شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
استقبال از نوروز به رسم تهرانیان
![استقبال از نوروز به رسم تهرانیان](/web/imgs/16/151/czf8y1.jpeg)
با ورود به ماه اسفند (حوت)، تمام همّوغم تهرانیان قدیمی از غنی گرفته تا فقیر، تهیه وسایل عید، خانهتکانی و سبزه رشد دادن، میشود که حتی تا به امروز آثار برخی از آنها در اکثر خانوادههای تهران دیده میشود.
● تهیه وسایل عید
تهرانیان تهیه وسایل عید، خریدن لباس و رخت برای خود و اطفالشان را مقدم بر همه چیز میدانستند. والدین برای خرید لباس عید کودکان، رنگهای سبز، سرخ، زرد و آبی را انتخاب میکردند و بزرگترها نیز سراغ گیوه، عبا، کلاه، چادر سیاه و چادر نماز میرفتند. زنان برای آنکه در مهمانیهای عید چشمگیرتر باشند چادر سیاه براق آهاردار برای خود میخریدند و از دیگر رسومشان آن بود که باید چادر نمازشان که در موقع هفتسین بر سر میکردند، نو باشد چرا که بر این اعتقاد بودند که اولین نماز سال نو را با آن بهجای آورند. در همین ایام، علاوه بر جنب و جوش دکانهای البسه فروشی و خیاطی، دکانهای شیرینیفروشی، آجیلفروشی، ماهیفروش و سبزیفروش نیز رونق بسیار داشت.
● خانهتکانی
خانهتکانی سنتی بود که در خانه هیچ اعیان و گدایی تعطیلپذیر نبود و به قول جعفر شهری اگر خانه جباخانه (خانههای متجمل پر و پیمان) یا مسجد و مردهشورخانه (و اشاره به خانههای فقیرانه بود) باید کل و جزء اسباب آن بیرون ریخته شده پاکیزه و نظیف و شسته و گردگیری میشد و با همین خانهتکانیهای عید بود که اشیای زاید بیرون ریخته و برای فروش به دورهگردها کنار گذاشته میشد و خانهتکانی شامل فرشتکانی از جمله گلیم، قالی، حصیر و نمد بود که اهل محل میان کوچهها آمده و با تکان دادن و چوب و ترکه زدن و خاکگیری آنها را به حیاط برگردانیده و جارو میزدند و بعداز این مرحله پردهها، چادرشبها، روتشکیها، ملحفه، رویه متکاو بالشها شستوشو میشد.
● سبزه سبز کردن
بعد از خانهتکانی نوبت به سبز کردن سبزه میرسید که بسته به نسبت سنگینی و سبکی دست سبز کننده از ۲۰ روز تا ۱۰ روز به عید مانده، صورت میگرفت. به این ترتیب که زن خانه به تعداد جمعیت خانواده هشت مشت گندم، عدس یا ماش برداشته و در ظرفی سفالین میریخت و با هر مشت نیت سلامتی، تندرستی، خوشی و خوشبختی برای اهالی منزل میکرد سپس آنها را در آب نیمهگرم ریخته و در جای گرم قرار میداد و سپس آنها را در دستمال ریخته و سه روز با رطوبت معتدل در دستمال نگاه میداشت تا کجههایشان نقرهای شده و کاملا نیشهایشان بالا بیاید. سپس آنها را درون ظرفی مسی یا بشقابی دورچینی پهن میکرد و هر روز به آن آب میپاشید و روزها در معرض آفتاب و شبها در گرمترین اتاق یا مکان قرار میداد تا سبزهها رشد کنند آنگاه روبان قرمزی به دورش به صورت پاپیون گره میزد.
● داستان چالهمیدان
محله چالهمیدان یا چالیمیدان یکی از پنج محله قدیم طهران بوده که حد فاصل بازار چهلتن، امامزاده سیداسماعیل، میدان مالفروشها، میدان امینالسلطان، گمرک، خانیآباد، دروازهغار، پاقاپوق (میدان اعدام) بوده است. با اینکه دیگر اثری از این محله باقی نمانده اما تهرانیان امروزی، محله چالهمیدان را بهدلیل وجود افراد ناباب و ناصالحش خوب میشناسند و هر کسی را که میخواهند به باد ناسزا بگیرند وی را چالهمیدانی صدا میزدند. وجه تسمیه این محله به چالهمیدان به دوران برپایی و احداث حصارهای اطراف شهر طهران قدیم بازمیگردد.
زمانی که شاهطهماسب اول برای تهران، حصارو برجو بارو کشید، خاک مرغوب بخشی از زمینهای آنجا را استفاده کرد و به اصطلاح گودبرداری نمود، در نتیجه این قسمت از زمین تهران، هفت الی هشت متر گود شد و پایینتر از سایر سطوح شهر تهران قرار گرفت و صورت چاله به خود گرفت، با این اوصاف، مردم بسیاری در آن دوران، در این قسمت از شهر و مردم فقیر در درون این چاله با غارهایی که حفر کرده بودند، زندگی میکردند که برخی از آنها افرادی بینزاکت، ناآرام، ناباب و به اصطلاح امروزیها چالهمیدانی بودند. مشفق کاظمی در کتاب تهران مخوف، محله چالهمیدان را به محله «تورو دومیراکل پاریس» تشبیه کرده است: « درمحله چالهمیدان هم مثل آن محله پاریس در قدیم، عدهای از مردم بودند که در اثر بیسوادی و بیاطلاعی از همه جا و همه چیز اخلاق غریبی داشتند چنانچه که برای اختلافات کوچکی که بر سر مختصر پول یا حرفی بین آنان پیش میآمد یا حوادث بیاهمیت، کمر به قتل و از میان بردن یکدیگر میبستند که میگویند هنوز هم بقیه آثار آن دیده میشود. مردم این محله از سیاست به کلی دور بودند و با یک بیقیدی تمام زندگی مخصوص خود را ادامه میدادند و وقایع مهم از آنان پنهان بود. هرگاه دزد یا شخص جنایتکاری از نظمیه موفق به فرار میشد، پلیس آنها را در این محله جستوجو میکرد و در همانجا موفق به دستگیریشان میشد.»
● زنان چالهمیدان
مسلما بارها عبارت «زنان چالهمیدانی» را شنیدهاید و اندیشیدهاید که سرمنشأ این جمله از چیست: «در دوره ناصری، زنان محله چالهمیدان در اعتراض به حکومت، جریان قحطی، غایله کمبود نان و تحریم تنباکو پافشاری و اعتراضهای اجتماعی گستردهای را به راه انداختهاند که اکثر آنان زنانی با چادر کمربسته و چوبدستی مانند گرز با فریاد و اعتراض بهطوری که هیچکس جلودارشان نبود، در دارالخلافه غوغا به راه میانداختند و بازار تهران از این همه هیاهو و جاروجنجال بسته شد. حتی به گفته طهرانیان قدیم، یک روز چند زن چالهمیدانی، شاطر کمفروشی را با دست خود گرفتند و قصد داشتند وی را در تنور نانوایی بیندازند که مردهای محله با زحمت آن شاطر را از چنگ زنان نجات دادند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست