سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
تفاوت های فرهنگی تفاوت هایی پایدار ایجاد می کنند
دیدگاهها در مورد سیاستهای بازتوزیعی، حاوی جزء اصلی فرهنگ است.
بحث در مورد سیاستهای اقتصادی، اغلب بحثی داغ است. مذاکرات در ارتباط با چگونگی انجام سیاستهای رفاهی و مالیاتی برای بازتوزیع ثروت از طبقه ثروتمند به فقیر به سختی پیش میرود. فهم این که چرا مردم نظرات مختلفی در مورد حوزههای مورد علاقه اقتصاددانان دارند، به این دلیل است که احتمالا نگرش شهروندان به این گونه موضوعات تحت تاثیر دولتهایی است که برگزیرند شواهدی مبنی بر تایید این استدلال در کشورهای مختلف وجود دارد. مردم ثروتمند، دستاوردهای کمتری از بازتوزیع ثروت دارند و عموما گرایش کمتری نیز به این موضوع نسبت به مردم فقیر نشان میدهند. همین طور کسانی که فکر میکنند برای ثروتمند شدن در آینده شانس دارند، به بازتوزیع ثروت علاقه نشان میدهند.
اما به نظر میرسد که عقاید و نظرات در مورد بازتوزیع از کشوری به کشور دیگر متفاوت است.
و این موضوع، اقتصاددانان را به این سمت هدایت میکند تا بپرسند که آیا فرهنگ و ارزشها عقاید مردم را به صورت مستقل تحت تاثیر قرار میدهند. بررسی دادهها در مورد نگرش اقتصادی و سیاسی مردم در کشورهای مختلف نشان میدهد که آمریکاییهای طبقه متوسط نسبت به اروپاییها خیلی کم نسبت به سیاستهای بازتوزیع تمایل دارند. باراک اوباما در دوره مبارزه انتخاباتیاش در ۲۰۰۸، نقش کسی را بازی کرد که مطالبات برآورده نشده مردم در این زمینه را به یاد آنها آورد. در همین زمان، توضیح در مورد ضرورت توزیع ثروت در میان همگان، بعضی از منتقدان را عصبانی و برافروخته کرد. از منظر این منتقدان، آقای اوباما در مقابل ارزشهای آمریکایی قرار گرفته است.
در میان اروپاییها هم تفاوتهای بسیاری در نظرات مربوط به سیاستهای بازتوزیعی وجود دارد. مردمی که در کشورهای سابقا کمونیستی هستند، نسبت به کسانی که مثلا در انگلیس یا هلند زندگی میکنند، گرایش بیشتری به سمت سیاستهای بازتوزیعی دارند. از سوی دیگر باید پرسید که مثلا آیا ویژگیهای فرهنگی در لهستان وجود دارد که باعث میشود، لهستانیها در شرایط مساوی نسبت به انگلیسیها، گرایش بیشتری برای موافقت با سیاستهای بازتوزیعی داشته باشند؟
سوالهایی از این قبیل، پاسخهای مشکلی دارند. زیرا پدیدههایی از قبیل فرهنگ، نهادها، سیاستها و بروندادهای اقتصادی و نگرش مردم همگی مقولههایی درهم تنیده هستند. برای مثال چگونه میتوان آثار مربوط به سیستم رفاهی را از فرهنگ یک کشور جدا کرد، در حالی که این پدیده خود محصول و جزئی از فرهنگ است. ارزو لاتمر و مونیکاسینتال از دانشگاه هاروارد، در مقاله جدید خود عنوان کردند که مطالعه در مورد دیدگاههای مهاجران، یک راه ممکن برای حل این مشکل است. مهاجران، در کشورهای دیگر با نهادهای مختلف و متفاوت، تجربههای متفاوتی داشتند و دیدگاه آنها منطبق با کشور خودشان شکل گرفته است.
اگر موضوع فرهنگ باشد، آنگاه دیدگاه مهاجران باید از شهروندان بومی متفاوت بوده و نزدیکتر به کشور وطن خود باشد. آقای لاتمر و خانم سینتال دادهها را از جوامع اروپایی، در مورد بیش از ۶۰۰۰ مهاجر از ۳۲ کشور مختلف جمعآوری کرده و پس از بررسی به نتایجی مشابه دست یافتند.
حتی با کنترل عواملی از قبیل درآمد، آموزش و بقیه متغیرهای اقتصادی و اجتماعی از قبیل سابقه کار و سن، دیدگاهها در مورد سیاستهای بازتوزیعی در کشور وطن مهاجران تاثیر قوی بر دیدگاههای آنها بر جای میگذارد. در واقع معیار «سابقه فرهنگی»، سطح درآمد بخشی از اثر ترکیبی آموزش و درآمد را توضیح میدهد. این نتایج حتی برای مهاجرانی که ۲۰سال قبل از این تحقیق مهاجرت کردهاند نیز صادق است؛ آنها نمیتوانند دیدگاههایی شبیه به مهاجرانی داشته باشند که زمان کافی برای تعدیل نظراتشان نداشتند. اما این سوال وجود دارد که اگر مهاجران به صورت انتخابی مهاجرت کردند، چرا مکانهایی را که با سیاستهای مورد علاقهشان منطبق باشند، برای مهاجرت انتخاب نکردند؟ این عقیده ممکن است صحیح باشد، اما احتمالا مجموعهای از آثار طبقهبندی شده توسط آقای لاتمر و خانم سینتال در نظر آورده نشده است.
آنها در نهایت دریافتند کسی که در کشوری موافق با سیاستهای بازتوزیعی بزرگ شده، نظر مساعدتری نسبت به بازتوزیع در مقابل کسی دارد که اکنون به عنوان مهاجر در کشور زندگی میکند. مهاجرت انتخابی و خودخواسته به صورت معکوس عمل میکند، چون افراد مکانهایی را که دیدگاه رایج در آن بر عقایدشان منطبق نیست، رها کرده و به جاهایی که عقایدشان رایجتر است، میروند.
مردم اغلب مهاجرت میکنند، چون چیزی در مورد آینده خود میدانند. برای مثال، کسانی که انتظار دارند ثروتمند باشند، از مناطق با مالیات بالا به مکانهایی با سیاستهای بازتوزیعی کمتر مهاجرت میکنند. اما این قبیل مهاجرت، این احتمال را که دیدگاه مهاجران منطبق بر کشوری باشد که برای زندگی به آن رفتهاند، کاهش میدهد.
● انتقال دیدگاه باز توزیع به نسل دوم مهاجران
بهعلاوه، شواهد متقاعدکنندهای در مورد اثر فرهنگ، بر نسل دوم مهاجران وجود دارد. نظرات کودکانی که در کشوری دیگر به دنیا آمدند، در مورد مطلوبیت بازتوزیع ثروت، قویا به وسیله هنجارهای رایج در کشوری که والدینشان از آنجا آمدهاند، تحتتاثیر قرار گرفته است. این موضوع به انتقال ارزشها و عقاید بین نسلهای مختلف اشاره دارد. اما تاثیر فرهنگ بر آنها، تنها بخشی (دو سوم) از تاثیری است که بر والدینشان وجود داشته است.
بنابراین این اثرات در طول زمان در حال محو شدن است. شاید اقتصاددانان نباید در مورد آثار پایدار فرهنگ، بر نگرشها و سیاست اقتصادی شگفت زده شوند. خانم سینتال در طول دوره آموزش عالی خود، به دنبال نشان دادن این نکته بود که حتی اقتصاددانان هاروارد با سطح آموزش، علایق و درآمد مشابه، دیدگاههای مختلفی در مورد نقش اقتصادی دولت دارند که این اختلاف از ملیت آنها نشات میگیرد. اما این دلالت ضمنی به صورت بالقوه، برجسته و قابلتوجه است. مهاجران و فرزندانشان از مکانهایی که سیاستهای موافق با بازتوزیع ثروت دارند، با احتمال بیشتری به احزاب سیاسی رای میدهند که در مورد بازتوزیع ثروت نظری مساعد دارند. این موضوع نویسندهها را به این سمت هدایت میکند که سوال کنند آیا در طول زمان، ترکیب مهاجرت به کشوری میتواند به تاثیر معنیدار سیاستهای مالیاتی پایان دهد؟
جک دپزیک
مترجم: بهزاد صادقیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست