چهارشنبه, ۸ اسفند, ۱۴۰۳ / 26 February, 2025
تأثیر هنر و معماری اسلامی بر هنر و معماری اروپا و امریکا

تزئین، محور مهم دیگری در تأثیر هنر اسلامی بر هنر غرب است. در اینجا مراد ما از تزئین، صرفاً هنرهای زینتی یا آرایهای نیست، بلکه تمامی هنرهایی است که به نحوی با نقش سر و کار دارند.
جهانیشدن را با سه رویکرد، مورد توجه و تأمل قرار دادهاند؛ گروهی آن را معادل غربیشدن قلمداد کرده و چون این تمدّن را فاقد صلاحیتهای لازم برای جهانشمولی فرهنگ و اندیشهاش (به ویژه در ابعاد اخلاقی و آرمانگرایی) میدانند، جهانیشدن را خطری برای جهان معاصر ارزیابی میکنند و البته دلائل کافی و وافی برای اثبات مدعای خویش ـ در فقدان صلاحیتهای لازم تمدن غربی ـ دارند. اما این که جهانیشدن کاملاً معادل غربیشدن باشد، فیه تأمل.
گروهی دیگر جهانیشدن را تحقق رؤیاهای بشری در رسیدن به زبان و اندیشهای مشترک دانسته و آن عاملی برای رسیدن به نوعی عدالت جهانی و توزیع همسان و یکسان ماده و معنا در سطح جهان میدانند. از دیدگاه اینان، جهانیشدن فرصتی طلایی برای رسیدن به سطحی از ترقّی است که ضعفها و قوّتها در هم آمیزند و حاصل این آمیختن، نوعی عدالت در بهرهبری از امکانات مادّی و معنوی زمین باشد و گروه سوم، صحّت و واقعنگری هر دو دیدگاه فوق را در تبیین دقیق جهانیشدن، انکار، و آن را محصول ذوقزدگی از یکسو و بدبینی مفرط از دیگر سو میدانند. اینان عقیده دارند، جهانیشدن از برای ملّتها و تمدّنهایی که صاحب ایده و اندیشهاند، یک فرصت است.
جهانیشدن تنها فرصتی برای عرضه کردن استعدادها قابلیتهای تمدنها و فرهنگها ـ به ویژه معنایی و معنوی ـ در جهان آیینهگونی است که رسانهها آن را ساخته و پرداختهاند و نه صرفاً بستری مطیع و مهیّا برای سلطهگری جهانی تمدّنهایی خاص. به یک عبارت از تصوّر جهانیشدن لزوماً استعداد جهانی بودن حاصل نمیگردد. لذا باید از این فرصت برای رسیدن به جهانی بهتر، عادلانهتر و بخردانهتر بهره جست و این با شناخت جهان و فرهنگهایش و نیز ایدهها و اندیشههایش حاصل میشود. جهانیشدن، پروسهای است که میبایست مقدمهای چون جهانشناسی داشته باشد. گروه سوم قبل از صدور حکم نفی یا قبول جهانیشدن، سعی بر آن دارند که جهان را با تمامی جلوههای فکری و فرهنگی و هنریاش بشناسند و خود را بشناسانند. این جهانیشدن مطلوب تمامی کسانی است که به کرامت، عزت و استعدادها و قابلیتهای شگرف انسان اعتقاد دارند.
این مقاله رویکرد سوم را برگزیده است و در همین راستا از قابلیتهای تمدنی سخن میگوید که به دلیل اعتقاد به وحدانیت مصوری خالق و نیز کرامت انسان، زبان و بیانی جهانی دارد. و این جهانی بودن آنگاه بیشتر آشکار میشود که به نگرههای شهودی و بنیانهای اشراقی هنر این تمدن به دیده دقت و تأمل نظاره شود.
تزئین، محور مهم دیگری در تأثیر هنر اسلامی بر هنر غرب است. در اینجا مراد ما از تزئین، صرفاً هنرهای زینتی یا آرایهای نیست، بلکه تمامی هنرهایی است که به نحوی با نقش سر و کار دارند (و البته یکی از کارکردهای این نقش تزئین است).
از جمله اولین مصادیق این تأثیر، ردای سلطنتی "روجر دوم " پادشاه رومانی است. در حاشیه خود کتابتی عربی با خطوط کوفی دارد و خود نشانگر تأثیر هنر و فرهنگ اسلامی بر هنر کشورهای اروپایی است. هنرمندان اندلسی پس از فتح اسپانیا توسط مسیحیان، برای ساخت لباسهای پرابهت و جلال اسقفان، کشیشان و نیز پادشاهان به سراغ همان طرحها و نقوشی رفتند که مسلمین در طول حضور خود در آندلس آن را باب کرده بودند.
