سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

مجموعه های تلویزیونی سیما بایدها و نبایدها


مجموعه های تلویزیونی سیما بایدها و نبایدها

ساخت سریال های پرمخاطب جزو زحمات بی دریغ مدیران و کارکنان رسانه ملی محسوب می شود لیکن در کنار نقاط قوت فراوان با بررسی برخی از این مجموعه های تلویزیونی نقاط ضعفی نیز مشاهده می شود که اگر رفع گردد شاهد تولید مجموعه های قوی تر تلویزیونی خواهیم بود

نقش رسانه ملی و تأثیر آن بر فرهنگ و رفتار جامعه بر کسی پوشیده نیست و به همین جهت حضرت امام (ره) رسانه ملی را دانشگاه جامعه بیان فرموده و بر نقش کلیدی آن در تعلیم و تربیت و افزایش سطح آگاهی مردم تأکید نموده اند. علیرغم گسترش رسانه های مختلف همچنان برنامه های صدا و سیما پرمخاطب ترین رسانه در سطح جامعه هستند و اقشار مختلف حداقل ساعاتی از روز را با برنامه های رسانه ملی سپری می نمایند.

تلاش دست اندرکاران رسانه ملی نیز در این راستا بسیار شایسته و قابل تقدیر است و ساخت مجموعه های تاریخی و فیلم های سرگرم کننده و سریال های پرمخاطب به همین شکل جزو زحمات بی دریغ مدیران و کارکنان این رسانه عظیم محسوب می شود. لیکن در کنار نقاط قوت فراوان با بررسی برخی از این مجموعه های تلویزیونی نقاط ضعفی نیز مشاهده می شود که چنانچه پس از بررسی های کارشناسی رفع گردد شاهد تولید مجموعه های قوی تر تلویزیونی خواهیم بود که در ذیل به شرح برخی از این مطالب می پردازیم:

۱) در اغلب سریال های تلویزیونی به مقوله کار و تلاش و فعالیت پرداخته نمی شود و عمدتاً شخصیت های سریال به عنوان افرادی با ثروت زیاد نمایش داده می شوند که عده ای دیگر در تلاش برای تصاحب ثروت آنان هستند. با نیم نگاهی به مجموعه های خارجی متوجه خواهیم شد که چه میزان در سریال ها و فیلم های شرقی و غربی به اهمیت تلاش و کار تأکید می شود و سعی می کنند جوانان را به تلاش و خلاقیت و تفکر رهنمون سازند.

۲) در بسیاری از سریال ها نوعی از زندگی مرفه و لوکس نمایش داده می شود که علاوه بر تضاد آن با واقعیت موجود در جامعه موجب بروز نیازهای کاذب بین مردم می شود. به عنوان مثال نمایش منازل ویلائی وسیع که دارای سونا و استخر و سایر وسایل رفاهی لوکس هستند و...

۳) مسئله نماز عمدتاً در ساخت سریال ها به طور اساسی مورد توجه قرار نمی گیرد به غیر از سریال های ماه مبارک رمضان که در آنها به این امر توجه شایسته ای می شود در مابقی سریال ها آن هم در موارد معدود به امر نماز پرداخته می شود و البته نوع این پرداختن هم حائز اهمیت است. معمولاً پدر و مادرهای نمازخوان در فیلم وجود دارند و هنرپیشه های نقش اول و دوم ارتباطی با نماز برقرار نمی کنند. این در حالی است که در یک سریال و یا فیلم لحظات زیادی به صرف نهار و انجام تفریحات هنرپیشگان و دیالوگ های مرتبط پرداخته می شود ولی بسیار کمتر از آن مقدار به این امر مهم (نماز) پرداخته می شود.

۴) نقش آفرینی و پرداختن بیش از حد به نقش زنان تا حدی که نقش مردان در سریال ها به شکلی نمایش داده می شود که تحت الشعاع زنانی قدرتمند و متفکر و بدون اشتباه تصور می شوند و همواره در مقابل رفتارهای پراشتباه هنرپیشه مرد یک زن بی نقص وجود دارد. این نوع کم رنگ کردن نقش هر یک از جنسیت ها در سریال ها که به هیچ عنوان با واقعیات موجود جامعه مطابقت ندارد در هر صورت کارکرد متعادل جنسیت ها را خدشه دار می سازد.

۵) در تبلیغات تلویزیونی نیز بیشترین سهم تبلیغات به مشاغل خدماتی و بانک ها و موادغذایی اختصاص دارد و تقریباً ردپایی از تبلیغاتی صنعتی مشاهده و تبلیغ تولید صنعتی و کشاورزی نمی شود.

۶) استفاده ناکافی از پرچم و سمبل های دینی - ملی از جمله نواقصی است که به آن می توان اشاره کرد. در حالی که کشورهای دیگر به هر شکل در مجموعه های تلویزیونی از نمادها و پرچم خود به دفعات استفاده می نمایند. متأسفانه این امر در رسانه ملی کمتر به چشم می خورد. نمایش آثار مذهبی و ملی و پرچم کشورمان در سریال ها اقدامی ارزشمند در راستای افزایش غرور ملی ایرانیان است.

۷) تسخیر اغلب شبکه های صدا و سیما توسط فوتبال و برنامه های تجزیه و تحلیل آن و نمایش فوتبال های داخلی و خارجی از جمله نقاط ضعف سیما می باشد و این حجم پرداختن به فوتبال تقریباً به شکل یک نیاز واقعی جلوه داده شده است.

۸) عدم تفکیک سنی در سریال ها و فیلم ها به نحوی که مخاطبین کم سن و سال با تماشای برخی از مجموعه ها دچار اختلالات رفتاری و روانی می شوند.

۹) پایان عجولانه و مبهم اغلب سریال ها به نحوی که از ابتدای سریال یا فیلم به تمامی جوانب و حواشی پرداخته می شود ولی ناگهان در قسمت پایانی همه چیز خیلی سریع جمع بندی و به اتمام می رسد.

۱۰) رو در رو نشان دادن نسل ها و تقابل و تضاد بین نسلی نیز از جمله ضعف های مجموعه های تلویزیونی است. بدین شکل که اغلب نقش اول سریال در تضادی همه جانبه به تقابل با نسل اول پرداخته و به جای تعامل و انتقال صحیح فرهنگی و آموزش این مهم متأسفانه به تضادها پرداخته می شود. بهتر است که جهت فرهنگ سازی صحیح در فیلم ها به یادگیری و انتقال تجارب نسل اول از سوی نسل بعدی توجه بیشتری صورت گیرد.

در نهایت اینکه گرایش مناسب جامعه نسبت به مجموعه های تلویزیونی و پرمخاطب بودن آنها فرصتی است جهت بیان مشکلات فرهنگی و اجتماعی و راهگشایی حل این مشکلات با زبان هنر و فیلم و چنانچه نقش آموزشی در کلیه مجموعه ها حتی مجموعه های طنز مدنظر باشد (همانگونه که در سریال اخیر مسافران به خوبی به این مطلب پرداخته شده) در حقیقت رسانه ملی آن گاه نقش مولد خود را در فرهنگ عمومی همچنان حفظ خواهد نمود.

نویسنده:محمدعلی عباس زاده