شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
چرا عاشق ها با هم می میرند

قصههای عاشقانه، تنها به عهد لیلی و مجنون محدود نمیشوند. باگذشت چندین قرن از روایت تلخ عشق آنها، هنوز هم کسانی هستند که «جانشان برای هم در میرود»! شاید بتوانیم «الکساندر و جنت توشکو» را بدون هیچ تردیدی لیلی و مجنون قرن ۲۱ بنامیم. هافینگتون پست نوشته، این زوج پیر کالیفرنیایی ۷۵ سال عاشقانه زیر یک سقف زندگی کردند و با مرگ عجیبشان داستان عشق خود را ماندگار کردند.
الکساندر و جنت، بعد از ۷۵ سال زندگی مشترک، به فاصله کمتر از یک روز، از دنیا رفتند و دخترشان ایمی توشکو-کوشمن آخرین تصویر این زوج را که در آغوش هم جان داده بودند ثبت کرده است. ماجرای مرگ عاشقانه آنها را با دکتر فاطمه رنجبر، روانپزشک درمیان گذاشتیم. او معتقد است بسیاری از عاشقها، چه مادر و دختر باشند و چه زن و شوهر، نمیتوانند بعد از مرگ یکدیگر تاب بیاورند و به خاطر شکستن قلبشان کمی بعد از عشقشان میمیرند.
داستان دو کبوتر
الکساندر و جنت که از ۸ سالگی همدیگر را دوست داشتند در سال ۱۹۴۰ با هم ازدواج کردند و تا زمانی که هر دویشان به ۹۵ سالگی رسیدند، در کنار هم زندگی کردند. حاصل ۷۵ سال زندگی مشترک آنها ۵ فرزند (سه پسر و دو دختر)، ۱۰ نوه و شش نتیجه بود. چند هفته قبل از مرگ عاشقانه این زن و شوهر، الکساندر به خاطر شکستگی لگن در بستر بیماری افتاد و جنت که طاقت بیمار دیدن شوهرش را نداشت، بلافاصله بیمار شد. بیمارستان محلی که بستری شدن این زوج را لازم میدید، ترتیب بستری شدنشان را در یک اتاق و در کنار یکدیگر داد و از آنجایی که کهولت سن الکساندر امکان درمان شدنش را به متخصصان نمیداد، این زوج در کنار هم تحت مراقبتهای ویژه قرار گرفتند.
منو با خودت ببر
زمانی که الکساندر از دنیا رفت، جنت او را در آغوش گرفت و گفت: «منتظرم بمان! به زودی من هم کنارت خواهم بود.» اما حرف جنت، یک ادعای بیاساس نبود؛او خیلی زود قولش را عملی کرد و هنوز یک روز نگذشته بود که در کنار همسرش جان باخت. ایمی، دختر این زوج عاشق میگوید از زمانی که به یاد میآورد، قلب مادر و پدرش مثل یک قلب میتپید.
وقتی قلب میشکند
الکساندر و جنت تنها زوجی نیستند که طاقت دوری از هم را نداشتهاند. مرگ زن و شوهرها به فاصله کمی بعد از هم موضوع جدیدی نیست. اما تاکنون هیچ پژوهش جامعی در مورد دلیل این اتفاق نشده و موضوع به روش علمی بررسی نشده است. البته این مرگ بیفاصله تنها برای زن و شوهرها اتفاق نمیافتد؛مادر و فرزند، خواهر و برادر و افراد دیگری که از نظر عاطفی وابستگی زیادی به هم دارند هم در معرض این خطر هستند.
یکی از دلایلی که نظریه پردازان در مورد چنین مرگهایی مطرح میکنند، دچار شدن به «سندرم قلب شکسته» است. سندرم قلب شکسته در اثر یک شکست عاطفی بزرگ یا فشار احساسی شدید فرد را درگیر میکند و خطر جان باختن فرد به دلیل عارضههای بیسابقه قلبی را ایجاد میکند.
یکدفعه میمیرند
کسی که سندرم قلب شکسته را تجربه میکند، پیش از شکست عاطفیاش، سابقه تنگی عروق، بیماریهای قلبی یا انسداد عروق قلب را نداشته و بدون هیچ سابقه قبلی، ناگهان به خاطر عارضه قلبی جانش را از دست میدهد.
بخشی از این اتفاق مربوط به این است که یک سری مواد شیمیایی در بدن باعث انقباض و گرفتگی عروق میشوند و چنین بحرانهای عاطفی میتواند تعادل آنها را در بدن از بین ببرد. همین نوساناتی که در میزان این مواد شیمیایی ایجاد میشود، میتواند خطر سکته و مرگ ناگهانی را بالا ببرد و بدون هیچ سابقه پزشکی، جان فرد را بگیرد. البته دچار شدن به این سندرم با چنین علایم و در چنین شرایطی را پژوهشگران در بررسیهای آزمایشگاهی ثابت نکردهاند و تنها گمانهزنیهایی از سوی آنها در این مورد وجود دارد ؛به همین دلیل دارویی برای درمان یا پیشگیری از آن ساخته نشده است.
سندرم قلب شکسته چیست؟
بررسیهای پژوهشگران انگلیسی نشان میدهد، بین یک تا دو درصد افرادی که دچار حمله قلبی میشوند، درحقیقت به سندرم قلب شکسته مبتلا شدهاند. این پدیده نخستین بار در سال ۱۹۹۱ توسط پزشکان ژاپنی شناسایی و نام «تاکوتسوکاردیومیوپاتی» روی آن گذاشته شد. به نظر میرسد افزایش ناگهانی سطح هورمونهای استرس مانند آدرنالین و انقباض و انبساطهایی که در عروق قلب رخ میدهد، ممکن است بهطور موقت به قلب آسیب بزند و به محض روبهرو شدن با یک رویداد ناراحت کننده، خطر دچار شدن به عارضههای قلبی را بیشتر کند.
افرادی که به این سندرم دچار میشوند، قبل از مواجه شدن با رویداد مورد نظر، سابقه هیچ گونه بیماری قلبی در کارنامه پزشکیشان درج نشده بوده و گرچه بسیاری از افرادی که تجربه این سندرم را دارند به سرعت بهبود مییابند، اما در مواردی هم ابتلا به سندرم قلب شکسته میتواند باعث مرگ فرد شود. محققانی که این موضوع را مطرح کردهاند، میگویند زنان بیشتر از مردان دچار این سندرم میشوند و نزدیک به ۹ مورد از ۱۰ موردی که به این سندرم دچار شدهاند، زن بودهاند. از نظر محققان ، تعداد زنان بالای ۵۰ سال- در میان کسانی که دچار سندرم قلب شکسته شده اند -بیشتر از خانمهای جوان است و همین موضوع میتواند این فرضیه را که جنت به خاطر شکستن قلبش در چنین زمان کوتاهی جان خود را از دست داده ، تقویت کند.
جایی میان مرگ و زندگی
گذشته از خطری که سندرم قلب شکسته برای افرادی مثل الکساندر و جنت ایجاد میکند، در بسیاری از موارد میبینیم که افراد نه به شکل ناگهانی و یکشبه، بلکه در فاصله زمانی کوتاهی از فوت شریک زندگی یا عزیزشان جان خود را از دست میدهند. زنی که شش ماه بعد از فوت همسرش سرطان میگیرد، مردی که تا اولین سالگرد فوت همسرش هم زنده نمیماند و کودکی که بعد از دست دادن مادرش هر روز بیمارتر و ضعیفتر میشود، همه نمونههایی از این اتفاق هستند. واقعیت این است که تعادل ترشح هورمونهایی که در بدن همه ما وجود دارند، بعد از دچار شدن به غمی بزرگ بر هم میخورد و همین عامل، خطر دچار شدن به بیماریهای مختلف که میتوانند کشنده باشند را هم بالا میبرد.
هیچ کس مواظبشان نیست
بخش دیگری از این واقعیت به سن بالای افرادی که در این موقعیت سخت قرار میگیرند، برمیگردد. وقتی زن و شوهری بعد از دهها سال زندگی مشترک و در سالهای پیری همدیگر را از دست میدهند، انگیزه و توانشان برای مراقبت از خود کم میشود. اغلب این افراد بهخاطر سن بالا با بیماریهایی مثل فشار خون، مشکلات قلبی، پوکی استخوان و. . . دست و پنجه نرم میکنند و وقتی شریک زندگیشان را از دست میدهند، با رسیدگی کمتر به سلامت خود، خطر تشدید بیماری و بحرانساز شدنش را بیشتر میکنند. زنی که پیش از این همسرش او را برای چکاپها به مطب پزشک میبرده یا مردی که زنش به او یادآوری میکرده چه زمانی باید داروهایش را بخورد، بعد از فوت همسرش کمتر به سلامت خود رسیدگی میکند و خطر مرگ او را بیشتر از قبل تهدید میکند.
جانی برای افسردهها باقی نمیماند
دوران سوگواری برای اغلب این افراد با افسردگی شدید همراه میشود و این افسردگی شدید وقتی مهار نشود، میتواند تغییرات شیمیایی مهم و مخربی در بدن ایجاد کند. خطرهایی که افسردگی برای سلامت جسم دارد، بارها در بررسیهای مختلف ثابت شده و محققان بر این باورند که افسردگی خودش میتواند بیماریهای مختلفی ایجاد کند. برای مثال افسردگی ریسک سکته قلبی را بالا میبرد یا میتواند عاملی مستعدکننده برای ابتلا به سرطانهای مختلف باشد. افراد افسرده سیستم ایمنی ضعیفتری دارند و بدنشان در مبارزه با بیماریهای سالخوردگی ناتوانتر است؛به همین دلیل سالخوردگانی که با مرگ همسرشان انگیزه شاد بودن و مبارزه با افسردگیشان را از دست میدهند، بیشتر در معرض دچار شدن به این بیماریها یا مرگ به خاطر تشدید آنها قرار میگیرند.
بهاره اسلامی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست