دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
تحلیلی بر واقعه ۱۹ دی ۱۳۵۶ قم
هرچند قیام۱۹ دی چند روز بیشتر به طول نیانجامید، اما رویدادی آنی و شورشی زودگذر و شتابآلود نبود بلكه تجمیع فشارهای روحی و روانی تودههای زیر ستم ناشی از اقدامات ضدمذهبی و سیاستهای اقتصادی و اجتماعی بود كه در طول سالها دیكتاتوری و خشونت عریان به روی هم انباشته شده و در یك لحظه تاریخی خود را نشان داد. به عبارت دیگر، میتوان۱۹ دی را انفجار فشارهای متراكم تودههای مردمی دانست كه زمینههای آن از كودتای۲۷ مرداد ۱۳۳۲ شروع شد و با چند حادثه دیگر از جمله ۱۵ خرداد ۴۲،۱۷ خرداد ۵۴، و درگذشت مشكوك دكتر علی شریعتی و آیتالله مصطفی خمینی به آن دامن زده شد و آماده انفجار بود و مقاله توهینآمیز روزنامه اطلاعات جرقه این انفجار را زد .
● مقدمه
روحانیون اصولی پس از پیروزی بر اخباریون در اوایل دوره قاجار، گام های بلندی در راستای انسجام درون گروهی برداشتند و اصلاحاتی در سلسله مراتب روحانی و دروس حوزوی ایجاد كردند و شكلی تكامل یافتهتر از قبل به اوضاع حوزههای علمیه بخشیدند. انسجام درون گروهی روحانیت با داعیه سیاسی آنان نیز مقارن شد. این داعیه در جنبش رژی و نهضت مشروطه جنبه عینیتری یافت. با این همه، مواضع روحانیون سیاسی در قبال پدیده مشروطه هماهنگ نبوده و اختلافات فاحش فكری - سیاسی را نشان داد كه در مقطعی خاص و به مدت كوتاهی روحانیون مشروطهخواه از برتری خاصی برخوردار شدند. اما از آنجا كه گروههای حامل نهضت از خاستگاه های كاملا متفاوت با مبانی فكری مختلف تشكیل شده بودند، پس از پیروزی، كشمكش جناح های مختلف را به دنبال داشت. در این فراز و نشیب رویدادها و اوضاع آشفته و نابسامان جامعه اكثر روحانیون از مسائل سیاسی كنار رفتند. استقرار رژیم دیكتاتوری رضاشاه پهلوی به فعالیت آشكار اقلیت روحانی پایان داد.
هرچند كنارهگیری روحانیون از سیاست پس از مشروطه، در تكاپوی سیاسی آنها فترتی پدید آورد، اما آنان را متوجه نقاط ضعف ساختار حوزه و ضرورت اصلاحات بنیادی و همچنین توسعه كمی آن ساخت. زیرا اختلافات درون گروهی روحانیون، ضربات مهلكی بر انسجام درونی آن وارد ساخته بود. به نظر میرسد تغییر و تحولات سیاسی بینالمللی نیز در این اصلاحات بیتاثیر نبوده است. جدایی عراق از پیكره امپراتوری عثمانی و تشكیل دولتدستنشانده، مشكلاتی برای جامعه مذهبی ایران در تماس با مراجع و علمای نجف ایجاد میكرد. از این رو، ضرورت وجود یك كانون قدرتمند مذهبی در داخل ایران احساس میشد. درواقع، تغییر و تحولات جامعه ایران و عراق به علاوه ضعف ساختارهای حوزه در انسجامبخشی به روحانیون، اصلاحات بنیادی و تشكیل حوزه علمیه قم را به دنبال داشت.
رؤسای حوزه علمیه قم در دوره دیكتاتوری رضاشاه، از یك سو به دلیل نوپابودن حوزه از مشاركت در فعالیت های سیاسی اجتناب میكردند و از سوی دیگر، مسائل سیاسی را عامل تفرقه و بروز شكاف در یكپارچگی جامعه مذهبی مشاهده مینمودند. به دلیل حاكم بودن گرایش محتاطانه بر حوزه، كه با توجه به شرایط زمانی، منطقی و معقول مینمود، دوره فترتی در تكاپوی سیاسی آن پدید آمد كه در دوره ریاست آیتالله عبدالكریم حائری آغاز و در دوره آیتالله سیدحسین بروجردی نیز ادامه یافت. البته در این دوره، حوزه در تغییر ساختار و تشكیلات خود، گام های اساسی برداشت و دایره فعالیت های مذهبی را از قلمرو كشورهای مسلمان به كشورهای مسیحی گسترش داد. در دروس حوزه و سلسله مراتب روحانی و در نحوه جذب طلاب تغییراتی پدید آمد و طبقهای منسجم و مستمر ایجاد شد. در دوره زعامت آیتالله بروجردی، حتی علما و روحانیونی كه دارای دیدگاه های سیاسی تندرو بودند، به احترام ایشان از ابراز جدی نظریاتشان خودداری میكردند. به این ترتیب، آیتالله بروجردی موفق شد تا زمان رحلتخود در سال ۱۳۴۰ ش. انسجام طبقه روحانی را حفظ نمایند و پیشرفت های قابل ملاحظه در تغییر ساختار حوزه كسب كنند. در چنین فضای حاكم بر حوزه، آن دسته از نیروهای مذهبی كه خواهان شركت در مسائل سیاسی بودند، مثل فداییان اسلام، از جانب رؤسای رسمی حوزه طرد شدند.
با این همه، عدم اظهار دیدگاههای سیاسی جدید توسط تعدادی از علما و مراجع در دوره آیتالله بروجردی، به معنای فقدان اختلافنظر در اینگونه مباحث نبود. زیرا رحلت آیتالله بروجردی اختلاف دیدگاهها را عیان ساخت. بلافاصله پس از ایشان، مراجع و علما از نظر دیدگاههای سیاسی به دو جناح مخالف و موافق مداخله در امور سیاسی تقسیم شدند. این دو جناح، گرایش ها و طیف های مختلف از مخالفان رژیم را دربرمیگرفت. جناح موافق مداخله در امور سیاسی نیز منسجم نبوده و طیف های مختلف، از مخالفان رژیم در چهارچوب قانون اساسی مشروطه تا مخالفان تندرو و خواهان سرنگونی رژیم را در بر میگرفت. طیفهای مختلف این جناح به تناسب رویدادهای سیاسی به هم نزدیك شده یا از هم فاصله میگرفتند. جناح اخیر در واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ متحد و یكپارچه عمل كرده و دستگیری امام خمینی(س) توسط رژیم را محكوم كردند. این واقعه نقطه عطفی در فعالیت و ضدیت روحانیون مخالف با رژیم شاه شد. در واقعه كاپیتولاسیون تفاوتهای دیدگاهی و اختلافات سیاسی كمكم خود را نشان میداد. بعضی مانند آیتالله گلپایگانی خود را كنار كشیدند و بعضی دیگر مانند آیتالله شریعتمداری نیز از ماهیت قضیه اظهار بیاطلاعی كردند. به این ترتیب در فعالیتسیاسی علما فترتی پیدا شد و تا سال۱۳۵۶ نیز ادامه یافت.
این نوشتار به دنبال پاسخ گفتن به چرا و چگونگی و پیامدهای واقعه۱۹ دی۱۳۵۶ قم، بر این فرض استوار است كه رژیم بدون اطلاع از آگاهی درون گروهی، همبستگی نهفته روحانیون و انسجام تشكیلات حوزه، با جریحهدار ساختن احساسات آنان به طور ناآگاهانه، به فترت پیش آمده در نهضت پایان داد و با اصلاحات فرهنگی و ضددینی خود به طور ناخواسته طیف های مختلف جناح مخالف روحانیون را به هم نزدیك ساخته و آنان را متوجه دشمن واحد خود - یعنی نظام سیاسی حاكم - نمود. روحانیون نیز فقط با یاد و خاطره واقعه ۱۹ دی و پیگیری پدیده چهلمها و تمسك به سایر راهكارهای سنتی، از آن واقعه به عنوان نقطه عزیمت دوم انقلاب استفاده كرده و بتدریج موقعیتسیاسی خود را در نهضتبالا برده و در راس رهبری قرار گرفتند.
● تحلیلی بر وضعیت كشور در آستانه واقعه۱۹ دی
حكومت پهلوی، پس از انقراض قاجاریه، وارث جامعهای با ساختارهای سنتی بود. بسیاری از ساختارهای سنتی جوابگوی نیازهای روزافزون جامعه نبود. از این رو، پهلوی ها بر اساس ماموریت ویژه خود، مدرنسازی یا غربیسازی ساختارها را به عنوان اصلی ترین محور فعالیت های خود انتخاب كردند. رضاشاه با ایجاد حكومتی متمركز و دیكتاتوری سركوبگر، اصلاحاتِ مورد نظرش را به پیش میبرد و هرگونه مخالفت و ممانعت از جانب پاسداران و حافظان سنت ها را به وسیله ارتش نوپا سركوب مینمود. اسكان عشایر، كشف حجاب و تصرف اوقاف، تاسیس دانشگاه و مدارس، راهآهن و جادهها، ایجاد لباس متحدالشكل، تشكیل ارتش نوین، ایجاد دادگستری و تغییر در نهاد قضاوت، تلاش برای نظارت به حوزه علمیه و غیره در راستای توسعه و نوسازی ساختارهای جامعه و در عین حال نابودی نهادهای مذهبی جامعه كه در برابر بیگانگان مقاومت كرده بودند، صورت گرفت. رضاشاه علیرغم توفیق در انجام پارهای تغییرات در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نه تنها هیچ تلاشی در جهت دگرگونی و اصلاح ساختار سیاسی انجام نداد، بلكه آن را از سلطنت مشروطه به دیكتاتوری متكی بر خشونت و ارعاب تبدیل كرد. این عمل در روابط سازمان یافته ساختارهای بنیادین جامعه، عدم توازن و تعادل پدید آورد كه موجب شكاف بین ساختسیاسی و ساخت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شد.
با سقوط رضاشاه و روی كارآمدن محمدرضاشاه، تلاش هایی از سوی طبقات متوسط جدید و سنتی برای ایجاد تعادل بین ساخت ها آغاز شد؛ اما این روند با كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ متوقف و دورهای جدید از دیكتاتوری و خشونت محض شروع گردید. شاه كه احساس میكرد رسالت مدرنسازی جامعه در برههای خاص از تاریخ به وی محول شده است، سعی مینمود با توسل به ابزارهای متعدد، قدرت رسالتخود را نشان دهد. چنین احساسی، وی را در برابر بسیاری از منابع و عناصر صاحب نفوذ اجتماعی و گروه های سنتی، بیمحابا ساخته، بدون ملاحظهكاری های سیاسی و بدون آگاهی از میزان قدرت و نفوذ گروه های مذهبی و نارضایتی آنان از سیاست های جاری جامعه، بر سنت ها و پاسداران آن حمله مینمود و اصلاحات خود را با حرص و ولع سیریناپذیر دنبال میكرد. هرچند پارهای از اصلاحات اقتصادی وی بعضی از طبقات جامعه را موقتاً راضی نموده بود، اما اصلاحات اجتماعی و فرهنگی او با مقاومت شدید طبقات مختلف اجتماعی روبهرو شد. در این بین، تضاد روزافزون در گفتار و كردار دستگاه رهبری رژیم نیز، فضایی آكنده از بیاعتمادی در بین طبقات مختلف جامعه ایجاد كرد و تداوم این وضع سبب ناامیدی كامل تودهها از دستگاه پهلوی شد.
پیامد عمده اصلاحات رضاخان وی گسترش فرهنگ غربی، كم رنگشدن ارزشهای دینی و ملی، وابستگی جامعه به بیگانگان، افزایش دامنه نفوذ دولت در اقصی نقاط كشور و به تبع آن، كاهش روزافزون قدرت نهادهای مذهبی و سنتی بوده است كه اعتراض گروه ها، طیف ها و طبقات مختلف سیاسی و اجتماعی را به دنبال داشت.
در این میان مخالفان مذهبی رژیم به رهبری علما و مراجع و دانشگاهیان در دهه ۱۳۴۰ش. از اهمیت و نمود بسیاری برخوردار بودهاند. اولین جرقه حركت روحانیون با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و حق رای زنان زده شد و با پشتوانه مردم به قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، منتهی گشت كه با قدرت نیروی نظامی سركوب شد. این سركوب، پس از كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، پیروزی بزرگی برای شاه محسوب میشد و ابتكار عمل را به دست رژیم داد. شاه به دنبال این موفقیت برای ارضای تمایلات قدرتطلبانه خود بسیار تلاش كرد.
