دوشنبه, ۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 24 February, 2025
اسطوره, بیان ازلی جهان در ذهن انسان

حقیقت این است که بشر در دنیای محدودی زندگی میکند. ما اسیر دنیای سه بعدی هستیم که در گذر زمان حرکت میکند. طول و عرض و ارتفاع سازنده مکان، ماده و جایگاه هر شیء حقیقی در جهان ما هستند و زمان، پدیدهای است که موجب وقوع سه بعد میشود. یعنی حرکت بعد در گذر زمان است که باعث وقوع مکان و ماده میشود و طی این فرآیند زندگی اتفاق می افتد. بشر از دیر باز با دو محدودیت مکان و زمان دست به گریبان بوده است. همواره میخواسته در یک آن جایی دیگر باشد و پیامش در مکان دیگری نیز گسترش یابد، از طرفی جدال نابرابری نیز با زمان آغاز نموده و میخواسته از زمانی به زمان دیگر رود، از نسلی به نسل دیگر و در آرمانی ترین حالت خود را از گذر زمان خلاص نموده وجاودانه کند. رهایی از گذر زمان تنها راهی بود که میتوانست به یأس ناشی از پیری و فرسایش و مرگ التیام بخشد. هزاران سال جادوگران، کیمیاگران، کولی ها،دانشمندان و حتی مبلغان مذهبی تلاش کردند جوابگوی این نیاز انسان باشند. شاید انسان از قرنها قبل فهمیده بود که توان غلبه بر زمان را ندارد و بدین ترتیب عنصری به نام اسطوره را در ذهن خود ایجاد کرد. ابر انسانی که بر تمام آن محدودیتها غلبه یافته بود و همواره جاودانه بود.
انسانها هر کجای تاریخ که پاسخی منطقی برای پدیدهها نیافتهاند متوسل به تخیل و گاه متافیزیک شدهاند. انسانها دو مرحله را در توجیه پدیدهها از سر گذراندهاند؛ جادو و اسطوره، دین و علم. انسانهای اولیه برای تداوم حیات خود پیوسته در جدال با طبیعت بودهاند و برای تأمین غذا به دنبال شکار یا کشاورزی بودند، هر گاه شرایط برای آنها فراهم نبود، نخستین فکری که جهت تغییر شرایط به ذهنشان میرسید، جادو و خرافات بود. جادو آیینی بود برای جلب حمایت نیروهایی که به عقیده بشر قادر به تغییر شرایط بودند.
بعد ها برخی از مسائل را با مفهوم دین توجیه کردند و در روزگار کنونی علم همراه با دین برای پدیدههای مادی پاسخگوست. با این حال هنوز اسطوره ها نقش مهمی در زندگی بشر دارند. المپیک یادگاری است از دوران کهن، و نوروز جشنی مقدس است در نوزایی طبیعت. یلدا زمانی است که نیکی بر تاریکی و شر غلبه میکند و ...اسطوره در شناخت مردمان یک جامعه تاثیر بسزایی دارد: انفعال و نیازمندی جامعه ایرانی به یک قهرمان مقتدر نجاتدهنده برگرفته از هویت اسطوره ای رستم است. از طرفی اسطوره، خود هویت جمعی یک ملت است. اسطوره پیام فرهنگی یک ملت است و نحوه نگرش اقوام را در رویارویی با پدیدهها توضیح میدهد. ما ممکن است تاریخ بخوانیم، تاریخی که مزدبگیران پادشاهان آن را نگاشتهاند، تاریخی که وقایع زندگی شاهان را روایت میکند، اما اسطوره، تاریخ شفاهی یک ملت است، آمیخته به جادو و باورهای یک ملت. امروز نیز انسان برای غلبه بر کمبود هایش دست به دامان اسطوره میشود. سوپرمن، اسپایدرمن، بتمن و ... اسطورههای دنیای مدرن زندگی بشر هستند. سوپرمن، ابرانسانی که قادر به هر کاری هست و مرد عنکبوتی، که بر جاذبه فایق آمده، تواناییهایی که اگر برای انسان وجود داشتند، انسان را از بند بسیاری از محدودیتها رها میکردند. به همین جهت شناخت اسطورهها حائز اهمیت است. اسطوره را به عنوان تاریخ شفاهی شهروندان معمولی جامعه بشری، و نیز به عنوان پیام آوری که از گذر قرنها عبور کرده و زمان را شکست داده، تا ریشه فرهنگ ملتی را در خود جای دهد، باید شناخت و نیز جایگاهی برای امیدها و آمال و آرزوهای مردمان.
● اسطوره چیست؟
«اسطوره در لغت با واژه Historia به معنی «روایت و تاریخ» هم ریشه است؛ در یونانی، «Mythos» به معنی «شرح، خبر و قصه» آمده که با واژه انگلیسی «Mouth» به معنی «دهان، بیان و روایت» از یک ریشه است». بعضی از واژهاسطوره تنها داستانی موهوم »Fiction fable» مراد میکنند و برخی دیگر الگوی لازم الاجرایی از اسوه حسنهای که منشاء فوق انسانی دارد و همچون سنتی مقدس، از پیشینیان به بازماندگان میرسد. هر چند اسطوره در دیدگاههای گوناگون تعاریف و تعابیر متعدد دارد، اما در یک کلام میتوان آن را چنین تعریف کرد: اسطوره عبارت است از روایت یا جلوه ای نمادین درباره ایزدان، فرشتگان، موجودات فوق طبیعی و به طور کلی جهان شناختی که یک قوم به منظور تفسیر خود از هستی به کار می بندد؛ اسطوره سرگذشتی راست و مقدس است که در زمانی ازلی رخ داده و به گونهای نمادین، تخیلی و وهم انگیز میگوید که چگونه چیزی پدید آمده، هستی دارد، یا از میان خواهد رفت، و در نهایت، اسطوره به شیوهای تمثیلی کاوشگر هستی است. اسطوره ماجرایی است مقدس که بیانگر یک حقیقت است . بیان کننده اینکه خواستگاه انسان را به کنکاش بگیرد و جایگاه اورا در جهان تثبیت کند ، شناخت اسطوره و منشاء آن به واسطه یزدان شناسی یا مطالعه تبارنامه خدایان و هم با مطالعه کیهان شناسی یا مطالعه تاریخ حوادث عالم صورت میگیرد. در طول تاریخ اسطوره ها به طور گسترده ادبیات را تغذیه نموده اند و اگر امروز اسطوره بعد مذهبی خود را از دست داده است درعوض توجه مردم شناسان را به خود جلب نموده است.اسطوره شناسی شاخه ای از مطالعات ادبیات تطبیقی تلقی میشود و در ادبیات مطالعه اسطوره ازسه جهت اهمیت دارد:
۱این نوع مطالعات به ما امکان میدهد تا ادبیات را تکیه گاه اسطورهها قرار بدهیم.
۲این نوع مطالعات به ما امکان میدهد تا توان مندی خاص ادبیات را در پرداختن به اسطوره بررسی کنیم.
