یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
غافلگیری به شرط خنده
مسعود اطیابی گرچه خود را به هیچوجه کمدیساز نمیداند و اتفاقا کارش را در عرصه فیلمسازی با اثر جدی و مهمی چون فیلم اجتماعی و دینی «مصائب دوشیزه» آغاز کرد، ولی پس از همان نخستین ساختهاش بلافاصله در گام بعدی سراغ کمدی رفت و «خروس جنگی» را ساخت که با وجود استقبال نسبتا مناسبی که از آن شد و کمدی مردمپسندی هم بود، نتوانست چندان توجه منتقدان و صاحبنظران و حتی فیلمبینهای حرفهای را به خود جلب کند...
سینمای کمدی چند سالی هست که در کشور ما مثل سینمای ناکام کودک و نوجوان، رو به نابودی رفته و به سختی دیگر طی سالهای اخیر کمدی خوب و فاخری را بر پرده سینماهای کشور به خاطر میآوریم (به استثنای«ورود آقایان ممنوع» ساخته رامبد جوان که هنوز اکران نشده تا رمق دوبارهای به این گونه سینمایی ببخشد).تولید انبوه فیلمهای کمدی سبک و بیمحتوا در سال که بیشترین آمار را هم میان فیلمهای اکران دارند،نشان از سرسریگرفتن تولید فیلمهای کمیک و سهلالوصول بودن آن به زعم سازندگانشان و بیتوجهی مسئولان و کارگردانان سینما به این ژانر دارد. چرا که غیر از فیلمهای کمدی روی پرده،تقریبا غالب فیلمهایی هم که سر از شبکه رسانههای فرهنگی و سوپرمارکتها و ویدئوکلوپها درمیآورند،کمدیهای بیارزش و اصطلاحا بزندررویی هستند که حتی مخاطبان سادهپسند و بیحوصله خانگی را به خود جذب نمی کنند. با این حساب،به نظر میرسد تکلیف چنین سینمایی معلوم است و باید منتظر بود تا آن نیز به سرنوشتی مشابه سینمای کودک تبدیل شود.با وجود این،هنوز برخی کارگردانهای سینما اصرار دارند حرفهایشان را در قالب فیلم کمدی بگنجانند و به خورد معدود سینماروهای باقیمانده بدهند.
مسعود اطیابی،گرچه خود را به هیچوجه کمدیساز نمیداند و اتفاقا کارش را در عرصه فیلمسازی با اثر جدی و مهمی چون فیلم اجتماعی و دینی «مصائب دوشیزه» آغاز کرد ولی پس از همان نخستین ساختهاش بلافاصله در گام بعدی سراغ کمدی رفت و «خروس جنگی» را ساخت که با وجود استقبال نسبتا مناسبی که از آن شد و کمدی مردمپسندی هم بود، نتوانست چندان توجه منتقدان و صاحبنظران و حتی فیلمبینهای حرفهای را به خود جلب کند.«صبح روز هفتم» هم برای او یک شکست کامل بود؛فیلمی که به اکران مناسبی دست نیافت و فورا به فراموشی سپرده شد. اینک اطیابی با «شرط اول» دوباره به کمدی رو کرده،منتهی از آن دست کمدیهایی که در کمترین زمان و با گروهی از بازیگران ثابت و پای مشترک چنین فیلمهایی تولید میشوند و در اکران عمومی هم چندان توفیقی نمییابند.مسئله مهم این است که این فیلمساز در تمام آثار خود، داعیه اخلاقگرایی و بیان پیامهای خانوادگی به مخاطبش دارد و با آن که به نظر میرسد تاکنون در همه ساختههایش این نکته را لحاظ کرده اما در«شرط اول» پیامهای اخلاقی فیلم، میان انبوهی از شوخیهای کلامی بیمزه و دمدستی فیلم گم شده و کارکردشان را از دست دادهاند.
«شرط اول» اتفاقا سوژه خوب و بامزهای دارد: بهرام(کامبیز دیرباز) در حمایت از اکبر(اکبر عبدی) در برابر طلبکاران شرورش، با آنها درگیر میشود و به ناچار میگریزد.در تعقیب و گریزی نسبتا طولانی،بهرام تصادف میکند و ضربهمغزی میشود و به کما میرود.پزشکان که از درمان او قطع امید کردهاند،پیشنهاد میکنند اعضای بدن بهرام را به بیماران نیازمند اهدا کنند و در عوض مبالغ هنگفتی دریافت کنند.این پیشنهاد خانواده بهرام را دچار وسوسه و تغییر شرایط میکند. اما درست زمانیکه آنها مشغول خرید و فروش اعضای بهرام و وسایل شیک و تازه برای منزل هستند،بهرام به هوش میآید و دردسرها آغاز میشود.
