چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
تأملی پیرامون علم و تكنولوژی مدرن
▪ چكیده:
علم و تكنولوژی مدرن در وضعیت بحرانی وخیمی قرار دارد. این بحران خود را در اشكال گوناگون نشان میدهد. واضحترین اشكال چنین بحرانی را میتوان در آخرین تولیدات نظامهای علمی و تكنولوژیك مانند كالاها و تكنولوژیهای جدید و غیره مشاهده كرد كه اغلب معطوف به تخریب، هدر دادن و منزوی كردن افراد از یكدیگر و از طبیعت هستند.
این فقط محصولات نهایی علم نیست كه نگرانیها را برمیانگیزد؛ ما اكنون رفته رفته بیشتر پی میبریم كه یك اشتباه اساسی در اعماق علم و تكنولوژی مدرن و در ماهیت آن وجود دارد. در طول دو دهه گذشته، حتی در زیربناییترین بخشهای علمی مانند ریاضی و فیزیك، تردیدهای معرفتشناسانهای بروز كرده است. در علم بیولوژی، تكنیكهای بازسازی D.N.A و امكان ایجاد و رهاكردن موجودات جدید و عجیب الخلقه در طبیعت و یا حتی شبیهسازی انسانها، كابوس فرانكشتاین (۱) را كاملاً به واقعیت نزدیك كرده است.
تقلیلگرایی (روش مسلط بر علم مدرن) در علم فیزیك، از سویی به بیمعنایی و بیمحتوایی منجر میشود و از سوی دیگر در بیولوژی به سوی داروینیسم اجتماعی بیمحتوایی منجر میشود و از سوی دیگر در بیولوژی به سوی داروینیسم اجتماعی و تنازع بقاء و انتخاب نژادهای برتر حكومت میكند. چیزی در ماوراء علم و تكنولوژی مدرن و روش دانستن و انجام كار در آن وجود دارد كه این شیوهی تفكر و تحقیق را به سوی تخریب سوق میدهد.
مفهوم رؤیای علم به عنوان حقیقت دست نخورده و خالص و مفهوم دانشمند به عنوان كسی كه در انزوای از واقعیت اجتماعی دنیوی قرار دارد و همانند معتكفی علیه همهی مشكلات لاینحل برای فهم واقعیتی عینی تلاش میكند، اكنون كاملاً غیر قابل دفاع و نپذیرفتنی شده است. در حقیقت، پس از یك دهه تحقیق در اقصی نقاط جهان، اكنون مشخص شده است كه علم از درون روندهای اجتماعی حاصل میشود. در واقع، برخی از فلاسفه و تاریخنگاران علم استدلال میكنند كه علم خود «روند اجتماعی» است. نیروهای اجتماعی كه در سطح و ساختار اقتصاد جهان و اقتصاد سیاسی ملی عمل میكنند، به همراه جوامع علمی، خصوصیات، محتوا و الگوهای علم و تكنولوژی مدرن را شكل میدهند. دانشمندان شدیداً به عقاید و افكاری پای بندند كه آنها را مجبور میكند، تفاوتها و پیچیدگیهای موجود در جهان را به شباهتها و همانندیها تبدیل كنند. علاوه بر نظام اعتقادی و فرهنگی مذكور كه خود را در پیشفرضها و عقاید دانشمندان نشان میدهد علم مدرن، قدرت ساختاری، نظام پاداشدهی و گروههای اعیان و اشراف خود را دارد. همهی اینها در كنار هم مشخص میكند كه علم رابطهای نزدیك با نظم و سلطه اجتماعی ناعادلانه موجود در حیطههای سیاسی و اقتصادی دارد.
سلطه و كنترل، بخشی درونی و اساسی از علوم و تكنولوژیهای جدید را تشكیل میدهد. این مفاهیم در قلب روششناسی علمی و روند ایجاد و تداوم علم قرار دارند. اهداف علم مدرن از ابتدای به وجود آمدن این علم در اولین مراحل رنسانس در اروپا، با مفاهیم سلطه و كنترل بیان شدهاند. «فلاسفه» عصر روشنفكری در قرن هفدهم، كاملاً برخلاف میراث تفكر و تمدن اسلامی و دیگر تمدنهایی كه بر مبنای آن جهان جدیدی را ساختند، مدعی جدایی تعقل از ارزش شدند. آنها تعقل را به عنوان خنثی و بیطرف پنهان میكرد، بازسازی كردند. بنابراین هر گونه تعلقی كه ارزشهای خود را مطرح سازد، «غیر علمی» در نظر گرفته شد. از این رو فقط شیوهی مسلط «آگاهی» و «دانستن» تعقل محسوب شد و همهی گونههای دیگر، كنترل و سلطه بر انسانهای غیراروپایی تبدیل شد كه برای این كار، از روش علمی و تعقل خطی پاگرفته در آن، به عنوان ابزار استفاده شد. علم و تكنولوژی مدرن فعلی، در تجربه سلطهگرایانه اروپا و آمریكا و تجربه مستعمراتی جهان سوم رشد كرده است.
بحران علم مدرن، خود را در جهان سوم نیز به خوبی نشان میدهد. علم و تكنولوژی مدرن باعث شده است كه جوامع جهان سوم جایگاه خود را از دست بدهند؛ فرهنگهای سنتی تخریب گردند و زیست بوم ملتهای جهان سوم دچار خسارت همه جانبه گردد. علاوه بر این، شیوهی چند بعدی و تركیبی دانش در جهان سوم، به واسطه علم و تكنولوژی مدرن، با تفكر خطی، بیروح و غیر انسانی عقلانیت مدرن، جایگزین شده است. تكنولوژی و علم غربی، جوامع جهان سوم را به نام عقلانیت علمی، به نحوی سازمان یافته چپاول كرده است. این دستاورد محصول انقلاب سبز و استفادهی وسیع از داروهای مدرن و به هدردادن منابع كمیاب و باارزش برای تحقیق در حیطههای تزیینی و غیرضروری بوده است. هیچ ملاك و معیاری نمیتواند بازگو كننده صدمات و تلفات ایجاد شده از سوی این تجارب مهندسی اجتماعی كه از سوی متخصصان و مشاوران غربی برای جوامع جهان سوم به ارمغان آمده است، باشد.
در بسیاری از كشورهای در حال توسعه، علم و تكنولوژی عاریتی غربی، هنوز ریشه ندوانده است. نه علم و نه عالمان مدرن، رابطهای زنده و فعال با مشكلات، نیازهای اساسی و منابع محلی جوامع برقرار نكردهاند. علم مدرن و عالمان مدرن در جوامع در حال توسعه، اغلب بیرابطه، اسرافگرا، عقیم و غیرمولد، تقلیدگرا و دارای نشانههای كالاهای دست دوم و درجه دوم میباشند.
علاوه بر این، نظام علم و تكنولوژی مدرن در جهان سوم به قیمت از میان رفتن فرهنگهایی رشد كرده است كه پیش از سلطه فرهنگ اروپایی در آن مناطق، خوش درخشیده بودند. پیش از سلطه قدرتهای استعماری اروپایی، تمدنهای جهان سوم، نظامهای معرفتی و صنعتگری پیچیده و گسترده خود را داشتند.
علم اسلامی در آفریقای شمالی و آسیای غربی اصلیترین پارادایم حل مسأله بوده است. محصول علم اسلامی چه به لحاظ كیفیت و چه از نظر كمیت، از قرن هفتم تا قرن چهاردهم بینظیر بود. دانشمندان مسلمان پایه جبر و مثلثات را ریختند؛ محیط زمین را محاسبه كردند؛ خصوصیات نور و حركت را مورد بررسی قرار دادند؛ بدن انسان را مورد دقتنظر قرار دادند و جریان خون را در بدن انسان كشف كردند و در همهی این زمینهها، نتایج اعجاب انگیزی از لحاظ دقت به دست آوردند. دانشمندان مسلمان همه این فعالیتها را در چارچوب فكری و تحقیقاتی متافیزیكی كه ارزشها و واقعیتها را متحد میدانست، انجام دادند. دانشمندان مسلمان به استبداد روشها تن در ندادند بلكه روشهایی متناسب با طبیعت تحقیق و در چارچوب یك نظام اخلاقی كاملاً تعریف شده ایجاد كردند.
در تمدن چینی نیز علم و تكنولوژی رونق داشت و قلل بیشماری را فتح كرد. بخش اعظمی از علم حساب فعلی، مبتنی بر یافتههای چانگ تسانگ (متوفی ۱۵۲ پیش از میلاد) و هندسه ما برگرفته از آموزشهای كلاسیك وانگ هسیتونگ (متوفی ۷۲۷ پیش از میلاد) است. یافتههای چانگ چیو چین (متوفی ۶۵۰ پیش از میلاد) در علم داروشناسی، در چارچوبی متافیزیكی رشد كرده است كه هماهنگی و رشد قواعد و ارزشهای خاصی را مورد تأكید قرار میدهد.
از ایام باستان، شبه قاره هند به خاطر تكنولوژیهای كشاورزی، فلزشناسی، نساجی، كشتیسازی، معماری و داروسازی معروف بوده است. این تكنولوژیها تا پیش از پایان قرن هجدهم به طور گستردهای در تمامی منطقه جنوبی آسیا و آسیای جنوب شرقی رواج داشتهاند كه بسیاری از اسناد مختلف ثبت شده اروپایی در همان زمان، به آنها اشاره دارد. خصوصیت اصلی این تكنولوژیها، سادگی همراه با پیچیدگی آنها بوده است، به عنوان مثال، در تفكر باستانی هندو، «شاسترا»های مختلفی وجود دارد كه اصول كلی علمی را مشخص میكند. این شاستراهای مختلف، خود بر پایهی فلسفه «دارشاناس»های مختلف قرار دارند. دارشاناسها مكاتبی فلسفی هستند كه ساختار روششناسی، معرفتشناسی و منطقی تفكر هندو را مشخص میكند.
اصل هدایتگر همهی این علوم و فلسفهها این بود كه جهان گنجینهای از حقیقت است و هدف علم و تكنولوژی، فقط توانا ساختن بشر برای زندگی سعادتمند و سالم در جهان میباشد و نه تغییر و دستكاری دنیا.
سنتهای آسیای جنوب شرقی نیز مملو از مثالهای بیشماری از علوم و تكنولوژی بومی است. علم و تكنولوژی غربی، این نظامهای معرفتی را تخریب كرد. نمود بارز این تخریب، در نفی همهی این تمدنها و فرهنگهای سنتی در تاریخ علم و تكنولوژی هویدا است. علم و تكنولوژی مدرن، داروسازی سنتی را تخریب و سركوب كرده؛ معماری و تكنیكهای خانهسازی محلی را از میان برد و كشاورزی و شیوههای آبیاری متناسب با محیط زیست را منسوخ نمود.
با توجه به ماهیت مخرب علم و تكنولوژی فعلی و این حقیقت كه این علم وتكنولوژی از سوی كشورهای صنعتی و شركتهای چند ملیتی كنترل و مدیریت میشود، ضروری است كه كشورهای جهان سوم مبنای محلی خاص خود را برای تولید، استفاده و توزیع دانش علم و تكنولوژی ایجاد كنند. كشورهای جهان سوم باید در این دوره با یكدیگر همكاری كنند. علاوه بر این، باید به طور كلی در مفهوم انتقال تكنولوژی و واردات علم از غرب تجدیدنظر كرد.
ایجاد فرهنگ علمی بومی نیازمند آن است كه دانشمندان، تكنولوژیستها، تصمیمگیران و فعالان جهان سوم، ارزشهای متناسب با علم و تكنولوژی سنتی را فراهم سازند. تكنولوژیها و نظامهای پزشكی سنتی باید ارتقا، پیشرفت و توسعه یابند و مبنایی برای ایجاد تكنولوژیها و نظامهای پزشكی بومی (اما كاملاً معطوف به زمان حال) قرار گیرند. به همین صورت، معضلات ملی نیز باید در چارچوب مدل فكری و بومی و با منابع محلی حل شوند.
صرفاً هنگامی علم و تكنولوژی میتواند برای ما معنادار باشد و نیازهای ما را برآورده سازد و خلاقیت و نبوغ واقعی ما را نشان دهد كه در محیط اجتماعی فرهنگی خودمان و از عقاید و فرهنگهای خودمان ریشه گرفته باشد. علم و تكنولوژی جهان سوم فقط با تكیه بر علوم، اصطلاحات و سنتهای محلی در همهی حیطههای تفكر و عمل، قابل شكلگیری است.
▪ ناتوانی علم در برآورده ساختن نیازهای اساسی
علم مدرن به واسطهی پیشرفتهای تكنولوژیك آن، میتواند در صورتی كه نظامهای اجتماعی و تولیدی به خوبی مورد بهرهبرداری قرار گیرند، نیازهای اساسی همهی انسانهای روی زمین را برآورده سازد!
حقیقت آن است كه بیش از نیمی از جمعیت جهان (دو سوم از جمعیت جهان سوم) در شرایطی كاملاً غیر انسانی و محروم از اساسیترین نیازهای بشر مانند: غذا، لباس و سرپناه به سر میبرند. این داستان غمانگیز هنگامی فاجعهآمیزتر میشود كه این حقیقت را در نظر آوریم كه همان توانایی تكنولوژیكی كه سرهمبندی غیر معقول كالاهای فعلی را مممكن ساخته است، به همان میزان قدرتمند است كه میتواند بخش عظیمی از منابع تجدیدناپذیر جهان را تخریب كند و از میان ببرد. این توانایی غولآسای تكنولوژیك، هر روز انرژی بیشتری را مصرف میكند، معادن بیشتری را استخراج میكند، جنگلهای بیشتری را قطعه قطعه میكند، خاك سطحی بیشتری را به هدر میدهد و آب، خاك، هوا و حتی جو بیشتری از زمین را آلوده مینماید. در سطح فعلی مصرف، بسیاری از منابع باارزش جهان، ظرف چند دهه به پایان خواهند رسید.
