چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

تاریخچه قلیان و چپق در ایران


تاریخچه قلیان و چپق در ایران

در سال ۱۴۹۲ میلادی وقتیكه كاشف بزرگ , كریستف كلمب, پس از ماهها تلاش و كوشش, در كنار جزیره ای كه امروز به كوبا مشهور است لنگر انداخت, با جهانی روبرو شد كه تازگی های فراوانی برای او داشت او و همراهانش در این جزیره ناشناس دیدنیهای جدیدی مشاهده كردند آنها «دیدند بومیها لوله ای از برگ خشك گیاهی كه به هم پیچیده اند در دست دارند, شبیه به لوله آتش بازی كه اطفال در عید بازی می كنند یك سر آنرا آتش زده, و سر دیگر را می مكند

از ویژگیهای زندگی ایرانی، آمیختگی شدید هنر با زندگی روزمره است. هیچ امری از امور زندگی مادی ما، از آمیختگی با هنر عاری نیست. اما چشم‌های ما آنچنان با این زندگی خو گرفته، كه اغلب زیبائی‌های آنرا كمتر درك می‌كنیم، و گاهی درك بهتر آن محتاج بدقت و تیزبینی، و احتمالاً یادآوری است. ویژگی دیگری كه باید از آن سخن گفت ، دگرگون كردن، و برنگ ایرانی در آوردن آداب و رسومی است كه گاه و بی‌گاه ما از دیگران اقتباس كرده‌ایم.

به شهادت تاریخ، سنن غیر ایرانی كه به ایران وارد شده، یا احتمالاً تحمیل گردیده، پس از مدتی آنچنان رنگ ایرانی به خود گرفته، كه صاحبان اصلی آن، توانائی شناختن آنرا نداشته اند. زیرا ایرانی آنرا مطابق ذوق لطیف خود دگرگون ساخته است. این دگرگونی بیشتر در نتیجه ذوق زیباپسند ایرانیان بوده، كه همیشه و در همه حال زندگی را با هنر آمیخته اند.

از مواردی كه می توان بر این موضوع شاهد آورد دخانیات، یعنی توتون و تنباكو، و روش دود كردن آن است.

برای درك بهتر دگرگونی و آمیختگی امر بكار بردن دخانیات، با زیبائی و هنر، بد نیست كه چند قرن به عقب برگردیم، تا بدانیم كه، توتون و تنباكو از كجا وارد تمدن بشر گردیده، و چگونه راه خود را باز و طی كرده است و این کار را همت آقای محمد حسن سمسار به انجام می رساند:

در سال ۱۴۹۲ میلادی وقتیكه كاشف بزرگ ، كریستف كلمب، پس از ماهها تلاش و كوشش، در كنار جزیره‌ای كه امروز به كوبا مشهور است لنگر انداخت، با جهانی روبرو شد كه تازگی‌های فراوانی برای او داشت. او و همراهانش در این جزیره ناشناس دیدنیهای جدیدی مشاهده كردند. آنها «دیدند بومیها لوله ای از برگ خشك گیاهی كه به هم پیچیده اند در دست دارند، شبیه به لوله آتش بازی كه اطفال در عید بازی می كنند. یك سر آنرا آتش زده، و سر دیگر را می مكند، و دود آنرا با هوا استنشاق می كنند. این استنشاق دود، یك نوع مستی و رخوت ایجاد می كرد، و انسان خستگی را حس نمی نمود. این لوله‌ها را بومیان تاباكوس می نامیدند».به این ترتیب دریانوردان اسپانی اولین بار توتون را شناخته و به تقلید از بومیان بكشیدن آن پرداختند. كریستف كلمب هرگز فكر نمی كرد، این لوله های شبیه به اسباب بازی كودكان، روزی هم‌نشین و همدم گروه بسیار زیادی از مردم جهان خواهد گردید.

كریستف كلمب نمی توانست ، در مغز خود مجسم سازد، كه قرنها بعد، این هدیه دنیای جدید، پول و سلامت مردم متمدن را بصورت دود به آسمان خواهد فرستاد. و باز او فكر نمی كرد كه، قرنها پس از او نهضتی عظیم برای جلوگیری از استعمال این هیولای سیاه برپا خواهد گردید. و این لوله شبه به اسباب بازی كودكان «میخ تابوت»لقب خواهد گرفت.

گفتیم كه برای اولین بار اسپانیولی‌ها، در جزیره كوبا با توتون و تنباكو آشنا شدند. بومیان امریكا، با این گیاه بومی سرزمین خود از دیر باز آشنا بودند، و از آن بعنوان وسیله دود كردن استفاده می كردند . طرز استفاده آنها از توتون بدین قرار بود كه، مقداری از آن را در برگ های ذرت می ریختند و نوعی سیگار، شبیه به سیگار برگ می ساختند.

روش دیگری نیز برای كشیدن توتون به كار می بردند، و آن بدین طریق بوده كه، مقداری توتون در نی یا استخوان ریخته آن را آتش می‌زدند و می‌كشیدند، و این روشی است كه بعدها سبب ایجاد پیپ در غرب و چپق در شرق گردید.

در اعیاد و یا مراسم دیگر نیز، بومیان بوته های تنباكو را، با برگ و ساقه روی هم انباشته و آتش می زدند، و در اطراف آن بدست افشانی می پرداختند.

احتمالاً تنباكو بعنوان دارو نیز مورد مصرف داشته است. بومیان آمریكا، زهری نیز از تنباكو می گرفتند كه نوك نیزه های خود را با آن زهر آلود می ساختند. این ارمغان دنیای جدید در قرن ۱۶ به اسپانیا برده شد و پس از آن در سایر كشورهای اروپا پراكنده گردید. در سال ۱۵۸۶ سر والتر رالی مشهور به «پدر آمریكای انگلیس»در زمان سلطنت الیزابت اول، كشیدن پیپ را كه در آمریكا با آن آشنا شده بود به انگلستان آورد، و دود كشی با سرعت سرسام آوری در انگلستان و سایر نقاط جهان در قرن ۱۶ رواج یافت. حیرت آور آنكه سر والتر رالی، آنچنان به كشیدن پیپ معتاد شد، كه هنگامی كه در سال ۱۶۱۸ او را به جرم خیانت و شركت در توطئه اعدام می‌كردند، پیپ در گوش دهان داشت.

كشیدن توتون مانند همه چیز جدید دیگر، با مخالفت شدید عده‌ای روبرو گردید. در رأس مخالفین دودكشی در اروپا، كشیشان قرار داشتند كه دودكشان را به بی‌دینی و زندقه متهم ساختند. اما این تهمت نتوانست از توسعه دودكشی جلوگیری كند. به زودی دودكشی چون مرضی همه‌گیر از اروپا به آسیا و آفریقا سرایت كرد، و در قرن ۱۷ میلادی كشیدن توتون در سراسر مشرق گسترش یافت .اما در شرق نیز دودكشی مواجه با مخالفتهای شدید شد.

سلطان مراد خان چهارم، به فتوای ملایان، هزاران بیگناه را به جرم كشیدن توتون به دیار نیستی فرستاد. دودكشان در سلك مرتدین به حساب آمدند، و در ریختن خون آنها مباح گردید. در مدت سلطنت سلطان مراد خان (۱۰۳۳ ـ ۱۰۴۸) با قساوت هرچه بیشتر، دود كشان امپراتوری اسلامی به زیر تیغ جلاد رفتند. اما نتیجه ای حاصل نشد. پس از مرگ او كشیدن چپق با شدت هرچه تمام‌تر توسعه یافت و تجارت پر سود توتون رونق گرفت. باین ترتیب مبارزه خونین به سود توتون خاتمه یافت. دولت عثمانی ناچار كشیدن توتون را آزاد كرد و بر تجارت آن مالیات بست.

در روسیه نیز وضع به همین منوال بود و مدتی دودكشی با مخالفت روبرو شد.

● توتون و تنباكو در ایران

تاریخ قطعی ورود تنباكو به ایران را نمی توان تعیین كرد. ولی بی شك توتون و تنباكو همراه با دست اندازی پرتقالی‌ها به خلیج فارس (۹۱۳ هجری قمری) به ایران وارد گردیده است. اما طرز استفاده توتون و تنباكو در ایران تغییر یافت و ایرانیان لوازمی برابر ذوق خود برای دودكشی ایجاد كردند.

وسیله‌ای كه اروپاییان برای دود كردن به كار می‌بردند، عبارت بود از پیپهای كوچكی كه از فلز یا سفال یك پارچه ساخته می‌شد.

در ایران این پیپها اقتباس شد و به صورت چپقهای دسته بلند درآمد. چنانكه در ویژگیهای زندگی ایرانی گفتیم، این وسیله كشیدن توتون نیز با ذوق و هنر ایرانی در هم آمیخت، و پیپ ساده تبدیل به چپق گردید، و در تزیین آن سلیقه خاص ایرانی به كار رفت و چپق های ایرانی با انواع مختلف تزیینات آراسته گردید.

علاوه بر چپق كه تقلیدی از پیپ فرنگی بود، وسیله دیگری برای دود كردن تنباكو به ننام قلیان توسط ایرانیان اختراع و ایجاد گردید.

قدیم‌ترین ذكری كه از قلیان در ادبیات فارسی شده، این رباعی‌ها از اهلی شیرازی است كه در سال ۹۴۲ هجری قمری در گذشته است.

«قلیان ز لب تو بهره ور می گردد» «نی در دهن تو نیشكر می گردد»

«بر گرد رخ تو دود تنباكو نیست» «ابریست كه بر گرد قمر می گردد.»

بنابراین می توان گفت كه در سال ۹۴۲، یعنی ۲۹ سال پس از ورود پرتقالی‌ها به خلیج فارس، قلیان كشیدن در ایران رواج یافته است. شعرای دیگر قرن دهم هجری نیز اشعاری درباره قلیان دارند.

«قلیان كه بر دست چو گل جای نمود» «هر دو بر او شمع نهد سر به سجود»

«گلزار دماغ شعله آشامان را» «سرچشمه آتش است و فواره دود» میر الهی

«كمتر باشد مرا غم تنهایی» «مأیوس شدم به عالم تنهایی»

«صحبت به كسی گو، كه اگر نیست چه باك» «قلیان كافیست همدم تنهایی» باسطی

«من و صد آه و افغان و، نی صد بوسه بر لعلش» «هزاران پیچ و تابم داد از این قلیان كشیدنها»

«با قرچلمی(۱) چو نافه آهو كو» «چون فاخته تا چند زنم كو كو كو»

«در محشر اگر آتش دوزخ بینم» «فریاد برآورم كه تنباكو كو» باقر كاشی

اولین تصویری كه از قلیان به وسیله هنرمندان ایرانی كشیده شده، احتمالاً ‌تصویر نشمی كماندار كار رضا عباسی، نقاش مشهور دربار شاه عباس بزرگ است، كه تا اواخر نیمه اول قرن یازدهم هجری زنده بوده است.

قلیان وسیله‌ای كاملاً جدید و ابتكاری بود، و اروپاییان از آن هیچ گونه اطلاعی نداشتند. این بی‌اطلاعی را می‌توان از شرحی كه تاورنیه و شاردن از قلیان داده اند درك كرد.

تاورنیه می نویسد: «ایرانیان تنباكو را با دستگاهی كاملاً اختصاصی می‌كشند. در كوزه گلی دهان گشادی به قطر سه انگشت، تنه قلیانی از چوب یا نقره كه سوراخی در وسط دارد قرار می دهند، و بر سر آن مقدار تنباكوی نم‌دار با كمی آتش می گذارند، و در زیر قلیان سوراخ ممتدی است كه، در حالی كه نفس را بالا می كشند، دود تنباكو با شدت از امتداد سوراخ پایین آمده و داخل آب كه به رنگهای مختلف میآمیزد(۲) داخل می‌شود. این كوزه مرتباً تا نصفه آب دارد. دود كه در آب است به سطح می آید و هنگامیكه نفس را بالا می كشند، از نی قلیان دود به دهان وارد می‌شود. به واسطه آبی كه به قلیان می ریزند دود تنباكو تصفیه می شود و كمتر ضرر می رساند. والا با این همه قلیان كه می‌كشند، مقاومت برای آنها غیر ممكن است. ایرانیان زن و مرد، به طوری از جوانی عادت به كشیدن تنباكو كرده اند، كه كاسبی كه باید روزی پنج شاهی خرج كند، سه شاهی آن را به مصرف تنباكو می‌رسانند. می‌گویند اگر تنباكو نمی داشتیم چطور ممكن بود كیف و دماغ داشته باشیم.»

«ایرانیان چنان به تنباكو عادت كرده اند كه محال است بتوانند از آن صرف نظر كنند. اول چیزی كه در سر سفره می‌آورند قلیان است و قهوه، كه عیش خود را با آن شروع می كنند.

در ماه رمضان و ایام صوم بزرگ، اول چیزی كه برای افطار حاضر می كنند قلیان است، و بعضی‌ها خود اقرار دارند كه استعمال این قدر دود برای آنها مضر است اما می‌گویند چه كنیم عادت شده است.»

تاورنیه نوشته است كه شاه صفی خود چپق می كشید و درباره حاكم قم و خشم شاه صفی، و مجازات او می نویسد«پسر آن خان كه جوان متشخصی بود و از مقربین پادشاه، همیشه در حضور بود، و چپق و توتون شاه را بایستی با دست خود به او بدهد، و این از مشاغل خیلی محترم دربار ایران است.» این نوشته تاورنیه می‌رساند كه از این زمان سمت مخصوصی به نام قلیان دار یا چپق دار در دربار ایران به وجود آمده است.

شاردن در این باره می نویسد:«توتون از ایران به هند صادر می گردد.» «طرز تهیه توتون در ایران برای ممالك ما (اروپا) مجهول می باشد. و دود كردن این نبات، در ایران و هندوستان اصول كاملاً خاصی دارد. هوای این سرزمین (ایران) بسیار گرمتر و خشك‌تر از اروپا و تركیه است، و افكار و اندیشه های دقیق تر می باشد. لذا اگر بنا بود كه مثل ما تدخین كنند، تنباكو آنها را سرگیجه می‌آورد. چون ایرانیان مدام دود می كنند، دود را از تنگ آبی عبور می دهند. اینگونه چپق‌ها را قلیان می‌نامند. چنانكه ملاحظه می‌فرمائید بالای بطری (كوزه قلیان) سر چپق (قلیان) كه سفالی یا فلزی است، به وسیله لوله‌ای كه منتهی‌الیه آن داخل آب شده تعبیه گشته است. در زیر كوزه قلیان چهارپایه‌ای وجود دارد كه شبیه زیری بعضی شمعدانها است.

چپق و یا پیپی كه به وسیله آن دود كشیده می شود، به لوله مذكور متصل می شود. هنگامی كه میل تدخین دارند اندكی تنباكو را كه بسیار ریز سائیده شده، خیس می كنند، و در سر قلیان قرار می دهند، تا به سرعت سوخته نشود.

آنگاه دو یا سه قطعه زغال مشتعل كوچك را بر روی آن می گذارند، و دود را می كشند كه داخل آب گردد، و در آن چرخ می‌خورد، و بلافاصله به دهان وارد می شود. البته هم مطبوع و هم گوارا ، و هم از تندی و خشونت و غلظت تنباكو كاسته شده، و تصفیه گردیده است. مشاهده می شود اشخاصی كه اشتهای خوب دارند غلیان عظیم و غرغر زیادی با كشش هوا در آن قلیان راه می اندازند.

مرجع : هنر و مردم

پی نوشت:

۱ ـ چلم: سر قلیان یا قلیان

۲ ـ اغلب در قلیان گلاب یا برگ گل می ریختند تا آب خوشبو شود. بعضی نیز برگ گل را برای زیبایی داخل آب كوره قلیان می ریختند، زیرا هنگام قلیان كشیدن این گلها در آب و پایین رفته، منظره ای زیبا ایجاد می كنند. هنوز هم این عادت در میان ایرانیان كه قلیان می كشند وجود دارد.

۳ ـ این عادت بعدها به شرق آمد و در ایران و هند مرسوم شد. ۴و۵ ـ مایتون و بریتون برای اولی از سپهبدان ارتش فرانسه و دومی رئیس تشریفات سلطنتی بود مأمور تنظیم و ترتیب مراسم تشریفاتی محمد رضا بیگ به حضور لوئی چهاردهم بود.

۶ ـ که تصویر آن بوسیله یكی از نقاشان معاصر كشیده شده، اگرچه كاملا با تشریفات شرفیابی سفیر ایران تطبیق نمیكند، ولی تا حدودی آ ن تشریفات را نشان میدهد.

۷ ـ آخرین بار كه در ایران توتون و تنباكو تحریم شد، در سال ۱۲۶۸ زمان سلطنت ناصر الدین شاه بود، كه امتیاز فروش توتون و تنباكو به یك نفر انگلیسی داده شد.

اما بر اثر مخالفت شدید مردم و تحریم مصرف توتون و تنباكو این امتیاز در سال ۱۲۷۰ لغو گردید.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.