۳همچنان به ما امکان میدهد تا به حدود و مرزهای تفکر اسطورهای پی ببریم. در فرهنگ فارسی معین برای اسطوره دو معنی ارایه نموده اند:
۱افسانه و قصه
۲سخن پریشان
ازمعنی اول چنین استنباط میگردد که اسطوره دخل ورابطه ای به واقعیت ندارد همه سراسر افسانه های دروغین و قصه و سرگرمی است. و معنی دوم حاکی از رویدادهایی نابخردانه است که به طور معمول در اسطوره رخ میدهند. این امر مبرهن است که اسطوره به معنی سخن پریشان دربرگیرندهبعضی از دلالتهای منفی است و این استنباط را القا میکند که به اسطوره نباید توجه کرد ، باید افزود و ذکر کرد که این دلالتهای منفی به عین گونه درمعادل انگلیسی اسطوره که به آن «myth» میگویند به معنی داستان کهن در باره تاریخ باستان و باورهای مردمان ادوار دور و نیز به معنی پنداشتهای کاذب نیز وجود دارد. بررسی ریشه شناسانه واژه اسطوره شاید تا حدود برجنبه های ناپیدایی این دوگانگی معنایی پرتو افشانی کند. به عبارتی، اسطوره بینشی شهودی است. بینش جوامع ابتدایی و تفسیر آنها از جهان به گونه اسطوره جلوهگر میشده است و هر چند در ردیف حماسه، افسانه و قصههای پریان قرار میگیرد، اما با آنها متفاوت است. اسطوره ها به گونه آیینها و شعایر متبلور می شوند. باورهای دینی انسان نخستین از اسطوره ها آغاز میگردد و بعدها در زمان های متأخر تر، به گونه ادیان شکل میگیرد. پس اسطوره به یک عبارت، دین و دانش انسان نخستین و داشته های معنوی اوست؛ دانشی که بیشتر جنبه شهودی و نمادین دارد و از قوانین علمی ادوار بعد به دور است. اسطوره اصطلاحاتی فراگیر برای نوعی ارتباط به ویژه به گونه روایات دینی است که با رفتار نمادین (آیین ها و شعایر) و جایگاهها یا اشیاء نمادین (پرستشگاهها و پیکره ها) تفاوت دارد. رویداد ها و کرده های شگفت آور اساطیری در زمانی نامشخص و آغازین روی میدهند و به مثابه تجربیاتی ابرانسانی قابل درک اند. هر اسطوره راوی سرگذشتی حقیقی است، هر چند با تجربهای عادی سازگار نباشد. اسطوره در هر جامعه ای وجود داشته است و به راستی یکی از سازههای مهم فرهنگ بشری است. چون انواع اسطوره متعدد است، عمومیت بخشیدن به سرشت اساطیر بسیار دشوار است. اما روشن است که اسطوره های یک ملت با ویژگیهای کلی و جزئی خود، بازتابنده، شارح و کاشف تصویر منحصر به فرد آن ملتاند. بدینگونه، مطالعه اسطوره، چه از لحاظ فرد فرد جامعه و چه از لحاظ کل فرهنگ بشری، بسیار اهمیت دارد. اسطوره بنی دینی و فلسفی دارد؛ فلسفی نه به معنای امروزی اش، بلکه تنها استدلالی تمثیلی از جهان پیرامون. روایات اساطیری می تواند درباره آفرینش کیهان، انسان یا درباره ویرانی نیروهای اهریمنی باشد. گاه سرچشمه مرگ را توجیه میکند و گاه سرنوشت ایزدان و پهلوانان را رقم می زند. موجودات اساطیری طبیعی نیستند؛ ملهم از طبیعت اند، اما فراطبیعی اند همچون ایزد باد، ایزد توفان، ایزد خورشید، ماه و غیره. کیومرث توصیف شده در اوستا، که در راوایات اساطیری نخستین انسان به شمار میرود، پیکری هیولایی و تناور دارد و ظاهرش چندان به هیأت آدمی عادی نیست؛ در حالی که شخصیت های حماسی واقعاً انسان اند، اما انسانهای برجسته ای هستند همچون پهلوانان و قهرمانان. در افسانه ها نیز شخصیتهای انسانی شگفت آور و گاه جانواران خیالی و وهم انگیز به چشم میخورد. تفاوت است میان زئوس و هراکلس (هرکول). زئوس ایزد ایزدان است اما هرکول تنها ابر انسانی است که پس از طی مراحل سخت به کوه المپ راه یافته است و با این حال مقام ایزدی نیافته است.
