شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

جدایی محافظه کاران آمریکا از اسرائیل


جدایی محافظه کاران آمریکا از اسرائیل

فاصله گرفتن چپگرایان آمریکا از اسرائیل امری ناشناخته نیست اما کتاب جدیدی در آمریکا نشان می دهد که محافظه کاران نیز از اسرائیل دور می شوند

فاصله گرفتن چپگرایان آمریکا از اسرائیل امری ناشناخته نیست اما کتاب جدیدی در آمریکا نشان می‌دهد که محافظه‌کاران نیز از اسرائیل دور می‌شوند.

محافل لیبرال آمریکا یا همان اردوگاه چپگرایان که در گذشته حامی اسرائیل بودند اخیرا تبدیل به دشمنان اسرائیل شده‌اند و در همه مسائل مربوط به بحران فلسطینی‌ها موضع مخالف با تل‌آویو می‌گیرند. روند تبدیل حمایت قاطع به امتناع و سپس دشمنی را می‌توان در حزب دموکرات و مواضع آن به روشنی دید. اکنون هم شاهد روند مشابهی در بین اردوگاه راستگرایان آمریکا به ویژه محافظه‌کاران کلاسیک و غیردینی هستیم و اگر این روند در بین راستگرایان شدت یابد اسرائیل در این جهان پر از خصومت و دشمنی حمایت تنها ابرقدرت جهان را از دست خواهد داد.

کتاب «قدرت هوشمند» (Smart Power) چاپ مرکز تحقیقاتی کاتو (Cato Institute June ۲۰۰۸) نشان‌دهنده این روند روزافزون در بین بخش‌هایی از راستگرایان و کاهش حمایت آنها از اسرائیل و لابی یهودی در آمریکاست. تد گالن کارپنتر (Ted Galen Carpenter) نویسنده کتاب ظاهرا ترجیح داده است مستقیما به اسرائیل اشاره نکند. وی به طور کلی از سیاست خارجه آمریکا انتقاد می‌کند اما در همین چارچوب به حمایت به اصطلاح «غیرارادی» آمریکا از اسرائیل را نیز مورد اعتراض قرار می‌دهد.

سیاست خارجی آمریکا در حقیقت معجونی از اهدافی است که تعریف مشخص ندارد و نشان‌دهنده طرز تفکر آشفته در وزارت خارجه آن می‌باشد. همانطور که کارپنتر هم به درستی اشاره می‌کند مواضع کنونی حکومت آمریکا موجب آن شده است که آمریکا در پی «تحمیل نتایج در هر جا و در هر موضوع» باشد. امری که حتی برای یک ابرقدرت بزرگ ناممکن است. سیاست خارجی آمریکا درگیر بحران‌های نسبتا حاشیه‌ای مثل صربستان و سومالی شده و انرژی بسیاری در بحران اعراب و اسرائیل صرف کرده است که از نظر استراتژیک چیزی بیش از یک درگیری محلی نبودند. در کنار این، آمریکا خطرهای بزرگی مثل آینده نامعلوم نظام سعودی یا تاثیر ویرانگر ایران هسته‌ای بر تامین و قیمت نفت یعنی آینده اقتصادی و سیاسی اروپا و آمریکا را به فراموشی سپرده است.

اما راه‌حلی که کارپنتر و امثال او پیشنهاد می‌کنند تغییر اولویت‌ها برای تمرکز بیشتر بر تهدیدهای استراتژیک و عمده نیست بلکه ارائه سیاست خارجی انزواگرایانه است. کارپنتر از آمریکا می‌خواهد از بحران‌های اصلی فاصله بگیرد و قدرت خود را برای استفاده موثرتر ذخیره کند. او به طور خطرناکی اهمیت تهدیدهای عمده علیه آمریکا و جهان یعنی گسترش بنیادگرایی اسلامی و استفاده از قیمت نفت و تروریسم علیه غرب توسط این جنبش را ناچیز قلمداد می‌کند.

ایدئولوژی تا آنجا چشمان کارپنتر را کور کرده است که او پیامدهای احتمالی استفاده تروریست‌ها از بمب کثیف را نیز نمی‌بیند. او مدعی است القاعده نمی‌تواند واقعا به هزاران بمب هسته‌ای دست یابد و بنابراین میزان خرابی (یک بمب کثیف) هر چند وحشتناک است اما به اندازه خرابی‌ها و خونریزی‌های قرن اخیر نیست. این تلاش برای کم ارزش جلوه دادن حمله عظیم تروریستی علیه شهرهای آمریکا، مخصوص افرادی مثل کارپنتر است که تلاش می‌کنند واقعیت را نبینند و از این زاویه سیاست خارجی «جانشین» را تعریف کنند.

کارپنتر درست می‌گوید که تروریست‌ها موفق نخواهند شد «هزاران» بمب کثیف به دست آورند اما آیا قدرت این را هم نخواهند داشت که چند بمب کوچک به دست آورند یا پودر سیاه زخم را منتشر کنند یا هوا را با گازهای مسموم آلوده کنند.

هر چند این کتاب توسط یک مرکز تحقیقاتی با گرایش اقتصادی منتشر شده اما همچنین هیچ توجهی به نتایج اقتصادی عظیم سلطه ایران بر جریان نفت از خلیج فارس و بهای آن ندارد. تسلطی که ایران می‌تواند با قدرت هسته‌ای به دست آورد و اقدام به بستن خلیج فارس کند.

کوری کارپنتر زمانی بیشتر مشخص می‌شود که سیاست جایگزین و پیشنهادی او را بررسی کنیم:

ـ او خواهان زمینه‌سازی ایجاد کانون‌های بسیار قدرت در جهان به جای سلطه یک قدرت واحد یعنی آمریکاست.

افزایش چنین مراکزی قرار است «مناطق امنیتی» به وجود آورد که از جهان محافظت کند. کارپنتر می‌افزاید که «این مراکز باید در حالت ایده‌آل یا ثبات و دموکرات باشند». در برنامه پیشنهادی وی چین، روسیه، هند یا عربستان سعودی جایی ندارد و تنها قطبی که در کنار می‌ماند اروپاست اما همانطور که پیش از این با مسائل و مشکلات تاسیس و عملکرد ناتو و افزایش قدرت اسلام در اروپا آشنا هستیم می‌توان گفت که اروپا قدرت دفاع از خود را ندارد چه رسد به اینکه «منطقه امنیتی» برای محافظت از جهان باشد.

ادعاهای کارپنتر درباره کاهش قدرت آمریکا در واقع بازتاب هوشمندانه تمایل به انزوا در بین محافظه‌کاران است که با جنگ عراق و این احساس که آمریکا در برابر تلاشهای ایران برای پیشبرد برنامه هسته‌ای خویش ناتوان است به اوج برسد. این تمایل خبرهای خوبی برای اسرائیل ندارد.

نویسنده: دانیل دورون

مدیر مرکز غیرانتفاعی توسعه اجتماعی و اقتصادی در اسرائیل