یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
علیرضا نیکبخت واحدی از اولین روزهای حضور در فوتبال تا امروز
خیلیها او را یکی از جنجالیترین بازیکنان فوتبال ایران میدانند. علیرضا نیکبخت واحدی که در کارنامهاش تجربه حضور در هر دو باشگاه پرطرفدار ایران، یعنی استقلال و پرسپولیس را دارد چند وقتی است که از صدر اخبار فاصله گرفته و آرام و دور از حاشیه فوتبال بازی میکند. همه اینها بهانههای خوبی بودند تا در این روزهای بیخبری از او، سراغش را بگیریم و بپرسیم که کجاست و چه کار میکند؟ چیزی که در این بین دستگیرمان شد، این بود که حالا با یک نیکبخت تازه طرفیم. یک یاغی قدیمی که حالا آرام شده و زندگی خانوادگی خوبی دارد.
● ناگهان فوتبال جدی شد
نخستینبار کی حس علاقه به فوتبال در وجودتان شکل گرفت؟
نخستینبار در دوران راهنمایی احساس کردم به فوتبال بیشتر از هرچیز دیگر علاقه دارم. تمام زندگیم شده بود فوتبال و بازی کردن با توپ.
در آن دوره چقدر این حس را جدی گرفتید؟
آن موقع بهچشم یک تفریح به فوتبال نگاه میکردم. یعنی قبل از هر چیز دیگری باید مثل بقیه همسنوسالهایم درس میخواندم و فوتبال را بهعنوان تفریح دنبال میکردم اما بعد از اینکه به تیم ملی جوانان دعوت شدم نگاهم به فوتبال جدیتر شد.
اولین تلاش جدی که برای رسیدن به هدفتان کردید چه بود؟
به هر حال هر کسی موقعی که می خواهد کاری را شروع کند پر از انگیزه است. برای من هم شرایط بههمین شکل بود. در روزهای اول رقیبهایی که در تیم ملی جوانان و ابومسلم بودند و فکر میکردند از من بهتر هستند را پشتسر گذاشتم و بعد از آن توانستم بهعنوان بازیکن ثابت در تیم بازی کنم.
● با اولین پول موبایل خریدم
اولین قراردادت را چطور بستی و چقدر دستمزد گرفتی؟
اولین قراردادم را باشگاه جوانان ابومسلم با تیم استقلال بست. نخستین دستمزد را در ۱۴سالگی از تیم جوانان ابومسلم گرفتم، ماهی ۲۰۰هزار تومان. یادم میآید با نخستین پولی که به دستم رسید موبایل خریدم.
روند زندگیات بعد از فوتبالیست شدن شما چه تغییری کرد؟
اعتراف میکنم که زندگیام روز به روز سختترشد. چون وقتی که تبدیل به یک بازیکن محبوب مردم میشوی دیگر نمیتوانی برای خودت زندگی کنی. مجبور میشوی دائم مراقب رفتار و حرکاتت باشی و اینها یعنی محدودیت. شما حتی وقتی رستوران میروی زیر ذرهبین مردم قرار میگیری و همه نگاهها دنبالت است. نمیتوانی غذایت را در آرامش بخوری. البته اینها همه از محبت مردم است اما محبت زیاد هم گاهی باعث سلب آسایش میشود و این اتفاق برای من افتاد.
● من فوتبال را دوست ندارم
حالا شرایط چطور است؟ فوتبالیست بودن برایت چه معنایی دارد؟ مثل قبل آن را دوست داری و همانقدر برایت رؤیایی است یا با واقعیتهای دیگری روبهرو شدی؟
بههیچوجه فوتبال دیگر برایم رؤیایی نیست. این روزها فوتبال ما در ایران دیگر فوتبال نیست، بیشتر حاشیه فوتبال است. فوتبال قدیمیترها را دوست داشتم راستش حالا دیگر میل و رغبتی به فوتبال بازیکردن ندارم. فوتبال برای من تبدیل شده است به یک مقوله دردناک. برای حرفهایی که میزنم دلیل هم دارم. نامردیهایی که در فوتبال وجود دارد در هیچ کجا دیده نمیشود. در این سالها اتفاقاتی برای من پیش آمد که هرکسی جای من بود فوتبال را گذاشته بود کنار و رفته بود سراغ یککار دیگر.
● خدا را شکر همسرم هست
آیا ازدواجت تاثیری روی فوتبال بازیکردنت داشت؟
ازدواجم صددرصد روی زندگی من تاثیر مثبت داشت. آنقدر در فوتبال نامردی دیدم که کلا از فوتبال زده شدم و تنها دلگرمی من خانوادهام است بهخصوص همسرم که در این شرایط بیشتر از هر شخص دیگری به من کمک میکند.
اگر دوباره بهروزهای قبل از فوتبالیستشدنت برگردی باز هم همین راه را انتخاب میکنی؟
اگر قرار بود دوباره زمان به عقب برگردد حتما باز هم فوتبال را انتخاب میکردم. با این تفاوت که سعی میکردم دور رفیقهایی که زیر پایم را خالی کردند را خط بکشم.
اولین مربی:
خدابیامرز محمد اعظم
اولین پستی که بازی کردی:
فوروارد
بزرگترین حسرت:
بزرگترین حسرتم این است که به جامجهانی راه پیدا نکردم. البته باید بگویم اشتباه خود من بود که این اتفاق نیفتاد. یعنی یک اتفاقاتی دستبهدست هم داد که من خودم تصمیم اشتباه گرفتم و بهجایی ختم شد که نتوانستم بروم جام جهانی.
اولین گلی که زدی:
بازی تیم ابومسلم با ملوان در مشهد بود.
اولین آسیب دیدگی جدی:
در دوبی همسترینگ پای چپم پاره شد و باعث شد ۳ماه از فوتبال دور شوم.
اولین کسی که به تو تبریک گفت:
مادرم.
الگوی تو در حرفهات:
روبرتو کارلوس.
محبوبترین تیمت:
بارسلونا، پرسپولیس و استقلال
نخستینبار که از زمین اخراج شدی:
در بازی استقلال و سایپا من در طرف دیگر زمین ایستاده بودم اما داور به اشتباه فکر کرد من به بازیکن تیم روبهرو توهین کردهام. نتیجهاش شد یک کارت قرمز و محرومشدن از بازی بعدی.
● دارم زن میگیرم
شاید خبر ازدواج نیکبختواحدی برای شما هم جدید باشد. این بازیکن خبرساز فوتبال ایران در اینباره میگوید: «من و همسرم ۹ ماه است که نامزد هستیم. در اواسط مرداد مراسم ازدواجمان را برگزار میکنیم. شاید یکی از دلایل تصمیم ازدواج من به احساس تنهاییام برمیگردد. چیزی که شدید آزارم میداد و حالا فکر میکنم با ازدواج انگیزه دوبارهای برای زندگی پیدا کردم. زیاد دوست ندارم در این زمینه از من سؤال کنید اما من و همسرم از قبل آشنایی خانوادگی داشتیم. خانم من تهرانی است اما اصالتشان به مشهد برمیگردد و من خوشحالم که فردی را پیدا کردم که به من میخورد.»
● چه اشتباهاتی کردم...
در زنـدگیام آرزویی نداشتهام که برآورده نشده باشد اما قبول دارم که اشتباهات زیادی مرتکب شدهام. اگر به گذشتهام برگردم خیلی چیزها را تغییر میدهم و موقعیتهای خوبی که از دست دادهام را جبران میکنم. به طور مثال هیچ وقت حضور در جامجهانی را از دست نمیدادم؛ همچنین پیشنهاد بازی در لیگ اسپانیا. اینها ضررهایی بود که به خودم زدم.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
حجاب دولت سیزدهم دولت مجلس شورای اسلامی مجلس جمهوری اسلامی ایران رئیس جمهور گشت ارشاد رئیسی امام خمینی سیدابراهیم رئیسی جنگ
تهران وزارت بهداشت آتش سوزی قتل شهرداری تهران پلیس سیل کنکور فضای مجازی زنان پایتخت سازمان سنجش
خودرو بازار خودرو هوش مصنوعی قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا بانک مرکزی سایپا مسکن ارز تورم ایران خودرو
سریال تلویزیون مهران مدیری سینمای ایران سینما کیومرث پوراحمد موسیقی سریال پایتخت فیلم ترانه علیدوستی قرآن کریم کتاب
اینترنت کنکور ۱۴۰۳
غزه اسرائیل فلسطین آمریکا جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا یمن
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی جام حذفی فوتسال آلومینیوم اراک تیم ملی فوتسال ایران سپاهان تراکتور باشگاه پرسپولیس لیورپول
تبلیغات ناسا اپل سامسونگ فناوری نخبگان بنیاد ملی نخبگان آیفون ربات
کاهش وزن روانشناسی بارداری مالاریا آلزایمر زوال عقل