سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

حماقت آمیخته با هوشمندی


حماقت آمیخته با هوشمندی

نگاهی به فیلم «خانواده سیمپسون»

خانواده سیمپسون پس از بیست سال اقامت در تلویزیون و نقش آفرینی در بهترین مجموعه تلویزیونی قرن بیستم (البته به گواهی مجله «تایم») این بار سر از پرده نقره یی درآوردند تا هواداران پرشمارشان را روانه سینماها کنند. فیلم روز نخست اکران ۳۰ میلیون دلار فروخت و احتمالاً بیشتر طرفداران هم ناراضی از سالن خارج نشدند، چون فیلم به اندازه مجموعه تلویزیونی خانواده سیمپسون مفرح و هوشمندانه از آب درآمده است.

داستان حول محور خرابکاری هومر سیمپسون (پدرخانواده) می گردد؛ او دریاچه شهر محل سکونت شان، «اسپرینگفیلد» را آلوده می کند. دولت ایالات متحده نسبت به این اقدام ضد محیط زیست عکس العمل نشان می دهد و متعاقب آن حوادث ناگوار دیگری برای مردم شهر پیش می آید.همان طور که می بینید دوز حماقت هومر مانند قسمت های تلویزیونی خانواده سیمپسون بالا است. از طرف دیگر لیزا، دختر خانواده سیمپسون با ساده دلی کمال گرایانه اش در همه خانه های اسپرینگفیلد را می زند که برای نهضت حمایت از محیط زیست امضا جمع کند و البته همه درها در پاسخ به او به هم کوبیده می شوند.فیلم خانواده سیمپسون را می توان به نوعی یک فیلم اکشن تابستانی خواند؛ در بخشی از آن، «آرنولد شوارتزنگر» را می بینیم که رئیس جمهور ایالات متحده شده است. بعد با حمله آژانس حفاظت از محیط زیست مواجه می شویم و در می یابیم نابودی اسپرینگفیلد نزدیک است، قهرمانان فیلم هم با موتورهای شان ویراژ می دهند... (این در واقع طرز تهیه یک فیلم عامه پسند اکشن تابستانی بود،)

مجموعه تلویزیونی خانواده سیمپسون بیست سال است که در حال پخش است. این مجموعه با ۴۰۰ اپیزود و ۱۸ فصلش، حالا دیگر تبدیل به یک سمبل امریکایی تمام عیار شده است. سیمپسون ها را می توان انبانی تمام نشدنی از طنز و خلاقیت دانست که خلاصه یی از هویت مردم امریکا را می نمایاند. فیلم سینمایی خانواده سیمپسون هم با طنز خوش آب و رنگ و زیرکانه اش (که جزئی از شخصیت خانواده سیمپسون به حساب می آید) می تواند مخاطبانش را راضی نگه دارد. فیلم چه علاقه مندان خاص سیمپسون ها و چه بینندگان تفننی فیلم را مجذوب می کند، اما نکته اینجا است که در نهایت چیزی بیش از یکی از قسمت های بیست و چهار دقیقه یی تلویزیونی ندارد. در واقع فیلم سینمایی خانواده سیمپسون را به هیچ وجه نمی توان نقطه اوجی برای این مجموعه تلویزیونی محسوب کرد و به سادگی می توان آن را قسمتی خوب از مجموعه تصور کرد (مثلاً «دشمنان هومر») که کمی طولانی تر و این بار نه بر صفحه تلویزیون بلکه بر پرده سینما ظاهر شده است و شاید بنا هم نیست جز این باشد.

شاید سیمپسون ها چنان صاحب شخصیتی شکل گرفته و شناخته شده اند که کارگردان لزومی ندیده چندان تغییر عمده یی در کلیت داستان ایجاد کند یا شهرت خانواده سیمپسون و مجموعه تلویزیونی مجالی برای این کار به او نداده است. (اصلاً چرا باید یک الگوی موفق را کنار گذاشت؟،)در هر حال کارگردان فیلم «دیوید سلرزمن» و نویسنده اصلی آن «جیمز ال.بروکس» (که هر دو از مدت ها پیش با تیم تولیدکننده سیمپسون ها همکاری داشته اند) به جای آنکه با خودشان (با مجموعه تلویزیونی شان) رقابت کنند یا با سرهم بندی سریال فیلم را بسازند، به بهترین نحو از مزایای نمایش سینمایی استفاده کردند. «سینما اسکوپ» فرمتی بود که کمپانی فوکس (که تولید سریال و فیلم سینمایی «خانواده سیمپسون» را نیز برعهده دارد) در دهه ۱۹۵۰ برای مقابله با رواج تلویزیون ابداع کرد و سال ها بعد از آن، امروز این تکنیک به کمک سیمپسون ها می آید تا از فضای معدود جعبه جادویی بیرون بیایند و در فضای فراخ پرده خود را بنمایانند. در فیلم می بینیم که جزئیات شهر اسپرینگفیلد با دقت طراحی و نمایش داده می شود. بسیاری از زوایای فیلم به گونه یی است که در نسخه های تلویزیونی امکان به کارگیری آنها وجود ندارد و در فیلم سعی شده به نوعی این محدودیت ۲۰ ساله جبران شود. علاوه بر پرداخت جزئیات فضا، بسیاری از شخصیت های فرعی نیز با استفاده از فراخی فضا و زمان فیلم فرصتی برای نقش آفرینی یافته اند.در ضمن در نسخه سینمایی این مشکل تاریخی (،) که شهر اسپرینگفیلد واقعاً کجا است حل می شود؛ اسپرینگفیلد در میان اوهایو، نوادا، مین و کنتاکی قرار گرفته است،

انیمیشن تلویزیونی سیمپسون ها به دلیل پر بودنش از اشارات سیاسی و اجتماعی مشهور است. به رغم اینکه بسیاری از شخصیت های سیاسی اجتماعی در مجموعه حاضر شده اند (تصویر انیمیشن «تونی بلر» را کنار «هومر سیمپسون» تجسم کنید،)، در خانواده سیمپسون اشاره مستقیم وجود ندارد. هرگز حمله بی واسطه یی به افراد و مفاهیم صورت نمی گیرد. مفاهیم صورت کنایه ها و اشاراتی طنز آمیز را دارند که در فرهنگ عامه امریکا (و تا حدود زیادی اروپا) معانی آنها واضح است. البته این اشارات و کنایه ها تنها به مسائل سیاسی اجتماعی محدود نمی شوند و مثلاً اتفاقات هنری را هم دربر می گیرند. در فیلم اما از اشارات معمول و متنوع خانواده سیمپسون به خارج از فیلم خبری نیست. تنها در بخشی از فیلم گروه «گرین دی» ترانه یی با تم «دنی الفمن» اجرا می کند و جز آن کارگردان ترجیح داده است خود خانواده و شهر را هسته و محور قرار بدهد.طنز سخاوتمندانه جاری در داستان فیلم را پیش می برد و خلأهای موجود در فیلمنامه را پر می کند. جذاب ترین خصوصیت خانواده سیمپسون شاید همین حماقت آمیخته به هوشمندی در زندگی روزمره شان باشد؛ اینکه در طول فیلم هرجا که به موفقیتی دست پیدا می کنند خودشان هم به اندازه مخاطبان از آن شگفت زده می شوند. فیلم در واقع یازده نویسنده دارد که در مجموع اثر نهایی از حس طنز و خلاقیت همه آنها بهره گرفته است. شاید کش دادن سریال های تلویزیونی و تبدیل آنها به نسخه سینمایی (بنابر تجربه) اغلب نتیجه چندان رضایت بخشی به بار نیاورد، اما شخصیت سهل و ممتنع سیمپسون ها فیلم را در هر حال جذاب نگه می دارد. آنها به طرز جالبی ذاتاً هم خوش قلبند و هم خرابکار و بی آنکه بخواهند برای دیگران مشکلاتی درست می کنند که خودشان هم از پس حل آن برنمی آیند. این خصوصیت دوگانه اعتدال داستان را حفظ می کند و باعث مفرح بودن آن می شود.اما در مورد مولفان فیلم سینمایی خانواده سیمپسون شاید باید محتاطانه تر صحبت کنیم. طی سال ها ده ها نویسنده قدم به استودیوی ساخت مجموعه تلویزیونی خانواده سیمپسون در کمپانی فوکس گذاشته اند. بسیاری مدتی مانده اند، بسیاری رفته و بازگشته اند، اما بدون شک آنچه ما امروزه به عنوان خانواده سیمپسون می شناسیم ردی از قلم و اندیشه این نویسندگان را برخود دارد. هویت خانواده سیمپسون و تصویر کلی آنها زاییده ذهن تک تک این نویسندگان است و دلیل خلاقیت و گوناگونی در عین یکدستی و اوج و فرود آن را باید در نوشته های آنها جست وجو کرد. نسخه سینمایی بدون شک وامدار مجموعه تلویزیونی خانواده سیمپسون است (هرچند دست اندرکاران آن، آن را اثری مستقل بدانند)، پس شاید بتوان آن را وامدار نویسندگانی که طی ۲۰ سال با کمپانی فوکس همکاری داشته اند نیز خواند.با توجه به اینکه مجله تایمز خانواده سیمپسون را بهترین مجموعه تلویزیونی ۱۰۰ سال اخیر خوانده است (البته تلویزیون ۵۰ سال است که رایج شده است،)، احتمالاً زیاد تعجب نخواهید کرد اگر بشنوید سایت سینمایی IMDB فیلم سینمایی خانواده سیمپسون را صدوشصت و ششمین فیلم محبوب تاریخ سینما معرفی کرده است. این رقم وقتی معنا پیدا می کند که بدانیم به عنوان مثال «خوشه های خشم» در این رده بندی تنها هفت پله بالاتر از خانواده سیمپسون قرار گرفته و «بربادرفته» جایگاه صدوهفتاد و ششمین فیلم محبوب تاریخ سینما را دارد. در جذاب و مفرح بودن فیلم شکی نیست اما کسب امتیاز کامل ۱۰ از ۴/۸۱ درصد منتقدان در اکران اختصاصی فیلم برای منتقدان کمی عجیب به نظر می رسد.شاید در واقع با لشکری از طرفداران خانواده سیمپسون طرفیم که برای شاهکار خواندن فیلم و دادن رای کامل به آن، نیاز چندانی به تماشای فیلم ندارند.

ترجمه؛ مهدیس امیری



همچنین مشاهده کنید