شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

عمل صالح مورد سفارش قرآن


عمل صالح مورد سفارش قرآن

از نظر اسلام معیار برای خدا بودن و در راه خدا بودن کار و تاثیرگذاری آن در تعالی و کمال انسان به این نیست که تنها برای مردم نافع باشد بلکه معیار کار خدایی این است که انسان آن کار را برای رضای خداوند انجام دهد و انگیزه الهی او را به انجام آن کار وا دارد

از نظر اسلام معیار برای خدا بودن و در راه خدا بودن کار و تاثیرگذاری آن در تعالی و کمال انسان به این نیست که تنها برای مردم نافع باشد بلکه معیار کار خدایی این است که انسان آن کار را برای رضای خداوند انجام دهد و انگیزه الهی او را به انجام آن کار وا دارد. بسیاری از مردم تصور می‌کنند که هر کاری که برای جامعه مفیدتر باشد، ارزش معنوی آن بیشتر است و در تعالی معنوی انسان و کمالات روحی او بیشتر اثر می‌گذارد و تصور می‌کنند کاری برای خداست یا در راه خداست که برای مردم نفع داشته باشد و از این جهت بیشتر به حجم کار توجه دارند مثلا می‌گویند فلانی چقدر از سرمایه خود را صرف کرده یا بیمارستان و مسجد ساخته است. این برداشت تا حدی سطحی‌نگرانه است.درست است که یکی از معیارهای کارخوب این است که برای جامعه و مردم مفید باشد، اما چنان نیست که هر کار خوبی که دارای حسن فعلی است برای کننده اش کمال آفرین باشد، بلکه کاری کمال آفرین است که علاوه بر حسن فعلی که همان نیکویی خود عمل می‌باشد دارای حسن فاعلی نیز باشد، یعنی انگیزه و نیت فاعل سالم و سازنده و برای خداوند جهت دهی شده باشد.

از نظر اسلام معیار برای خدا بودن و در راه خدا بودن کار و تاثیرگذاری آن درتعالی و کمال انسان به این نیست که تنها برای مردم نافع باشد بلکه معیار کار خدایی این است که انسان آن کار را برای رضای خداوند انجام دهد و انگیزه الهی او را به انجام آن کار وا دارد.در راه خدا بودن، یعنی کار در مسیری و جهتی قرار گیرد که غایتش خداوند باشد و تا هدف خداوند نباشد راه خدایی نمی‌شود. اگر هدف جلب توجه مردم است آن وقتی کار برای خداوند و در راه او انجام می‌گیرد که فاعل در حال انجام آن توجهش به خداوند باشد و این برای کسی میسر است که خداوند را شناخته و ارزش تقرب به او را دریافته باشد.با دقت در آیات قرآن پی می‌بریم که چه بسا کارهایی که به نظر ما خوبند، نه تنها از نظر قرآن ستوده شمرده نشده اند، بلکه پست و ناپسند قلمداد شده‌اند. ازجمله انفاق به دیگران که ما جزو کارهای نیک و خوب می‌شماریم و اگر ببینیم کسی کارهای عام المنفعه انجام می‌دهد او را می‌ستاییم در صورتی که برخی از انفاق کنندگان که نیت خالصی ندارند مورد نکوهش قرآن هستند و در قیامت پشیمان می‌شوند و حسرت می‌خورند که چرا اموالشان را برای جلب توجه مردم صرف کردند.

چه بسا ممکن است در دنیا مردم او را تحسین کنند، عکسش را به در و دیوار بزنند یا حتی مجسمه یاد بود برایش بسازند تا همه او را به عنوان فردی خیر بشناسد ولی قرآن درباره او می‌فرماید؛‌ای کسانی که ایمان آورده اید، بخششهای خود را با منت و آزار باطل نسازید، همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق می‌کند. اگر انفاق از روی ریا و خودنمایی باشد و بر این اساس ایمان به خداوند و ایمان به معاد نباشد هیچ ارزشی ندارد.پس اگر عمل ما برخاسته از ایمان و برای خداوند بود صالح می‌شود اما اگر بدون قصد تقرب انجام گرفت و همراه با نیت‌های غیر الهی بود به مانند جسمی‌بی روح و مرده است که ما قالبش را درست کرده ایم، ولی جان ندارد که موجب تحول و رشد شود و طبعا به مانند بدن بی روح و جان می‌پوسد و از بین می‌رود. پس عملی که روح ندارد نه تنها رشد نمی‌کند بلکه مفسده نیز ایجاد می‌کند. بنابراین این طرز فکر درست نیست که هر کاری که نفع عموم درآن است و خدمتی به اجتماع به شمار می‌آید آن را خوب و شایسته تلقی کنیم و در کنارش انگیزه و نیت را ملاحظه نکنیم.شخص ظاهربین و سطحی نگر حجم کار و تاثیر اجتماعی آن را ملاک قضاوت قرار می‌دهد، اما این معیار الهی نیست و خداوند به حجم عمل نگاه نمی‌کند، حضرت حق نمی‌نگرد که چقدر پول خرج شده، چقدر حرکت و انرژی صرف شده بلکه می‌نگرد که چه مقدار از آن کار برای خداوند بوده است و به همان اندازه کار موجب سعادت انسان می‌شود.

اما در عبادات مشروط به قصد قربت حتی اگر به اندازه سر سوزنی نیت غیر الهی در آن باشد و کسی درآن عمل با خداوند شریک گردد، آن عمل فاسد می‌شود.واجبات و مستحبات تعبدی و اعمالی که باید در آنها قصد تقرب داشت باید برای خداوند خالص گردند و اگر فرد درچنین عملی خودنمایی کرد و سعی داشت برای خوشایند مردم آداب را رعایت کند، نماز را با آب و تاب خواند و هدفش جلب نظر مردم بود نه تنها عملش فاسد است بلکه حرام و موجب مواخذه او می‌شود. در نتیجه، اگر کسی در عمل تعبدی غیر خداوند را با خداوند شریک قرار داد چون عمل خالص نبوده به هدر می‌رود. ممکن است پس از عمری تلاش و کوشش انسان سیه روز و بدبخت گردد، چون عمری را به تحصیل علم سپری کرده به این خیال که برای خداوند علم می‌آموخت، اما اگر نیتش را می‌کاوید پی می‌برد که هدف او کسب مقام یا کسب موقعیت اجتماعی بوده است و برای این تلاش می‌کرد که مردم او را به نیکی یاد کنند و در بین مردم شهرت یابد یا به پست و مقامی‌ برسد.