دنیای ما حجم محدودی از منابع طبیعی را در اختیار ما قرار داده است كه فرایند تولید فعلی، سالانه بخشی از این منابع را از میان میبرد. تولید ناخالص ملی كه اكثر كشورهای جهان تا حد زیادی دلمشغولی آن را دارند، در واقع گزارشی سالانه است كه اساساً به میزان منابع طبیعی در دسترس هر كشور بستگی دارد. هنگامی كه این منابع پایان یابند، ماجرای تولید ناخالص ملی هم تمام خواهد شد. اكثر منابع موجود در جهان غیرقابل تجدید هستند؛ هر چه بیشتر از منابع طبیعی بهرهبرداری كنیم، امكان تولید را در آینده كاهش دادهایم. به عبارت دیگر، هر چه تولید ناخالص ملی فعلی ما بالاتر باشد، تولید ناخالص ملی در آینده وقتی آثار مصرف بیرویه منابع طبیعی احساس شود پایینتر خواهد بود. این حقایق اساساً ساده و ابتدایی، از همهی كتابهای درسی اقتصاد حذف شدهاند. برنامهریزان و سیاستمدارانی كه برای زندگی آیندهی ما تصمیم میگیرند و بر ما حكومت میكنند، اساساً به چنین حقایقی توجه ندارند. دانشمندان و متخصصان تكنولوژی نیز كه مصرف بیرویه منابع طبیعی را از طریق توسعهی ظرفیت تكنولوژیك سرعت میبخشند، نسبت به این موضوع فاقد خودآگاهی هستند.
▪ توزیع و كنترل نابرابر جهان
استخراج و استفادهی از منابع طبیعی به شدت نابرابر صورت میگیرد. ۸۰% از منابع جهان از سوی كشورهای توسعه یافته مصرف میشود و ۲۰% آن در جهان سوم. این توزیع نابابر منابع طبیعی، كیفیت كالاهای تولید شده را نیز مشخص میكند. برای تولید كالای مخصوص بازار ثروتمندان، تكنولوژیهای پیچیدهای ایجاد شده است تا كالاهای با كیفیت برتر مانند: دوربینهای فیلمبرداری، دیسكهای سخت، رایانهها، خودروها و خدماتی نظیر: پزشكی پیشرفته، مسافرتهای خارجی و حتی برنامههای حقوقی معاف از مالیات را فراهم كند. بخش عظیمی از تولید ناخالص ملی جهان صرف این كالاهای مصرفی و نیز كالاهای سرمایهای یا تكنولوژیهایی برای تولید این كالاهای مصرفی میگردد؛ در حالی كه جهان سوم صرفاً ۲۰% از منابع طبیعی جهان را مصرف میكند و از آنجا كه درآمدهای ملی نیز به طور نابرابر توزیع شدهاند، بخش بزرگی از این منابع نیز صرف تولید همان كالاهای مصرفی با كیفیتی میشود كه در كشورهای توسعه یافته مورد بهرهبرداری قرار میگیرد و یا صرف وارد كردن تكنولوژیهای معطوف به سرمایه برای تولید كالاهای مصرفی ثروتمندان میشود. بنابراین صرفاً بخش كوچكی از منابع جهان صرف تولید كالاهایی برای بقای اكثریت فقرای جهان سوم و یا ایجاد كالاهای سرمایهای ساده میشود كه از سوی كشاورزان فقیر و صنعتگران خرده پا و بازرگانان كوچك مورد استفاده قرار میگیرد.
كنفرانس بین المللی بحران در علوم مدرن (مالزی ۱۹۸۶)
منبع: ماهنامه سیاحت غرب ، شماره ۳۴
پینوشت:
۱- فرانكشتاین موجودی افسانهای، برگرفته از رمانی با همین نام به نوشتهی ماری شلی (Mary Shelley) است كه در سال ۱۸۱۸ برای اولین بار در لندن به چاپ رسید. فرانكشتاین داستان موجودی عجیب الخلقه و نامیراست كه توسط پروفسوری با همین نام خلق میشود. این موجود عجیب الخلقه با قیافهی ترسناكی كه برای آن ترسیم شده است، نمادی از دستكاری كوركورانه بشر در خلقت میباشد كه در رمان ماری شلی، خالق خود پروفسور فرانكشتاین را نیز میكشد. رمان ماری شلی سالها بعد دستمایه خلق آثار هنری فراوانی گردید.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست