شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

مربی گری دایی برای تیم ملی, در شرایط فعلی, هم خطیر است و هم خطرناک


مربی گری دایی برای تیم ملی, در شرایط فعلی, هم خطیر است و هم خطرناک

شهریار, پرافتخار ترین فوتبالیست ِ ایرانی, سر آمد ِ گل زنان ِ جهان, یکی از چهره های ورزشی ِ بسیار سرشناس ِ آسیا, و یکی از بیست وهشت عضو ِ بزرگ و برتر ِ کمیته ی فیفاست

مربی‌گری ِ علی دایی برای تیم‌ملی، با‌ توجه به وضعیت ِ نابسامان ِ فوتبال ِ کشور، و نیز بی‌تجربگی و جوان‌بودن ِ او در این موضوع، هم‌اکنون، بی‌شک، امری است هم خطیر، و هم خطرناک. از این زاویه که بنگریم، توصیه‌ی به دایی به نپذیرفتن ِ مسئولیت ِ تیم‌ملی، توصیه‌ای است در‌خور و خردمندانه. البته، اگر قرار باشد سکان ِ کشتی ِ بزرگ ِ تیم‌ملی را به یک نا‌خدای ِ بزرگ ِ خارجی بدهیم، در‌حال حاضر، شک نباید کرد که این، بهترین گزینه است. و اگر، به اصراری بی‌جا و بی‌منطق، بر‌آن باشیم که مربی تیم‌ملی، باید حتماً ایرانی باشد، بی‌گمان، برای چنین کاری، هیچ کس بهتر از علی‌دایی نیست.

شهریار، پرافتخار‌ترین فوتبالیست ِ ایرانی، سر‌آمد ِ گل‌زنان ِ جهان، یکی از چهره‌های ورزشی ِ بسیار سرشناس‌ ِ آسیا، و یکی از بیست‌وهشت عضو ِ بزرگ و برتر ِ کمیته‌ی فیفاست. او کسی است که نزد ِ اهالی ِ فوتبال‌، و حتی غیر فوتبال، شخصیتی مقبول و مقتدر دارد و از اسم و شهرت و اعتبار ِ قابل قبولی نیز در آسیا و جهان، برخوردار است. او کسی است که درست در روز‌های دشوار و سخت، مرد ِ سرسخت ِ ستیز و مبارزه است.

هنگامی که مربی‌گری ِ سایپا را پذیرفت، خیلی‌ها گفتند که دایی، هنوز برای مربی‌گری، جوان و خام و بی‌تجربه است؛ که البته، چندان هم بیراه نگفتند. و جالب است که این ادعا، به کمک ِ حسادت ِ کور ِ حسودان ِ کور‌دل و شیطنت ِ شیاطین ِ شهر، و نیز به علت ِ غفلت و جوانی و خامی و حساس بودن ِ دایی، تا مرحله ِ اثبات هم رفت! اما دایی، به‌هر‌حال، توانست اوضاع ِ نیمه‌آشفته‌ی تیم را جمع و جور کند و سرانجام، سایپا را به قهرمانی برساند. هم‌اکنون نیز، تاحدودی، همین شرایط، نسبت به مربی‌گری‌اش برای تیم‌ملی، صادق است.

درست است که یک بار در کسوت ِ مربی‌گری، تجربه‌ی تلخ ِ به حاشیه کشیده شدن را چشید و نهایتاً عبرت آموخت و پشیمان شد، اما اینجا، میدان، میدان ِ تیم‌ملی ِ یک کشور ِ هفتاد میلیونی است. اینجا، قرار است که در رأس ِ یازده بازیکن ِ مطرح و چندین ستاره ی بزرگ باشد و مربی‌گری کند. اینجا، حریفان، حریفان ِ بزرگ آسیا و جهان هستند. میدان، میدان ِ واقعاً بزرگی است؛ و برای چنین میدانی، آزمون ِ تلخ و شیرین ِ سایپا، چندان برای این میدان ِ بزرگ، کافی نیست. اینجا نیز حسودان، بی‌کار نمی‌نشینند و لکه‌های کثیف ِ حقارت ِ خویش را بر تن و جامه‌‌‌اش می‌پاشند.

درست است که دایی، بزرگ است و مرد ِ میدان‌های بزرگ، اما، تجربه‌‌‌ی دایی، برای تیم‌ملی، هنوز، کمابیش، کم و کوچک است. اما و صد اما، دایی، بزرگ است؛ و دقیقاً چون بزرگ است، غیر‌قابل ِ پیش‌بینی است. بزرگان، گاهی، کار‌هایی می‌کنند که پیش‌بینی‌ناپذیر است. این، خاصیت ِ انسان‌های بزرگ است.

رفتار‌ انسان‌های‌ بزرگ، گاهی، چندان نسخه پذیر نیست. گاهی، و البته، فقط، گاهی، این انسان‌های بزرگ‌اند که برای رفتار ِ مردمان، نسخه می‌پیچند. به سخنی دیگر، انسان‌های بزرگ، تمام ِ بزرگی‌شان به این است که ساختار‌شکن‌اند و قاعده‌شکن؛ و البته، گاهی ممکن است در مقاطعی، به خطا روند و سخت در معرض ِ نقد ِ نقادان قرار گیرند. اما و دوصد اما، خطای انسان‌های بزرگ، کجا و خطای انسان‌های کوچک، کجا! درست است که اگر دایی نیز در تیم‌ملی موفق نشود، باید، سخت، مزه‌ی شلاق ِ نقد ِ ناقدان را بچشد و دست ِ آخر (اگر مسئولان ِ بالا و افکار عمومی، موافق باشند) مردانه، استعفا بدهد و راه بر دیگران بگشاید (شکی در این نیست)، اما این نکته را نیز نباید نادیده گرفت که علی دایی، علی دایی است، حتی اگر شکست بخورد و سخت نقد شود و استعفا دهد.

شکست ِ بزرگ‌ها، همچون خودشان، بزرگ است و شکست ِ کوچک‌ها، همچون خودشان، کوچک! اگر‌چه، هر‌دو، تلخ است و ناپذیرفتنی. پس آیا حیف نیست که دایی را به این زودی از دست بدهیم؟

دایی که حالا عضوی از کمیته فوتبال فیفاست بی شک حالا حالاها جا برای پیشرفت دارد پس باید صبر کنیم تا او باز هم از این که هست فراتر رود و بزرگتر شود تا بتواند در پست جدیدش هم همچون زمانی که جواب مغرضان را با گلزنیهایش می داد در جبهه جدید نیز با موفقیتهایش راه را برای غرض ورزیها ببندد.

سید هادی جعفری



همچنین مشاهده کنید