شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
این قلمرو من است

جمله «من این را میخواهم»، یکی از فراگیرترین جملات انسانی است که اختصاص به نژاد، مذهب، جنسیت، جغرافیا و تاریخ خاصّی ندارد. همه انسانها خواستههایی دارند که آن را طلب میکنند. اینگونه جملات، از غریزهای به نام «خواست» یا «شهوت» (به معنای عام آن) سرچشمه میگیرند. شهوت، میل به هر آن چیزی است که خوشایند انسان باشد. انسان به آنچه مورد علاقه خود بیابد، متمایل میشود و آن را طلب میکند؛ چه خوارکی باشد، یا پوشاکی و یا چیزهای دیگر. چنین حالتی، ناشی از غریزه یاد شده است.
در مقابل «شهوت»، غریزه «غضب» (به معنی عام آن) قرار دارد که بر اساس آن، انسان هر آنچه را انسان مخالف میل و علاقه خود بیابد، از خود میراند و خود را از آن دور میسازد.
غریزه شهوت، زیادهطلب، بیطاقت و کم تحمّل است. هر آنچه طلب کند، باید فوراً برآورده شود. جالب اینجاست که برآوردن خواسته شهوت، نهتنها آن را آرام نمیسازد، بلکه بر دامنه و عمق آن میافزاید و طمع و ولع سیریناپذیر آن را افزایش میدهد.
به بیان دیگر، شهوت، اگر مهار نشود، غریزهای افسارگسیخته است که حد و مرزی نمیشناسد. چنین امری دو پیامد منفی خواهد داشت. یکی آسیب رسیدن به خود شخص است؛ زیرا خواست انسان، همواره با مصلحت وی مطابقت ندارد و لذا برآوردن تمام خواستهها ثمرهای جز تباه ساختن سرمایه و آینده فرد نیست. پیامد منفی دوم، تجاوز به قلمروِ دیگران و پایمال ساختن حقوق آنان است؛ زیرا شهوت، اگر مدیریت و کنترل نشود، برای دیگران نیز حقّی را به رسمیت نخواهد شناخت.
بنابراین، نمیتوان خواست بشر را یله و رها ساخت و آن را در هر آنچه میخواهد، آزاد گذاشت. بلکه باید آن را به «مصلحت خود» و «حقّ دیگران» محدود ساخت. اعمال چنین محدودیتی نسبت به شهوت، و کنترل و مدیریت آن در محدوده یاد شده، «عفّت» نامیده میشود. عفّت، یعنی کنترل شهوت و مهار کردن آن، و بیعفّتی یعنی افسار گسیختگی شهوت و آزاد گذاشتن آن.
● تعادل در رفتار جنسی
یکی از شاخههای حسّاس و مهمّ شهوت، «میل جنسی» است که بحث ما درباره آن، دنبال خواهد شد. عفّت که به عنوان یک نقطه اعتدال و یک ارزش در رفتار جنسی به کار میرود، به معنای به رسمیت شناختن قلمروِ خود و قلمروِ دیگران است.
مصلحت انسان، قلمروی را برای میل جنسی خود فرد، تعیین میکند و دیگران نیز قلمروی دارند که برای غیر آنان تعیین میشود. وقتی این قلمروها به وسیله زیادهخواهی جنسی درهم شکسته شود، «بی عفّتی» نامیده میشود و اگر در قلمرو تعریف شده باقی بماند، «عفّت» خوانده میشود.
پس برای رسیدن به عفّت، شناختن قلمروِ مجاز خواست جنسی و تمیز آن از منطقه ممنوعه آن، ضروری است. برای شناخت بهتر این امر، قلمرو میل جنسی را در چند بُعد از ابعاد انسان، به تفکیک پی میگیریم. این ابعاد عبارتاند از: جسمانی، بینایی، شنوایی، گویایی، بویایی و خیال. علّت انتخاب این امور، وجود این تصوّرات است که «عفّت، فقط برقرار نکردن تماس بدنی با نامحرم است» و حال آنکه عفّت، قلمروهای دیگری نیز دارد که کمتر بدان توجه شده است.
گذشته از تماس بدنی، انسان در ناحیه بینایی و شنوایی و گویایی و بویایی و خیال، قلمروهای مشخصی دارد که ورود نامحرم به درون آن، ممنوع است.