«اسطوره تفسیر انسان نخستین از جهان و طبیعت بود و بیشتر جنبه نظری (تئوریک) تفکر انسان باستانی به شمار میرفت؛ در حالی که آیینها و شعایر، جنبه عملی آن بود.انسان عصر نو خود را محصول جریان تاریخی عالم میشناسد و جریان تاریخ و سیر زمان را بازگشت ناپذیر میداند، اما انسان عصر کهن به تاریخی قدسی، مینوی و به زمانی دایرهای، تکرار پذیر و تجدید شدنی باور داشت که هر سال نو میگشت. در نزد آنان جهان هر سال از نو آفریده میشد. این نگرش را در آیین نوروزی ما میتوان دید. نوروز در واقع، نوعی جشن آفرینش و باززائی جهان در آغاز سال است. تخم مرغ بر سفره هفت سین، نماد زایش، تولد و آفرینش مجدد است. در بسیاری از اساطیر جهان، از جمله در اساطیر یونان و هند می بینیم که جهان از یک تخم مرغ نخستین پدید آمده است. در اساطیر ایران نیز، جهان را تخم مرغی شکل میپندارند و زمین به عنوان زرده آن به شمار میرود.» هوسرل میگوید: اسطوره، سرچشم? الهام یک گروه،یک قوم یا یک جامع? مخفی است. اسطوره، وجود آنها را توجیه و بقای آنان را تضمین میکند. اسطوره، نوعی نظامی(میلیتاری) کردن تخیل یا ایمان کور است. اسطوره،نیروی خلاق،حیاتی، پراگماتیک وفعالی است که مستقیماً از عمیق ترین«انگیزه های» انسان سرچشمه میگیرد، اما اسطوره به «گروه های» انسانی تعلق دارد نه به فرد منفرد. از این رو پذیرش مرجعیت تصاویری که اسطوره ارائه میدهد اجباری است و گروه بدان تصاویر ایمان دارد و برای تحقق آنها جان بر کف میرزمد. بقای اسطوره و استمرار آن مستلزم اعمال مخربی است که هدفشان نه انعکاس واقعیت بلکه عمل کردن بر آن و تغییر دادنش است. اسطوره، یک کلیت است،تصویری است که باید آن را به منزله یک کل در نظر گرفت و نمیتوان آن را به اجزای سازندهاش تجزیه کرد. اما هنگامیکه اسطوره، مرجعیت خود را از دست بدهد به موضوعی برای حظّ زیبایی شناختی مبدل میشود.
اسطوره داستانی است که بیان کننده منشأ پدیدههای طبیعت، همچنین آئینها و عقاید موروثی به نحوی ساده و عامه پسند می باشد. در این نوع داستان تاثیر قوای مافوق طبیعی در امور طبیعی و انسانی شرح داده میشود. مرز میان افسانه و تاریخ در اساطیر، چنان در تحول است که گاهی یک انسان تاریخی و متعلق به زمان عینیزمان محدود متعین و قابل توجه تبدیل به موجود اسطورهایی و متعلق به زمان ذهنی زمان نامحدود و ابدی میگردد، و در توجیه پیدایش پدیدهها و آئینها نقشی همچون نقش نیروهای تشخص یافته ماوراء طبیعی به خود میگیرد.
به زعم میرچاده الیاده اسطوره پیش از آن که هر چیز دیگری باشد داستان است و جاذبهای که اسطوره برای زندگی انسان امروزی دارد نشان دهنده میل درونی انسان به شنیدن داستان است. ولی این سادگی فریبنده است چرا که اسطوره در باطن خود متضمن چگونگی و چیستی بوجودآمدن پدیدهها و حتی خلقت جهان است و اینکه پس از خلقت برآن ها چه گذشته است. بنابراین هر داستانی را نمیتوان اسطوره دانست بلکه فقط آن داستانهائی را میتوان اسطوره نامید که پیدایش یا آفرینش چیزها و جهان را به ما نشان میدهد. نشان دادن یعنی آشکار کردن چیزی با کنار زدن پوشش آن که تا چیزی وجود نداشته باشد تلاشی جهت آشکار شدن آن انجام نمیپذیرد. از سوی دیگر اسطوره به معنای داستان غیرواقعی و دروغ است. بنابراین از تعاریف الیاده چنین برداشت میشود که حقایقی درباره چگونگی پیدایش چیزها از پیش وجود دارد و انسانها با ساختن اسطورهها (داستانهای دروغ) یا افسانه سرایی سعی درآشکار نمودن این حقایق دارند. البته باید بدانیم که الیاده آفرینش را به دو معنای محدود و وسیع در نظر دارد. در معنای محدود منظور او آفرینش جهان به اراده آفریدگار است و در معنای وسیع؛ پیدایش هر چیزی از سنت و رسم و رفتار اخلاقی گرفته تا نهادهای اجتماعی و حکومتی و . به اصطلاح خود الیاده «اسطوره شناسی» (به معنای مجموعه افسانههای آفرینش) بطور کلی همان «ائتوفانی» (تجلی هستی) است و «ائتوفانی» همیشه با «تئوفانی» (تجلی ذات الهی) همراه است.فیلسوفان و محققان درباره پیدایش این داستانها نظریات مختلفی ارائه نمودهاند:
۱) نظریه کتاب مقدس: بر اساس این نظریه؛ تمامی افسانههای اسطورهایی بر اساس روایات کتاب مقدس میباشند؛ اگر چه حقایق آن پنهان مانده و تفسیر و تاویل شدهاند. بدین ترتیب «دئوکالیون» فقط نام دیگر «نوح»است، «هرکول» نام دیگر «سامسون» و «اریون» همان «یوحنا» است!
۲) نظریه تاریخی: قهرمانان و اساطیر؛ همه شخصیتهائی واقعی بودهاند اما روایات افسانهایی در ازمنه بعدی چیزهائی بر آن افزوده است.
۳) نظریه مجازی: تمامی اساطیر کهن، سمبولیک و نمادین هستند و حاوی حقایق اخلاقی و امور دینی و یا تاریخیای میباشند که در طول زمان جنبهی واقعیت بهخود گرفتهاند.
۴) نظریه مادی: در ایام باستان عناصری همچون باد، آتش، آب و هوا عناصری الهی بودند که مورد پرستش واقع شدند. رب النوعهای اصلی آنان منشأ قدرت طبیعی این عناصر بر روی زمین محسوب میشدند که اساطیر قدیمی حول محور آنها شکل گرفته است.
نقش اساسی اسطوره متعلق به منشأ نمادین آن است. زمانی که واقعیتهای غائی، ماهیت توصیف ناپذیری مییابند؛ راهی بجز تبیین آنها از طریق شعر و نماد پردازی نیست. مهمتر از همه آنکه اسطوره نیازهای عمیق دینی و اخلاقی را برآورده میکند. حتی در مواردی اسطوره میتواند پاسخگوی نیازهای روزمره انسانها نیز باشد. اسطوره را باید جزء لاینفک تمدن بشری بشمار آورد و نه یک داستان بیهوده. اسطوره در پیشبرد اهداف و آرمانهای اجتماعی و دینی نیروئی کارساز است. بنابراین کارکردهای اسطوره را میتوان به صورت ذیل دستهبندی و خلاصه کرد:
۱ توضیح و توجیه حقایق طبیعی و فرهنگی
۲ تائید یا ارزشگذاری و توضیح دهندگی آئینها و شعایر
۳ توصیف سرچشمه و پایان جهان و موضوعاتی همچون بهشت و ... که مردم هرگز ندیده اند.
۴ درمان، بهبود، الهام
۵ بیان پیشینه، نگرش و فرهنگ یک ملت
بنابراین کارکرد های اسطوره را می توان به صورت ذیل دسته بندی و خلاصه کرد:
۶ توضیح و توجیه حقایق طبیعی و فرهنگی
۷ تائید یا ارزش گذاری و توضیح دهندگی آئین ها و شعایر
۸ توصیف سرچشمه و پایان جهان و موضوعاتی همچون بهشت و ... که مردم هرگز ندیده اند.
۹ درمان، بهبود، الهام
۱۰ بیان پیشینه، نگرش و فرهنگ یک ملت
● انواع اساطیر
اسطوره را می توان بنا به کارکرد بدین صورت طبقه بندی کرد:
اساطیر ریشه و بن:اساطیر ریشه و بن مربوط است به اسطوره های آفرینش یا جهان شناخت، آسمان، خورشید، زمین، ستارگان، و انسان. این اساطیر درباره خاستگاه و سرچشمه جهان است، درباره آفرینش و آفریننده کیهان و کلا درباره « سرآغاز» است. آفرینش از هیچ، مضمونی است که کمتر در اساطیر وصف میشود. در اساطیر ریشه و بن، پرسشهای فلسفی درباره خاستگاه جهان کمتر مطرح است. در اساطیر ایرانی، آفرینش آب پس از آسمان است. در عین حال آب چنان اهمیت دارد که آورده اند: « نخستین آفریده همه آب سرشکی بود، زیرا همه از آب بود، جز تخمه مردمان و گوسپندان، زیرا آنان را تخمه از اصل آتش است.» در اساطیر هندی نیز آمده است که « در آغاز تاریکی در تاریکی نهفته بود، هیچ نشانه مشخصی نبود، همه جا آب بود.» در بیشتر اسطوره های جهان مربوط به آفرینش، همیشه آبهای ازلی و اقیانوس ازلی حضور دارد. بن مایه های دیگر اسطوره آفرینش، « تخم کیهانی» است که در اساطیر سرزمین های کناره اقیانوس آرام، بخش هایی از اروپا و آسیای جنوبی، از جمله در آیین هندو، دیده میشود. در برخی از اساطیر بین النهرین نیز جهان در پی قربانی یا نبرد ازلی پدید آمده است. در عهد عتیق، اساطیر مانوی و اساطیر پولینزی نیز جهان به واسطه کلام خالق خلق شده است. آفرینش در اساطیر ملل گوناگون از الگویی سه مرحلهای پیروی میکند: نخست جهان ایزدان یا باشندگان ازلی است.
سپس جهان نیاکان انسان پدید می آید و سومین جهان، جهان خود انسان است. اساطیر رستاخیزی: اساطیر مربوط به پایان جهان، ویرانی و نابودی آسمان و زمین و سیارات در پایان جهان، یا آتش سوزی نهایی کیهان را اساطیر رستاخیزی میگویند. این اساطیر، پیش از هر چیز، سرچشمه مرگ را مطرح میکنند: دومین دغدغه انسان عهد باستان پس از آفرینش و زندگی، مرگ انسان و مرگ هستی و کائنات. در بیشتر اسطوره ها مرگ به معنی پایان زندگی نیست. در اساطیر، همیشه یک زمان ازلی هست که مرگ را بدان راه نیست. مرگ در نتیجه یک « خطا» و «پاد افره» آن پدید آمده است، یا این که جهان بسی پر جمعیت شده است. در اساطیر ایرانی، در پایان جهان، پیروزی اهورا و شکست اهریمن مطرح است و جهان میل به نیکویی و خیر دارد. در اساطیر مانوی نیز، در پایان جهان یک آتش سوزی مهیب روی می دهد که بیش از هزار سال ادامه دارد. این آتش جهانی پلیدی ها و نیروهای اهریمنی ظلمت را در کام خود فرو می کشد و انوار پاک را رها میکند. پیروزی نهایی از آن زروان است که در بهشت نور می زید. همه انوار نجات یافته در پایان جهان به این بهشت نور، که ازلی و ابدی است، خواهند پیوست. اساطیر نجات بخشی:برخی از اسطوره ها درباره رستگاری و نجات بخشی انسان و جهان است.
نجات بخشان در اساطیر ایرانی به گونه اوشیدر، اوشیدرماه و سوشیانس در سه هزاره پایانی جهان ظهور می کنند. این نشان می دهد که در اساطیر ملل همیشه امید به رستگاری نهایی و پیروزی نیرو های خیر وجود دارد. نجات بخشان در ادیان یهودی مسیحی به گونه داور نهایی و در اسلام به هیات « امام زمان» ظاهر میشوند. اساطیر ایزدان و باشندگان متعال: یکی از رایج ترین نمونههای اساطیر در جهان اسطورهای مربوط به هویت و زندگی ایزدان آسمانی است. این اسطورهها از یک ایزد برتر و متعال سخن میگویند که در راس ایزدان است و جایگاهی برتر دارد. مانند زئوس یا ژوپیتر خدای خدایان یونان و روم. در ایران اهورامزدا در راس امشاسپندان و ایزدان قرار دارد. میترا نیز به نوعی همپایه اوست. در اساطیر مانوی، زروان در راس ایزدان است و در هند، ورنه، ویشنو و شیوا خدایان برترند. اساطیر پیامبران و قدیسان: روایت ها از زندگی پیامبران باستانی آمیخته با اسطوره هاست. زندگی کنفوسیوس، زرتشت، بودا و مانی بیشتر جنبه اسطوره ای و نمادین دارد و از واقعیت های تاریخی فاصله گرفته است. در یکی از اسطوره ها آمده است که بودا از گل نیلوفر زاده شده و زیر درختی تنومند و کهنسال به نیروانا پیوسته، در حالی که باران گل سپید بر سرش میباریده. به همین سبب است که در طول تاریخ مجسمه های بودا را اغلب نشسته بر گل نیلوفر و با آرامشی در خلسه تصویر کردهاند. در اساطیر ایرانی آمده است که فره زرتشت از آغاز در دریایی اساطیری وجود داشته است. اورمزد جوهر تن او را در عالم مینو آفرید تا آن را بعد ها از طریق باد، ابر و باران به گیاهان منتقل کند و سپس از طریق شیر گاوانی که در میان آن گیاهان چرا کردهاند وارد تن پدر و مادرش شود. فرّه او از نزد اورمزد به روشنی بی پایان و از آنجا به خورشید، ماه و ستارگاه و آنگاه به آتشی که در خانه مادربزرگ زرتشت میسوخت، پیوست و آین لحظه ای بود که مادربزرگ زرتشت مادر او را زاده بود.
فرّه در وجود مادر زردشت وارد شد و بس درخشان بود و تا زمان زایش زردشت چنان فروزان بود که همه اهالی آن قوم از آن آتش که بی هیمه می سوخت، بهره میگرفتند. اساطیر کاهنان و شهریاران: در خصوص زندگی شهریاران و کاهنان مقدس نیز در ملل مختلف اسطوره هایی شکل گرفته است. از جمله، روایت گیل گمش که هم شهریار بزرگ شهر اوروک و هم پهلوان نامدار آن سرزمین است که برای نجات جان بهترین دوستش انکید و به جست و جوی جاودانگی میشتابد. رشادتها میکند و در پایان، هنگامی که به گل زندگی بخش میرسد، گلی اساطیری که همواره او را جاودان و جوان نگاه میدارد، ماری آن را میرباید و او نومید و مغموم به سرزمین خویش باز میگردد و شاهد مرگ دوستش میشود. در حالی که نمیتواند کاری از پیش ببرد تا پایان عمر رنج میکشد.اساطیر بخت و اقبال: به عقیده مردمان باستان میان سرنوشت انسان و حرکت ستارگان پیوند و ارتباطی وجود داشته است، از این رو اختر شناسی در آن عهد دارای جنبههای اساطیری بوده است. در برخی از اساطیرف اقتدار خداوند بر سرنوشت کیهان مشهود است.
از جمله مردوک، خداوندگار پشتیبان بابل، صاحب « الواح سرنوشت» است که آن را در نبرد ازلیاش پیش از آفرینش کسب کرده بود. اساطیر پهلوانان: بسیاری از اسطوره ها در شرح زندگی پرفراز و نشیب پهلوانان و قهرمانان یک سرزمین است. ماجرای گذر رستم و اسفندیار از هفت خوان، نبرد گرشاسب با اژدها و اسطوره سوگ آور سیاوش همه در زمره اساطیر پهلوانیاند که بعدها به گونه داستانهایی حماسی تجلی یافتهاند.
نویسنده : نازیلا دلیرنیا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست