یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
این فصل را با من بخوان تا فراموشش نکنیم
ارزیابی نمایش:
این فصل را با من بخوان
نویسنده:
محمدرحمانیان
طراح متن و کارگردان:
حسین پارسایی
سرپرست گروه موسیقی:
مجید انتظامی
طراح حرکات موزون:
نادر رجبپور
مشاور هنری:
حسین مسافر آستانه
موسیقی نمایش (این فصل را با من بخوان) از تاریخ چهارم تا دوازدهم مهرماه ۱۳۸۷ با کارگردانی حسین پارسایی و آهنگسازی مجید انتظامی، ویژه بزرگداشت حماسه دفاع مقدس، در تالار وحدت به اجرا درآمد و با استقبال بینظیر مخاطبان تئاتری مواجه گردید.
اجرای این نمایش نسبت به اجرای قبلی از انسجام بیشتری برخوردار بود و بویژه حضور مریلا زارعی و حبیب رضایی، اثرات شایستهای را در ذهن دریافتگران برجای گذاشت. هر چند که مهتاب نصیرپور در اجرای قبلی توانمندیهای خویش را به اثبات رساند و نفوذ عمیقی را به لحاظ حسی ایجاد کرد.
نمایش (این فصل را با من بخوان) از سه منظر میتواند مورد ارزیابی قرار گیرد؛
۱) متن
۲) موسیقی
۳) کارگردانی.
در بروشور نام حسین پارسایی به عنوان طراح متن ذکر گردیده و آنچه که در مخیله طراح شکل گرفته، چقدر با افکار نویسنده تطابق و هماهنگی داشته، و اصولا انتخاب محمد رحمانیان به عنوان نویسنده بر مبنای چه انگیزهای صورت گرفته، بحثی است که به حاشیهها دامن میزند و نگارنده قصد ندارد در این مقال به حواشی بپردازد و فقط به همین امر اکتفا میشود که قلمزنان توانمندتری در این عرصه وجود داشته و دارند و اگر حسین پارسایی طرح متن را به آن دسته از نویسندگان که با حماسه نینوا و دفاع مقدس آشنایی و قرابت دیرینهای دارند، میسپرد، به طور حتم و یقین، متن پختهتر و جامعتری را تحویل میگرفت.
متن نمایش (این فصل را با من بخوان) نمیتواند در زمره آثار ماندگار حوزه دفاع مقدس جای گیرد، چرا که حماسه نینوا و دفاع مقدس، متکی بر روایت و وقایعنگاری نیست. در این اثر تاکید زیادی بر وقایعی شده که همگان بر آن وقوف و اشراف کاملی دارند و هرگز سخن تازه و ایده بکر و نابی در نمایش مطرح نمیشود. ایثار و از خودگذشتگی و فداکاری و جانبازی، از مقولاتی است که بارها و بارها در قالب فیلمها و نمایشها و رمانها مطرح گردیده و بسیاری از آنها، در قالب درام بروز و ظهور یافتهاند، اما متن این نمایش از تبلور درام دور شده و بیشتر به روایت ماجراهای تکراری بسنده کرده است. یکی از ویژگیهای مثبت متن، تلفیق درست و منطقی حماسه نینوا و دفاع مقدس است که آن هم با کارگردانی توانمندانه حسین پارسایی، به بروزی عینی رسیده است.
دیالوگها (منولوگها) نیز بسیار سطحی و ابتدایی به نگارش درآمدهاند و هرگز تعمق و تدبری اندیشمندانه صورت نگرفته و چنین کلماتی شاید زیبنده حماسه نینوا و دفاع مقدس نباشد و مشخص است که نویسنده هیچ اشراف و تسلطی بر ادبیات دوران جنگ نداشته است، اگر چه میتوانست در این زمینه تحقیق و پژوهش هوشمندانهای را به کار گیرد و از کلمات و جملاتی بهرهمند شود که اثربخشتر و نافذتر باشد.
و اما موسیقی مجید انتظامی با همراهی رازمیک اوحانیان رهبر گروه کر بر ناکامیهای متن غلبه میکند و رو ح و روان دریافتگران را از دنیای مجاز خارج ساخته و به عمق ماجرا میکشاند و دنیایی حقیقی و به دور از وابستگیهای مادی را در معرض بصری قرار میدهد.
حضور بیش از صد نفر موزیسین و نواختن قطعاتی از روز واقعه، سمفونی حماسه خرمشهر، از کرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف، آژانس شیشهای و سمفونی ایثار، قلبها را تسخیر میسازد و شوری حسینی را در تالار وحدت پدید میآورد و شور و اشتیاق مخاطبان تئاتری را به حضور در چنین حماسهای به صد برابر افزایش میدهد.
همراهی و هماهنگی و یکدلی و همسویی نوازندگان با رهبری گروه چنان مشهود است که گذشت زمان برای هیچ یک از حاضران در تالار وحدت احساس نمیشود و بیاختیار پس از پایان هر قطعه با کفزدنهای ممتد و پیدر پی به تشویق گروه میپردازند.
موسیقی در نمایش (این فصل ...) رکن اصلی را ایفا میکند و بر جذابیتهای کار صد چندان، نه بلکه هزار چندان میافزاید و دریافتگران را بر روی صندلیها میخکوب میسازد.
حسین پارسایی به عنوان کارگردان، دقیقا به ضعف نوشتاری واقف بوده و انتخاب مجید انتظامی، به منزله سرپوش نهادن بر چنین ضعفی را میتوان از افکار هوشمندانه او دانست و در حقیقت موسیقی تاثیرگذارتر از متن تجلی مییابد.
یقینا حسین پارسایی در کارگردانی کار، رنجها و مرارتهای فراوانی را متحمل شده و با همراهی نادر رجبپور و حسین مسافر آستانه، تلاشهای بیوقفهای را به عمل آورده تا اجرایی مقبول ارائه دهد و الحق نیز در ارائه تابلوهای زیبا همراه با تصاویری در پلیبک، هوشمندانه و توانمندانه عمل کرده و قدرت و هوش و ذکاوت هنرمندانه خویش را به اثبات رسانده است، اگر چه حرکات موزون در فرازهایی از کار به ناموزونی ختم میگردد و حضور برخی از بازیگران به علت ناهماهنگیها، لطمهای به کار میزند، اما خلق تابلوهای ماندگار در پایان هر بخش، ضعفها و ناهماهنگیها را میپوشاند.
حسین پارسایی در این اثر نمایشی ثابت کرد که میتوان از یک اثر نوشتاری ضعیف، اجرایی قابل قبول و ماندگار ارائه نمود و با نفوذ بر رگ و پی دریافتگران، آنان را به روزهای پرشکوه و حماسههای پرشور و جاودانه، متصل ساخت. و در این راستا به همگان نهیب زد: “دوباره خواستم سلامی کنم و بگویم، چه شکوهی بود، دفاع مقدس و جلالش که همچنان در حیاتمان جاریست، فکر کردم در یک حضور جمعی، ساده و صمیمی، با درآمیزی موسیقی و نمایش، سری به دنیای حسهای انباشته در درونمان بزنیم و بخشی از آن را با یکدیگر تقسیم کنیم. تنها خواستم به یاد بیاورم تا فراموش نکنیم، ملودیهای آشنا، آواهایی که سالها با ما بودهاند. پس، این فصل را با من بخوان”.
کامل نوروزی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست