چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

ردپای آمریکا در قاره سیاه


ردپای آمریکا در قاره سیاه

ایالات متحده در چارچوب تنوع بخشیدن به منابع تامین انرژی خود, علا قه و تمایل شدیدتری به کشورهای نفت خیز واقع در سواحل خلیج گینه, نشان می دهد

ایالات متحده در چارچوب تنوع بخشیدن به منابع تامین انرژی خود، علاقه و تمایل شدیدتری به کشورهای نفت خیز واقع در سواحل خلیج گینه، نشان می دهد.

هدف کنونی آمریکا در آفریقا همان است که پیش از این هدف همه چپاولگران در این قاره بوده است، یعنی به دست آوردن سودهای کلا ن و افزودن به ثروت های بانک ها و شرکت های بزرگ، در این میان رفاه مردم آفریقا حلقه مفقوده ای است که در معادلا ت آنها جایی ندارد. به گفته والتر کانشتاینر معاون وزیر امور خارجه آمریکا در امور آفریقا، نفت قاره سیاه به صورت یکی از منافع ملی استراتژیک ایالا ت متحده درآمده است. از سوی دیگر ادرویس، سناتور جمهوری خواه پرنفوذ ایالت کالیفرنیا و رئیس کمیسیون جنبی آفریقا، وابسته به کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان، اعلا م می کند که برای تامین امنیت ملی پس از ۱۱ سپتامبر، نفت آفریقا را باید یک اولویت به شمار آورد.

برخی مداخلا ت محتاطانه اما پرمعنی در چند کشور تولید کننده نشانه های این تحول اند، از جمله پشتیبانی از مذاکرات صلح در سودان در آغاز سال ۲۰۰۲ و دعوت سربسته از نیجریه به ترک سازمان کشورهای تولیدکننده نفت (اوپک) در سال ۲۰۰۲ کالین پاول دیداری تاریخی از گابون انجام داد - این نخستین باری بود که یکی از وزرای امور خارجه آمریکا از این کشور دیدن می کرد - در حالی که در روز ۱۳ سپتامبر ۲۰۰۲ بوش هم، در حرکتی به همان اندازه نمادین، ۱۰ تن از روسای کشورهای آفریقای مرکزی را به صبحانه میهمان کرد.

دست آخر، یک مقام بلندپایه فرماندهی نظامی ایالا ت متحده در اروپا، ژنرال کارلتون فولفورد، در ژوئیه ۲۰۰۲ به سائوتوم و پرنسیپ رفت تا مساله امنیت امپراتورهای نفتی در خلیج گینه و همین طور احتمال مستقر ساختن یک فرماندهی نظامی درجه دو آمریکا در این منطقه را شبیه به آنچه اکنون در کره جنوبی وجود دارد، مورد بررسی قرار دهد. علت این تجدید علا قه به آفریقا را - که تا چندی پیش، مطابق تحلیل بوش در سال ۲۰۰۲، زمانی که نامزد پست ریاست جمهوری بود، «یک اولویت استراتژیک ملی» به شمار نمی آمد - می توان در برخی محاسبات دور اندیشانه و وسوسه انگیز واشینگتن پیدا کرد.

کنفرانس بازرگانی (Cnuceb) و توسعه سازمان ملل متحد مجموع منابع نفتی این قاره را ۸۰ میلیارد بشکه برآورد کرده است که این رقم ۸درصد کل منابع نفت خام جهان را تشکیل می دهد و مطابق پیش بینی های شورای اطلا عات ملی آمریکا، تا سال ۲۰۱۵ ایالا ت متحده خواهد توانست واردات نفت خود را از منطقه صحرای آفریقا از ۱۶درصد کنونی، به ۲۵درصد برساند. از هم اکنون، با تولید بیش از چهار میلیون بشکه در روز، آفریقای سیاه به اندازه مجموع سه کشور ایران، ونزوئلا و مکزیک نفت تولید می کند. تولید آفریقا در عرض ۱۰ سال ۳۶ درصد افزایش داشته است در حالی که در همین فاصله زمانی، میزان افزایش تولید دیگر قاره ها ۱۶درصد بوده است.

سودان که سه سال پیش صدور نفتش را آغاز کرده است هم اکنون ۱۸۶۰۰۰ بشکه در روز استخراج می کند. نیجریه - نخستین صادر کننده آفریقایی نفت خام - قاعدتا تا سال ۲۰۰۸ باید تولید روزانه اش را از ۲/۲ میلیون بشکه به ۳ میلیون بشکه افزایش دهد، در سال ۲۰۲۰ این مقدار به ۴/۴۲ میلیون بشکه خواهد رسید. در همین فاصله زمانی، آبهای گینه استوایی، که در حال حاضر (همراه آنگولا ) رکورد جهانی بیشترین تعداد پروانه معتبر اکتشاف نفت را دارند، ممکن است به این کشور امکان دهند که تا سال ۲۰۲۰ (با پیشی گرفتن از کنگو و گابن)، با تامین ۷۴۰۰۰۰ بشکه در روز، به سومین تولید کننده آفریقایی نفت خام تبدیل شود. همان گونه که رابرت مورفی مشاور وزارت امور خارجه آمریکا در امور آفریقا تاکید می کند، این منابع نفتی در بیشتر موارد «آف شور» (سکوهای شناور استخراج نفت) و از ناآرامی های سیاسی و اجتماعی در امان هستند. احتمال این که تنش های سیاسی یا دیگر موضوعات مورد اختلا ف در کشورهای آفریقایی تولیدکننده نفت جنبه منطقه ای یا ایدئولوژیک پیدا کنند، به طوری که یک بار دیگر منجر به یک تحریم همه جانبه بشوند ضعیف است. به این ترتیب، خلیج گینه، که ذخایری به اندازه ۲۴ میلیارد بشکه دارد، باید در مدت زمان پیش بینی شده به نخستین قطب جهانی تولید نفت از طریق سکوهای شناور با چاه های بسیار عمیق تبدیل شود و بالا خره این که منابع این قاره - به استثنا» میدان های نفتی سودان - در دسترس بی واسطه سواحل شرقی ایالا ت متحده قرار دارند، در آینده با گشایش خط لوله انتقال نفت چاد - کامرون، روزانه ۲۵۰۰۰۰ بشکه نفت به سوی اقیانوس اطلس انتقال پیدا خواهد کرد. برای شرکت های نفتی آمریکایی (چه دو شرکت عظیم اگزون - موبیل و شورون - تگزاکو، چه شرکت های کوچکتری چون امراداهس، ماراتون یا اوشن انرجی)، آفریقای نفت خیز بسیار پیش از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تبدیل به یک اولویت ژئوپلیتیک شده بود. در مارس ۲۰۰۱، به هنگام جلسه ویژه ای درباره امکانات بالقوه آفریقا در زمینه انرژی، این شرکت ها این مطلب را به آگاهی کمیته امور آفریقا در مجلس نمایندگان رساندند. در این زمینه، کار انستیتوی مطالعات پیشرفته سیاسی و استراتژیک IASPS به ویژه جالب توجه است، این Thank Think که در سال ۱۹۸۴ در اورشلیم ایجاد شده است، هم به محافظه کاران نوین آمریکایی نزدیک است و هم به حزب لیکود که به طور سنتی طرفدار یک استراتژی قطع وابستگی از نفت عربستان سعودی است. با پیروزی جرج دبلیو بوش که در عین حال پیروزی شرکت های نفتی تگزاس هم هست و پس از واقعه ۱۱ سپتامبر، اندیشه های IASPS کم کم نزد مشاوران دستگاه ریاست جمهوری در امور انرژی و به طور کلی نزد «عقاب های» کاخ سفید جای باز می کنند. IASPS در ۲۵ ژانویه ۲۰۰۲ سمیناری را سازماندهی کرد که درآن والتر کانشتاینر شرکت داشت، از جمله دیگر کسانی که در این سمینار گرد آمده بودند می توان از چند تن از اعضای دستگاه ریاست جمهوری بوش (مانند باری شوتز، متخصص در امور مربوط به آفریقا یا سرهنگ دوم کارن کویاتکوسکی افسر نیروی هوایی وابسته به وزیر دفاع)، چند تن از اعضای کنگره (مانند نمایندگان ویلیام جفرسون از لوییزیان)، مشاوران بین المللی، مسوولا ن صنعت نفت و شرکت های سرمایه گذاری نام برد. این نشست منشا بنیانگذاری (AOPIG) می شود که رابط بین بخش خصوصی و دولتی است و یک مجموعه اسناد رسمی انتشار می دهد به نام«نفت» آفریقا، یک اولویت برای امنیت ملی آمریکا و توسعه آفریقا، پیام شرکت های نفتی به حکومت بوش در این اسناد بسیار روشن بیان شده: اگر شما راه را نشان دهید، ما در پی تان خواهیم آمد Follow Well ,leab you if. از زمان برگزاری این سمینار، سیاست دولت آمریکا در امور مربوط به انرژی آشکارا زیر نفوذ این لا بی قرار گرفته است. سیاست ملی انرژی، که ریچارد چنی در ماه مه گذشته آن را برملا کرده، این نشان را بر خود دارد. از نظر معاون رئیس جمهوری آمریکا، نفت آفریقا به سبب کیفیت بسیار خوب و مقدار کم گو گردش، نمونه ای از یک بازار رو به رشد برای پالا یشگاه های کناره شرقی آمریکاست.

اسناد رسمی AOPIG به تاکید سفارش می کند که برای اجتناب از اشتباهاتی که در خلیج فارس رخ داده اند از جمله باید توجه بیشتری به شفافیت در اعلا م درآمدهای به دست آمده از نفت کرد و تسهیلا ت گمرکی را که آمریکا اکنون در اختیار آفریقا قرار می دهد توسعه بخشید. این مجموعه همچنین پیشنهاد می کند که ایالا ت متحده با احتیاط و به طور کنترل شده، در مورد ابطال بدهی های کشورهای آفریقایی تعهد پذیرد. اگر قرار باشد این طرح ها روزی به معنای واقعی تبدیل به سیاست دولت آمریکا بشوند، بسیاری اقدامات دیگر نیز باید انجام شوند. در حقیقت، نفت و حکومت مطلوب همچون گذشته مخالف هم اند. اتحادیه کنفرانس های اسقف های منطقه آفریقای مرکزی، در متنی منتشر شده در ژوئیه ۲۰۰۲، دو مطلب را یادآور شده است. نخست «همدستی شرکت های نفتی و سیاستمداران منطقه و دیگر این که چگونه درآمدهای نفتی صرف حفظ رژیم های صاحب قدرت می شوند.»

به گفته صندوق بین المللی پول در آنگولا ، کشوری که در آن شرکت شورون بر ۷۵درصد از تولید نفت نظارت می کند، اعضای فوترنگو (دار و دسته کمپرادور نزدیک به قدرت) در سال ۲۰۰۱ بیش از ۳۰درصد از منافع حاصل از این موهبت نفتی را به جیب خود زده اند. اما روش تازه ایالا ت متحده در چین مهره های نفتی، به عریان ترین شکل در یکی از کوچک ترین کشورهای تولید کننده پیاده شده است. گینه استوایی، ایالا ت متحده خود را آماده می کند که به زودی در این «کویت آفریقا» که در سال ۲۰۰۱، ۷۰درصد بر تولید ناخالص ملی اش افزوده شده و ذخایر نفتی اش، تا ۲ میلیارد بشکه برآورد شده است، کنسولگری خود را (که در زمان حکومت کلینتون به دلیل کمبود بودجه تعطیل شده بود) بازگشایی نماید و نام مالا بو را از فهرست ۱۴ کشور آفریقایی که کارنامه ضعیفی در زمینه حقوق بشر دارند، پاک کند. در واقع این کشور، که طبق گزارش سالا نه سیا مملکتی است تحت اداره مدیرانی بی قانون که اقتصاد ملی را غارت کرده اند، سفیری در ایالا ت متحده دارد که در گردهمایی AOPIG شرکت داشت.

همانگونه که یک تحقیق شایان توجه نشریه Nation The گوشزد می کند، در گینه استوایی، دو سوم امتیازهای نفتی به پیمانکاران آمریکایی که «پیوندهای نزدیکی با دستگاه ریاست جمهوری بوش» دارند اعصا شده اند.

به این ترتیب، رئیس شرکت نفتی Energy CMS ویلیام مک کورمیک، ۱۰۰۰۰۰ دلا ر به مراسم معارفه جرج بوش به عنوان نامزد حزب جمهوری خواه کمک مالی کرده است. اوشن انرجی دیگر شرکت نفتی فعال در خلیج گینه هم، به سهم خود آقای چستر نوریس را که در زمان حکومت بوش پدر سفیر ایالا ت متحده در مالا بو بود، به سمت مشاور خود در این شهر برگزیده است. برای تکمیل این تصویر در خور یک جمهوری استوایی موزخیز، دفاع از منابع آف شور گینه، به دست گاردهای ساحلی آموزش دیده MPR که شرکتی است خصوصی تحت اداره بازنشستگان درجه دار عالی رتبه پنتاگون، (و در آمریکای لا تین هم به عنوان مجری طرح کلمبیا حضور دارد)، سپرده خواهد شد. چنان که در سفارت گینه استوایی در واشنگتن به اختصار می گویند در کشور ما، شرکت های نفتی اند که اطلا عات لا زم را در اختیار وزارت امور خارجه آمریکا قرار می دهند.

نویسنده : حافظ محمدی



همچنین مشاهده کنید