رژیم پس از سركوب قیام در یك تحلیل واقعبینانه به این حقیقت واقف شده بود كه نیروهای مذهبی و در راس آن علما از سرسختترین و آشتیناپذیرترین دشمنانش هستند. شاه بخوبی از پایگاه اجتماعی و نفوذ روحانیون و قدرت آنان در بسیج تودهها آگاه شده بود. وی «از كمونیستها و عناصر رادیكال كه در میان دانشجویان رخنه كرده بودند یا جبهه ملی و گروه ها و احزاب سیاسی قدیمی وحشتی نداشت. تنها مایه نگرانی او ملاها بودند كه آنها را كینهتوزترین دشمنان خود میدانست.» (۱)
شاه نه تنها در جهت كاهش نارضایتی آنان اقدامی نكرد بلكه رفته رفته با بیانات و اقدامات خود بر انعطافناپذیری آنان افزود. به این ترتیب اقدامات ضدمذهبی شاه روند موضعگیری علما را از انتقاد به عملكردهای اشتباه وی، به مخالفت علنی و مبارزه رو در روی طولانی مدت تغییر داد. ابتدا علما به عنوان پاسداران دین داری و ارزش های مذهبی به بسیاری از عملكردهای رژیم انتقاد میكردند اما آنان در جریان لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، رفراندوم انقلاب سفید، كشتار واقعه ۱۵ خرداد، كاپیتولاسیون، تبعید امام، كنسرسیوم سرمایهگذاریهای خارجی، جشن های ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی، جشن هنر شیراز و تغییر تاریخ هجری به شاهنشاهی، به دشمنان آشتیناپذیر رژیم تبدیل شدند. هرچند در روند مخالفت نوساناتی دیده میشود، اما از سال ۱۳۴۲ به بعد پیوسته حالت فزاینده داشته است.
با وجود آنكه شاه دهه ۱۳۵۰ را با جشنهای شاهنشاهی كه مظهر و نماد قدرت و مشروعیتسیاسی وی بود، آغاز كرد و نیمه اول دهه را نیز بدون حادثه خاصی پشتسر گذاشت، اما از اواسط سال ۱۳۵۵ شاه تحت فشار افكار عمومی جهان مبنی بر عدم رعایتحقوق بشر در ایران، از شدت اختناق و سركوب را كاست و فضای سیاسی را باز نمود. البته در ایجاد فضای باز سیاسی علاوه بر تحولات بینالمللی (مانند پیروزی كارتر در انتخابات ریاست جمهوری امریكا) تحولات اجتماعی، سیاسی جامعه و وضعیت جسمانی خود شاه نیز مؤثر بوده است (۲) .
هرچه شاه در تداوم سیاست جدید خود مبنی بر رعایتحدود فضای باز سیاسی پیشتر میرفت مخالفان سیاسی رژیم اعم از نیروهای مذهبی و ملی یا چپی میدان و فرصتبیشتری برای فعالیت پیدا میكردند. محافل، مساجد، تكایا و هستههای حزبی به كانونهای علنی مخالفان سیاسی رژیم - از جمله روحانیون و روشنفكران - تبدیل شد. در دوران اوجگیری مبارزات مردمی علیه رژیم شاه، چند حادثه به گسترش دامنه مبارزات و تعمیق آن كمك مؤثری كرد. سخنرانی روشنفكران در انجمن های ادبی، نامههای سرگشاده آنان، اعلامیههای علما در مخالفت با عملكرد شاه و تظاهرات دانشجویان ایرانی در امریكا به هنگام مسافرت شاه به آن كشور و مهمتر از همه رحلت مشكوك آیتالله مصطفی خمینی در اول آبان۱۳۵۶ بود. رحلت ایشان موجی از انزجار از رژیم در نزد پیروان امام ایجاد كرد. زیرا آنان رژیم و در نهایتشاه و ساواك را مسئول اصلی قتل معرفی میكردند. البته چنین تحلیلی مبتنی بر عملكردهای ساواك در قتل مرموز چهرههای مخالف در گذشته بوده است. چنین ذهنیتی نیز با رحلت مشكوك جهان پهلوان تختی - دیماه سال۱۳۴۷ - و دكتر علی شریعتی - خرداد سال۱۳۵۶ - در مردم پیدا شده و رحلتحاج آقا مصطفی به آن تشكیك دامن زد.
پژوهشگر: اسماعیل حسنزاده
یادداشتها:
×) عضو هیات علمی گروه تاریخ انقلاب پژوهشكده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی.
۱) آنتونی پارسونز، غرور و سقوط، ترجمه منوچهر راستین، تهران: انتشارات هفته، چاپ اول،۱۳۶۳، ص۱۰۳.
۲) غلامرضا نجاتی،تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران: (از كودتا تا انقلاب)،تهران: مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ چهارم،۱۳۷۳، جلد ۲. صص ۱۸ -۱۹.
۳) تحریر تاریخ شفاهی انقلاب ایران، به روایت رادیو بیبیسی، به كوشش ع. باقی، قم: نشر تفكر، چاپ اول،۱۳۷۳، صص ۲۶۱ - ۲۶۲.
۴) خاطرات عبدالكریم عابدینی، حماسه۱۹ دی قم۱۳۵۶، به كوشش علی شیرخانی، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول،۱۳۷۷، ص ۱۴۱.
۵) غلامرضا نجاتی، همان، ص ۵۸.
۶) امام خمینی(س)، صحیفه نور، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جلد ۱، ۱۳۷۰، صص۴۲۷-۴۳۸.
۷) تحریر تاریخ شفاهی انقلاب ایران صص۲۶۳ - ۲۶۴.
۸) برای كسب آگاهی بیشتر از محتوای مقاله ر.ك: روزنامه اطلاعات،۱۷/۱۰/۷۷؛ همچنین ع. باقی، بررسی انقلاب ایران، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰، ضمیمه شماره ۱؛ حماسه۱۹ دی قم۱۳۵۶، ضمائم، ص۲۳۶ -۲۳۳.
۹) نیكخواه از سران حزب توده بوده كه پس از كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به اروپا رفتبعد به جمع طرفداران سلطنت پیوست.
۱۰) برای كسب آگاهی بیشتر ر.ك: غلامرضا نجاتی، همان، صص۶۳ - ۶۴؛ ع. باقی، همان، صص۲۲۳-۲۲۸؛ آنتونی پارسونز، همان، ص۹۹.
۱۱) «خاطرات سید حسین موسوی تبریزی»، حماسه۱۹ دی قم۱۳۵۶، ص۱۷۳.
۱۲) همان، «خاطرات سید حسن طاهری خرمآبادی»، كتاب، صص ۱۲۴ - ۱۲۵.
۱۳) همان، «خاطرات محمد شجاعی»، همان كتاب، ص ۸۵.
۱۴) آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده سید احمد خوانساری، جلد۳،۳/۱۷۵، شماره ۳۶۵۳۸، ص۲۳۷.
۱۵) همان.
۱۶) سخنرانی آیتالله نجفی مرعشی، حماسه۱۹ دی قم۱۳۵۶، صص ۲۴۲ -۲۴۳.
۱۷) حماسه۱۹ دی قم۱۳۵۶، «پرونده سید احمد خوانساری»، جلد۳،۳/۱۷۵، ص ۲۳۸؛ (سند شماره ۴ و ۵).
۱۸) همان.
۱۹) حماسه۱۹ دی قم۱۳۵۶، «خاطرات موسوی تبریزی»، ص ۱۷۴ و ۱۲۸.
۲۰) همان، صص ۱۷۵ و ۱۲۵.
۲۱) موسوی تبریزی در خاطرات خود از پخش خبر پیوستن دانشگاهیان به تظاهرات سخن به میان آورده است اما مشخص نشد كه آیا دانشجویان به صورت یك گروه متشكل وارد ماجرا شدهاند و یا به صورت پراكنده و یا اصلا این خبر شایعهای بیش نبوده است. البته سندی دال بر رد این ادعا در دست نیست.
۲۲) حماسه۱۹ دی قم۱۳۵۶، «خاطرات سیدضیاء مرتضویان»، ص۱۵۷.
۲۳) همان، سند شماره۳۹ و ۴۰.
۲۴) همان، سند شماره۹.
۲۵) همان، سند شماره ۲۴؛ همان، «خاطرات سیدحسن طاهری خرمآبادی»، ص ۱۲۲.
۲۶) همان، اسناد شماره ۲۴ و ۳۰.
۲۷) اسامی، شغل و محل تبعید دستاندركاران واقعه۱۹ دی قم به شرح زیر است:
۱- شیخ مرتضی فهیم، روحانی، سقز؛۶- شیخ محمد علی گرامی، روحانی، شوشتر؛اا۲- ناصر مكارم شیرازی، روحانی، چاهبهار؛۷- شیخ حسن صانعی، روحانی، میناب؛
۳- شیخ محمد یزدی، روحانی، بندرلنگه؛ ۸- حاج قاسم وخیلی، تاجر، تویسركان؛
۴- شیخ ابوالقاسم خزعلی، روحانی، بیجار؛۹- غلامحسین خردمند، فرشفروش، خوی؛
۵- شیخ حسین نوری همدانی، روحانی، خلخال؛ ۱۰- حسین سلیمانی، خرازی فروش، تربتجام.
۲۸) حماسه۱۹ دی قم۱۳۵۶، اسناد شماره۹ و ۱۲.
۲۹) احمد اشرف و عماد افروغ، «طبقات اجتماعی در دوره پهلوی»، فصلنامه راهبرد، سال دوم، شماره ۲، زمستان ۱۳۷۲، ص ۱۱۰.
۳۰) همان، ص ۱۱۱.
۳۱) همان، ص ۱۱۲.
۳۲) حماسه۱۹ دی قم۱۳۵۶، «خاطرات عبدالكریم عابدینی»، ص ۱۴۵.
۳۳) برای كسب اطلاع بیشتر از سخنرانیها ر.ك: حماسه۱۹ دی قم۱۳۵۶، ضمایم، صص ۲۴۰-۲۷۹.
۳۴) اسامی شهدای واقعه۱۹ دی عبارت بودند از:
۱- حسین قاسمی؛ ۲- علیاصغر خمسهای؛۳- حیدر رضایی (دانشآموز ۱۲ ساله)؛ ۴- غلامرضا همراهی؛ ۵- علیاصغر ناصری؛ طلبه (متولد ۱۳۳۸ بابل ورود به حوزه صدر بابل سال ۱۳۵۴ و ورود به حوزه قم مهر ماه۱۳۵۶، دارای مدرك سوم راهنمایی)؛۶- محمدرضا انصاری، طلبه (از خانواده روحانی، متولد ۱۳۳۸ تویسركان، دارنده مدرك سوم راهنمایی)؛۷- مرتضی شریفی، طلبه، (متولد۱۳۳۶ رهنان اصفهان، ورود به حوزه خرداد۱۳۵۶، دارنده مدرك دیپلم فنی).
۳۵) اسامی سیزده تن از زخمیشدگان واقعه در اسناد منتشر شده در ضمایم كتاب حماسه۱۹ دی قم۱۳۵۶، اسناد شماره ۵۰ - ۷۲ آمده است كه در میان آنان طلبهها و دانشآموزان اكثریت را دارند. همچنین ر.ك: «خاطرات دكتر غلامرضا باهر»، حماسه۱۹ دی قم۱۳۵۶، ص ۶۵.
۳۶) حماسه۱۹ دی قم۱۳۵۶، ضمایم، سند شماره۳۶ -۳۷.
۳۷) همان، سند شماره ۴۸.
۳۸) همان، سند شماره۴۹.
۳۹) همان، سند شماره۳۷ -۳۶.
۴۰) روزنامه اطلاعات، ۲۰/۱۰/۵۶ تا ۲۲/۱۰/۵۶؛ روزنامه كیهان، ۲۰/۱۰/۵۶ تا ۲۲/۱۰/۵۶.
۴۱) همان، ۲۵/۱۰/۵۶ تا ۱۰/۱۱/۵۶.
۴۲) حماسه۱۹ دی قم۱۳۵۶، ضمایم اسناد شماره ۲۱ و۲۳.
۴۳) همان، ضمایم، سند شماره ۴۰.
منبع: پژوهش نامه متین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست