جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سجع


سجع

یکسانی دو واژه در واج یا واجهای پایانی, وزن یا هر دوی آنهاست

یکسانی دو واژه در واج یا واجهای پایانی، وزن یا هر دوی آنهاست.

آرایه سجع چگونه پدید می آید؟

آرایه سجع زمانی پدید می آید که کلمات مسجع در پایان دو جمله به کار روند و آهنگ دو جمله را به هم نزدیک سازند.

● «انواع سجع»

۱) سجع «مطرّف» را تعریف کنید؟

کلماتی که آخر یکسانی دارند ولی هم وزن نیستند.

مانند: محبت را غایت نیست؛ از بهر آنکه محبوب را نهایت نیست. «عطار»

۲) سجع «متوازی» را تعریف کنید؟

کلماتی هم وزن اند و واجهای پایانی آنها نیز یکی است.

مانند: هر که با بدان نشیند، نیکی نبیند. «سعدی»

۳) سجع «متوازن» را توضیح دهید؟

کلماتی که فقط در وزن اشتراک دارند را سجع متوازن گویند.

مانند: ملک بی دین باطل است و دین بی ملک، ضایع. «کلیله و دمنه»

▪ خود آزمایی

۱) در اشعار و جمله های زیر، سجع را بیابید، نوع آنها را مشخص کنید و درباره ارزش موسیقیایی هر یک اظهار نظر کنید؟

- هنر چشمه زاینده است و دولت پاینده. «سعدی»

سجع متوازی – این نوع سجع از انواع دیگر، ارزش موسیقیایی بیشتری دارد.

- خبری که دانی دلی بیازارد، تو خاموش تا دیگری بیارد. «سعدی»

سجع مطرف – این نوع چون فقط در حروف پایانی با هم مشترک اند و ارزش موسیقیایی آن از سجع متوازی کمتر است.

- هر که را زر در ترازوست، زور در بازوست. «سعدی»

زر و زور: سجع متوازی --- که ارزش موسیقی بالایی دارد.

ترازو و بازو: سجع مطرف---- در اینجا چون با واج آرایی حرف "و" همراه شده است موسیقی آن از سجع مطرف قبلی گوشنوازتر است.

- مراد از نزول قرآن، تحصیل سیرت خوب است نه ترتیل سورت مکتوب «سعدی»

تحصیل و ترتیل: سجع متوازی -- چون هم وزن و واج آخر هر دو مشترک است از موسیقی بالایی برخوردارند.

سیرت و سورت: سجع متوازی --- چون دارای جناس هم هست از موسیقی بالاتری برخوردار است.

خوب و مکتوب: سجع مطّرف--که در واجهای پایانی یکسان اند و کلام را آهنگین ساخته است.

- ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود. «حافظ»

محتاج و مشتاق: سجع متوازن - چون این هم وزنی همراه با عکس در مصراع است ارزش موسیقیایی آن را دو برابر کرده است.

- آن که از جمال عقل محبوب است، خود به نزدیک اهل بصیرت، معذور باشد.

«کلیله و دمنه»

محبوب و معذور: کلمات سجع و از نوع متوازن است – چون افعال بعد از آنها متفاوت است چندان آهنگی در نثر ایجاد نکرده است.

- الحمدلله شهر تبریز است و حسن و جمال خیز. دست از سر من بیچاره بردارید و مرا به حال خود بگذارید. «قائم مقام»

تبریز و خیز: سجع مطرّف فقط در حروف آخر با هم اشتراک دارند.

بردارید و بگذارید: سجع متوازی – در وزن و واجهای پایانی با هم یکسان اند. دو جمله آغازی موزون تر به نظر می رسد.

- شما را باغ باید و ما را چون لاله داغ. یکی را لاله و ورد سزاوار است و دیگری را ناله و درد. باغ و داغ: سجع متوازی /لاله و ناله:سجع متوازی/ ورد و درد: سجع متوازی

«قائم مقام»

در همه آنها ارزش موسیقیایی آنها از دیگر انواع سجع بیشتر است و نثر را بسیار زیبا و آهنگین ساخته است.

- گاه از دیدن خطّ مکتوب منتعش و گاه از ندیدن روی مطلوب . «قائم مقام»

مکتوب و مطلوب: سجع متوازی -- که دارای آهنگ و موسیقی زیبایی است.

منتعش و مشتعل: سجع متوازن -- که همراه با تضاد آهنگی گوشنواز به عبارت بخشیده است.

- روشن روز تویی، شادی غم سوز تویی ماه شب افروز تویی، ابر شکر بار بیا

«مولوی»

روز و سوز: سجع متوازی - افروز با سوز و روز : سجع مطرّف

این سجعها همراه با وزن شاد عروضی بیت و مراعات النظیر و تشبیه آهنگی بسیار دلنواز پدید آورده است.

- من ز سلام گرم او آب شدم ز شرم او و ز سخنان نرم او آب شدند سنگها

«مولوی»

گرم و شرم و نرم: سجعهای متوازی هستند که ارزش موسیقی شعر را بسیار افزایش داده است.

- ده روزه مهر گردون، افسانه است و افسون نیکی به جای یاران، فرصت شمار یارا

«حافظ»

گردون و افسون: سجع متوازی و آهنگ بخش مصراع اول است.

- ای صاحب کرامت، شکرانه سلامت روزی تفقّدی کن، درویش بی نوا را

«حافظ»

کرامت و سلامت: سجع متوازی که موسیقی دلنوازی ساخته است.

- دلبر که جان فرسود از او، کام دلم نگشود از او

نومید نتوان بود از او، باشد که دلداری کند

«حافظ»

فرسود و نگشود: سجع متوازی – نتوان بود با فرسود و نگشود: سجع مطرّف همگی آنها موسیقی زیبایی به شعر بخشیده است.

- طبیبی را دیدند که هرگاه به گورستان رسیدی، ردا در سر کشیدی، از سبب آنش سؤال کردند؛ گفت: از مردگان این گورستان شرم می دارم؛ بر هر که می گذرم ضربت من خورده است و در هر که می نگرم از شربت من مرده. «جامی»

رسیدی و کشیدی: سجع موازی - می دارم و می گذرم: سجع مطرف

خورده و مرده: سجع متوازی

ارزش موسیقیایی سجع متوازی بسیار زیاد است و نثر را آهنگین ساخته است.

سجع مطرف هم موسیقی اش از سجع متوازن بیشتر است.

ربابه مزیدی