شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا

غیبت امام عصر


غیبت امام عصر

در هیچ دوره ای از غیبت, پیوند حضرت حجه بن الحسن ع با مردم نگسلیده است, در دورة غیب صغری, سفارت و نیابت خاصه وجود داشت و چهار تن یکی پس از دیگری, سفیر خاص و نایب مشخص امام بودند

در هیچ دوره‌ای از غیبت، پیوند حضرت حجه بن الحسن(ع) با مردم نگسلیده است، در دورة غیب صغری، سفارت و نیابت خاصه وجود داشت و چهار تن یکی پس از دیگری، سفیر خاص و نایب مشخص امام بودند. چون آن دوره گذشت، دورة غیبت کبری آغاز شد و آخرین سفیر و نایب خاص، شیخ ابوالحسن علی بن محمد السَمُری، مامور گشت تا به کسی وصیت نکند و کسی را به عنوان «نایب خاص» معرفی ننماید و آغاز «غیبت کبری» را اعلام دارد.

● انواع غیبت امام عصر(ع)

غیبت حضرت ولی عصر(ع) به دو بخش مشخص تقسیم می‌شود که در بخش اول توسط سفیران چهارگانه‌شان مردم می‌توانستند با آن حضرت تماس بگیرند ولی در بخش دوم سفیر و نایب خاص برای آن حضرت وجود ندارد. بخش اول غیبت ایشان غیبت صغری و بخش دوم غیبت کبری نامیده می‌شود.

ایشان پنج سال مخفیانه تحت سرپرستی پدر به سر برد و پس از آن در سال ۲۶۰ هجری با شهادت امام حسن عسکری (ع) به امامت رسید.

دوران غیبت صغری از سال ۲۶۰ هجری قمری تا ۳۲۹ هجری قمری که حدوداً ۷۰ سال بود، به طول انجامید. دوران غیب کبری از سال ۳۲۹ هجری قمری شروع شده و تا هنگام ظهور آن حضرت ادامه خواهد یافت.

خداوند حکیم از روی حکمت بالغه‌اش چنین مقدر فرمود که پیش از غیبت کبری مدتی به عنوان غیب صغری وجود مقدس امام(ع) از دیده‌ها پنهان باشد، ولی ارتباط غیر مستقیم برقرار باشد. توقیعات (۱) شریف به دست چهار نایب خاص آن حضرت به دست مردم برسد تا هیچ‌گونه شک و تردیدی برای احدی باقی نباشد تا شیعیان خود را برای غیبت کبری آماده کنند، و با غیبت امام انس بگیرند و با وظایف خود در دوران غیبت کبری آشنا شوند و از روی دلایل قطعی به وجود غیبت امام خود ایمان راسخ پیدا کنند. (سلیمان، ۷۶، صص ۲۶۶-۲۶۵)

● مفهوم غیبت

براساس روایات رسیده از ائمه معصومین (ع) چگونگی غیبت آن حضرت به دو صورت قابل تصور دانسته شده است.

▪ ناپیدا بودن امام (ع)

اولین صورت همان است که به طور متعارف در اذهان مردم در مورد غیبت آن حضرت وجود دارد، یعنی این که امام مهدی(ع) در طول مدت غیبت خویش از نظر جسمی از انظار مردم به دور بوده و اگرچه آن حضرت در این مدت مردم را می بینند و از حال آنها باخبر می‌شوند. اما کسی توان دیدن ایشان را نداشته و با حضرت‌اش مواجه نمی‌شود.

در این باره از امیرالمومنان علی (ع) روایت است که می‌فرمایند:

«حجت خدا بر روی زمین ایستاده، در راه‌های آنها حرکت می‌کند و در قصرها و خانه‌های آنها داخل می‌شود. او مشرق و مغرب زمین را درمی‌نورد، سخنان مردم را می‌شوند و بر جماعت آنها سلام می‌کند.

او مردم را می‌بیند اما کسی او را نمی‌بیند تا زمانی که وقت ظهور فرا رسد و وعده الهی تحقق یابد...» (۲)

بنابراین با توجه با طول زمان غیبت، امام عصر(ع) به کلی از دیدگان مردم غایب بوده و جز در موارد بسیار اندک و آن هم در مقابل بندگان خاص خداوند حاضر نمی‌شود.

▪ ناشناس بودن امام (ع)

صورت دومی که می‌توان برای غیبت حضرت ولی عصر(ع) تصور نمود، این است که اگرچه آن حضرت در طول زمان غیبت در میان مسلمانان حضور می‌یابند و با آنها مواجه می‌شوند، اما کسی آن امام را نمی‌شناسد و پی به هویت واقعی ایشان نمی‌برد. بنابراین فرض، امام مهدی(ع) در هر شهر و مکانی که اراده کند، حضور می‌یابد و مانند سایر مردم به زندگی می‌پردازد اما کسی از حقیقت حال ایشان آگاه نمی‌شود. روایتی که شیخ طوسی در کتاب الغیبه از دومین نایب خاص آن حضرت یعنی «محمد بن عثمان عمری» نقل می‌کند، بدین مفهوم اشاره می‌نماید.

«به خدا قسم صاحب این امر هر سال درموسم [حج] حضور می‌یابد، درحالی که او مردم را می‌بیند و آنها را می‌شناسد، اما مردم با این که او را می‌بینند، وی را نمی‌شناسند. (۳)».

آنچه معنای غیبت را به مفهوم دوم تایید می‌کند سخنان کسانی است که در زمان غیبت کبری آن حضرت را مشاهده نموده و حالات مختلفی را برای حضرت برشمرده‌اند. چنان که از کلمات آنها برمی‌آید، حضرت مهدی(ع) گاه در موسم حج و لباس احرام همچون سایر حجاج با آنها روبرو شده، گاه در لباس تجار و شمایلی که مخصوص تجارت‌پیشگان است، گاه در صورت یک عرب معمولی که در بیابان‌ها راه را بر گمشتگان می‌نمایاند و گاه در صورت ...

این موضوع حکایت از این دارد که حضرت مهدی(ع) از نظر ظاهری با انتخاب پوشش‌های مختلف هویت واقعی خود را بر دیدارکنندگان مخفی داشته و آنان در نگاه اول غالباً موفق به شناخت آن حضرت نشده‌اند و تنها پس از جدا شدن آن جناب از ایشان بوده که به هویت واقعی شخصی که دیدار کرده‌اند، پی برده‌اند.

● معرفی کوتاه نواب خاص امام عصر(ع) در دورة غیبت صغری

در این قسمت بی‌مناسبت نیست که به معرفی هر چند کوتاه و گذرای نواب خاص امام عصر(ع) در دورة غیبت صغری بپردازیم:

الف) عمروی

ابو عمرو، «عثمان بن سعید عمروی اسدی»، پیش از ولادت حضرت ولی عصر ,ج) به مدت ۵ سال از طرف امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) وکیل و نماینده بود و در میان شیعیان به عنوان «زیّات» یا «سَمّان» (روغن فروش) ملقب بود، زیرا برای پوشش نهادن به مقام والای وکالت و نیابت از سوی امام(ع) به تجارت زیتون اشتغال داشت تا به این وسیله در آن روزگار که خفقان و اختناق عجیبی بر جهان پهناور اسلامی و به خصوص شیعیان و دوستداران اهل بیت حاکم بود که خود را از شر دستگاه خلافت حفظ کند.

در مورد «عمروی» تعبیرات جالبی از امام معصوم (ع) رسیده است. از جمله امام حسن عسکری (ع) به وکیل خود «احمد بن اسحاق» فرمود:

«عمروی، مورد وثوق و اعتماد من است، آنچه از من نقل کند، بی‌تردید از من شنیده است، آنچه بگوید، از زبان من می‌گوید، از او بشنو و از او اطاعت کن، که او امین و مورد وثوق من است.» (۴)

ب) محمد بن عثمان

سفیر دوم حضرت ولی عصر(ع) در غیبت صغری، «ابوجعفر محمد بن عثمان» ملقب به «عمری دوم» است که دوران سفارت او با خلافت معتمد عباسی، معتضد عباسی، مکتفی عباسی و ۱۰ سال از خلافت مقتدر عباسی مصادف شد و در حدود ۴۰ سال مقام والای نیابت خاصه را به عهده داشت و در سال ۳۰۵ هجری دیده از جهان فرو بست.

محمد بن عثمان بعد از درگذشت پدرش به مقام سفارت منصوب شد. در مورد وثوق او توقیعات شریفه‌ای وجود دارد.

امام عصر(ع) در نامه‌های می‌فرماید:

«محمد بن عثمان عمری که خدای از او و پدرش راضی و خشنود باشد، مورد وثوق من است، نوشتة او نوشتة من است.» (۵)

ج) نوبختی

ابوالقاسم، حسین بن روح نوبختی، سومین نایب خاص حضرت ولی عصر(ع) است که در حدود ۲۱ سال متصدی مقام مقدس سفارت بود که دوران سفارت‌اش با دو خلیفة عباسی (مقتدر و راضی) مصادف شد و در سال ۳۲۶ هجری درگذشت.

محمد بن عثمان که در سال‌های آخر عمرش بسیار پیر و ناتوان در دو سال آخر (۳۰۵ـ ۳۰۴ ۶۵۲۵۹;) زندگی خود، قبض اموال شیعیان را به «حسین بن روح» واگذار کرده بود، و در واپسین لحظات زندگی خویش به شیعیان حاضر در مجلس فرمود:

«به من امر شده که به ابوالقاسم، حسین بن روح وصیت نمایم».

حسین بن روح نوبختی مدت ۲۱ سال عهده‌دار منصب سفارت بود و با محاسبة دو سال اخیر محمد بن عثمان مجموع دوران نیابت او به ۲۳ سال می‌رسد که سرانجام در شعبان ۳۲۶ هجری دیده از جهان فروبست. (۶)

د) سمری

ابوالحسن، «علی بن محمد سمری»، چهارمین و آخرین سفیر حضرت ولی عصر(ع) بعد از رحلت حسین بن روح به مقام سفارت منصوب شد و مدت سه سال عهده‌دار این منصب بود تا در نیمة شعبان ۳۲۹ هجری دار فانی را وداع گفت و با رحلت او باب سفارت بسته شد، و دیگر کسی ادعای نیابت خاصه نمی‌کند مگر این دروغگو باشد. (سلیمان، ۷۶، ص ۳۰۲)

● نواب عام امام عصر(ع) در دوران غیبت کبری

آن چنان که گذشت، در هیچ دوره‌ای از غیبت، پیوند حضرت حجه بن الحسن(ع) با مردم نگسلیده است، در دورة غیب صغری، سفارت و نیابت خاصه وجود داشت و چهار تن یکی پس از دیگری، سفیر خاص و نایب مشخص امام بودند. چون آن دوره گذشت، دورة غیبت کبری آغاز شد و آخرین سفیر و نایب خاص، شیخ ابوالحسن علی بن محمد السَمُری، مامور گشت تا به کسی وصیت نکند و کسی را به عنوان «نایب خاص» معرفی ننماید و آغاز «غیبت کبری» را اعلام دارد.

و بدین گونه دوران طولانی غیبت کبری آغاز گشت، دورة «غیبت کبری» دورة «نیابت عامّه» است.

در دورة غیبت کبری و نیابت عامه، در هر عصری، عالم بزرگی که واجد همه شرایط لازم فقاهت و رهبری باشد، در راس جامعه قرار می‌گیرد و رهبری از آنِ اوست و او صاحب «ولایت شرعیه» است، به نیابت از امام.

آن چنان که معروف است حضرت مهدی(ع) به یکی از سرشناسان شیعه که اسحاق بن یعقوب باشد، توقیعی ارسال کردند:

«... و اما در حوادثی که رخ می‌دهد به روایت‌کنندگان حدیث ما مراجعه نماید چرا که آنان حجت من بر شما و من حجت خدا بر شما هستم (۷)...».

اما در قضایا و حوادثی که به وجود می‌آمدند و برای آنها حدیث خاصی در بیان احکام موجود نبود، حضرت مهدی(ع) به شیعیان امر فرموده بودند که به محدثانی که دارای قدرت استنتاج و استنباط احکام از ادله شرعیه هستند، یعنی قواعد و اصول عمومی که از احادیث صحیح استفاده می‌گردد، رجوع نماید.

با این وسایل حضرت صاحب الامر(ع) برای شیعیان خط جدیدی را جهت ایمن ماندن فقه شیعی گشودند که از طریق رهبری و مرجعیت که در راویان احادیث ائمه اهل بیت (ع) تجسم یافته بود، امتداد یافت. (حکیمی، ۱۳۶۰، ص ۴۸)

بنابراین اصل دینی، مشروع بودن امور و اسلامی بودن روابط سیاسی و اجتماعی و مشروعیت حکومت و لازم‌الاجرا بودن مقررات دولتی، همه و همه بستگی دارد به تصویب و تنفیذ نایب امام(ع) این مقام و این نیابت به وسیلة خود ائمه طاهرین(ع) و به ویژه حضرت حجه بن الحسن(ع) به «عالم واجد شرایط» تفویض گشته است. بنابراین مخالفت با دستور و رد بر حکم چنین پیشوای دینی، ردّ بر امام است و ردّ بر پیامبر و ردّ بر خدا و احکام خداست و حکم آن معلوم است.

نکته دیگری که باید بدان توجه کرد، این است که این مقام تنها برای حفظ فروع فقهی و انتقال آنها از نسلی به نسل دیگر نیست، بلکه این مقام برای حفظ و انتقال موجودیت تشیع و نگهبانی دین خداست. بنابراین باید همواره کسی در آن جامعه شیعه قرار گیرد که شایستگی‌ها و اهلیت‌های لازم را داشته باشد و چون چنین کسی، به اعلمیّت یا اولویّت‌ـ چنان که بزرگان دین گفته‌اند، در راس جامعه دینی و اسلامی قرار گرفت دیگر مجتهدان و عالمان، باید مقام او را پاس بدارند و به وحدت رهبری و مرکزیت یافتن قدرت دینی کمک رسانند ... تا بدین‌گونه، دین خدا و توده‌های متدین، همواره پناهگاهی محکم و دژی استوار داشته باشند و از خطرهای گوناگون روزگار و فسادهای جباران و تباهی آفرینی‌های اهریمنان و بی‌دینان مصون مانند. (حکیمی، ۱۳۶۰، صص ۴۹-۴۸)

● راز غیبت

یکی از مهم‌ترین سئوالاتی که در مبحث غیبت وجود دارد، این است که حکمت، فلسفه یا دلیل اصلی غیبت امام عصر(ع) چیست؟

در این بخش به مهم‌ترین این دلایل اشاره می‌کنیم:

▪ حفظ جان آخرین امام

براساس برخی روایات می‌توان گفت حکمت غیبت، درامان داشتن آخرین حجت حق از کید و مکر دشمنان است.

شیخ صدوق در روایات متعددی در این باره اشاره دارد که می‌توان به یکی از آنها اشاره کرد:

راوی از امام صادق (ع) در مورد علت غیبت امام عصر(ع) سئوال می‌کند، آن حضرت می‌فرماید:

«او از قربانی شدن خویش هراس دارد.» (۸)

لازم به ذکر است که واژه ترس که در این احادیث شریفه تعبیر شده، غیر از ترسی است که در ذهن افراد ساده‌لوح ترسیم می‌شود، این جا منظور از ترس آن حالت پیش‌بینی و پیشگیری است که صاحبان مسئولیت خطیر باید داشته باشند و هرگز خود را در معرض کشته شدن قرار ندهند. بدیهی است که برای اولیای خدا کشته شدن در راه هدف بسیار شیرین و گواراست ولی هرگز نباید خود را در معرض تهلکه قرار دهند و باید مطیع فرمان خدا باشند.

▪ برعهده نداشتن بیعت ظالمان

در برخی روایات آمده است که آن حضرت از این‌رو در غیبت به سر می‌برند که می‌خواهند در هنگام ظهور برخلاف اجداد خویش بیعت حکام جور را بر گردن نداشته باشد.

در این باره از امام (ع) روایت شده در پاسخ این پرسش که چرا امام مهدی (ع) از دیده‌های شیعیان‌اش پنهان است؟ فرمودند:

«برای این که در هنگام ظهور و قیام به شمشیر، بیعت و عهد و پیمان کسی را بر گردن خویش نداشته باشد.» (۹)

بیعت در اصطلاح پیشوایان معصوم (ع) پیمانی است که به موجب آن نتوان با ستمگران به نبرد برخاست که بعد از امام حسین (ع) همه امامان به مقتضیات حکمت الهی، چنین پیمانی را به گردن داشتند. اما حضرت بقیه ا...(ع) اگر ظاهر و آشکار بود، سکوت‌اش به معنی رضا به ستمگری ستمکاران و ترک نبرد با آنان بود، در حالی که او برای ریشه‌کن کردن ستم و ستمگر آفریده شده است. از این‌رو حکمت اقتضا نمود که او از دیده‌ها پنهان باشد، تا جانش در امان بوده و سکوت‌اش به معنای تایید ستمگران نباشد. (سلیمان، ۷۶، ص ۱۸۶)

▪ حکمت غیبت، رازی از رازهای خدا

ناگفته نماند که برخی روایات، حکمت غیبت را رازی از رازهای خدا که تنها پس از ظهور آشکار می‌شود، دانسته‌اند.

روایتی که از امام صادق(ع) ذکر می‌شود، از آن جمله است:

«حکمت غیبت او، همان حکمتی است که در غیبت حجت‌های الهی پیش از او بوده است و وجه حکمت غیبت او پس از ظهورش آشکار می‌شود همچنان که وجه حکمت کارهای خضر (ع) از شکستن کشتی و کشتن پسر و به پاداشتن دیوار بر موسی (ع) روشن نشد، تا آن که وقت جدایی آنها فرا رسید.

ای پسر فضل! این امری از امور الهی و سری از اسرار خدا و غیبی از غیب‌های پروردگار است...» (۱۰)

▪ امتحان مردم

از برخی روایات استفاده می‌شد که غیبت امام مهدی (ع) درواقع امتحانی الهی است که خداوند به وسیله آن مومنان راستین و ثابت قدم را از مدعیان دروغین و مسلمانان سست‌عنصر تمییز می‌دهد.

امام کاظم (ع) می‌فرماید:

«صاحب این امر (ولایت و امامت) غیبتی دارد که (در آن) معتقدان به امامت (هم) از اعتقاد خود برمی‌گردند. این مساله (غیبت) چیزی نیست جز امتحانی از جانب خدا که خلق خود را به وسیله آن می‌آزماید.» (۱۱)

نکته مهمی که در این بحث باید بدان پرداخت این است که میان قابلیت‌ها و شایستگی‌های ذاتی مردم برای پذیرش امام معصوم (ع) و میزان حضور او در جامعه ارتباطی متقابل وجود دارد، به هر اندازه که جامعه شایستگی و لیاقت خود را از دست داده و از ارزش‌های الهی فاصله بگیرد، امام معصوم (ع) نیز که یکی از تجلیات رحمت الهی به شمار می‌آید، از جامعه فاصله گرفته و از حضور خود در جامعه می‌کاهد، چرا که رحمت الهی در جایی فرود می‌آید که سزاوار رحمت باشد. (شفیعی سروستانی، ۸۵، ص ۸۳)

شاهدی بر این مدعا روایتی است که از امام باقر(ع) نقل شده و در آن آمده است:

«هنگامی که خداوند از آفریدگانش خشمگین شود ما [اهل بیت] را از مجاورت با آنها دور می‌سازد.» (۱۲)

امام عصر (ع) در بیان تاخیر ظهور می‌فرماید:

«اگرچه شیعیان ما که خداوند توفیق طاعت‌شان دهد، در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل می‌شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تاخیر نمی‌افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می‌گشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما.» (۱۳)

«بنابراین می‌توان گفت علت اصلی غیبت امام عصر(ع) آماده نبودن اجتماع بشری برای پذیرش وجود پربرکت ایشان و عدم لیاقت مردم برای بهره‌گیری از نعمت حضور امام معصوم در میان خودشان است.»

منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از اداره کل پژوهش و آموزش سیما

پی نوشت:

۱ «توقیع» در لغت به معنای نشان نهادن بر روی نامه است و نشان و دست خط پادشاه بر فرمان یا نامه را نیز «توقیع» گویند. نامه‌های معصومان (ع) به خصوص آنهایی که از ناحیة مقدسة امام زمان(ع) شرف صدور یافته و یکی از نواب اربعه آن را ابلاغ کرده و در کتاب‌های تاریخ و حدیث به «توقیعات» مشهور است. (خمینی (ره)، ۷۹، ص ۷۸).

۲ نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبه، ص ۴، به نقل از شفیعی سروستانی، صص ۷۶-۷۴

۳ طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبه، ص ۲۲۱، به نقل از شفیعی سروستانی، ص ۷۸-۷۶

۴ کلینی، محمدبن‌یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۳۳۰، به نقل از سلیمان، ص ۲۹۱

۵ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۸۱. به نقل از سلیمان، ص ۲۹۸

۶ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۳، ص ۱۸۱، به نقل از سلیمان، ص ۳۰۱

۷ .صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۸۴، به نقل از حکیمی، ص۴۷

۸ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، باب ۴۲، ص ۴۸۱، ح ۱۰، به نقل از سلیمان، ص ۱۹۷

۹ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، صص ۱۷۷ و ۱۷۶، به نقل از سلیمان، ص ۱۸۵.

۱۰ حائری یروی، علی، الزام الناصب، باب ۴۴، ص ۴۸۲، ح ۱۱، به نقل از شفیعی سروستانی، ص ۸۲.

۱۱ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، باب فی الغیبه، ح ۲، به نقل از همان.

۱۲ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، کتاب الحجه، باب فی الغیبه، ص ۳۴۳، ح۳۱، به نقل از شفیعی سروستانی، ص ۸۵.

۱۳ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷، ح۷، به نقل از همان.

منابع و مآخذ

ـ ابن الحماد المروزی، ابوعبدا... النعیم، الفتن، تحقیق سهیل زکار، چاپ اول.

ـ ابن طاووس، سیدعلی بن موسی، الملاحم و الفتن، مترجم محمد جواد نجفی.

ـ ابن الحنبل، احمد، المسند، ۳ ج.

ـ باقی، عمادالدین. (۱۳۶۲)، در شناخت حزب قاعدین زمان. تهران: انتشارات دانش اسلامی.

ـ باهنر، ناصر. (۱۳۸۱)، «از دین تلویزیونی تا آرمان تلویزیون دینی». هفته‌نامه سروش. اسفندماه. ص۸۶.

ـ باهنر، ناصر. (۱۳۸۲)، «راهبردهای آموزش دینی در تلویزیون با مطالعه در تطبیق رسانه‌های دینی»، فصلنامه پژوهش و سنجش، ویژه‌نامه آموزش.

ـ البحرانی، السید هاشم، البرهان فی تفسیر قرآن.

ـ البحرانی، السید هاشم، محجه.

ـ البخاری، ابوعبدا... محمدبن اسماعیل، الصحیح البخاری.

ـ بنی هاشمی، سید محمد. (۱۳۸۴)، راز پنهانی و رمز پیدایی. چاپ اول، تهران: نیک معارف.

ـ بنی هاشمی، سید محمد. (۱۳۷۵). معرفت امام عصر(ع). چاپ اول، تهران: نیک معارف.

ـ تاجری، حسین. (۱۳۵۸). انتظار بذر انقلاب (یادی از قیام جهانی مهدی(ع)). تهران: بدر.

ـ ترمذی، محمدبن عیسی، الجامع الصحیح.

ـ ترمذی، محمدبن عیسی، السنن.

ـ تفسیر عیاشی.

- جعفری، محمدصابر، (۱۳۸۷)، اندیشه مهدویت و آسیب‌ها. چاپ سوم، تهران: بنیاد فرهنگی مهدی‌موعود(ع).

ـ جمعی از نویسندگان، (۱۳۷۹)، انتظار در اندیشه‌ها، تهران: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی‌ موعود(ع).

ـ جمعی از نویسندگان، (۱۳۸۴). شمیم (گزیده‌ای از مباحث مهدویت). چاپ اول. تهران: بنیاد فرهنگی مهدی موعود(ع).

- حائری یزدی، شیخ علی. چهره درخشان امام زمان(ع) (ترجمه الزام الناصب فی اثبات حجه‌ا...الغائب(ع))، مترجم، سید محمد جواد مرعشی نجفی، ۳ ج، چاپ اول، قم: علمیه.

ـ الحاکم النیسابوری، محمدبن عبداله، المستدرک علی الصحیحین فی الحدیث.

ـ حرعاملی، محمدبن حسن، (۱۳۶۶)، اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ۷ ج، تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی، مترجم احمد جنتی، چاپ اول: تهران، دارالکتب اسلامیه.

ـ حرعاملی، محمدبن حسن، (۱۳۱۴ ه.ش). وسائل‌الشیعه الی التحصیل مسائل الشریعه.

ـ حکیمی، محمدرضا. (۱۳۶۰)، خورشید مغرب. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

ـ حیدری، معصومه. (۱۳۸۱)، نظرسنجی از مردم ۳۰ شهر کشور درباره برنامه «به سوی ظهور». گروه سنجش افکار. شماره تحقیق ۱۶۶/۸۱.

ـ الحمیری، ابوالحسن، قرب‌الاسناد.

ـ خلیل بیگی، نغمه. (۱۳۸۵). «بررسی بازنمایی‌های مهدی در سری چهارم برنامه «به سوی ظهور». پایان‌نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته تحقیق در ارتباطات دانشکده صدا و سیما.

ـ خمینی(ره)، روح‌ا... (۱۳۷۹)، ولایت فقیه، چاپ دهم. تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).

ـ خمینی(ره)، روح‌ا...، صحیفه نور (مجموعه رهنمودهای امام خمینی (ره)).

ـ روضه الکافی.

ـ سادات مدنی، علی‌اصغر (۱۳۷۳). نشانه‌های ظهور. (بحثی پیرامون علائم حتمیه ظهور). تهران: منیر.

ـ الساده، مجتبی. (۱۳۸۷). شش ماه پایانی. (تقویم حوادث شش ماهه پیش از ظهور) ترجمه محمود مطهری‌نیا. چاپ پنجم، تهران: موعود عصر(ع).

ـ سلیمان، کامل. (۱۳۷۶). روزگار رهایی (ترجمه یوم الخلاص). ۲ج. ترجمه علی‌اکبر مهدی‌پور. چاپ سوم. تهران: آفاق.

ـ سرایی، علی، (۱۳۸۵)، بشارت به منجی موعود. چاپ دوم، تهران: موعود عصر(ع)

ـ سیاح، احمد، (۱۳۸۵)، صفات و خصال حضرت مهدی(ع)، چاپ اول، تهران: موعود عصر(ع).

ـ السیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمن بن ابی بکر، الحاوی الفتاوی.

ـ شفیعی سروستانی، ابراهیم. (۱۳۸۳)، انتظار، بایدها و نبایدها. چاپ اول، قم: مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما.

ـ شفیعی سروستانی، ابراهیم. (۱۳۸۵)، معرفت امام زمان(ع) و تکالیف منتظران. چاپ دوم، تهران: انتشارات موعود عصر(ع).

ـ صبور، رضا. (۱۳۸۵)، گفتگوی نگارنده با تهیه‌کننده برنامه «به سوی ظهور».

ـ صدر، سیدمحمد باقر، (۱۳۸۴). تاریخ پس از ظهور. ترجمه حسن سجادی‌پور، چاپ اول. تهران: موعود عصر(ع).

ـ صدوق، محمدبن علی بن الحسین (ابن بابویه)، (۱۳۸۰). کمال‌الدین و تمام النعمه. ۲ ج، تحقیق و تصحیح علی‌اکبر غفاری، مترجم منصور پهلوان، چاپ اول: قم، چاپ و نشر دارالحدیث.

ـ صحیفه سجادیه

ـ ضمیری، محمدرضا، (۱۳۸۴) رجعت (بازگشت به زمان)، چاپ چهارم. تهران: موعود عصر(ع)

ـ فرائد السمطین.

ـ قرآن کریم.

ـ قزوینی، سید محمد کاظم، (۱۳۷۶)، امام مهدی(ع) از ولادت تا ظهور. چاپ اول، تهران: دفتر نشر آفاق.

ـ قمی(ره)، عباس، (۱۳۸۶). برگزیده منتهی الآمال (زندگی چهارده معصوم(ع))، به کوشش رضا استادی. چاپ سوم، قم: دفتر نشر مصطفی.

ـ قمی(ره)، عباس. مفاتیح الجنان.

ـ طبرسی، احمد بن علی بن ابیطالب. (۱۴۱۳). الاحتجاج، تحقیق ابراهیم البهادری، محمدهادی به کوشش جعفر سبحانی، ۲ ج، چاپ اول، قم: اسوه.

ـ طوسی، محمدبن حسن، مصباح المتهجد.

ـ طوسی، محمدبن حسن، (۱۴۱۷ ق). کتاب الغیبه، عباداله طهرانی و علی احمد ناصح، چاپ دوم، قم: موسسه معارف الاسلامیه.

ـ قندوزی، حافظ سلیمان بن ابراهیم، (۱۴۱۶ ق). ینابیع الموده، ۳ ج، چاپ اول، تهران: اسوه.

ـ کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی (اعتقادی، اجتماعی، اخلاقی و علمی)، ۴ ج، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت(ع).

ـ کورانی، علی (۱۳۸۲)، عصر ظهور. ترجمه عباس جلالی. تهران: انتشارات امیرکبیر، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل.

ـ کنزالعمال.

ـ علیا نسب، سیدضیاءالدین و علوی نیک، سلمان (۱۳۸۵). جریان‌شناسی انجمن حجتیه. چاپ دوم. قم: زلال کوثر.

ـ عقدالدرر.(ع)

ـ مجموعه مقالاتی از نشریه راه مجاهد، (۱۳۶۸). انجمن حجتیه، نسلی مایوس از حرکت و انقلاب. چاپ اول، تهران: انتشارات راه مجاهد.

ـ مطهری، مرتضی (۱۳۷۴). قیام و انقلاب مهدی(ع) از دیدگاه فلسفه تاریخ. چاپ پانزده، تهران: انتشارات صدرا.

ـ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، ۱۱۰ ج.

ـ مفید، محمد بن محمد نعمان، الارشاد فی معرفه حجج‌ا... علی العباد، ۲ ج، ترجمه و شرح سید هاشم رسولی محلاتی، تهران: علمیه اسلامیه.

ـ موسسه المعارف الاسلامیه، معجم احادیث امام المهدی(ع). زیر نظر علی کورانی، ۵ ج، چاپ اول، قم: موسسه المعارف الاسلامیه.

ـ نعمانی، ابن ابی زینب محمد بن ابراهیم بن جعفر، (۱۳۷۶). کتاب الغیبه، تحقیق و تصحیح علی‌اکبر غفاری، مترجم محمد جعفر غفاری، چاپ دوم، تهران: صدوق.

ـ نویسندگان مجله حوزه، (۱۳۷۵). چشم به راه مهدی(عج). قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.

ـ نهج‌البلاغه ترجمه فولادوند.

ـ واحد پژوهش موعود (۱۳۸۴)، موعود قرآن. تهران: انتشارات موعود عصر(ع).

ـ هاشمی شهیدی، سید اسدا... (۱۳۸۱). ظهور حضرت مهدی(ع) از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، چاپ دوم، قم: مسجد مقدس جمکران.

ـ هیات تحریریه موسسه در راه حق، (۱۳۷۰)، پیشوای دوازدهم، حضرت امام حجته بن الحسن المهدی. چاپ نهم، قم: انتشارات موسسه در راه حق.

ـ هیثمی، شهاب الدین، الصوائق المحرقه فی الرد علی اهل البدع و الزندقه.

ـ مهدی‌پور، مهدی. (۱۳۸۵). شبهات مهدوی دوران ما (نقدی بر بهاییت). چاپ اول. قم: سازمان تبلیغات اسلامی، دبیرخانه دائمی اجلاس حضرت مهدی(ع).

ـ موسوی اصفهانی، سید محمد تقی. مکیال المکارم فی قوائد الدعاء للقائم(ع). ۲ ج، ترجمه سید مهدی حائری قزوینی، چاپ دوم، تهران: دفتر تحقیقات و انتشارات بدر.

ـ منتظر قائم، خلیل (۱۳۸۵)، «مهدویت و بازتاب آن در رسانه ملی». ماهنامه موعود، شماره ۶۸.

سایر منابع مطالعه شده:

ـ جاسم حسین، (۱۳۶۷)، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم (عج)، مترجم، محمدتقی آیت اللهی. تهران: امیرکبیر.

ـ سعیدی، احمد (۱۳۸۶)، نشانه‌هایی از مهدی(ع)، چاپ اول، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران.

ـ شاکری زواردهی، روح‌ا... (۱۳۸۷)، ضرورت طرح مباحث مهدویت، چاپ سوم، قم: مرکز تخصصی مهدویت.

ـ شمس‌الدین، زین‌العابدین. (۱۳۸۵). شبهات مهدوی دوران ما (نقدی بر نظریه همگرایی ابن خلدون) چاپ اول، قم: سازمان تبلیغات اسلامی، دبیرخانه دائمی اجلاس حضرت مهدی(ع).

ـ صدر، سید محمد باقر، (۱۳۸۵)، رهبری بر فراز قرون (پژوهشی درباره امام مهدی(ع)). تحقیق عبدالجبار شراره. ترجمه مصطفی شفیعی، چاپ چهارم، تهران: موعود عصر(ع).

ـ صدر، سید محمد باقر. فلسفه غیبت صغری. ترجمه محمد امام شیرازی. قم: دارالتبلیغ.

ـ فخرالدین، سیدطلال (۱۳۸۵). شبهات مهدوی دوران ما (پاسخ به شبهات احمدالکاتب) چاپ اول، قم: سازمان تبلیغات اسلامی، دبیرخانه دائمی اجلاس حضرت مهدی(ع).

ـ گروه پژوهشی موسسه فرهنگی موعود(ع)، ۱۳۸۶. انتظار منتظر، تکایف منتظران. چاپ دوم، تهران: موعود عصر(ع).

ـ گروه پژوهشی موسسه فرهنگی موعود(ع)، ۱۳۸۶، آخرالزمان در آیینه روایات، چاپ اول، تهران: موعود عصر(ع).

ـ مفید، محمدبن محمد، ده انتقاد و پاسخ پیرامون حضرت مهدی(ع). ترجمه محمدباقر خالصی. تهران: راه امام.

ـ خادمی شیرازی، محمد. (۱۳۷۸). نشانه‌های ظهور او. قم: مسجد مقدس جمکران.