شهاب عباسی نویسنده فیلمنامه،این خط داستانی جذاب را با پیچیدگیهای نو و بانمکی روایت کرده و خلاقیتهای مناسبی در نوشتهاش گنجانده اما اشکال کار اینجاست که این موقعیتهای خلاقانه،در اجرا چنانکه باید خوب و دلنشین از کار درنیامدهاند و عملا بیخاصیت و سرد ماندهاند.بازیهای ضعیف بازیگران هم به این روند کمک کرده تا فیلمنامه عباسی خالی از هر قوتی برای همراهی تماشاگر باشد.سکانسهای تعقیب و گریز در هر دو قسمت ابتدایی و پایانی طولانی و بینمکند. بیشترین زمان ورودی فیلم با بحث و مجادلههای خالی از طنز در میان اعضای خانواده تلف شده و گویی این صحنهها فقط قرار بوده زمان فیلم را بیشتر کند تا به حد نصاب برای اکران عمومی برسد.از طرفی برخی از دادههای فیلم بیمعنی و نامشخصند.مثل همان طلبکارهای ابتدای فیلم که معلوم نیست پس از تصادف بهرام کجا غیبشان میزند و چرا دیگر تا پایان فیلم نمیبینیمشان،یا آن دلالان اعضای پیوندی که با اکبر وارد معامله میشوند و به هیچ سرانجامی نمیرسند و جز یکیدو سکانس حضور ندارند.در عوض فیلم پر است از شعار و پیامهای مستقیم و کسالتبار یا نماهای اجباری. اینگونه است که «شرط اول» تا حد یک کمدی نچسب و مخاطبگریز تنزل میکند و به زحمت میتواند از تماشاگرش خنده بگیرد. معتقدم انتخاب عبدی در این فیلم از اساس غلط بوده و او حالا از روزهای اوج و طلایی خود خیلی دور شده است و دیگر آن بازیگر محبوب سابق نیست که در فیلمهای زندهیاد علی حاتمی و داریوش مهرجویی میشناختیم یا به خاطر مجموعههای بینظیری مانند«خانه ما» و «باز هم مدرسهام دیر شد» و... در خاطرمان گرامی میداشتیم. سایر بازیگرها نیز حال و روز بهتری ندارند و بازیهایشان چندان دیدنی نیست.
از ضعفهای مهم فیلم که بگذریم،«شرط اول» نقطه قوت مهمی دارد و آن،به کارگیری ترفند غافلگیری در فیلمنامه است که اطیابی هم خیلی هوشمندانه از آن بهره برده تا تماشاگر بهرغم گمانهزنیهای نادرستش، مدام رودست بخورد و این به بازی جذابی در دنبالکردن برای او تبدیل شود.در طول فیلم حدس تماشاگر بارها غلط از آب درمیآید.
اطیابی که در تجربه قبلیاش و حتی در «خروسجنگی»، از عنصر تکرار در روایت استفاده خوبی کرده بود، اینجا هم دوباره آن را به کار بسته که اتفاقا جواب هم گرفته و تکرار برخی نماها مثل بازگشت بهرام از بیمارستان یا فرارکردن و به کما رفتن مجددش، فیلم را تا حدودی از کسالت و کندی ریتم نجات داده. وصله ناجور فیلم، انیمیشن آغازین آن است که هیچ ربطی به ساختار و محتوای فیلم ندارد و تلاش گروه را برای ساخت یک کمدی آبرومندانه به باد داده است.
«شرط اول» اگر با حوصله بیشتر و دقت در استفاده از قابلیتهای سوژه و فیلمنامه ساخته میشد،بیشک میتوانست موفقیت «خروسجنگی» را برای کارگردانش تکرار کند، ولی ظاهرا شتابزدگی و کمی بدشانسی،این فرصت ناب را از اطیابی و گروه تولیدش ربوده است.
احمدرضا حجارزاده
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
مجلس مجلس شورای اسلامی شورای نگهبان ایران دولت حجاب دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران گشت ارشاد افغانستان رئیسی رئیس جمهور
تهران هواشناسی شورای شهر شورای شهر تهران پلیس شهرداری تهران قتل سیل وزارت بهداشت کنکور آتش سوزی سازمان هواشناسی
قیمت دلار مالیات خودرو دلار قیمت خودرو بانک مرکزی بازار خودرو قیمت طلا مسکن ایران خودرو سایپا تورم
تئاتر تلویزیون سریال محمدرضا گلزار ازدواج وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران قرآن کریم سینما فیلم موسیقی سریال پایتخت
سازمان سنجش ناسا کنکور ۱۴۰۳ خورشید
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه آمریکا جنگ غزه روسیه چین اوکراین حماس ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال فوتسال پرسپولیس استقلال تیم ملی فوتسال ایران بازی جام حذفی آلومینیوم اراک سپاهان تراکتور باشگاه پرسپولیس وحید شمسایی
هوش مصنوعی اپل فناوری همراه اول ایرانسل آیفون تبلیغات سامسونگ اینترنت گوگل بنیاد ملی نخبگان دانش بنیان
سازمان غذا و دارو رژیم غذایی خواب موز سلامت روان بارداری دندانپزشکی کاهش وزن آلزایمر مالاریا