جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بازگشت به خویش


بازگشت به خویش

به رغم وجود نظریه های گوناگون در خصوص علل ظهور انقلاب ها, تقریباً همه اندیشمندان بر این عقیده اند كه انقلاب زمانی پدید می آید كه حكومت دچار بحران مقبولیت و مشروعیت مردمی می شود و توده ها با قطع امید از اصلاح نظام حكومتی به سرنگونی آن دست می یازند

انقلاب را می توان اجمالاً جابه جایی قدرت حاكمه در پی مبارزه گسترده مردمی به شیوه قهرآمیز دانست. این تحول به دنبال نارضایتی عمومی از وضع موجود و زمامداران و نیز به علت مسدود بودن شیوه های صلح آمیز تغییر حكومت پدید می آید. اما میان دو مفهوم مدرن و قدیمی انقلاب باید تمایز قایل شد.در اندیشه مدرن انقلاب دارای معنای ضمنی پیشرفت است: یعنی تحول از وضعیت كهن، نامطلوب به وضعیت نوین مطلوب، در حالی كه نزد قدما انقلاب الزاماً دارای بار معنایی مثبتی نیست.

به رغم وجود نظریه های گوناگون در خصوص علل ظهور انقلاب ها، تقریباً همه اندیشمندان بر این عقیده اند كه انقلاب زمانی پدید می آید كه حكومت دچار بحران مقبولیت و مشروعیت مردمی می شود و توده ها با قطع امید از اصلاح نظام حكومتی به سرنگونی آن دست می یازند. در خصوص علل بروز بحران، دیدگاه ها متفاوت است. برخی از متفكران مانند كارل ماركس معتقدند كه تضاد طبقاتی و ستم ناشی از استثمار توده ها توسط طبقه حاكم و فقر گسترده ناگزیر به انقلاب می انجامد. اما بعضی دیگر مانند الكسی دتوكویل نظر دیگری دارند و فقر را به خودی خود علت انقلاب نمی شمارند و بر این رای هستند كه انقلاب به دنبال بهتر شدن نسبی وضعیت معیشتی بروز می نماید و فقر مفرط اساساً مانع انقلاب است.

صاحب نظران متاخر این نظریه را به صور گوناگون پرورانده اند و منشاء اجتماعی نارضایتی و شورش توده ها را با مفاهیمی مانند فقر نسبی (در برابر فقر مطلق) و انتظارات فزاینده و نظایر آن توضیح می دهند.آنچه موجبات انقلاب اسلامی در ایران را فراهم آورد، برخلاف آنچه اغلب ماركسیست ها تصور می كنند، فقر گسترده و یا تضاد طبقاتی به مفهوم ماركسیستی آن نبود زیرا در آستانه انقلاب اسلامی وضعیت اقتصادی ایران، به خصوص پس از افزایش شدید قیمت نفت در بازارهای جهانی در اوایل دهه ۱۳۵۰ بهبود چشمگیری یافته بود به طوری كه از لحاظ رفاه مادی آینده بسیار دلگرم كننده ای را نوید می داد. درآمد سرانه ایران به قیمت های ثابت در سال ۱۳۵۴ نسبت به سال ۱۳۳۴ یعنی در مدت بیست سال سه برابر شده بود.

بدون شك در شرایطی كه شهرنشینی گسترش می یابد و طبقه متوسط جدیدی شكل می گیرد مسائلی نظیر انتظارات فزاینده و محرومیت نسبی به رغم بهبود كلی وضعیت معیشتی مردم به وجود می آید و حتی می تواند برای جامعه بحران ساز باشد.

اما در هر صورت قرائن و شواهد نشان می دهد كه علت اصلی نارضایتی و عصیان مردم «اقتصادی» نبوده بلكه بیشتر دارای ماهیتی «فرهنگی» بوده است.

با گسترش امواج انقلاب مردمی با اینكه حركت های خشونت آمیزی نظیر تخریب ساختمان های دولتی و بانك ها گاه و بی گاه روی می داد اما هیچ گاه پدیده مرسوم در شورش های شهری مانند غارت مغازه ها، اموال مردم و بانك ها مشاهده نشد. گروه های مردمی كه در تظاهرات عظیم توده ای برای اعلام اعتراض و مخالفت خود با رژیم شاه به خیابان ها می ریختند صرفاً از فقرا و كم درآمدها تشكیل نیافته بودند بلكه اقشار متوسط، تحصیلكرده ها، تكنوكرات ها و حتی صاحب منصبان عالی رتبه در صفوف انقلاب جای داشتند. آنچه همه این گروه ها را به هم پیوند می داد یقیناً نمی توانست مسئله نان یا معیشت باشد. همچنان كه رهبران انقلاب از همان آغاز به درستی می گفتند، مردم برای نان یا مادیات (اقتصاد) انقلاب نكردند، انگیزه آنها برای انقلاب امری غیرمادی (معنوی) بود.

عده كثیری از طرفداران انقلاب اسلامی و دیگر ناظران بر این عقیده اند كه آن امر معنوی كه انگیزه مشترك همه اقشار مردم را برای انقلاب تشكیل می داد در واقع انگیزه مذهبی یا به طور مشخص اندیشه احیای دین بود. بسیاری از قرائن و شواهد تاریخی و تجربی بر این فرضیه مهر تائید می زند: رهبری انقلاب كه شخصیت درجه اول دینی بوده و سابقه نهضت سیاسی ایشان به حداقل پانزده سال قبل از انقلاب اسلامی برمی گردد؛ سازماندهی انقلاب كه اساساً از طریق نهادها و نیروهای مذهبی مانند مساجد، هیات ها، مراسم مذهبی و روحانیون شكل می گیرد، گرایش فزاینده دانشجویان و جوانان به فعالیت های مذهبی سیاسی در سال های پیش از انقلاب كه در مقطع پیروزی نهضت به اوج خود می رسد.

تقریباً همه ناظران و كارشناسان تاریخی حتی مخالفان انقلاب صفت اسلامی را برای انقلاب به رسمیت شناخته اند و انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران را انقلاب دینی می دانند، اما پرسشی كه كمتر به آن پاسخ قانع كننده ای داده شده این است كه در نهضت پیروزمند ایران در سال ۱۳۵۷ مضمون اسلامی انقلاب و یا مضمون انقلابی اسلام چیست؟ به سخن دیگر میان انقلاب و اسلام چه نسبت تاریخی و منطقی وجود دارد؟ به نظر می رسد با پاسخ به این پرسش است كه می توان انگیزه انقلابی مردم را تبیین كرد.نكته مهمی كه باید بر آن تاكید كرد این است كه در سال های پیش از انقلاب اقبال مردم به خصوص جوانان و تحصیلكردگان به دین روند فزاینده ای به خود گرفته بود و این روند به جز در عرصه سیاسی با هیچ مانعی روبه رو نبود.

موسی غنی نژاد