شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

برادرکشی به شیوه ژرمن ها


برادرکشی به شیوه ژرمن ها

آلمان به عنوان قهرمان اروپا پای به کارزار جام جهانی ۱۹۷۴ گذاشت و حقیقتاً نیمه غربی به چیزی جز قهرمانی رضایت نمی داد آلمان غربی در بازی دراماتیک مرحله نیمه نهائی جام جهانی ۱۹۷۰ قافیه را به ایتالیا واگذار کرده بود ولی این بار اوضاع متفاوت جلوه می کرد میزبان طبق معمول قرعه آسانی پیش رو داشت و برای دستیابی به جام جدید که سنگین تر از جام ژول ریمه بود احتیاج به وجود فاکتورهای دیگری نیز بود

آلمان پس از جنگ جهانی دوم به مدد فوتبال راه پیشرفت همه جانبه را یک شبه پیمود. پس از ویرانی کامل و پرداخت تمام غرامت‌های جنگ، جامعه بین‌الملل آلمان ذلیل شده را به رسمیت شناخت و تنها چند سال بعد آنها در فوتبال یک معجزه بزرگ از نوع خود را بروز دادند. قهرمانی در جام جهانی ۱۹۵۴ قلب شکسته مردم را التیام بخشید. فاصله بین این قهرمانی و فتح خانگی ۲۰ سال بعد آنقدر زیاد نبود که هواداران نتوانند در ذهن خود پلی میان ۲ خاطره ایجاد کنند. آنچه در ادامه می‌خوانید مروری است بر چگونگی قهرمانی آلمان در جام‌جهانی ۱۹۷۴، آیا هیچ ارتباط معنائی میان آن میزبانی و این پذیرائی که چندین ساعت دیگر آغاز خواهد شد وجود دارد؟

آلمان به‌عنوان قهرمان اروپا پای به کارزار جام جهانی ۱۹۷۴ گذاشت و حقیقتاً نیمه‌غربی به چیزی جز قهرمانی رضایت نمی‌داد. آلمان غربی در بازی دراماتیک مرحله نیمه نهائی جام‌جهانی ۱۹۷۰ قافیه را به ایتالیا واگذار کرده بود ولی این بار اوضاع متفاوت جلوه می‌کرد. میزبان طبق معمول قرعه‌ آسانی پیش رو داشت و برای دستیابی به‌ جام جدید که سنگین‌تر از جام ژول ریمه بود احتیاج به‌وجود فاکتورهای دیگری نیز بود.

● تغییر در ساختار جام

از آن سال به جای مرحله دوم، مسابقات گروهی برگزار شد. تیم‌های اول و دوم گروه‌های چهارگانه به مرحله دوم راه یافته و آنجا به ۲ گروه، ۴ تیمی تقسیم می‌شدند و در نهایت تیم‌های برتر هر گروه به فینال راه می‌یافتند. چنین شیوه‌ای دربردارنده هیجان و البته ترس فراوانی بود. واژه ”ترس“ یک معنای دو پهلو داشت. در آلمان غربی تب زده آن دوران، ۱۱ ورزشکار اسرائیلی ربوده شده و گروه ”بادر ماینهف“ در گوشه و کنار این کشور به فعالیت‌های تروریستی می‌پرداخت. جنگ سرد در فوتبال نیز نمود عینی یافت به‌خصوص وقتی دو تکه جدا شده آلمان به قید قرعه در یک گروه قرار گرفتند. اولین جدال مرحله گروهی میان دو برادر جدا شده انجام گرفت و نخستین و آخرین جدال آلمان غربی و شرقی چشم جهانیان را خیره ساخت.

● جاسوس شرقی

یک هفتهٔ قبل از این جدال سرکنسولگری آلمان غربی به‌علت وجود یک جاسوس آلمان شرقی در دفتر سفارت آلمان غربی استعفا داد تا نفرت به بالاترین حد برسد. در این شرایط شدیدترین تدابیر امنیتی اعمال شد و فضا بیشتر شبیه دوران جنگ بود تا یک جام جهانی فوتبال، تمام تمرینات آلمان غربی در شمالی‌ترین نقاط کشور انجام می‌گرفت. سپ‌مایر از آن دوران سخت خاطراتی دارد: ”برای آلمان روزگار دشواری سپری شد. بادر ماینهف با قدرت تمام آدم می‌کشت اطراف ما مملو از نیروهای امنیتی بود. اصلاً آسایش نداشتیم. نمی‌توانستیم به مانند یک فوتبالیست رفتار کنیم. ”پل براینتر“ نیز کمپ تیم ملی را مانند پادگان توصیف می‌کرد. در آلمان غربی هوا خوب بود در تکه شرقی آلمان با مردم سر ناسازگاری داشت. یک‌جا فرانتس بکن‌باوئر چند میلیون برای مدیر برنامه‌هایش خرج می‌کرد و جائی‌ دیگر تیمی با کمترین امکانات با افتخار بر چسب کمونیست به سینه زده و غرور خود را به رخ می‌کشید.

”مارکوس براکشومن“ ورزشی نویس آلمان با یادآوری خاطراتش گفت: بازیکنان آلمان غربی بر سر پاداش قهرمانی جهان با مسئولان دچار اختلاف‌نظر شده بود. درک نکته آسان بود. آلمان ۵۴ برای سربلندی نام کشور بازی می‌کرد اما تیم ۲۰ سال بعد با جیبی فراخ و انباشته از محبت نظام سرمایه‌داری، به تجلل و تلالو نیز می‌اندیشید. مسئله پاداش‌ها به بحث روز تبدیل شده بود و موضوع حتی به روزنامه‌ها نیز کشیده شد. حال و هوای تیم‌ها نیز متفاوت بود. اسکاتلند با مارک آدیداس وارد شده بود اما هلند با رینوس میشل و بدون توجه به این مسائل برای قهرمانی پای به کشور همسایه گذاشت. یوهان کرایف، اسطوره طلائی این تیم طرح آدیداس برای لباس تیم ملی را نپسندید و ترجیح دارد از مارک پوما استفاده کند. جالب آنکه فدراسیون فوتبال هلند با اغماض قابل توجهی مقابل خواسته کرایف عکس‌العمل خاصی نشان نداد. در شروع جام اختلاف بزرگی میان فدراسیون فوتبال آلمان و اعضاء تیم ملی درگرفت. فدراسیون از بازیکنان می‌خواست مرام و مسلک سیاسی را اعلام کنند و سپس آنها به معیار خود آن دسته از بازیکنانی که به سیستم و تشکیلات موردنظرشان رأی دادند را انتخاب کنند! در نهایت ۱۱ بازیکن دموکرات! که بکن باوئر نیز جزو آنها بود پای به عرصه رقابت‌ها گذاشتند.

● جمعه ۱۱ ژوئن ۱۹۷۴ نقطه شروع

آلمان غربی شروع ضعیفی داشت. آنها تنها با یک گل شیلی را شکست دادند اما وقتی در بازی دوم ۳ گل وارد دروازه استرالیای تازه وارد کردند صدای شکستن استخوان‌های آلمان شرقی رقیب سوم آلمان غربی به گوش می‌رسید با این وجود در روز واقعه، اتفاق دیگری رخ داد. تمام کشور منظر این نبرد بودند و هلموت شرون، سرمربی اهل درسدن (منطقه متعلق به آلمان شرقی) بیش از همه مایل به شکست دادن شرقی‌ها بود. نبرد میان دو ایدئولوژی این بار در قالب فوتبال رخ می‌نمود. در نهایت آلمان شرقی با تک گل ”یورگن اشپار واسر“ رقیب قدرتمند را به زانو درآورد. اشپار واسر در این باره گفت: فوتبال در آلمان شرقی محبوب نیست چون مدال المپیک به سینه نزده است. مردم آلمان شرقی فقط از صعود خشنود بودند. حتی عده‌ای از آنها آلمان غربی را حمایت می‌کردند و انتظار داشتند ما مقابل آنها صف‌آرائی کرده و ۵ بر صفر مغلوب شویم.

منبع: Four Four Two

- مرتضی یاسری‌نیا



همچنین مشاهده کنید