هر یک از اعضای بدن، حظّی از زنا(۱) و حظّی از عفّت دارند. اگر قلمرو هر یک از اعضای بدن در برابر نامحرم حفظ نشود، زنای مخصوص به همان عضو، رخ داده است و اگر حریم آن حفظ گردد، عفّت آن عضو حاصل شده است.
بنابراین، در بحث عفّت، تمام اعضای بدن و همه قلمروهای آن، باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد. جالب اینجاست که نوع ورود به منطقه ممنوعه، در هر یک از امور یاد شده، با دیگری متفاوت است؛ همانگونه که در ادامه روشن خواهد شد، این ورود، گاهی با لمس است، گاهی با صوت، گاهی با پرتوی از نور، گاهی با بو و گاهی با خیال.
البته تذکّر این نکته لازم است که مراد ما از مَحرم و نامَحرم در این نوشتار، فقط منحصر به جنس مخالف نیست؛ بلکه «هم جنس» را نیز شامل میشود. وقتی صحبت از قلمرو خصوصی یک نفر میشود (که ورود دیگری به آن حرام است)، آن دیگری «نامحرم» نامیده میشود، چه این فرد از جنس مخالف باشد و چه هم جنس.
ورود یک پسر به قلمرو عفاف پسر دیگر، ممنوع است، همانگونه که ورودش به قلمرو عفاف دختر نامحرم. همچنین ورود یک دختر به قلمرو عفاف دختر دیگر ممنوع است، همانگونه که ورودش به قلمرو عفاف پسر نامحرم.
● قلمرو جسمانی
قلمرو جسمانی، شاید روشنترین مصداق عفّت باشد. هرگونه تماس بدنی میان مرد و زن نامحرم، مُنافی عفّت است. یکی از انواع تماس بدنی، دست دادن با نامحرم است. رسول خدا(ص) هرگز دست مبارکشان با دست نامحرم، تماس نداشته است.(۲) هنگام بیعت کردن زنان با ایشان، از ظرفی آب به عنوان حایل میان ایشان و زنان نامحرم و در عین حال رابطی برای بیعت کردن، استفاده میکردند.(۳)
نوع دیگر تماس، بوسیدن نامحرم است. بوسیدن نامحرم، زنای لب است.(۴) چه این نامحرم از جنس مخالف باشد و چه همجنس. بی عفّتی در بوسیدن هم جنس، آن است که اینکار با انگیزه فرونشاندن میل جنسی و برخاسته از این غریزه باشد. حفظ این قلمرو (قلمروِ لب) در مقابل نامحرم، عفّت لب و بوسه است.
به طور کلّی تماس بدنی غیر عفیفانه، هرگونه تماسّی است که برخاسته از میل جنسی و یا به قصد فرونشاندن آن باشد. این تماس، چه با جنس مخالف باشد و چه میان همجنسها، در هر دو صورت به معنای شکستن قلمرو عفافِ برخی اعضای بدن است.
گذشته از اینکه تماس بدنی میان نامحرمها نباید صورت پذیرد، فاصله میان زن و مرد نامحرم نیز مهم و دارای تأثیر است.
هرچه فاصله میان زن و مرد نامحرم بیشتر باشد، حریم بیشتری نگه داشته میشود و کمتر احساس خودمانی شدن و صمیمی بودن (که گامی است بهسوی غفلت از قلمروهای شخصی)، به طرفین دست میدهد و هرچه این فاصله کمتر شود، طرفین، خودمانیتر و صمیمیتر میشوند و آرام آرام، نوع نگاهها و نوع کلماتی که بین آنها رد و بدل میشود، تفاوت مییابد.
به همین جهت، مسئله چگونگی نشستن در کنار نامحرم در اماکن عمومی و وسایل نقلیه عمومی و... اهمیت مییابد.
حفظ فاصله میان نامحرم (هم جنس و جنس مخالف) و نداشتن تماس بدنی حتی با وجود لباس، نقش مهمی در پیشگیری از ارتباطهای غیرعفیفانه در سطح بالاتر دارد. همچنین بهتر است هم جنسها در یک بستر با یکدیگر نخوابند و یا اگر میخوابند، رواَنداز آنها یکی نباشد.(۵) این کار، به حفظ قلمروِ شخصی آنها، کمک میکند.
● قلمرو بینایی
شکسته شدن یک قلمرو، همیشه به صورت جسمانی انجام نمیشود. هنگامی که شما به یک منظره و یا یک شخص، نگاه میکنید و از آن تصویر برمیدارید، در حقیقت، وارد قلمرو آن شدهاید. این ورود، یک ورود «نورانی» است.
نور، کار انتقال تصاویر را به چشم انسان برعهده دارد.(۶) آنچه توسّط نور به چشم منتقل میشود، اگر زن نامحرم یا تصویر و فیلم مستهجن باشد، موجب هیجان جنسی و برانگیختگی شهوت میشود(۷) و این، آغاز اغتشاش و ناامنی در قلمروهای شخصی و غفلت از آسیبهای درونی و بیرونی است.
عفّت در قلمرو بینایی هم به معنای حفظ مرز دیدن است و هم به معنای رعایت قلمرو نامحرم. رسیدن به این هدف در گرو این است که از یک سو، زن در منظر نامحرم، چند چیز را رعایت نماید: یکی پوشش بدن از نامحرم است.
▪ پوشش چند نوع است: یا کامل است یا نیمه تمام که نیمی از بدن را پوشانده و نیمی را عریان میگذارد. و در عین حال یا جذاب و تحریک کننده است و یا ساده و بیآلایش. پوشش مناسب، آن است که هم کامل باشد و هم غیر جذاب. پوشش مناسب، در حقیقت، مانعی بر سر راه ورود نگاه نامحرم و به نوعی مرزبان قلمرو خصوصی زن است. اما پوشش نیمه تمام یا جذّاب، نهتنها مرزبانی نمیکند، بلکه بیگانه را برای ورود به این حریم، تشویق و تحریک میکند.
به همین جهت، رسول خدا(ص) به همسر یکی از اصحاب خود توصیه کردند که زیرلباس نازک خود، لباس دیگری بپوشد تا حجم بدن او نمایان نشود.(۸) حتی حضرت زهرا(س) نگران پس از مرگ خودش بود که نکند حجم بدن وی برای نامحرم نمایان شود و لذا با مشورت اَسماء، تابوتی برای اولین بار در تاریخ اسلام ساخته شد تا بدن ایشان، درون آن پوشیده باشد.(۹) پس یکی از وظایف زنان با عفّت، بستن مرزها و راههای ورود امواج نوری نگاه به قلمرو خصوصی آنان است.
اقدام دیگر، خودداری از آراستن خود و لباس خود برای افراد نامَحرم و یا آشکار ساختن این آرایهها در بیرون از قلمرو شخصی است. جلوهگریِ زن برای بیگانگان و پوشیدن برخی لباسها و استفاده از برخی رنگها در فضای عمومی جامعه، چشمان مردان را بهسوی خود میکشد و زمینه نا امن شدن حریم شخصی زن را فراهم کند.
اقدام سوم، حفظ وقار و حیا در رفتار است. رفتارهای تحریک کننده، خود، عامل دیگری برای جلب نگاه نامحرم است. اگر رفتار یک زن، همراه با وقار و حیا باشد، نگاه نامحرم، جرئت ورود به حریم خصوصی وی را پیدا نمیکند. یک نمونه رفتار با وقار و حیا در قرآن کریم درباره دختران حضرت شعیب(ع) آمده است.(۱۰)
اقدام چهارم، قرار ندادن خود در معرض نگاه نامحرم است. در جایی که نیازی به حضور زن نیست، ضرورت ندارد که زن در جمع نامحرم حاضر شود و خود را در معرض دید آنان قرار دهد. خود را در معرض دیگران قرار دادن، اگر به یک رویه و عادت تبدیل شود، ضریب امنیت را پایین میآورد؛ همانند کالای ارزشمند و گرانقیمتی که بیرون از حصار امن خود باشد و امکان دسترسی و دستبرد زدن به آن آسان باشد. به همین جهت قرآن نیز به زنان توصیه کرده است که از پشت پرده با نامحرمان ارتباط داشته باشند.(۱۱) این قبیل اقدامها قلمرو بینایی زن را از نگاه نامحرم نگه میدارد و بدین سان، عفّت در این قلمرو تأمین میشود.
و امّا از سوی دیگر، مرد باید نگاه خود را به قلمرو خصوصی زن نیفکند و حریم وی را مورد تعرّض قرار ندهد. قرآن از مؤمنان میخواهد که نگاه خود را از نامحرم بگردانند.(۱۲) در روایات نیز توصیه فراوانی به چشمپوشی مردان از زنان نامحرم شده است۱۳) پشت سر زن نامحرم، حرکت نکند؛(۱۴) از پشت به زنان نامحرم نگاه نیفکند؛(۱۵) از روبهرو به زن نامحرم خیره نشود،(۱۶) و اگر به طور اتّفاقی نگاه وی به نامحرم افتاد، چشم خود را بگرداند(۱۷) و بار دیگر، نگاه خود را به وی نیفکند.(۱۸)
بنابراین، مرد باید حدّ نگاه خود را بشناسد و آن را فراتر از قلمرو خود به کار نیندازد. البته چشمپوشی اختصاص به مرد ندارد.
زنان نیز باید نگاه خود را از نامحرم نگه دارند. نگاه زن نیز حدّ دارد و آن، مرد نامحرم است. هنگامی که مرد کوری بر رسول خدا(ص) وارد شد، آن حضرت، از همسران خود خواست که جلسه را ترک کنند و پشت پرده قرار گیرند. آنان با تعجّب گفتند: «وی کور است!». حضرت فرمود: «شما که کور نیستید و او را میبینید!».(۱۹)
بنابراین، «بینایی» یکی از قلمروهای «عفّت» است. هم مرد باید نگاه خود را از نامحرم نگه دارد و هم زن. اگر نگاه نامحرم وارد قلمرو خصوصی زن نشود و نگاه زن نیز وارد قلمرو خصوصی مرد نامحرم نگردد، کمال سعادت آنهاست و به استحکام بنیاد خانواده میانجامد. جمله زیبای حضرت زهرا (س) که فرمودند: «خیر زن در آن است که نه او مردی را ببیند و نه مردی او را ببیند»،(۲۰) دقیقاً در همین راستا قابل تفسیر است. این قلمرو، مخصوص نامحرم (چه از جنس مخالف باشد و چه هم جنس) است. دختر و پسر، هر دو قلمرو خویش را با کمال وسواس محافظت میکنند تا مَحرمی را لایق آن بیابند. این مَحرم، همان «همسر قانونی» پاک و امین و اهل فضیلت است.
● قلمرو گویایی
«گویایی» کارخانه تولید صوت است و صوت و سخن، پل میان انسانها. سخن تولید شده توسط دستگاه گویایی دو بخش عمده دارد. یک بخش آن کلماتی است که تولید میشود و مفاهیمی را در بر دارد. اما بخش دیگر آن، حالت بیان آن کلمات است که ممکن است حاکی از شادی، غم، ناراحتی، دوستی و... باشد.
هر دو بخش یاد شده در بحث عفّت گویایی قابل طرح است. برخی کلامها و برخی از حالتهای ادای کلام، تحریک کننده و هوسانگیزند. گاهی موضوع سخن، تحریک کننده است و گاهی موسیقی کلام و شیوه بیان جملات. به همین جهت، «گویایی» قلمرو دیگر عفّت است.
استفاده کردن از کلمات و جملات تحریک کننده و یا بیان جملات با حالتی همراه ناز و غمزه، غریزه جنسی را تحریک میکند و مرزهای عفت را به خطر میاندازد؛ به همین جهت، قرآن کریم، مخصوصاً به زنان، توصیه کرده است که با نامحرمان، نازک و نرم و دلربا سخن نگویند.(۲۱)
مسئله دیگر، نوع صدا زدن یکدیگر است. صدا زدن و بردن نام، دارای طبقهبندی خاصی است که بر اساس آن، نوع کلمات و جملاتی که به کار میروند، متفاوت میشود. معمولاً زن و شوهر، پدر و دختر، پسر و مادر، و خواهر و برادر، برای صدا زدن یکدیگر از نام کوچک استفاده میکنند. حتی ممکن است میان زن و شوهر از الفاظی که حاکی از عشق و علاقه باشد، استفاده گردد؛ امّا غریبهها از نام بزرگ افراد استفاده میکنند، به صورتی که نشانه احترام به قلمرو طرف مقابل است.
خودمانی شدن زن و مرد نامحرم، در حقیقت به معنای شکسته شدن حریم آنهاست. بنابراین، اینجا نیز قلمرو دیگری برای عفّت است. معمولاً مرد نامحرم، جرئت نمیکند که با زن نامحرم، خودمانی شود و زن عفیف نیز به مرد نامحرم اجازه نمیدهد که صمیمی شود و با او همانند یک همسر، سخن بگوید.
● قلمرو شنوایی
برخی شنیدنیها موجب تحریک غریزه جنسی میشوند. شنیدن ترانهها و آوازهایی که مضمونهای غیر اخلاقی دارند، برای همگان حرام است. صوت زنان آوازهخوان و حتّی صدای معمولی اما نازک برخی زنان، غریزه جنسی مرد را تحریک میکند. همچنین ممکن است آواز یک مرد و یا یک موسیقی تحریک کننده، غریزه زن را تحریک کند. به همین جهت، «شنوایی» یکی دیگر از قلمروهای عفّت است.
عفّت شنوایی در این است که صدای مهیّج نامحرم و هرگونه صوت تحریک کنندهای، وارد دریچه گوش نشود. اجازه ورود دادن به هر نوع صدای شهوت برانگیزی، نوعی بیعفّتی است.
شخص عفیف، هر صدایی را از راه گوش به قلب و روان خود وارد نمیسازد. شنیدن، قلمروی دارد که عبارت است از: «همه صداهای خوبِ عالَم». آنچه شهوتانگیز باشد، خارج از قلمرو و گامی بهسوی بیعفّتی است.
بنابراین، راه حفظ عفّت شنوایی، گوش ندادن به صداهای تحریک کننده و حاضر نشدن در مجالس موسیقی و آواز اغفال کننده و دور شدن از فضاهایی است که پر از تحریکات و هیجانات پوچ و زیانبار و بیبهرهاند.
امامان معصوم(ع) بارها یاران و اصحاب خود را از حضور در چنین مکانهایی و حتّی مجاورت چنین محفلهایی بازداشتهاند(۲۲) و این مطلب را که برخی گفتهاند «رسول خدا(ص) به برخی آوازها گوش میداد و اجازه شنیدن آنها را داده است»، تکذیب میکردند و چنین دروغ پردازانی را نفرین میفرمودند.(۲۳) حتی از امام علی(ع) نقل شده که ایشان به زنان جوان، سلام نمیکردند تا نکند جواب آنان گوش حضرت را بنوازد و موجب جلب توجه قلبی گردد.(۲۴) این، الگوی عفاف در قلمرو شنوایی است.
● قلمرو بویایی
بوی خوش، دلانگیز و جاننواز است. این ویژگیِ منحصر به فرد، سبب میشود که توجه انسان را به کانونِ بوی خوش، جلب و آدمی نسبت به آن علاقهمند و دلبسته شود. حال اگر کانون بوی خوش، زن یا مرد نامحرم باشد، چه اتفاقی رخ میدهد؟ قطعاً توجّه وی را جلب و میل او را جذب و غریزه جنسیاش را تحریک میکند. بنابراین، «بویایی» قلمرو دیگری برای عفّت است.
استفاده از بوی خوش، به کلّی ممنوع نیست، اما همانگونه که انسان، بدن خود را از نامحرم میپوشاند، برای بوی خوشِ خود نیز باید حریمی نگه دارد تا عفّت او حفظ شود. این مسئله درباره خانمها از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا انگیزه شهوانی مردان قویتر و پاسخ آنها به تحریک کنندهها سریعتر و توان آنها برای ورود به قلمرو جنس مخالف، بیشتر است.
به همین جهت، در روایات فراوانی از عطر زدن زن برای مرد نامحرم و خروج وی از منزل در چنین حالتی، به شدّت نهی شده است.(۲۵) حضرت زهرا(س) خود را حتی از یک نابینا میپوشانَد و دور میسازد، تا نکند وی از طریق بویایی، متوجّه ایشان شود. (۲۶)این، نهایت عفاف است که یک زن، حتی حاضر نیست ارتباط بویایی میان او و نامحرم برقرار شود.
● قلمرو خیال
«خیال»، حوزه دیگری از وجود انسان است که همچون پرندهای به هرجا که بخواهد پر میکشد و بسیاری از چیزهای دست نایافتنی را در ذهن خود میپروراند. آنگاه که خیال، به وادی شهوت کشیده شود، پای عفّت نیز به میان میآید.
تخیّلهای شهوانی و تحریک کننده میل جنسی، هم شکستن قلمرو دیگران است و هم نادیده گرفتن مرز خود. تخیّل درباره یک نامحرم، هم واردساختن پرنده خیال به حریم وی است و هم وارد ساختن نامحرم به قلمرو خود.
خیال غیر عفیفانه، هرچند عمل مشهود جنسی نیست، امّا نوعی زیادهخواهی است که تأثیرات روانی عمیقی دارد و همانند دود، خانه دل را سیاه میکند(۲۷) و زمینه شهوترانی را فراهم میسازد؛ زیرا انسان بهسوی هر آنچه فکر کند، کشیده میشود.(۲۸)
با این توضیح، روشن میشود که خیال نیز قلمرو دیگری برای عفّت است و شخص عفیف، کسی است که نه خیال خود را به خانه نامحرم میفرستد و نه نامحرم را به خانه خیال خود راه میدهد.
● خلاصه سخن
انسان، گذشته از قلمرو فیزیکی و جسمانی، دارای قلمروهای بینایی، گویایی، شنوایی، بویایی و تخیّلی نیز هست و لذا عفّت (که به معنای رعایت حریم خود و دیگران و حفظ قلمروهای خصوصی از تعرّض غریزه جنسی است)، محدود به جسم و برقراری ارتباط جسمانی نمیشود؛ بلکه هرگونه ارتباط شهوانی میان نامَحرمها (هم جنس و یا از جنس مخالف) را شامل میشود.
پس، همه اینها قلمرو من است و من با تمام وجود از قلمرو خود محافظت میکنم و اجازه ورود هیچ کس را به آن نمیدهم و در عین حال، خود نیز به قلمرو هیچ کس تعرّض نمیکنم.
http://www.hadithezendegi.mihanblog.com/
ابوالفضل ستوده محلاتی
پی نوشت ها:
۱ . الکافی، ج ۵، ص ۵۵۹، ح ۱۱.
۲ . بحارالأنوار، ج ۲۱، ص ۹۸ و ۱۳۴.
۳ . همان، ص ۱۱۷.
۴ . الکافی، ج ۵، ص ۵۵۹، ح ۱۱.
۵ . معانی الأخبار، ص ۳۰۰، ح ۱.
۶ . ر.ک: بحارالأنوار، ج ۳، ص ۶۹ و ۷۰.
۷ . ر.ک: نهجالبلاغه، حکمت ۴۲۰.
۸ . مسند احمد، ج ۵، ص ۲۰۵.
۹ . تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۶۹، ح ۱۵۴۰.
۱۰ . سوره قصص، آیه ۲۵.
۱۱ . سوره احزاب، آیه ۵۳.
۱۲ . سوره نور، آیه ۳۰.
۱۳ . ر.ک: میزان الحکمهٔ، ج ۱۳، ص ۶۳۱۳ «نگاه کردن».
۱۴ . ر.ک: مستدرک الوسایل، ج ۱۴، ص ۲۷۵.
۱۵ . ر.ک: همان، ص ۲۷۴.
۱۶ . الترغیب و الترهیب، ج ۳، ص ۳۵، ح ۶؛ کنزالعمال، ح ۱۳۰۷۲ و ۱۳۰۷۳.
۱۷ . مسند احمد، ج ۴، ص ۳۵۸.
۱۸ . بحارالأنوار، ج ۱۰۴، ص ۳۶.
۱۹ . مسند أحمد، ج ۶، ص ۲۹۶.
۲۰ . بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۵۴.
۲۱ . سوره احزاب، آیه ۳۲.
۲۲ . الکافی، ج ۶، ص ۴۳۲؛ مستدرک الوسایل، ج ۱۳، ص ۲۱۲.
۲۳ . الکافی، ج ۶، ص ۴۳۳.
۲۴ . همان، ج ۵، ص ۵۳۵.
۲۵ . ر.ک: میزان الحکمهٔ، ج ۷، ص ۳۳۳۷ «عطر».
۲۶ . بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۹۱
۲۷ . الکافی، ج ۵، ص ۵۴۲.
۲۸ . میزان الحکمهٔ، ج ۱۰، ص ۴۷۰۴، ح ۱۶۵۱۷۹ و ص ۴۷۰۶، ح۱۶۱۹۳.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست