی كرده ام؟ و أمیرالمؤمنین(ع) جواب دادند: «ما كنت لأدع سنّهٔ النّبیّ(ص) لقول أحد» من كسی نیستم كه سنّت پیامبر(ص) را برای گفته احدی رها كنم.[۲]

● تحكیم وحدت با انكار حقایق تاریخی

متأسفانه تاریخ وقایع دردناكی را حكایت می كند، شهادت واسارت تمام خاندان پیامبر اسلام(ص) واقعیتی است كه نمی توان آن را پنهان نمود، پیامبر(ص) هنگام رحلت تنها یك دختر ویك داماد وچهار نوه كه آنان را فرزند خود می خواند از خود باقی گذاشت. از این شش نفر فاطمه زهرا(س) وامیر المؤمنین(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به بدترین وجه ممكن به شهادت رسیدند، زینب وام كلثوم(ع) نوادگان پیامبر(ص) به اسارت رفتند. وپس از آنان نیز همه أئمه اهل بیت(ع) به شهادت رسیدند و عمر شریفشان را در زندان ها وتحت مراقبت های ویژه بامظلومیّت سپری كردند. وتمامی این اسارتها و زندانها وشهادت های همه این بزرگواران نیز به وسیله حاكمان بوده است.

مسلّماً انكار این حقایق ونغمه الفت بین اهل بیت پیامبر(ع) وخلفا وحكام سرودن، نه تنها در تحكیم وحدت نمی تواند كارایی داشته باشد، بلكه بنیان وحدت را به باد می دهد.

نمی توان بنای مقدس اتّحاد وهمبستگی را ـ كه باید با مصالحی سنجیده شده بنا نمود تا هرچه محكم تر واستوارتر گردد ـ با سنگ نمك بنا كرد كه با بارانی خراب وجمعی را به كام مرگ فرو برد.

نمی توان با انكار وجود فرقه ناجیه وحق دانستن همه فرق وتمسك به گروهی از روایات بدون آشنایی با سند، دلالت، وجه صدور آن ها و بدون توجه به سایر ادله و واقعیت های تاریخی وسیره أئمه(ع) این بنا را ساخت. باید با «مبانی اتحاد» آشنا شد، تا این بنارا بر بنیان مرصوص بنا نهاد. از این رو به طور اجمال به مبانی اتحاد می پردازیم:

▪ راه به سوی سعادت یكی است

پیامبر اكرم(ص) از آغاز كه مردم را به اسلام دعوت كرد، این هشدار را داد:تنها یك فرقه رستگار است. هر چند شهادتین «لااله الاّ الله»، «محمد رسول الله» وسیله تشكّل امّت اسلامی و دستآویزی برای همبستگی واتّحاد است، امّا تنها یك فرقه رستگارند، تنها یك فرقه راه نجات را می پیمایند، و همه فرقه های درون امّتی نمی توانند برحق باشند، چنانكه فرمود: «سَتفترق اُمّتی ثَلاث و سبعین فرقهٔ، واحدهٔ منها ناجیهٔ و ثنتان و سبعون فی النّار; امّت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند، یك فرقه اهل نجاتند و هفتاد و دو فرقه در آتشند.»

این حدیث را سنّی و شیعه در منابع حدیثی، تاریخی وملل و نحل آورده و پیروان هر مذهبی خود را فرقه ناجیه می دانند. امّا برخی ناآگاه یامغرض می كوشند ـ بر خلاف دلالت حدیث ونظر همه فرق اسلامی ـ این هشدار مهمّ رسول خدا را نادیده گرفته، و با اهل نجات و رستگاری معرفی كردن تمام فرق اسلامی، زمینه تشتت آراء و به وجود آمدن فرقه های مختلف را فراهم ساخته، پیروان هر فرقه را در عقائدشان سست كرده، جامعه اسلامی را از تلاش برای دست یابی به اسلام راستین و پیروی از فرقه ناجیه وپرهیز از گمراهی و پیروی از فرقه های منحرف و حركت به سوی اتّحاد و راه راست باز دارند.

▪ اهمیّت پاسداری از اتّحاد

اتّحاد و همبستگی جامعه اسلامی وزندگی مسالمت آمیز از اهمیّت برخوردار است; متجاوز از ۱۰۰ آیه قرآن در نكوهش منافقان نازل گردیده و پیامبر اكرم(ص) آنان را می شناخت، چنانكه در منابع حدیثی و رجالیِ شیعه و اهل سنّت مشهور است كه پیامبر(ص) نام منافقان را به خصوص به حذیفه تعلیم داد و از این رو، به او صاحب سرّ گفته می شد. در صحیح بخاری این تعبیر برای حذیفه نقل شده است: «صاحب سرّ النّبی(ص) الّذی لا یعلم أحد غیره; صاحب سرّ پیامبر آنچه هیچ كس غیر از او آن را نمی داند».[۳] شاید بتوان گفت یكی از مهمترین اهداف این سماحت وبزرگواری و خودداری از معرفی این منافقان پیشگیری از تنش در جامعه اسلامی وآسیب به اتحاد بوده است. این سیره پیامبر(ص) را خاندان وی پس از او دنبال كردند، همانگونه كه سكوت پیامبر(ص) در مقابل منافقان نشانه تأیید آنان نبود، خودداری خاندان وی از مقابله با انحرافات پس از پیامبر(ص) دلیل بر امضاء آن انحرافات نمی باشد.

از این رو همانگونه كه قرآن و پیامبر(ص) نفاق ومنافقان را نكوهش می فرمودند و در معرفی حق هیچ كوتاهی نمی فرمودند، خاندان وی نیز در شناساندن حق از باطل ومعرفی فرقه ناجیه از هیچ تلاشی دریغ نداشته اند. به بیانی دیگر، هیچ یك از دوهدف مقدس اسلامی (اتحاد، وپاسداری از ارزش ها وحق) را فدای دیگری نكرده، بلكه از هر یك برای تقویت دیگری مدد می طلبند.

▪ راه شناخت فرقه رستگار

حضرت محمد(ص) برای نجات مردم از ابتدای دعوت به اسلام، فرقه رستگار را مشخص كرد، وبا فرموده اش:

«إنّما مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیكُمْ كَمَثَلِ سَفِینَهِٔ نُوح، مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ...;[۴] مثل اهل بیت من همچون كشتی نوح است، كه هركس بر آن سوار شد نجات یافت و هر كس از آن تخلف ورزید غرق گردید».

به امر الهی كشتی نجاتی را معرفی نمود. پس از پیامبر(ص) از ۷۳ فرقه تنها فرقه ای كه بر این كشتی سوار شوند، رهایی می یابند.

▪ منادیان همبستگی بین مسلمانان

شیعه وعلمای شیعه، كه بر این كشتی سوار شده بودند، از آغاز به پیروی از ائمه اهل بیت(ع) جامعه را به اتّحاد و همبستگی فرامی خواندند وبا نقشه شوم و سنّت زشت طواغیت و فراعنه تاریخ ـ كه سبب ایجاد اختلاف وتفرقه بود ـ مقابله و مبارزه می كردند. مطالعه و بررسی منابع حدیثی و تاریخیِ شیعه، بر این سخن گواه گویایی است:

۱) احادیث شیعه و همبستگی با سایر مسلمانان

احادیث فراوانی از ائمه(ع) در توجیه به چگونگی معاشرت شیعه با اهل سنّت در كتب روایی شیعه آمده است كه ما به ذكر نمونه ای بسنده می كنیم.

شیخ حرّ عاملی در وسائل الشیعه بابی را تحت عنوان «باب وجوب عشرهٔ الناس» به این موضوع اختصاص داده، می فرماید:

«بَابُ وُجُوبِ عِشْرَهِٔ النَّاسِ حَتَّی الْعَامَّهِٔ بِأَدَاءِ الاَْمَانَهِٔ وَ إِقَامَهِٔ الشَّهَادَهِٔ وَ الصِّدْقِ وَ اسْتِحْبَابِ عِیَادَهِٔ الْمَرْضَی وَ شُهُودِ الْجَنَائِزِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ وَ الصَّلاهِٔ فِی الْمَسَاجِدِ;[۵] باب واجب بودن زندگی مسالمت آمیز با مردم، حتّی اهل سنت; بدین صورت كه امانت آنان را ادا كنید و به سود آنان شهادت دهید و به راستگویی با آنان پایبند باشید، مستحب است كه مریض های آنان را عیادت، جنازه های آنان را تشییع، باهمسایگان رفتار نیكو و در مساجدحضور داشته باشید.»

در این باب احادیثی آمده كه از آن جمله روایت زیر است:

راوی گوید: از امام(ع) پرسیدم: سزاوار است رفتار ما میان خود و آنان كه معاشرت داریم چگونه باشد؟ در حالی كه: «لَیْسُوا عَلَی أَمْرِنَا; بر اعتقاد ما شیعیان نیستند». فرمود: ببینید، ائمه شما چگونه رفتار می كنند، از آنها پیروی كنید، آنچه آنان انجام می دهند انجام دهید. به خدا قسم آنان مریض های ایشان را عیادت می كنند، جنازه های آنان را تشییع می كنند وبه سود وزیان آنان (به حق) شهادت می دهند وامانت های آنان را ادا می كنند.[۶]

از این حدیث وده ها حدیث دیگر استفاده می شود كه در رفتارهای اجتماعی، هرگونه كه با شیعیان معاشرت می كنیم، باید با اهل سنّت نیز همانگونه معاشرت داشته باشیم.

سید علی رضا حسینی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.