این مسئله برای هنرمندان اندلسی از یک سو و بزرگان و اشراف آنجا از سوی دیگر چنان اهمیت داشت که از قرن ۱۴ تا ۱۶ میلادی بسیاری از کارگاههای نساجی در اروپا همچنان نقش و مهر عربی را بر حاشیه پارچهها میزدند (امری که از قرن ۱۲ آغاز شده بود و هنرمندان، بسیاری از خطوط کوفی عربی را بدون توجه به معانی آن بر پارچهها ترسیم میکردند.)
حضور نقوش اسلامی نه تنها در آثار تزئینی اروپائیان، که در کتب هنرمندان نقاش نیز حضوری بارز یافت، چنانکه "ارنست کونل " در کتاب خویش تحت عنوان "هنر اسلامی " مینویسد: "نقوش اسلیمی در سرزمینهای غرب اسلامی از محبوبیت زیادی برخوردار شد و در اواخر قرن پانزدهم وارد هنر اروپا گردید و در قرن شانزدهم در نقوش کتب هنرمندانی چون: فرانچسکو پله گرینو (francesco pellgrino) پیتر فلانتنر (peter flontner)، و هانس هولباین (hans holbein) و غیره وارد گشت. "۱
رنسانس و تحولات فراگیر جامعه غربی که یکی از نتایج آن اوجگیری استشراق و شرقشناسی همراه با برگزاری نمایشگاههای مهم بینالمللی در اروپا بود باب ارتباط و مراوده افزونتر هنری بین جهان اسلام و غرب را گشودهتر ساخت. این اوجگیری و تأثیر چنان شگرفت بود که به تعبیر "پییر اشنایدر " در کتاب ماتیس (چاپ نیویورک ۱۹۸۴) "شرقشناسی جای خود را به شرقی شدن سپرد. "۲
از سوی دیگر باب گشوده برگزاری نمایشگاههای بزرگ هنری در نیمه دوم قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم، ذوق و نظر کنجکاو اروپائیان و امریکائیان را مستقیماً به شگفتانگیزی نقوش زیبای هنر شرقی و اسلامی متوجه و سبب تحولی عمیق در سبک و شیوه هنرمندان نامآوری چون "اوژن دلاکرو "، "فردریک چرچ "، "ویلیام دمورگان "، "گوگن "، "هنری ماتیس " و "ژرژ سورا " گردید.
یکی از این نمایشگاهها، "نمایشگاه بزرگ " بود که در سال ۱۸۵۱ میلادی در "هاید پارک " لندن برگزار شد و در آشنا ساختن اروپائیان با آثار شگفتانگیز هنری مسلمین که بخشی از نمایشگاه را تشکیل میداد، بسیار مؤثر واقع گردید. البته همزمان با این نمایشگاهها، تحقیقات و تألیفات گستردهای از سوی برخی محققان غربی پیرامون هنر اسلامی، صورت گرفت. استاد دانشگاه هاروارد (گل رونجیب اوغلو) این شوق غربیان به تحقیق و تأمل در هنر اسلامی، به ویژه نقوش تزئینی را چنین شرح میدهد: "علاقه اروپائیان به تزئینات اسلامی، ریشه در قرون وسطی و دوره رنسانس داشت، اما در قرن نوزدهم به اوج خود رسید. بعد از انقلاب صنعتی که نظریهپردازان به تأمل در ماهیت نقوش انتزاعی پرداختند و آن را زبان شکل و رنگ مطلق دانستند، بحث پرشوری درباره تزئین درگرفت. تزئین که نهضت مدرن آن را مرتبه بس نازلتری تنزل داد و سپس نهضت پستمدرنیزم احیائش کرد، در اروپای قرن نوزدهم در مباحث نقد طراحی حائز نقش اصلی شد.
اروپائیان در آن زمان در پی نگارههای مناسب برای تولید انبوه بودند و چون مناسبت عملی نقوش انتزاعی اسلامی برای این منظور آشکار شد، انتشار مطلب در اینباره به سرعت فزونی گرفت "۳ البته عامل دیگری نیز اروپائیان را به کاوش در هنر دیگر ملل برمیانگیخت و آن بیداری روح رومانتیک اروپایی در قرون ۱۸ و ۱۹ بود. بدین ترتیب آثار مهم و متفاوتی در معرفی و شناساندن هنر و معماری به غربیان، به رشته تحریر درآمد که برخی از آنها عبارتاند از: "آثار باستانی عربی در اسپانیا (۱۸۱۶) اثر جیمز کاوانا مرفی، کتاب چند جلدی "وصف مصر " که در سالهای ۱۸۰۹ الی ۱۸۲۸ به دستور ناپلئون نگاشته شد و شامل تصویر بناهای اسلامی در مصر بود، "معماری عرب یا بناهای باشکوه قاهره، طرحها و نقوش، از ۱۸۱۸ تا ۱۸۲۶ ". اثر پاسکال کست، "طرحها و نقوش بناهای عربی مصر و شام و آسیای صغیر از ۱۸۲۴ تا ۱۸۴۵ " نوشته فیلیبه ژوزفگیر و دوپرنژی، "هنر عرب براساس بناهای باشکوه قاهره از قرن هفتم تاپایان قرن هجدهم "، نگاشته شده به سال ۱۸۶۹ اثر پریس دوان (این کتابها شامل تابلوهای رنگی از نقشهها و پلانهای معماری اسلامی همراه با نقوش بود) "هنر عرب " (۱۸۹۳) اثر آلبر گایه، "پلانها و نماها و مقاطع و جزئیات الحمراء " (۱۸۴۲) اثر جولز گوری و اون جونز "، "رساله در معماری عربها و مغربیان در اسپانیا و سیسیل و بربریه " (۱۸۴۱) و "گلچین تزئینات مغربی الحمراء " نوشته فیلیبه ژوزفگیر و دوپرنژی، "وصف آسیای صغیر " (در موضوع معماری اسلامی) و "وصف ارمنستان و ایران و بینالنهرین " (۱۸۲۴) هر دو از شارل فلی ماری تکسیه، "بناهای جدید ایران " (۱۸۶۷) نوشته کست، "معماری و تزئین ترکان در قرن پانزدهم " (۱۸۷۴) اثر لئون پاروویله، "دستور زبان تزئین " (۱۸۵۱) اون جونز، "هنر عربها " (۱۸۷۳) و "عناصر هنر عربی: ویژگی در هم بافتگی " (۱۸۷۹) هر دو از ژول بورژون، "نقوش اصیل هندسی برای پارچه " (۱۸۸۴۴) اثر دیوید رمزی هی، "شیوههای سنتی طراحی نقش " اثر کریستی، "پژوهشی بر اساس نظریه گروه و تحلیل ساختاری درباره تزئینات مغربی الحمراء در غرناطه " (۱۹۴۴) ادیت مولر و...
آثار نسبتاً کثیر اروپائیان پیرامون هنر اسلامی از یکسو و تقلید نقوش اسلامی در تزئینات غربی توسط نقاشان از دیگر سو، یکی از مهمترین عوامل تأثیر مستقیم این هنر بر سبکهای هنری مدرن گردید. به عنوان مثال "اوژن دلاکرو " (۱۸۳۶-۱۷۹۸) در نقاشیهای خود شدیداً متأثر از نقشگریهای شرقی در مدت حضور خود در مراکش و الجزایر بود. همچنین "فردریک چرچ " مشهورترین منظرهپرداز امریکایی در نیمه دوم قرن نوزدهم، بعد از سفر به فلسطین و سوریه، شیفته معماری اسلامی گردید و پس از بازگشت، عمارتی اعیانی ساخت و آن را "اولانا " نامید (این کلمه از واژه عربی علانا - مکان - رفیع ما - گرفته شده بود) "در این خانه نقش مایههای الحمراء، ریزهکاریهای ساده شده هندویی و کاشیکاری ایرانی به هم آمیخته است وی نسخهای از "بناهای تاریخی ایران " (پاریس ۱۸۶۷) نوشته "پاسکال ژاویه کاست " را در اختیار داشت، از این رو عناصر همچون ستونهای ایوان بالا خانه اولانا و گرتهبرداریهای کرت هال مبتنی بر نگارههای ایرانی است که از راه آثار کاست با آنها آشنا شده بود. "۴ بر تأثیرپذیری نقاشان و طراحان آمریکایی از نقوش اسلامی، نام ویلیام دمورگان یکی از مشهورترین طراحان امریکایی قرن نوزدهم را نیز باید افزود که نقشهایش تجسم مشرب اسلامی بود.
