پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
جنبش زنان و مردان اصلاح طلب
![جنبش زنان و مردان اصلاح طلب](/web/imgs/16/151/aycx61.jpeg)
« آیا تلاش و تكاپوی زنان را در ایران معاصر میتوان با كمك مفهوم "جنبش اجتماعی" و نظریههایی كه در این باره وجود دارد بیان كرد؟»
این پرسش كه دیری است، پیدا و پنهان، ذهن و زبان اندیشهگران حوزهٔ مسائل زنان را به خود مشغول كرده است، پاسخدهندگان را به دو گروه نسبتاً متمایز تقسیم كرده یا ـ دست كم ـ میتواند تقسیم كند.
با در نظر داشتن آن دو گروه متمایز، پرسشهای ما نیز به دو دسته تقسیم میشوند؛ پرسشهایی برای كسانی كه با به كار بستن مفهوم جنبش اجتماعی برای توضیح حركت زنان بیشتر موافقند و پرسشهایی برای آنان كه موضعی بیشتر مخالف دارند. پرسشهای ما از این قرار است:
الف: اگر میتوان در جامعهٔ ایران از پدیدهای به نام جنبش زنان سخن گفت:
۱ـ این جنبش از چه زمانی بهوجود آمده و مؤلفههای اصلی آن كدام است؟
۲ـ جنبش اصلاحات و جنبش زنان چه نسبتی با هم داشته و چه تأثیری بر هم گذاشتهاند؟
۳ـ جنبش جهانی زنان بر جنبش زنان در تاریخ مدرن ایران چه تأثیری داشته است؟
ب: اگر به نظر شما پدیدهای به نام جنبش زنان در ایران وجود ندارد:
۱ـ دلایل خود را برای اینكه حركت زنان جنبش اجتماعی نیست، بیان كنید.
۲ـ بر پویش زنان در تاریخ مدرن ایران وابعاد این حركت (از جمله گسترش فزایندهٔ تحصیلات عالی زنان، گسترش حضور زنان در عرصهٔ عمومی، برابری خواهی زنان، هویتخواهی زنان، توجه زنان به نوشتههای فمینیستی و ) چه نامی میگذارید و برای بیان آن از چه مفاهیمی استفاده میكنید؟
ناگفته پیداست كه الصاق عنوان «جنبش اجتماعی» به سینهٔ پرتپش مسائل زنان، مدال افتخاری برای زنان و كوشندگان راه آنان نیست چنانكه كنارگذاشتن این مفهوم نشانهٔ نوعی تجویز ناشایستگی بهحساب نمیآید یا نباید بیاید. در واقع، استفاده یا عدم استفاده از یك مفهوم نظری ـ عملی همچون «جنبش اجتماعی» صرفاً ابزاری برای تنظیم فكر و عمل است نه چیزی بیش از آن. از این پس در همین صفحهها پاسخهای زنان و مردان اندیشهگر ایرانی را به پرسشهای یاد شده پی میگیریم.
اینبار پاسخ دكتر فریده فرهی را به پرسشهای زنان میخوانید.
برای پاسخ دقیقتر اجازه دهید بحث خود را از این نقطه آغاز كنم كه اساساً چرا بحث وجود داشتن یا نداشتن جنبش زنان در جامعهٔ امروزی ایران طرح شده است.
به نظر من، این سؤال بیان دیگری از همان مناقشهٔ دیرینه است بر سر آنكه اصلاً «در ایران مسئلهای به نام مسئلهٔ زنان وجود دارد یا نه؟» اگر به خاطر داشته باشید در نظرخواهیای كه مجلهٔ زنان سال قبل دربارهٔ «وجود داشتن یا نداشتن مسئلهٔ زنان» انجام داده بود، اكثر آقایان اصلاحطلب گفته بودند كه مسئلهٔ مستقلی به نام «مسئلهٔ زنان» در ایران وجود ندارد اما تقریباً تمامی آنان بر این باور بودند كه زنان ایران با مشكلاتی مواجه هستند كه در حاشیهٔ مسائل مهمتری چون فقدان دموكراسی در ایران قرار دارد و «انشاءالله» بعد از استقرار نظام مردمسالاری در ایران در دستور كار نیروهای مستقل زنان قرار خواهد گرفت؛ البته به شرط آنكه زنان بتوانند شعور سیاسی و نظری خود را ارتقا دهند و «خودشان دست بالا كنند و وارد كار بشوند. مسائل زنان با دستور و بخشنامه و خواهش و تمنا حل نمیشود. زنان باید برای طرح و حل مهمترین مسائل خودشان وارد گود فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حقوقی شوند؛ باید خودشان را به جامعهٔ مردانه تحمیل كنند.»۱ و معنای این حرف آن است كه زنان باید چنین میكردهاند و نكردهاند و صد البته كه تقصیر خودشان است و هیچ ربطی هم به مردان اصلاحطلب و غیر اصلاحطلب ندارد اما زنان میتوانند امیدوار باشند كه اگر در آینده كارنامهٔ بهتری ارائه دهند، آقایان اصلاحطلب آمادگی دارند كه با كمال میل حاصل تلاشهای آنان را رسماً به جامعه اعلام كنند!
بنابراین جریان اصلاحطلبی نهتنها وجود «مسئلهٔ خاص زنان» را در ایران هرگز به رسمیت نشناخته و برای بهبود موقعیت زنان در جامعه برنامهای ارائه نداده است بلكه همواره بحث دربارهٔ مشكلات زنان را با «انشاءالله در آینده حل خواهد شد» خاتمه داده است و حالا برخی آقایان اصلاحطلب در صدد تغییر موضوع بحث از نفی «مسائل زنان» در ایران به نفی «جنبش زنان» برآمدهاند. اما علت تغییر موضوع بحث چیست؟ برای پاسخ به این سؤال، اجازه دهید ابتدا به این سؤال پاسخ دهم كه «آیا میتوان در جامعهٔ ایران از جنبشی به نام جنبش زنان سخن گفت؟» و سپس به بررسی علت این تغییر موضوع بپردازم.
پاسخ به این سؤال، مانند هر بحث نظری دیگری، بستگی دارد به تعریفی كه از مفاهیم ارائه میشود. اگر «جنبش» را حركتی هدفمند، متحد، تشكلیافته از پایین، و در جهت برآورده كردن خواستهای معین تعریف كنیم، مشكل بتوان از وجود «جنبش زنان در ایران»، چه قبل و چه بعد از انقلاب، سخن گفت زیرا اكثر سازمانهایی كه تاكنون برای بهبود موقعیت زنان تشكیل شده است (دولتی، نیمهدولتی یا خصوصی) در كنترل زنان نخبه بوده است، و حضورشان در عرصهٔ عمومی برای اكثر زنان جامعه ملموس نبوده و از وابستگیهای سیاسی نیز فارغ نبوده است.
به اعتقاد من، با توجه به انقلابی كه در ایران رخ داد، استفاده از چنین تعریفی به تحلیل وضع موجود جامعهٔ ایران كمكی نخواهد كرد. با چنین تعریفی، «حركت دوم خرداد» را نیز نمیتوان «جنبش اجتماعی» تلقی كرد. بر اساس این تعریف از جنبش اجتماعی، «پروژهٔ» اصلاحات را باید ماحصل رقابت میان نخبگان سیاسی درون حاكمیت دانست كه (به گفتهٔ برخی) تعدادشان هرگز از سه هزار نفر بیشتر نبوده است؛ یعنی یك یا دو جناح سیاسی از ترس حذف كامل به دست جناح مقابل به گفتمانی مردمسالارانه روی آوردند و مردم نیز، خسته از نابسامانیهای پس از انقلاب و جنگ، بدون هیچ سازمانیافتگی مدنی و سیاسی، و بدون هیچ درك مشخصی از ماهیت و شكل حاكمیت آینده، در واقع با كمترین تحرك سیاسی، فقط در برخی انتخابات شركت كردند و به اصلاحات رأی دادند. مسلماً چنین تحلیلی از جریان دوم خرداد به این نتیجهگیری میانجامد كه مردم با ادامهٔ حاكمیت دوگانه و انسداد سیاسی در ایران بالاخره از اصلاحات به منزلهٔ راهكاری در جهت عقلایی كردن یك نظام سیاسیِ ناكارآمد ناامید خواهند شد و به سنت دیرینهٔ انقلابی خود روی خواهند آورد كه نیروی محركهٔ آن اساساً تخریبی بیهدف و بیبرنامه برای استقرار نظام جدید است. اشكال این نحوهٔ تحلیل از شرایط موجود ایران آن است كه مبارزهٔ سیاسی در ایران را به رقابت بین نخبگان و ضدیت این نخبگان با خواستهای جامعه تقلیل میدهد و تغییراتی اساسی را كه در عرض ۲۳ سال گذشته رخ داده است نادیده میگیرد؛ یعنی در واقع سیاست را مناقشهٔ میان حكمرانان مستبد و جامعهٔ اساساً مطیع، اما در شرایطی خاص سركش، تعریف میكند و به همین دلیل تعریفی كه از جنبش ارائه میدهد منحصر است به گروههای سازمانیافته، سلسلهمراتبی و هدفمند كه در جهت تغییر نظام سیاسی فعالیت میكنند.
در ایران امروز، وضع به گونهٔ دیگری است. افراد مجزا و تشكلنیافته، صرفاً به دلیل آنكه هدف كلی مشخصی دارند، همدیگر را كنار هم مییابند. اینان تابع ایدئولوژی خاصی نیستند، حول سازمان خاصی تشكل نیافتهاند، هیچ برنامهٔ عمل مشخصی ندارند و هر كس درك خاصی از مبارزه و اهداف عمل دارد. اما این هدف كلی مشترك نوعی «همزبانی» اجتماعی و سیاسی در تعریف شكافهای موجود در جامعه و راههای خروج از آن ایجاد كرده است. توجه به این «همزبانی» و اتفاق نظر در تحلیل وضع موجود نقش كلیدی دارد: مردم ایران با حضور در انتخابات سرنوشتساز دوم خرداد و ادامهٔ حضور در انتخاباتِ بعد از آن نشان دادند كه در مورد ایجاد یك نظام سیاسی، كه امكان مشاركت گستردهٔ مردم را در امور سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فراهم كند، «همزبانی» دارند. ما میدانیم كه این «همزبانی» در مورد نفی دخالت دولت در حیطههای خصوصی زندگی افراد هم وجود دارد؛ و میدانیم كه این «همزبانی»، از همه مهمتر، در مورد ایجاد یك نظام حقوقی بر اساس برابری تمامی شهروندان (فارغ از جنسیت، قومیت، مذهب و...)، ایجاد امنیت قانونی برای رعایت حقوق انسانی شهروندان و... نیز بهوجود آمده است.
حال میتوان این سؤال را مطرح كرد: «زنان با طرح مسائل خود و فعالیت پیگیر برای حل آن چه نقشی در ایجاد این همزبانی داشتهاند؟» من با قاطعیت پاسخ میدهم كه زنان، مسائل و فعالیتهای آنان یكی از مهمترین نیروهای محركهٔ این همزبانی در نیاز به اصلاحات بوده است. البته بسیاری از آقایان اصلاحطلب با این عقیده مخالفاند و مدعیاند كه گفتمان اصلاحگرایی نتیجهٔ كار روشنفكران مذكر (دینی یا غیردینی) بوده است. بسیاری از آنان، در لفافه و بر پایهٔ دیدی نخبهگرا، معتقدند كه «آنچه در جامعهٔ ما بهعنوان گفتمان زنگرا/ فمینیستی مطرح است نوعی ترجمه است كه محدود به تعدادی كم و بیارتباط با جامعه است»۲. البته هیچكس نمیتواند تأثیر نظریههای مختلف در بازار جهانی عقاید را رد كند و كاملاً صحیح است كه نظریههای فمینیستی متداول و تجربهٔ زنان دنیا بر حركت زنان در ایران تأثیر داشته است، اما من میخواهم بر این نكته تأكید كنم كه «مسئلهٔ زن در ایران» و فعالیتهای مختلف زنان یك «محصول داخلی» است كه تابع فعل و انفعالات خاص ایران بعد از انقلاب بوده است. به همین دلیل تأثیر مستقل و مهم بر فعل و انفعالات ارتباطات اجتماعی و كارزارهای سیاسی گذاشته است.
پینوشتها:
۱) «با سنت ریشهدار باید ظریف برخورد كرد»، محسن كدیور، زنان، شمارهٔ ۸۷، ص ۳۵.
۲) برای اطلاع دقیقتر از نظر اصلاحطلبان دربارهٔ جنبش اجتماعی زنان در ایران رجوع كنید به مقالهٔ «اختلاط مفهوم فمینیسم با جنبش زنان» در كتاب جامعهشناسی جنبشهای اجتماعی، حمیدرضا جلاییپور، تهران، طرح نو، ۱۳۸۱، صص ۹۵-۱۰۵.
دكتر فریده فرهی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست