یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
مجله ویستا

سود و زیان ادبیات


سود و زیان ادبیات

ترجمه فراوان آثار ادبی این پرسش را پیش رو می گذارد كه در صورت پذیرش كپی رایت توسط ایران, چه نتایجی بر ادبیات ما مترتب می شود این موضوع زمانی مهمتر جلوه می كند كه آثار اندكی از ادبیات امروز ایران به كشورهای دیگر راه می یابد به این ترتیب بحث پیوستن یا نپیوستن ایران به كپی رایت می تواند دامنه گسترده ای به خود بگیرد

به نظر می آید اهل ادبیات و آنها كه دستی در ادبیات دارند در این زمینه دارای نظری واحد نیستند. آنچه می خوانید گزارشی است از آرای چند تن از صاحبنظران عرصه ادبیات كشورمان.كپی رایت و پیوستن یا نپیوستن به آن از مباحثی است كه در طی این سالها افراد مختلفی درباره آن نوشته و صحبت كرده اند و در سالهای اخیر نیز توجه بسیاری از حوزه های اقتصادی و فرهنگی را به خود جلب كرده است. اما آیا واقعاً این توجه ها جدی تلقی می شوند و گره ای از موضوع مبهم و بحث برانگیز پیوستن یا نپیوستن مان به كپی رایت را بازكرده اند؟آیا در مورد بخش حقوقی كپی رایت متولیان مربوط همه جوانب را بررسی كرده اند و به نتیجه مطلوب رسیده اند؟آیا مترجمان و اهل قلم می توانند با كپی رایت و شرایطی كه از این امر حاصل می شود همراه شوند؟ آیا همه راضی اند از پیوستن و یا همه موافقند با نپیوستن؟

در این میان هنجارهای جامعه را چگونه می توان با كپی رایت یكنواخت كرد؟می توان تعداد سؤالات را به دهها و صدها رساند. در همین حال امسال عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی پذیرفته شد و می رود تا چند سال آینده عضویت ایران، عملی شود.كامران پارسی نژاد در این باره توضیح می دهد: متأسفانه تب پذیرش قانون كپی رایت مدت مدیدی است كه كشور را فرا گرفته و بسیاری از منتقدین امور فرهنگی و ادبی، متفق القول پذیرش این قانون را در شرایط كنونی به نفع ملت ایران و جامعه ادبی هنری كشور نمی دانند.

این مترجم یادآور می شود: با این اوصاف باخبر شدیم كه كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان بدون ارائه دلایل منطقی به صورت یكجانبه این قانون را مورد تأیید قرار داده است و قصد دارد به ناشران خارجی حق التألیف بدهد. یقیناً تصمیم گیری در این مورد می بایست توسط مراجع ذیصلاحی چون مجلس یا دولت صورت پذیرد.

او معتقد است: تصویب چنین قوانینی یك جریان ملی به حساب می آِید و باید آحاد مردم نسبت به این مسأله و شرایط وقوع آن آگاه باشند.

پارسی نژاد متذكر می شود: همین چندی پیش بود كه خانم سیمین دانشور طی مصاحبه ای انجام این عمل را ناشایست قلمداد كرد و گفت این كار اصلاً در شرایط كنونی به صلاح ایران نیست. این در حالی است كه برخی شیفتگان تمایل شدیدی به چنین كاری دارند و به این صورت مسأله را توجیه می كنند كه ما نباید كاری كنیم كه غربیان چهره بدی از ما متصور شوند یا این كه اگر چنین كاری نكنیم غربیها ما را دزد ادبی قلمداد می كنند. باید به این مسأله مهم توجه كنیم كه در حال حاضر قانون كپی رایت هیچ گونه منفعت ملی برای كشور ما ندارد .از دیرباز خارجیان كتب اصلی و مهم سرزمین ما را آزادانه مورد بهره وری قرار داده اند و تجربیات ناب و ارزشمند ما را تصاحب كرده اند، باید پذیرفت كه ادبیات ما و سایر رشته های علوم انسانی در دوره معاصر فاقد گویایی و اعتبار گذشته است و عدم تمایل غربیان در ترجمه آثار ایرانی گواه این مدعاست.وی می افزاید: غربیان خود می دانند كه آنچنان گرایشی به امر ترجمه آثار ما را ندارند و در عوض این ایرانیان هستند كه در پی ترجمه آثار غربی می باشند. پس فشارهای پشت پرده خود را افزایش می دهند تا چنین امری صورت پذیرد.

پارسی نژاد از سوی دیگر می گوید: غرب با بوجود آوردن پدیده روشنفكری در كشورهای اسلامی جهان سوم شرایط مناسبی برای دست یازیدن به اهداف استعماری خود فراهم كرده است. با توجه به اطلاعاتی كه چندی پیش در كتاب ماه كودك و نوجوان منتشر شد گویا یك سری شركتهای نیمه خصوصی هم تأسیس شدند كه این شركتها زمانی می توانند فعالیت خود را اجرا كنند كه قانون كپی رایت تصویب شود و در چنین شرایطی می توانند به كار تجارت خود بپردازند. پارسی نژاد عنوان می كند: در شرایط كنونی نباید عده ای از متولیان امور فرهنگی در فكر منافع خرد و كوچك خود باشند. باید این مسأله به صورت ملی نگریسته شود آنچنان كه عموم مردم با ماجرای فناوری هسته ای ایران برخورد می كنند.وی در نهایت درباره پیوستن یا نپیوستن به كپی رایت می افزاید: فعلاً چیزی عاید كشور ما نمی كند باید وضع تغییر كند و سیاستگذاری ها عوض شود و همانطور كه سینمای خود را به غرب قبولاندیم ادبیاتمان را هم به آنها بشناسانیم تا آن وقت یك سری كتابها به آنها معرفی شود و ما هم از آثار آنها ترجمه كنیم.اما مهدی غبرایی مترجم دیگر كشورمان در اظهار نظری می گوید:با پیوستن به كپی رایت با همه عواقب و پیامدهایش موافقم. او درباره دلیل موافقتش با پیوستن به كپی رایت توضیح می دهد كه: ما باید قواعد جهانی را بپذیریم و اگر نه كه اصلاً به پیوستن فكر نكنیم. اگر الان نیاز است پس باید بپذیریم.وی معتقد است: اگر پذیرفتیم خب ما باید مسائلی را رعایت كنیم و لازمه اش این است كه كپی رایت را هم بپذیریم هر چند كه در كوتاه مدت قیمت كتاب و بقیه مسائل به عنوان مشكلی دیده می شوند اما مسأله حیثیتی است.غبرایی می گوید: البته كپی رایت تنها شامل كتاب نیست بلكه استفاده های كامپیوتری را هم شامل می شود كه قیمت سرسام آوری پیدا می كنند و به قیمتی جهانی می رسند. اما طبق ارزیابی كارشناسان در مورد كتاب خیلی تغییر نمی كند. ما می توانیم در خیلی از موارد از ناشر اجازه بگیریم و به دلیل تیراژ پایینی كه داریم تخفیف بگیریم.مهدی غبرایی یادآور می شود: از دوباره كاری و ترجمه های چندگانه جلوگیری می شود با این حال ضرری هم دارد یعنی من در نقش یك مترجم سابقه دار مدعی ام كه می توانم از عهده ترجمه برخی كتابها برآیم اما اگر مترجم تازه كاری سراغ اثری برود ممكن است یك اثر خوب حرام شود ولی در كل موافق پیوستن به كپی رایتم و حتماً باید بپیوندیم.

علی عبداللهی هم معتقد است: باید وارد این پیمان شویم هر وقت كه باشد چون چاره ای نداریم. اگر بخواهیم با دنیا بده بستان داشته باشیم ضروری است كه این پیمان را بپذیریم. او متذكر می شود: ولی كپی رایت آن طور هم كه خیلی ها فكر می كنند مشكل نیست. آنها هم با درك شرایط كشور ما آنچنان چیزی از ما نمی گیرند هر چند كه در یك نگاه كلی باعث تغییراتی در بازار نشر می شود. از سویی مترجمان باید مجوز بگیرند و از سویی كیفیت ترجمه بالا می رود و كتاب هم گرانتر می شود به هر حال این پیوستن زمانی باید انجام شود. من موافقم خودم به عنوان یك مترجم در ترجمه هایم از طریق اینترنت با صاحبان آثار صحبت می كنم و وضعیت چاپ كتاب و تیراژ در ایران را برای آنها توضیح می دهم و آنها هم در مقایسه با آثار جهانی برای ما حساب نمی كنند.

حمید سبزواری هم در این باره معتقد است: من تأكید می كنم دوستان و عزیزانی كه در این جریانها دخیل هستند نقش مستقل بودن مملكت مان را در تمام صحنه ها فراموش نكنند .ما ملتی هستیم با فرهنگ خاص خودمان كه به آن در دنیا می نازیم می خواهم كه پایه های این ساختمان عظیم را سست نكنند و گذشته هایمان را به دست فراموشی نسپارند و سعی كنند از آنچه خودمان داشته ایم ارتزاق كنیم. سبزواری افزود: در جریان كپی رایت هم خیلی مداقه نداشتم. اما سخنم این است اگر غربیها ثروت به دستمان بدهند به جای زهر نمی پذیرم. نمی گویم از همه علوم و فنون آنها صرف نظر كنیم باید آنها را بگیریم و تجربه كنیم و اگر دیدیم سودی هست آن را به كار بندیم.

در غیر این صورت من هر تحفه ای را از غرب نخواهم گرفت. بایستی خوب اندیشه كنیم و در آن كار كنیم ببینیم اصلاً مقصود و مقصدشان چیست اگر زیان بخش نیست و گرهی از كارمان می گشاید كه اشكالی ندارد اما اگر به متون گذشته و مكتبی ما دستبرد بزنند و چهره های فرهنگی مان را مخدوش كنند ما به هیچ عنوان نباید به آنها تن بدهیم.

مریم كریمی