اما در اروپا، مشهورترین نقاشان (که روش و سبک کارشان بعدها خود به مکاتب هنری تبدیل شد) تأثیرپذیری کاملی از هنر اسلامی داشتند، همچون "هنری ماتیس " نقاش فرانسوی (۱۹۵۴-۱۸۶۹) که به تعبیری "اولین و احتمالاً بزرگترین هنرمندی بود که در کارهای خود انس بالنده غرب را با هنر اسلامی در هم آمیخت " وی به دیدار نمایشگاههایی چون "۲۵۰۰ قطعه هنر اسلامی " در سال ۱۸۹۳، "نمایشگاه جهانی " ۱۹۰۰، "نمایشگاه ۱۹۰۳ " و "نمایشگاه هنر اسلامی در مونیخ " ۱۹۱۰ رفت و به ویژه در این نمایشگاه آخر چنان شیفته و شیدای هنر اسلامی و شرقی گردید که ابراز داشت: "شرق ما را نجات داد ". او که پس از این آشنایی، خود را رها شده از "فوویسم " میدانست،۵ هدف اصلی در آثارش را کشف و یافتن نور میدانست. پس در همان سال به اسپانیا سفر کرد و مادرید، کوردوبا (قرطبه) سویل (اشبیلیه) و گرانادا (غرناطه) را از نزدیک دید. این سفر و بعدها سفر او به مراکش، تأثیرپذیری او از هنر شرقی و اسلامی را کاملتر نموده و در آثاری چون "خانواده نقاش " متجلی گردید.
از دیدگاه محققان، این اثر از قواعد هنر اسلامی و ایرانی تأثیر گرفته است. فرش پهن شده بر زمین، نیمکتهای راحتی با بالشهایی در عقب، پرسپکتیو عمودی و ترکیببندی سه جزیی (به تأثیر از نگارگری ایرانی) دلایل این ادعایند: "سفر ماتیس به مراکش در اوایل سال ۱۹۱۲ زمستان ۱۳-۱۹۱۲م، سبب شکلگیری بعضی از بیادماندنیترین آثار وی گردید که در عین حال برخی از برانگیزانندهترین تمثالهای معماری مغربی نیز هست. این علاقه به هنر اسلامی در سراسر عمر طولانی او ادامه داشت و آثاری همچون کتاب مصور جاز او که در سال ۱۹۴۷ منتشر شد متن و تصویر را به شیوه الهام گرفته از نسخ مصور، اگر نگوییم مستقیماً مبتنی بر آن، با هم ترکیب میکند. "۶ و این ماتیس همان است که اشنایدر در مورد او گفت: "با آمدن ماتیس شرقشناسی جای خود را به شرقی شدن سپرد. " و "آنباربر " تأکید کرد: "انسان میتواند بر وجود شباهتهایی میان تابلوی "قهوهخانه عربی " و مینیاتور "شاهزاده و آموزگارش " اثر یک هنرمند ایرانی قرن شانزدهم به نام "آقا رضا " اذعان کند. احتمالاً این اثر را ماتیس، کمی قبل از سفر دومش به تانجر، در نمایشگاه موزه هنرهای تزئینی پاریس در سال ۱۹۱۳ دیده بود "۷
هربرت رید نیز در کتاب "معنی هنر " ارتباط قوی میان مینیاتورهای ایرانی و آثار ماتیس چنین روایت میکند. "در مینیاتورهای ایرانی و آثار ماتیس میبینیم که رنگها به قویترین و خالصترین کیفیت خود، به وسیله نقاش مشهور انتخاب میشوند و نقاش از آنها نقشی میسازد که از برابر نهادن قوت و ضعف نسبی رنگها و نواحی رنگین پدید میآید. "۸
همچنین تاریخ هنر، روایتگر آن است که "گوگن " نقاش فرانسوی (۱۹۰۳-۱۸۴۸) رسالهای را برای نقاش دیگر فرانسوی "ژرژ سورا (۱۸۹۱-۱۸۵۹) فرستاد که ترجمه رساله "کتابچه نقاش ترک " بود این کتابچه نوشته شاعر ترک سنبلزاده وهبی (متوفی۱۸۰۹) بود که به نقاشان جوان توصیه میکند که "بهتر است از بر نقاشی کنید " و به احتراز تعمدی از ظواهر بیرونی سفارش میکند. سنبلزاده به متعلمان میآموزد که به طرحهای مجرد و رنگهای اصلی خیالی "در قالب نظریهای که از پیش در ذهنتان مهیاست " شکل ببخشد. این سخن به طرز عجیبی یادآور قول نویسندگان قدیمیتر مسلمان در باره قوالب انتزاعی است که در خاطر هنرمندان نقش میبندد.
