جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
روان شناسی انکار
![روان شناسی انکار](/web/imgs/16/159/bf2p71.jpeg)
با معنای مصطلح «انکار» قطعا آشنایید اما «انکار» برای روانپزشکان و روانشناسان، معنایی عمیقتر دارد؛ نوعی ساز و کار دفاعی روانی که به وسیله آن وجود عقاید، آرزوها، حقایق و اعمالی که برای خودآگاه آدمها تحملناپذیر است، ناخودآگاه نفی میشود. به کمک «انکار»، ما خودمان را از مسایلی که آگاهی از آنها برایمان تحملناپذیر است، حفظ میکنیم و از آن مسایل و حقایق میگریزیم. به کمک این مکانیسم دفاعی، حقایق تلخ زندگی روزانه یا به کلی نادیده گرفته میشوند و یا به شکل دیگری درمیآیند که برای ما دردناک و رنجآور نیستند. با دکتر فربد فدایی، مدیرگروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، درباره این مکانیسم دفاعی گفتگویی کردهایم که هماینک پیش روی شماست...
● آقای دکتر! اینکه خیلی از ما در جریان زندگی روزمرهمان گهگاه حقایقی را انکار میکنیم یا آنها را جور دیگری جلوه میدهیم، ریشه روانیاش چیست؟
▪ ببینید؛ انکار آگاهانه یک واقعیت، نوعی کوشش ارادی به معنی دروغگویی، حقهبازی یا تمارض است که برای کسب منفعت یا فرار از مجازات و سرزنش انجام میگیرد اما در انکار روانشناختی، موضوع فرق میکنند. در این نوع از انکار، مانند سایر ساز و کارهای دفاعی روانی، عوامل ناخودآگاه برای کاستن اضطراب در کارند.
● آیا انکار روانشناختی همیشه جنبه بیمارگونه دارد؟
▪ نه! انکار روانشناختی در افراد سالم هم شایع است. برای نمونه، بسیاری انسانها از دیدن مناظر ناخوشایند و بحث درباره موضوعات نگرانکننده میپرهیزند. بسیاری از افراد وجود یک بیماری واضح را در خود نفی میکنند و بسیارند از افراد سالخورده که ضعف جسمی و ذهنی خویش را نمیپذیرند. عاشق، عیب معشوق را نمیبیند زیرا پذیرش اینکه معشوق او عیبی هم دارد موجب اضطراب وی میشود و از همین جا این ضربالمثل ریشه گرفته است که عشق کور است. اما گاهی با انکارهای روانشناختی روبهرو میشویم که جنبه رواننژندانه یا روانپریشانه دارد و به معنی گریز حتمی از واقعیت است.
● ممکن است مثال بزنید؟
▪ بله، مثال رواننژندانهاش، دانشجویی است که به علت فقدان معلومات در امتحان مردود شده اما این واقعیت را نمیپذیرد و اعتقاد دارد که در برگه امتحانیاش به همه سوالها پاسخ داده و پس از اعتراض هم زمانی که استاد برگ امتحانی را در حضور او بازبینی میکند و نقایص را به او گوشزد میکند به استاد میگوید شما با من بد هستید زیرا من به اندازهای که نمره بالا بگیرم یا حداقل قبول شوم نوشتهام و شما نمیخواهید بپذیرید!
● و مثال روانپریشانهاش؟
▪ مثلا زنی که همسرش کارگر کارخانهای بوده و در اثر انفجار دیگ بخار، به نحوی که هیچ اثری ازش نمانده، از دنیا رفته است و این زن اگرچه در مجلس ختم شوهرش هم شرکت میکند اما پس از چندی مدعی میشود که همسرش زنده است و به دلایلی این موضوع را از او مخفی کردهاند. چنین زنی ممکن است هر شامگاه که سفره شام را پهن میکند، برای شوهرش هم بشقاب و وسایل دیگر را قرار دهد و منتظر بماند تا او بیاید و چون تا پاسی از شب شوهرش نیامده، شام میخورد و فردا هم همین کار را تکرار میکند. در اینجا انکار مرگ شوهر جنبه روانپریشانه دارد زیرا به شکل هذیان درآمده است.
● گفتید که انکار از نظر روانشناختی، یکی از ساز و کارهای دفاعی روانی ما به حساب میآید. اصولا این ▪ سازوکارها چه هستند؟ ممکن است بیشتر توضیح بدهید؟
وقتی انسان با مشکلی روبه رو شود یا خطری را نسبت به تمامیت جسمی و روانی خویش احساس کند یا با موضوعی روبهرو شود که با پندار وی از خودش به عنوان یک فرد کامل، خوب، شجاع، باهوش و توانا در تضاد باشد، دچار اضطراب میشود. در حالت مطلوب، فرد میکوشد با روشهای سازنده، مشکلش را حل کند یا با آن کنار بیاید. اما اگر نتوانست چنین کند، آن گاه ساز و کارهای دفاعی روانی به شکل ناخودآگاه برای کاهش و رفع اضطراب وی وارد عمل میشوند تا شکست و نامرادی را ناچیز جلوه دهند یا اصولا آن را نفی کنند.
● اگر ممکن است چند مثال بزنید تا مطلب واضحتر شود.
▪ مثلا دانشجویی که درسهایش را نخوانده و با امتحان قریبالوقوع روبهروست، دچار اضطراب میشود؛ در شکل سازنده، میکوشد از فرصت باقیمانده حداکثر استفاده را به عمل بیاورد و درسش را بخواند. اما اگر به این نتیجه برسد که درسها مشکل است و او هم حوصله درس خواندن ندارد، ممکن است ناخودآگاه احساس کند که قبل از امتحان بهتر است دانشجو استراحت کند تا بتواند با آرامش در جلسه امتحان حاضر شود و در نتیجه، به جای مرور درسها (که کار دشوارتری است) با دلیلتراشی، کار سهلتر و خوشایندتر را (که استراحت کردن باشد) انجام میدهد. این کار اضطراب او را تخفیف میدهد زیرا برای دو سه روزی از واقعیت گریخته است، هرچند که سرانجام مجبور خواهد شد با عواقب این کار روبهرو شود.
● چند جور ساز و کار دفاعی روانی داریم؟
▪ این ساز و کارها متعددند و در چند طبقه تقسیمبندی میشوند. انکار هم جزو طبقه گستردهتری از دفاعهای روانی به نام گریز یا فرار است.
● و این دفاع روانی گریز یا فرار چه ویژگیهایی دارد؟
▪ این طبقه از متداولترین ساز و کارهای منفی دفاعی روانی است. هنگام برخورد با سختیها و نگرانیها بسیاری از افراد به وسایل گوناگون از آن میگریزند: مصرف الکل یا مواد مخدر، افراط در شهوترانی، گزافهگویی و دروغزنی، قهر کردن، خواب زیاد، قمار، افسردگی، انحراف جنسی، خودکشی یا دیگرکشی، اغفال و ربودن، توطئهچینی و تهدید، خیالپردازی و انکار، همگی جزو این ساز و کارهای منفی هستند. افراد به طور ناخودآگاه ممکن است با استفاده از این روشها بکوشند رنج و ناکامیها را فراموش کنند یا از مشکلات و خواستههای محیط بگریزند و دور شوند. دیدن اما امتناع از پذیرش آنچه فرد میبیند و شنیدن اما منکر شدن آنچه واقعا شنیده شده است، مثالهایی از انکار است. انکار باعث میشود فرد از آگاهی از برخی جنبههای دردناک واقعیت اجتناب کند.
● این انکارهای ما جنبه ذاتی دارد یا اکتسابی است؟
▪ انکار هم مثل دیگر دفاعهای روانی به وسیله یادگیری پدیدار میشود. منبع این یادگیری در درجه اول پدر و مادر هستند. زمانی که والدین به کودک خویش خلاف واقعیت را میآموزند، در عمل به او تعلیم میدهند مقابل واقعیت میتواند بایستد و آن را کتمان کند. برای نمونه، کودک میشنود پدر و مادر با یکدیگر مشاجره میکنند اما زمانی که در این باره سوال میکند پدر و مادر میگویند این همسایهها بودند که با یکدیگر مشاجره میکردند. به این ترتیب زمینه برای کتمان واقعیت و کاربرد ناخودآگاه این وسیله دفاعی آماده میشود.
● گریز و فرار از واقعیت چه مصداقهای دیگری دارد؟
▪ مثلا گاهی افرادی را میبینیم که با وجود سلامتی ظاهری، همیشه خستهاند و وقت خود را به خواب میگذرانند. این راه دیگری برای نادیده گرفتن زندگی و فرار از واقعیتهاست و سبب طفره رفتن شخص از برخورد با مشکلات زندگی و در نتیجه کاهش موقتی اضطراب میشود. گوشهگیری و سکوت هم از مصداقهای دیگر گریز است. وقتی شخصی چنان که انتظار دارد خودش را طرف توجه دیگران نمیبیند، یکباره از مردم میگریزد و از ترس اینکه میان جمع مورد تحقیر واقع شود، کنارهگیری را بر هر گونه حضور در جمع ترجیح میدهد و زندگی را در سکوت میگذراند. ممکن است فرد برای ارضای مجازی ناکامیهای خویش به خیالپردازی و رویاسازی پناه ببرد و با گریز از واقعیات ناخوشایند که پذیرش آنها برای او ناگوار است، به جهانی مطلوب که پرداخته تخیل خودش است، پناهنده شود؛ جهانی که در آن ناکامیهای او ارضا و آرزوهای وی محقق میشود. این شخص به طور ناخودآگاه با گریز از واقعیت، از ادراک رنج و ناکامی سر باز میزند تا از شدت احساس حسرت و رنج خویش بکاهد.
● این خیالپردازیها و واقعگراییها که گفتید، در چه گروههایی از مردم شایعتر است؟
▪ افراد از هر گروه و قشر و سنی ممکن است دچار این رویاهای بیداری شوند که در ادبیات گذشته ما هم اصطلاح «احلام یقظه» بر آن گذاشته شده است. اما این وضعیت در برخی گروهها از جمله هنرمندان که برحسب طبیعت کار خود با خیالپردازی ارتباط دارند فراوانتر است. در سیاستمداران هم گاهی این وضعیت دیده میشود.
دکتر مجید سلطانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست