جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به دلایل ناهنجاری ورزشكاران ایران


به كدام دلیل نه «حامد حدادی» اولین قربانی خشونت پنهان در ورزش است و نه آخرین باری است كه بازیكنان عنان از دست داده و احساساتی در زمین بازی می كنند چرا كه بحران های اجتماعی در ورزش آشكارتر از همیشه خود را نشان می دهد

مردانی كه امروز مدیریت و سیاستگذاری باشگاه ها را در اختیار دارند كمترین انسی با ورزش نداشته اند و تنها به عنوان نماینده سیاسی سرمایه گذاران به حساب می آیند. نگاهی به مدیریت ورزشی كشورهای پیشرفته و مقایسه آن با مدیران سیاسی ورزش ایران این واقعیت را آشكار می كند كه آنچه در غرب فرهنگ حرفه یی خوانده می شود در باشگاه های ما سیاست «تحكم و اطاعت محض» است. به همین دلیل است كه بازیكنان ظاهری آرام و درونی متلاطم دارند. آنها حتی حدود و جایگاه خود را در مدیریت ورزشی فعلی كه می توان از آن به مدیریت تیم داری نام برد را هم نمی دانند و با كوچكترین اظهار نظری در دادگاه نظامی باشگاه هایشان باید محاكمه شوند!نكته یی كه نباید از آن غافل شد بخشی است كه به مدیریت كلان ورزش ایران بر می گردد. نه ورزشی كلاسیك و علمی داریم و نه قوانینی كه ضمانت اجرایی داشته باشند. از این رو نه برخورد مناسبی با مجرمان وجود دارد و نه مجازات ها تناسبی با جرم دارند. همین عدم وجود مرزبندی پذیرفته نشده همه را دچار مشكل كرده است، در ورزش امروز هر جرمی مجازات پذیرفته شده یی دارد كه «نام ها و ستاره ها» هرگز بر آن تأثیر نمی گذارد. اتحادیه فوتبال انگلستان ریوفردیناند مدافع تیم منچستر یونایتد را به دلیل امتناع از شركت در آزمایش دوپینگ ۸ ماه تمام محروم كرد و حتی حاضر نشد به بهانه مصالح ملی به او اجازه بازی در تیم ملی انگلستان را بدهد اما آیا مقامات تصمیم گیرنده ورزش ایران تا به حال جنین تصمیم هایی گرفته اند؟ برخورد مصلحتی همیشه به جای تأثیرگذاری مثبت، بدعت گذار تأثیرات منفی در ورزشكاران بوده و آنها را جری تر كرده است تا به راحتی قوانین را زیر پا بگذارند.وقتی بازیكن ملی پوش یك تیم متمول به راحتی توهین به داور را حق طبیعی خود می داند و راحت مورد بخشش قرار می گیرد، زمانی كه داوران در برخورد با بازیكنان به نام ها توجه دارند، طبیعی است كه آنها برای خود مصونیتی تعریف نشده قائلند و راحت از خط قرمزها عبور می كنند.زمانی كه فدراسیون بدون توجه به قوانین انضباطی خود بازیكنی را كه به داور فحاشی كرده تنها یك جلسه محروم می كند در حالی كه در آیین نامه مكتوب انضباطی اش محرومیت ۲ ماه به بالا را برای این جرم در نظر گرفته، نباید انتظار داشت كه بازیكنان پایبند به قانون باشند.بی شك تا زمانی كه مسؤولان با بازیكنانی نامی برخورد دوگانه دارند، تا وقتی كه مصلحت به جای تصمیم گیری منطقی می نشیند و تا زمانی كه مصالح بسكتبال بر اجرای درست قانون بچربد باید انتظار داشت خشونت ذاتی رشته یی شود كه صفت دایمی آن ورزش دانشگاهی است.آیا منافع ملی در قهرمان پروری است یا تربیت نسلی درست و سالم؟ آیا عقیده داریم با از بین بردن جوانمان می خواهیم ویترین تاریخ بسكتبال را پر كنیم و یا هدف چیز دیگری است؟



همچنین مشاهده کنید