شایان توجه است که برای توجیه نقاشی انتزاعی مدرن به وجاهت سنتی بصری اسلامی متوسل میشدهاند، که به نظر چیتمن دارای "معانی سرنوشتسازی برای ماهیت و گسترش هنر انتزاعی از زمان نخستین تجربههای گوگن تا قرن بیستم " است. چنان که هدسن نوشته است، ماهیت بسیار غیر شمایلی سنت بصری اسلامی به معماران و هنرمندان القا میکرد که "از قوه خیال عالمی جدید بیافرینند... که در بیان خاص خود آکنده از شگفتی و لذت باشد. "۹ "هربرت رید " در کتاب "فلسفه هنر معاصر " به ذکر جملهای از گوگن میپردازد که تأثیر کلام سنبلزاده بر گوگن را به کمال میتوان در آن مشاهده کرد: "برای جوانها خوب است که مدلی داشته باشند اما بگذارید موقعی که نقاشی میکنند رویش پرده بکشند. بهتر است با اتکا به حافظه نقاشی کنید چون در این صورت کارتان از آن خودتان خواهد بود. احساس، هوش و روحتان بر چشم هنرمند اماتور (تفنن کار) پیروز خواهید شد. "۱۰
گوگن خود تأثیر پذیری عمیقی از هنر شرقی داشت آن چنان که از سوی سزان هماره به دلیل تقلید از هنرهای ژاپنی تحقیر میشد۱۱ اما این اعتقاد وجود دارد که تأثیرپذیری هنرمندان بزرگی چون گوگن و ماتیس از هنر شرقی و به ویژه هنر اسلامی- ایرانی راه را برای بروز یک انقلاب هنری و رجعت از ایستایی هنری به پویایی هنری باز کرد. گوگن که در آثار خود به دنبال ایجاد ارتباط تنگاتنگ بین رنگ و فرم بود، در گفتههایش به صراحت اظهار داشت؛ تصویر قبل از این که کشتزار یا یک درخت باشد، سطح رنگین درخشانی است که ضرورتاً باید پیوند آن را با دیگر قسمتهای تصویر یافت و هماهنگ کرد. چنین بیانی کیفیت ویژه نقاشی ایرانی را به ذهن متبادر میسازد که ضمن ایجاد دنیای مثالی، طراحی را در قالب تصویر عینیت میبخشد که مبانی نقاشی نو را در خود جای داده است.
گوگن در جای دیگر میگوید اگر طالب هستید رابطه میان رنگ و فرم را بشناسید و فرا گیرید به بافتههای ایرانی توجه کنید... در این جاست که به صراحت میتوان عنوان کرد که هنرمندان پیشرو اروپایی با پشت کردن به معیارهای آکادمیسم ایستای غربی و رویکرد به ارزشهای تصویر هنر مشرقزمین توانستند، در سده نوزدهم، راه را برای تکوین هنر نوین باز کنند. پویایی، نوآوری، تحرک و تحول از ویژگیهای هنر نوین است. ریشههای آن را در تصویر سنّتی ایران میتوان یافت. در تصویر سنّتی احساس میشود که هنرمند در حرکت است نگاهش متوقف نیست همزمان با آن، موضوع نیز به حرکت درمیآید. با چرخش این دو و دنیای خیال هنرمند، در تصویر، فضایی غیر متعارف و بدیع فراهم میآید که هنر نو پیوسته در جستوجوی آن است.
در پیرامون تأثیرگذاری هنر و معماری اسلامی بر هنر غرب میتوان بیش از این سخن گفت و مستندات افزونتر را مورد تحقیق و بررسی قرار داد، لیک به دلیل جلوگیری از تطویل کلام تنها به یکی دیگر از بارزترین و مشهورترین این تأثیرات که الگوگیری سکههای پادشاهان اروپایی از سکه مسلمین است اشاره میکنیم.
در آغاز این مقال از رشد علوم و فنون اسلامی در اندلس توسط امرایی چون "عبدالرحمن دوم " و "عبدالرحمن سوم " (الناصر) سخن گفتیم. از کارهای مهم عبدالرحمن دوم تأسیس دارالضرب و ضرب سکههای طلا و نقره بود. وی دستور ضرب نقش و نگاری جدید بر این سکهها را صادر کرده و بدین ترتیب در یک روی سکه دو نوشته "قل اللهم مالک الملک الی بیدک الخیر " و "الهکم اله واحد لااله الا هو الرحمن الرحیم " ضرب میشد و روی دیگر سکه نام امیر در مرکز آن و جمله "لا غالب الا الله " در اطراف آن نقش میبست.
به گفته مورخان در همان دوران حضور مسلمین در اندلس و نیز پس از آن، این نقش و نگار حتی با همان آیههای قرآنی، مورد استفاده پادشاهان اروپایی و مسیحی بود. به عنوان مثال "آلفونسوی هشتم " (۱۱۵۸-۱۱۲۴) پادشاه کاستیل و لیون سکهای را به نام خود ضرب کرده بود که بر آن چنین جملهای نقش بسته بود:. "amir al katulagin " (امیر الکاتولیکین) و نیز پاپ اعظم در روم سکهای را ضرب نمود که به تقلید از مسلمین اسپانیا، جمله "imam al biahal masihiyah "(امام البیعه المسیحیه) یعنی رهبر کلیسای مسیحیت را بر آن نقش زده بود. اما مهمترین این سکهها سکهای است که در تاریخ هنر به سکه "اوفا " پادشاه مرسیا (۷۹۶- ۷۵۷) مشهور است و در آن "لااله الاالله و محمد رسولالله " کاملاً به چشم میخورد. متن و تصویر زیر که در سایت (googel) تحت عنوان (offa rex) قابل دسترسی است، مستند صریحی بر مطلب فوق است.
the center text reads "there is no deity excepet allah, he is the one and only, he has no partner. " the text around the circumference reads "muhammad the messenger of allah, sent him with guidance and true religion to make it victories over all (other) religions ". obverse: the center text reads "muhammad is the messenger of allah with the nam of the king offa rex weritten upside down within that text. the text around the circumference reads "in the name of allah. this (coin) was minted in ۱۵۷ a.h (۱۵۷۶.h. corresponds to ۷۷۳-۷۷۴ c. e.).
این سکه هم اکنون در موزه بریتانیا موجود است.
همچنین نمونه مشخص دیگر یک صلیب برنجی ایرلندی است که متعلق به قرن نهم میلادی است و در مرکز آن با خط کوفی جمله "بسمالله " کاملاً به چشم میخورد.
پینوشت:
۱. هنر و معماری اسلامی، شیلابلر و ...، ص۳۵۰.
۲. هندسه و تزئین در معماری اسلامی، ص۸۷.
۳. هنر و معماری اسلامی، شیلابلر و ... ص۳۴۷.
۴. "سفر به مراکش این امکان را برایم فراهم ساخت که پیوند لازم را میان دنیای برون (طبیعت) و ذهنیاتم برقرار سازم و از نظریهپردازهای محدودی همچون فوویسم، رهایی یابم " حسینی، مهدی، نقاشان نوین و مشرقزمین، ص۱۸، جزوه درسی دانشگاه هنر.
۵. هنر و معماری اسلامی، شیلابلر و...، ص۳۵۰.
۶. به نقل از کتاب هنر مدرن (بررسی و تحلیل هنر معاصر جهان) مرتضی گودرزی دیباج، ص۱۹۶، نشر سوره مهر، تهران ۱۳۸۱.
۷. رید، هربرت، معنی هنر، ترجمه نجف دریابندری، ص۴۱، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۴، چاپ پنجم.
۸. هندسه و تزئین در معماری اسلامی، ص۲۸۷.
۹. رید، هربرت، فلسفه هنر معاصر، ترجمه محمدتقی فرامرزی، ص۳۹، نشر نگاه، تهران، ۱۳۴۷، چاپ دوم.
۱۰. "گوگن نقاش نیست بلکه فقط سازنده عروسکهای ژاپنی است " ولار، آمبراز، زندگی و هنر سزان، ترجمه علیاکبر معصومبیگی، ص۱۹۸، تهران نشر نگاه، ۱۳۶۹.
۱۱. حسینی، مهدی، نقاشان نوین و مشرقزمین، ص۱۱، دانشگاه هنر.
منبع: کتاب حکمت هنر، زیبایی (مجموعه مقالات)، چاپ اول، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست