شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

«تحول در اقتصاد نفتی ما» چرا و چگونه


«تحول در اقتصاد نفتی ما» چرا و چگونه

نفت سیاسی ترین کالای کلیدی جهان امروز است که تأثیر بسیاری بر تحولات کشورهای جهان دارد در این میان, سیاست گذاری نفتی کشورهای نفت خیز بخش عمده ای از سیاست های ملّی این کشورها محسوب می شود و هرگونه برنامه ریزی اقتصادی متأثر از آن خواهد بود

نفت سیاسی‌ترین کالای کلیدی جهان امروز است که تأثیر بسیاری بر تحولات کشورهای جهان دارد. در این میان، سیاست‌گذاری نفتی کشورهای نفت‌خیز بخش عمده‌ای از سیاست‌های ملّی این کشورها محسوب می‌شود و هرگونه برنامه‌ریزی اقتصادی متأثر از آن خواهد بود.

در ایران نیز، که یکی از کشورهای نفت‌خیز دنیاست، نفت اهمیت بسیاری در اقتصاد و سیاست دارد. علاوه بر این، به دلیل جایگاه آن در تولید ناخالص ملّی و سهم بالای درآمدهای نفتی در بودجۀ دولت و نیز منابع ارزی کشور، کالایی استراتژیک و مهم تلقی می‌گردد. اگرچه منابع نفت ذخایر باارزشی را در اختیار ملّت ایران قرار می‌دهد، چگونگی مصرف درآمد حاصل از این ذخایر ممکن است سبب توسعۀ کشور یا اختلال در پیشرفت آن ‌شود. در چند دهۀ گذشته شاهد بوده‌ایم که بعضی از کشورهای فاقد ذخایر ارزشمند مانند نفت، بسیار پیشرفت کرده‌‌اند، اما دسته‌ای از کشورهای صاحب نفت از حیث توسعۀ اقتصادی از این کشورها عقب مانده‌اند که این بدین معنی است که، عقب‌ماندگی نسبی کشورهای صاحب ذخایر نفت را نمی‌توان به حساب ذخایر باارزش آنها نهاد، بلکه باید آن را متوجه چگونگی مصرف درآمد حاصل از آن ذخایر و مدیریت توسعه‌ای آنها دانست.

نگاهی به تحولات سیاسی ــ اجتماعی معاصر ایران، به ویژه در سه دورۀ قاجاریه، پهلوی و جمهوری اسلامی، تأثیر نفت را به مثابۀ متغیر مستقلی بر امور سیاسی و اقتصادی کشور، آشکار می‌سازد. هرگونه سیاست‌گذاری نفتی در دولت‌های ایران، عمدتاً بازتابی از شرایط موجود در ساختار نفت و عرصۀ تولید، توزیع، مصرف و قیمت آن یا مداخلۀ اقتصادی مصرف‌کنندگان خارجی به منظور کسب و حفظ منافع خود و نیز مداخلۀ سیاسی در امور نفتی این کشور بوده است.

بدیهی است شرایط فوق در دوران معاصر بر تحولات سیاسی ــ اقتصادی و حتی اجتماعی کشور، تأثیر مداومی داشته، اما در کنار آن، افزایش غیرمنتظرۀ قیمت نفت نیز عامل مهمی است که ضرورت سیاست‌گذاری‌های مناسب را دو چندان می‌کند.

تعیین قیمت نفت به عوامل متعددی بستگی دارد که اغلب آنها از کنترل تولیدکنندگان آن خارج است. همین مسئله سبب شده است که وضعیت اقتصادی اغلب کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی تحت تأثیر نوسانات قیمت نفت قرار گیرد. اتکا به درآمد صادرات نفت به عنوان بخش مهمی از درآمدهای دولت، و وابستگی فعالیت‌های اقتصادی کشور، به‌ویژه در بخش صنعت و خدمات، به واردات کالاهای سرمایه‌ای واسطه‌ای از عوامل مؤثر در وابستگی اقتصادی ایران به درآمدهای صادرات نفت است که ضریب آسیب‌پذیری دولت‌ها را افزایش می‌دهد.

اتکای دولت به درآمدهای نفتی نامطلوب است و وابستگی هزینه‌های دولتی به درآمدهای نفت، که فوق‌العاده ‌پرنوسان است، منطقی و صحیح نیست. تجربه‌های حاصل از مشکلات ناشی از اتکای دولت‌‌ها به درآمدهای نفتی در گذشته، ضرورت دوراندیشی و لزوم ایجاد نظام مالی پایدار و سالم را نشان می‌دهد. تحولات سیاسی ــ اجتماعی معاصر نشان می‌دهد نفت در تاریخ معاصر شمشیر دولبه‌ای بوده است که لبۀ بُرندۀ آن می‌تواند به نابودی اقتصاد کشور منجر شود. رابطۀ نفت با سیاست و اقتصاد کشور، لزوم حفظ استقلال ملّی، از یک‌سو، و جلوگیری از برداشت‌های بی‌حساب از درآمدهای نفتی و تزریق نااندیشیدۀ آن به اقتصاد کشور را، که آثار معکوسی از خود بر جای می‌گذارد، از سوی دیگر، نشان می‌دهد. کشور ایران، به دلیل بهره‌مندی از منابع سرشار نفت، باید در طراحی و اصلاح ساختار اقتصادی خود بر این ذخایر تکیه نماید. ایجاد صندوق ذخیرۀ ارزی در برنامۀ سوم توسعه روزنۀ امیدی برای اصلاح این ساختار بود، اما با توجه به جایگاه نفت در اقتصاد کشور و مشکلاتی که رشد تقاضا در داخل ایجاد کرده، ضرورت ارتقای کارآیی این بخش در سطح ملّی بیشتر شده است.

طی سالیان گذشته بحث‌های بسیاری دربارۀ رفع وابستگی به نفت در اقتصاد ایران مطرح شده است، اما اکثر آنها به تعیین استراتژی پایدار و برنامه‌ریزی صحیح و بلندمدت نیاز دارد. بی‌شک برنامه‌ریزی منطقی و استفاده از پیشنهادهای صاحب‌نظران می‌تواند آثار مثبتی بر جای بگذارد. همچنین اگر قرار است تحولی در ساختار اقتصادی کشوری مانند ایران روی دهد، باید این تحول با تکیه بر توانمندی‌های آن کشور باشد و مجموعۀ این توانمندی‌هاست که قرار گرفتن کشور در مسیر توسعه و پیشرفت را ممکن می‌سازد و باید تأکید کرد که توسعه در ابعاد مختلف آن نه در خلأ، بلکه در بستری از واقعیت‌های موجود روی می‌دهد.

بیش از یکصد سال از اکتشاف و استخراج چاه شماره ۱ مسجد سلیمان می‌گذرد و میراث صنعت نفت ایران اکنون میراثی یک قرنه از تجربه و هزینه دارد؛ میراثی از کوتاهی سیاستمداران ایرانی در محافظت از این منبع مهم انرژی و دادن امتیازات نفتی به شرکت‌ها و دولت‌های بیگانه بدون در نظرگرفتن منافع کشور، مداخلات بیگانگان در این خصوص و... . ازهمین‌رو تجزیه و تحلیل مسائل نفتی در تاریخ سیاسی معاصر ایران تجارب تاریخی مهمی به همراه دارد که استفاده از آنها برای حال و آیندۀ کشور و ملّت ایران مفید است، دستیابی به اهداف کلان توسعۀ اقتصادی بدون محوریت نفت را تسهیل می‌بخشد و به تعیین سیاست‌های نفتی کارآمد، پایدار و سالم کمک می‌کند؛ لذا در این شماره، موضوع «نفت، سیاست و اقتصاد» محور بحث قرار گرفته است تا با کسب آموزه‌های تاریخی، و طرح پیشنهادها و راهکارها، شرایط مناسب تعیین سیاست‌گذاری نفتی تقویت شود.



همچنین مشاهده کنید