شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

کُردها چه نقشی در جنبش مدنی ایرانیان دارند


کُردها چه نقشی در جنبش مدنی ایرانیان دارند

عقلانیت سیاسی در جامعه کردستان به مرحله ای از شکوفایی رسیده که اینک عموم کُردها به این قطعیت رسیده اند که پیشبرد دموکراسی در ایران بدون تلاش همگانی ممکن نیست, همچنان که گشایش فضای مدنی و رسیدن کُردها به مطالباتشان بدون همکاری دیگر ایرانیان امکان ندارد همین خودآگاهی مدنی امروز کردها – که ریشه ای به درازای تاریخ و از جمله نشانی بزرگ در تاریخ مشروطه خواهی ایرانیان دارد حکم به همگامی و همراهی جنبش آزادی خواهی ایرانیان می دهد

اینکه کردها چه مطالباتی دارند و چه میزان از این مطالبات در دولت های بعد از انقلاب برآورد شده یا به آن توجه شده، بی ارتباط با انتخابات امروز ریاست جمهوری نیست، اما نکته مهم همراهی کردها با جنبش مدنی و آزادی خواهی ایرانیان است. همراهی کردها با جنبش مشروطه خواهی و حرکت های آزادی خواهانه بعد از آن تا به امروز، تاریخ دورودرازی نیست که بتوان آن را فراموش کرد. این مردمان همواره پای ثابت حرکت های عمومی مردم برای نیل به آزادی، پیشرفت، دموکراسی و عدالت بوده اند و تاریخ این مرزوبوم به این مشارکت و فداکاری مدنی گواهی می دهد.

اگرچه همه مطالبات کردها از جمله در استانی چون کردستان کاملا تأمین نشد، اما آنچه روحانی در اجرای بیانیه شماره ۳ (بیانیه اقوام) انجام داد، چنان قابل توجه هست که کردها را به همراهی با سیاست مدار میانه رویی چون روحانی متقاعد کند و در مسیر دموکراسی خواهی آنها را همگام کند.

همان گونه که دولت اصلاحات بعد از دو دهه با اجرای اصل مربوط به شوراهای شهر و روستا و توسعه دموکراتیک محلی گامی مقدماتی برداشت، دولت روحانی نیز با اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی بعد از ۳۶ سال به خواسته کردها در ایران رنگ واقعیت بخشید، زیرا شکل گیری شوراهای شهر و روستا خواسته عموم ایرانیان و تدریس زبان کردی در دانشگاه ها و مدارس در اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی مطالبه مشروط و اختصاصی کردها در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ بود. همین گام های کوچک و تدریجی و آرام است که به حرکت اصلاح طلبی در ایران هویت می بخشد.

کردهای اهل سنت البته در دولت روحانی نخستین بار عناوین سفیر و معاون وزیر را تجربه کردند و مدیریت میانی آنها از جمله پست های فرمانداری و مدیرکلی در سطح مدیرکلی استانی و حتی ملی اینک طبیعی می نماید. فضای مدنی در دولت تدبیر گشایش نسبی یافته و مطبوعات متعددی امکان انتشار و تولد یافته اند. فضای هنری برای هنرمندان امیدبخش شده، چنان که در سال گذشته ۷۰ کنسرت موسیقی برگزار شد و لغو کنسرت ها در این استان نسبت به دیگر مناطق به حداقل رسیده و از تعداد انگشتان دست فراتر نمی رود. تولید انبوه فیلم و اجرای متعدد تئاتر و برگزاری نمایشگاه های متنوع فرهنگی و هنری و نیز درخشش گروه های مرتبط در عرصه ملی و بین المللی مانند ارکستر فیلارمونیک سنندج و ایجاد انگیزه برای تقویت ارتباط بین هنرمندان سرشناس با کردستان و برگزاری جشنواره های معتبر مانند جشنواره اقوام و جشنواره پیش روی مطبوعات کردی (برای نخستین بار) نشانه های خوبی برای نمایان کردن تفاوت فضای دولت تدبیر و امید با عصر مهرورزان دارد.

در زمینه اقتصادی نیز پروژه های چندی مانند لاستیک سازی کردستان، پتروشیمی و... به بهره برداری رسیده، اجرای راه آهن همدان به سنندج، فرودگاه سقز و بزرگراه میاندوآب به کرمانشاه (که قسمت اعظم آن در کردستان قرار دارد) شتاب بیشتری به خود گرفته، ادبیات توسعه به کردستان بازگشته و رئیس جمهور مشخصا از اتصال راه آهن سنندج به کردستان عراق برای اتصال به مدیترانه سخن می گوید.

گروه های اصلاح طلب و مدنی که حتی امکان انتشار رسانه در عصر عدالت مهرورزان از آنها سلب شده بود، اینک در دولت روحانی تولد دوباره و امکان بازسازی تشکیلاتی و مطبوعاتی و امکان برگزاری نشست های سیاسی یافته اند.

این فضای حداقلی گرچه تا نقطه آرمانی تأمین مطالبات کردها فاصله زیادی دارد، اما تحلیل درست کردها از شرایط تاریخی جنبش مدنی امروز ایران، آنان را به حرکت تدریجی و گام به گام و مسالمت آمیز، اما نتیجه بخش ترغیب می کند.

جنبش دموکراسی خواهی و تحول گرایی ایرانیان که اینک رنگ بنفش به خود گرفته و با چهره روحانی میانه رو نمایان شده است، بی گمان دیگربار همراهی کردها را با خود خواهد داشت و کردها قطعا به این نتیجه رسیده اند که راهی به جز «امید» و اصلاح طلبی تدریجی ندارند؛ راهی که با پیمودن آن امیدوارند میزان مشارکت آنها در مدیریت محلی و کلان کشور و مشخصا توزیع عادلانه قدرت، ثروت و منزلت به عنوان شعار اصلی اصلاح طلبان کُرد و مطالبات هویت طلبانه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شان در دولت دوم تدبیر و امید به صورت راهبردی مورد توجه قرار گیرد.

فیض الله پیری